اردبیلویژه

متن کامل خطبه های نماز جمعه اردبیل – (23 خرداد)

خطبه اول

بسم الله الرحمن الرحیم

خودم و تمامی عزیزان را به تقوا، عبودیت و رضای خداوند متعال دعوت می کنم.داشتن کف نفس که از آن به ملکه مانعه و تقوی تعبیر می شود، هیچ چیز دیگری جای آن را نمی گیرد. تقوا، در این دنیا نحوست و شئامت گناه را از کردار انسان دور می کند، هر نحسی که در این دنیا به انسان می رسد ناشی از عصیان در مقابل خداوند است، همانطور که حضرت می فرماید: ” و ما مِن نِكبَةٍ تُصیبُ العَبد الاّ بِذَنب “. (الکافی، ج 2، ص 269، ح 4) هر ناکامی که نصیب انسان می شود ناشی از گناه در برابر خداست.
ابر بر نیاید پی منع زکات وز زنا افتد بلا اندر جهات
هرچه آید برتوازظلمات وغم آن زبی باکی وگستاخیست هم
خداوند متعال اهل گناه را در قرآن با نام “اصحاب المشامه” معرفی کرده است.
اگر می خواهید بدانید نحوست در چه جاهایی وجود دارد باید ببینید در کجا اراده خدا و آیات او زیر پا گذاشته شده است. هر کاری که با گناه شروع شود، نحس خواهد بود.تجارتی که در آن ربا و دروغ باشد، ازداوجی که با مقدمات حرام شروع شود و همچنین رسیدن به مدیریت از راه هایی که دین آنها را تجویز نکرده است، نحس خواهد بود.
طبق روایت ” کان لا یستمیلوا احدا الا نفسه” حضرت علی (ع) برای حفظ مدیریت و ریاست هیچگاه در صدد به دست آوردن میل کسی نبوده است، گناه نه تنها نحوست بلکه بالاتر از آن را در زندگی انسان درست می کند. در روایت در مورد بچه ای که تولد او با گناه صورت گرفته است، آمده: “فهو نجسٌ” این کودک نجس است، این از نحسی هم بالاتر است.وقتی مرد مست شود و در آن حال با همسرش نزدیکی کند،روایت می گوید؛ بچه حاصل از این نزدیکی نجس است.
استفاده از مشروب در مراسم ازدواج و یا پرورش فرزند با پول رشوه و… نحس است؛یعنی نتیجه عکس می دهد.
حضرت علی (ع) در بیان اهمیت این موضوع فرموده اند: ” الحجر الْغَصْبِ فِی الدّارِ رَهْنٌ عَلى خَرابِها “( نهج البلاغة حکمت 232) اگر یک سنگ یا آجر خانه ای غصبی باشد، همین خلاف برای نابودی آن خانه کافی است.
اگر پیرو راستین امام حسین (ع) هستیم، باید به این جمله حضرت توجه کنیم که می فرمایند: ” مَن حاوَلَ أمراً بِمَعصِیةِ الله كان أفوتُ لما یَرجُوا و أسرَع لما یحذَر “. (بحار الانوار، ج 3، ص393 ) ” هر کس تلاش کند که با گناه به مقصد و هدف خود برسد امیدش را از دست می دهد و نگرانیها به سرعت به او رو می آورد”.
حضرت علی (ع) در این باب سخنی فرموده اند که باید با طلا نوشته شود: ” مَا ظَفِرَ مَنْ ظَفِرَ الْإِثْمُ بِهِ، وَالْغَالِبُ بِالشَّرِّ مَغْلُوبٌ “(نهج البلاغه حکمت327)” پیروزی نیست آن پیروزی که با گناه بدست آید و کسی که با شر غلبه پیدا کند در حقیقت مغلوب شده است.”یعنی او خیال می کند که پیروز است و پیروزی خیالی اثر پیروزی واقعی را ندارد به تعبیر کیمیای سعادت؛ ” کس باشد که ترینه را لوزینه نام نهد ولی وی از آن لذت لوزینه نبرد”، چنین فردی خیال می کند که موفق شده است. ” وَلا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَبَقُوا “)آیه59 سوره انفال) کافر این فکر را در سر نپروراند که با کفر به جایی خواهد رسید.
حضرت علی (ع) در مورد رسیدن به هدف مشروع از راههای نامشروع وبا کارهای حرام، می فرماید: ” مَا خَيْرُ خَيْرٍ لاَ يُنَالُ إِلا بِشَرِّ “(نهج البلاغه نامه شماره 31) این خیر ی که با گناه بدست بیاید هیچ سودی نخواهد داشت. نمونه این امر این است که خدای نکرده انسان با بی تقوایی ازدواج خود را با گناه اغاز کرده و این نهاد مقدس را با مخالفت با خدا بنا کند.مثل اینکه دختر با شکستن حریم و آرایش و تبرّج جاهلی خودش را در معرض نامحرم قرار میدهد و خیال می کند که از این طریق میتواند برای خود شریک زندگی پیدا بکند و در این کار موفق باشد و به فرد آرمانی دست پیدا کند در اینجا باید گفت؛فردی که در صدد انتخاب همسر برای فرزند و همچنین پسری که خودش قصد انتخاب همسر دارد، از چند حالت خارج نیست:1- دنبال یک خانواده ثروتمند است و باجمال کار ندارد در این صورت، بود یا نبود حجاب تاثیری در این انتخاب ندارد.
2- فرد می خواهد با یک خانواده اسم و رسم دار وصلت کند باز اسم و رسم دار بودن ربطی به بی حجابی ندارد، بنابراین بی حجاب در اینجا فقط خود را فریب داده و دین خود را می فروشد اما چیزی به دست نمی آورد.
از زرگری به کوزه فروشی رسیده ای / خاکت به سر ترقی معکوس کرده ای
3- فردی که قصد ازدواج دارد می خواهد شریک زندگی و همسر خود را بر اساس جمال ظاهری انتخاب کند.
اگر فرد به دنبال جمال است، حجاب، جمال را بهتر نمایان می کند چون حجاب برای دختران دو تاثیر مهم دارد: یکی این که نشان می دهد وی علاوه بر زیبایی ظاهری، در درون خود زیبایی باطنی نیز دارد و زیبایی باطنی برای پایه ریزی نسل فاخر و بزرگ مهم تر از زیبایی ظاهری است دختر مانند دفتری می ماند که باید گشوده شود تا معلوم شود که در آن چه سطرهایی نوشته شده است.
اگر بدون این که درون این دفتر را بخوانی و فقط با توجه به ظاهر، آن را انتخاب کنی ممکن است بعدا متوجه سطور شیطانی در داخل آن باشی. اثر دوم حجاب در شکل گیری عشق رمانتیک است دختر اگر خودش را کاملا کشف و در معرض و در اختیار پسر قرار دهد در این صورت وصال تبدیل به فراق می شود! عشق رمانتیک، ماندگار و عقلانی زمانی محقق می شود که بخشی از ابعاد شخصیتی دختر دور از دسترس پسر باشد و تمام آن توسط پسر کشف نشده باشد و پسر سعی کند که آن را کشف نماید. اگر تمام این ابعاد کشف شده و دختر تمام ویژگی های خود را نمایان کند،پسر دو روز بعد می گوید عشق دوم لذیذ تراست، سه روز بعد نیز می گوید: وقتی شیرینی آدامس به پایان رسید، باید آن را دور انداخت.
غالب کسانی که بر اساس ظاهر ازدواج کرده اند، نتوانسته اند به نسل فاخر دست یابند. در اینجا لازم است بگوئیم که یکی از فتنه های بزرگ آخرالزمان این است که مردم کارهای خیر را با حرام شروع کنند و خیابان را با حجله عروسی اشتباه بگیرند که در این صورت دین خود را به قیمت بسیار ارزانی فروخته اند.
پیامبر اکرم(ص) فرموده اند: ” بَادِرُوا بِالْأَعْمَالِ فِتَنًا كَقِطَعِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ يُصْبِحُ الرَّجُلُ مُؤْمِنًا وَيُمْسِي كَافِرًا أَوْ يُمْسِي مُؤْمِنًا وَيُصْبِحُ كَافِرًا يَبِيعُ دِينَهُ بِعَرَضٍ مِنْ الدُّنْيَا “. (نهج الفصاحه ص 370 و 371 ، حدیث 1075 و 1076)باید برای این سخن پیامبر خون گریه کرد.
آن حضرت در این جمله ارزشمند می فرماید: فرصت را برای اعمال نیک بیش از آنکه فتنه هایی مانند پاره های شب تاریک پدید آید غنیمت شمارید در آن هنگام انسان صبح مومن است و شب کافر می شود شب کافر است و روز مومن می شود و دین خود را به عرض ناچیز دنیا می فروشد.
************************
در خطبه های قبل گفته شد که روح و حقیقت نماز ، تمام نماز، اول، آخر، ظاهر و باطن نماز این است که شما بدانید که در مقابل حق ایستاده اید، نماز یعنی ایستادن در حضور حق و شروع تخاطب با حق.
با این محاذات سیر در اسماء، صفات، جمال و جلال حق آغاز و در پی آن مقایسه هیچ با همه چیز شروع می شود، هرچه در دنیا هست در اینجاست و هیچ چیز جدیدی در هیچ جای دنیا وجود ندارد، هیچ جا نروید.
بغداد همان است که دیدی و شنیدی / رو طلعت نو جو که آن را تو ندیدی
از دیگ جهان یک دو سه کفگیر که خوردی / باقی همه دیگ آن مزه دارد که تو چشیدی
هدف و مقصد ما در نماز ،الفاظ آن نیست بلکه این الفاظ ابزاری برای تخاطب با خدا هستند، گاهی هنگام نزول وحی برای پیامبر(ص) ناف حیوانی که ایشان بر ان سوار بودند به زمین می چسبید، این سنگینی از کجا بود، این امر نتیجه تخاطب با حق بوده است.
گاهی یک سوره به وسیله هفتاد هزار ملائکه برای پیامبر وحی می شد؛ اگر ما آیات را سبک می شماریم و قرآن را به دست گرفته و فکر می کنیم حقیقت قرآن چیزی است که در بین این دو جلد نوشته شده است در اشتباه هستیم ، این گونه نیست،حقیقت قرآن اینگونه است که خداوند فرموده: ” وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ “( سوره : الزخرف آیه : 4) خداوند متعال می فرماید: حقیقت قرآن در نزد ماست.
مرحوم صدوق در این خصوص می فرماید: غشی که در هنگام نزول آیات بر پیامبر(ص) عارض می شده، نتیجه تخاطب با حق بوده است. ما در نماز نباید در معنای الفاظ غرق شویم بلکه باید با این ابزار به تخاطب برسیم.
به این مثال دقت فرمایید؛هرکسی ممکن است برای یکی از این دو هدف برای خریدن آینه اقدام کند: یکی این که فرد آینه را برای پاک و تمیز و آراسته کردن خود بخرد، در این صورت آینه ابزاری برای فرد خواهد بود ، دیگری این که فرد بخواهد برای دخترش جهیزیه بخرد، در این صورت نگرش فرد در مورد آینه استقلالی خواهد بود و اگر او در آن آینه چهره خود را آلوده ببیند آن را پاک نمی کند چون آینه را به عنوان ابزاری برای پاک کردن نمی خرد، هدف او خود آینه است نه اینکه با نگاه کردن به آینه خود را مرتب نماید، کلمات در نماز نیز اینگونه هستند.نظیر آن تحصیل علم است که باید ابزار باشد نه هدف.
تمام برکات دنیا از این تخاطب، که کلمات نماز به عنوان ابزار، فرد را وارد آن می کند شروع می شود، نماز یک میزان و ترازو است. “الصَّلَاةُ مِیزَانٌ مَنْ وَفَى اسْتَوْفَى” ” نماز میزان و الگو است، هر کس شرایط و آداب آن را به طور شایسته رعایت کند، پاداش کامل دریافت می کند”(بحار الأنوار، ج ‏73 : 348) “.
به خاطر داشته باشیم که خداوند در دنیا و آخرت به لیاقت و شایستگی انسان ها توجه می کند، هیچ کس را در این دستگاه رد نمی کنند بلکه به همه می گویند ظرف خود را بیاور ، به یاد داشته باشید که در این دنیا نمی توان کسی را محروم نامید، چون همه در کنار سفره خداوند هستند ولذا محرومی وجود ندارد.اگر کسی بی بهره است بخاطر این است که ظرف ندارد و این ربطی به خداوند ندارد.
خداوند در دنیا و آخرت براساس ظرف هر فردی سهم او را می دهد، ظرف بعضی افراد به قدری کم عمق است که سهم عمده به او نمی رسد، اما بعضی افراد دیگر مانند سلمان ظرفیت عجیبی دارند، در توصیف این شخصیت آمده است: ” سلمان بحر لا ينزف ” (بحارالانوار، ج 22، ص 349) دریایی است که با کشیدن و تخلیه خالی نمی شود.
ظرف بعضی دیگر مانند ابوذر است که حضرت علی (ع) در مورد او فرمود: ظرفیت او پر شده است.
اما برخی از افراد اصلا ظرف لیاقت و شایستگی ندارند، قَلْب‌ُ الْكافِرِ أسْوَدٌ مَنْكوس‌ٌ»، (بحارالانوار: جلد67، صفحه 59، حديث 39 ) قلب کافر سر و ته شده است، اگر ظرفی سر و ته شود، چیزی در آن، جا نمی گیرد، افراد زیادی وجود دارند که قلب آنها سر و ته شده است مثل کسانی که عقل را زیر پا گذاشته و به دنبال مادیات و شهوت هستند. ” أَفَمَن يَمْشِي مُكِبًّا عَلَيٰ وَجْهِهِۦٓ أَهْدَيٰٓ أَمَّن يَمْشِي سَوِيًّا عَلَيٰ صِرَٰطٍ مُّسْتَقِيمٍ ” (الملك 22) خداوند متعال در این خصوص می فرماید: ” اگر چشم داشته باشید، می بینید که در این دنیا عده ای بطور معکوس راه می روند سر پایین، پاها در هواست یعنی عقل محکوم به شکم و شهوت است و عقل تعطیل شده است”.
در این تخاطب و محاذات، رحمت و عنایت آغاز و انسان در جمال حق مستغرق خواهد شد و در این عالم ثروتی بالاتر از این موهبت وجود ندارد.
آقای بهاءالدینی گفته اند: “در این دنیا کسی ثروتمندتر از آقای بهجت نیست.”کسی که این سیر و استغراق را از دست بدهد، ثروت اصلی را از دست داده است، سارق اصلی سارق این ثروت است و کسی که این محاذات را از دست بدهد، نمی تواند سارق شناس باشد.
در آخرت نیز خداوند بدون حساب و کتاب چیزی به کسی نمی دهد، چنانچه در حدیث نبوی آمده است: “هذه اعمالَکُم رُدِّت الیکُم” (مجلسى،بحار الانوار،ج 3،ص 90) در آخرت هر چه کسب کنی اعمال خودت است که به سمت تو بازگشته است. “امّا بحقیقتها و جوهرها”.

……………………………….

خطبه دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

خودم و تمامی عزیزان را به تقوای الهی دعوت می کنم، در بیان عظمت تقوا همین بس که تنها چیزی که انسان را از سختی غیر قابل وصف پس از مرگ خلاص می کند،تقوی است. در بیان حالات پس از مرگ، امیرالمومنین(ع) با آن بیان و با آن عظمت خویش می فرماید: ” فَغَيْرُ مَوْصُوفٍ مَا نَزَلَ بِهِمْ “،( نهج البلاغه – خطبه 109) (من نمی توانم بگویم که چه بر سر کسانی که در این دنیا نیکو زندگی نکنند، خواهد آمد) تقوی امنیت می آورد هم در دنیا و هم در آخرت؛مقام تقوی مقام امنیت است؛ ” إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي مَقَامٍ أَمِينٍ “.(سوره : الدخان آیه : 51)
این که سخت ترین آیه قرآن و “اشدٌّ آیةٍ فی القرآن”کدام آیه می باشد بحثی در بین علما است، مرحوم شیخ جعفر شوشتری می گوید: سخت ترین آیه این است: ” الْیَوْمَ نَنسَاكُمْ كَمَا نَسِیتُمْ لِقَاءَ یَوْمِكُمْ هَـذَا “( سوره مبارکه جاثیه آیه 34) در قیامت خدا به عده ای خواهد گفت: من امروز شما را از یاد برده ام همانطور که شما چنین روزی را فراموش کردید، مرحوم شیخ جعفر شوشتری این آیه را سخترین آیه می داند. خداوند چیزی را فراموش نمی کند،معنای آیه این است که حکم فراموش شده را برشما بار می کنیم.
اما عده ای دیگر اعتقاد دارند که سخت ترین آیه آنجاست که خداوند متعال می فرمایند: ” اخْسَئُوا فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ “( 108 سوره مومنون) دور شوید و با من سخن نگویید. خطاب اخْسَئُوا بدترین خطاب از جهت اهانت است ،چون در طرد سگ بکار می رود. اگر خدا به انسان چنین عتاب کند از جهنم بدتر خواهد بود.
عده ای می گویند سخت ترین آیه این است که خدا در قیامت به کسانی که درست زندگی نکرده اند، می گوید: همانطور که شما از خودتان عصبانی هستید من از شما برشما عصبانی تر و بیزارترم.
انسان باید این آیه را در گوشه ای از قلب خود بنویسید، ” إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنَادَوْنَ لَمَقْتُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِنْ مَقْتِكُمْ أَنْفُسَكُمْ إِذْ تُدْعَوْنَ إِلَى الْإِيمَانِ فَتَكْفُرُونَ “(آیه 10 سوره غافر) این آیه بسیار سخت و کمرشکن می باشد.
اما عده ای حرف بسیار خوبی زده اند، آنها گفته اند سخت ترین آیه ها آیه هایی هستند که خداوند به اهالی جهنم می گوید که دیگر راه نجاتی ندارید،.چیزی سخت تر از این وجود ندارد.
انسان اگر امیدی داشته باشد می تواند سختی ها را تحمل کند، مثل مسافری که امیدوار است با رسیدن به مقصد همه سختی ها تمام بشود یا بیماری که امیدوار است ،داروها او را از بیماری نجات دهد، اما روایت شده است که تمام امیدها در آخرت از بین می رود .مرگ را در قالب گوسفند می آورند و ذبح می کنند ،پس از آن است که اهل جهنم یقین می کنند که هیچ راه نجاتی ندارند،روایت است که اهل جهنم بعد از ذبح مرگ مانند سگ و گرگ زوزه میکشند”یتعاوون کالذئاب و الکلاب!”
خدا در چند جا خطاب به اهل جهنم گفته که هیچ راه نجاتی ندارید، یکی این است که خداوند متعال می فرماید: ” ما يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ “( آیه 29 سوره ق) اگر حرفی را بزنم دیگر عوض نمی شود.
وقتی اهل جهنم در مقابل خداوند با هم درگیر می شوند، خداوند متعال می فرماید: “لا تختصموا لدی” در نزد من با هم درگیر نشوید، “و قَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُم بِالْوَعِيدِ “(سوره ق آیه 28) من هر آنچه را که برای آگاهی شما از چنین روزی لازم بود، فرستادم، ” ما يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ “، در این جا دیگر راه نجاتی وجود ندارد و حکم صادر شده عوض نمی شود.
خدا در آیه 16 سوره طور نیز گفته است راه نجاتی وجود ندارد و آن آیه این است: “اصْبِرُوا أَوْ لَا تَصْبِرُوا سَوَاء عَلَیْکُمْ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ “(سوره طور آیه16) به جهنم داخل شوید چه تحمل داشته باشید و چه تحمل نداشته باشید که البته غیر قابل تحمل است.
اهل جهنم در اینجا می گویند: ” سَواءٌ عَلَيْنا أَ جَزِعْنا أَمْ صَبَرْنا ما لَنا مِنْ مَحِيصٍ ” (ابراهیم، آیه21) برای ما فرقی ندارد که بی تابی کنیم یا نه، چون دیگر هیچ راه نجاتی وجود ندارد.
چاره رهایی و راحتی از چنین اوضاعی تقوا است؛ خداوند متعال می فرماید: ” و یُنَجّی اللّهُ الَّذینَ اتَّقَوا بِمَفازَتِهِم لا یَمَسُّهُمُ السّوءُ ولا هُم یَحزَنون “( زمر/61) اهل تقوا را طوری نجات خواهیم داد که غبار غم بر دامن آنها نخواهد نشست.

*****************************

خدا را شکر می کنیم که در هفته گذشته افتخاری نصیب استان اردبیل شد که در تاریخ استان نظیر آن وجود نداشته است، اردبیل باید فخر کند که به چنین افتخاری نائل شده است.
هفته گذشته در مسابقه بین المللی قرآن که حافظان بسیار قدر و قاریان بسیار قوی از 70 کشور دنیا در آن حضور داشتند، هم در قرائت و هم در حفظ و ترتیل دو جوان از استان ما رتبه اول را کسب کردند؛ با همت این دو جوان استان اردبیل در اوج عالم اسلام قرار گرفت.
من به پدر و مادری که چنین فرزندانی را تربیت کرده اند، تبریک می گویم؛ برای پی بردن به قدرت روحی پدر و مادر باید به فرزندان آنها نگاه کرد. فرزندان عجیب و غریبی در بعضی خانواده ها تربیت می شوند.
در این مسابقات همه استان ها و 70 کشور با تمام تلاشی که کردند، پشت سر استان اردبیل قرار گرفتند.
دست یافتن به چنین رتبه ای بسیار سخت است و آنها برای چنین رتبه ای سرمایه گذاری زیادی کرده اند اما این رتبه ها نصیب ما شد، در این مسابقات کشوری که پس از انقلاب شروع شده، سابقه نداشته است که یک استان هر دو این مقام را کسب کند؛ جا دارد که شورای عالی قرآنی کشور، استان ما را به عنوان قطب فعالیت های قرآنی اعلام کند.
من از مقام معظم رهبری تشکر می کنم که این دو شخصیت قرآنی را به حضور خود خواستند و از آنها به صورت حضوری تجلیل کرده و دست ملاطفت خود را بر سر آنها کشیدند.
همچنین از قوه مقننه که روز یکشنبه این دو جوان قرآنی اردبیلی را به مجلس دعوت کرده و دین خود را ادا خواهد کرد، تشکر می کنم. اما به دولت و آقای رئیس جمهور عرض می کنم که ما به طور جد چشم به راه هستیم، چراکه شما فورا از مفاخر هنری و ورزشی تجلیل می کنید – که البته باید تجلیل کنید چون آنها نیز باعث سربلندی هستند- اما قرآن… قرآن… قرآن.
کسانی که می توانند با رئیس جمهور ارتباط داشته باشند،گلایه ها را به حضور اقای رئیس جمهور برسانند؛ اهالی استان و اهالی قرآن چشم به راه هستند.
اما در این جا تجلیل اصلی به عهده اهالی استان اردبیل است، هرکسی که به قرآن، ارزش های قرآنی، معارف قرآن، نشر قرآن و نخبه های قرآنی علاقه مند و هم چنین هرکس که می خواهد قرآن در قیامت شافع مشفع او باشد، در هر جایی که هست روز دوشنبه خود را به فرودگاه اردبیل رسانده و استقبال باعظمتی را خلق کنند و بدانند که این استقبال، استقبال از قرآن است.
*******************************
در روزها ی گذشته سه انتخابات در کشورهای مصر، سوریه و اوکراین برگزار شد ، کشورهای غربی و امریکا طوری با این سه انتخابات برخورد کردند که برای آنها در دنیا آبرویی باقی نماند و افتضاح بسیار بزرگی برای خود درست کردند؛ مشخص شد که در نظر آنها انتخاباتی مشروع است که منافع آنها را تامین کند و اگر اینگونه نباشد همانطور که شنیدید، آن انتخابات را نامشروع، مضحک و اهانت به مردم می نامند.
به درستی که آنها با چنین برخوردی، مردم دنیا را احمق فرض می کنند، در نظر آنها مبنای مشروعیت رای و صدای مردم نیست بلکه آنها به جهت گیری دولت انتخاب شده در عرصه بین المللی توجه می کنند، اگر این جهت گیری طوری باشد که منافع آنها تامین شود آن انتخابات را مشروع می دانند ولو فردی با کودتا به قدرت رسیده و مردم را نابود و کرامت انسان ها را- همانطور که در مصر می بینیم- زیر پا بگذارد؛سیسی طوری با مردم رفتار می کند که انگار در قرون وسطی زندگی می کند.
اگر انتخاباتی با منافع آنها در عرصه بین المللی هماهنگ نباشد، آن را نامشروع می دانند؛ همانطور که دوماه پیش پارلمان اروپا بیانیه ای منتشر کرد و گفت: انتخابات ایران در سال 92 که دولت فعلی را روی کار آورده نامشروع است.
این بسیار شنیدنی است که چنین انتخابات باشکوهی را نامشروع می دانند؛ من عرض می کنم اگر شما این انتخابات را نامشروع می دانید پس چطور با یک دولت نامشروع پای میز مذاکره نشسته اید؟ ما تهدیدها و دشمنی های شما را باور کنیم یا دوستی هایتان را؟
یکی از سیاستمداران بسیار بزرگ غربی حرف بسیار عجیبی زده است که باید در تاریخ ثبت شود؛ او گفته است: من تمام انتخابات ها را از امریکا و اروپا گرفته تا سایر نقاط جهان، بررسی کردم و دریافتم که دموکراتیک ترین و مردمی ترین انتخاباتی که در جهان برگزار می شود، انتخابات ایران است.
مشارکت مردم در همه این 32 انتخاباتی که در طی این 35 سال برگزار شده از متوسط جهانی بالاتر بوده است؛ هرکس نداند خود مردم ایران می دانند که جدی ترین انتخابات دنیا در کشور ما برگزار می شود.
مقام معظم رهبری در یک درایت و تدبیر فوق العاده رای مردم را حق الناس نامید و این امر پشتوانه بزرگی برای بعد مردم سالاری نظام اسلامی است.
غربی ها حقیقت ماجرا را به خوبی متوجه هستند اما برای خود حق ویژه قائل هستند.
تا زمانی که دنیا با این حق ویژه و با “الکیل بمکیالین”و با منطق «اَلحَقُ لِمَن غَلَب» و با نظام ارباب و رعیتی و با نظامی که خود را مسئول و پاسخگو نمی داند و حاضر به پاسخ گویی به مردم دنیا نیست، اداره می شود بشر روی عدالت و راحتی و کرامت نخواهد دید،عجیب این است که آنها بعد از جنایت به اشتباه خود تصریح می کنند،ولی کسی آنها را مورد مواخذه قرار نمی دهد.
جناب بلر در جنگ عراق و آمریکا، شیشه ای به مجلس عوام انگلیس آورد و گفت:” ما در عراق تسلیحات کشتار جمعی پیدا کرده ایم”او با آن شیشه نمایندگان مجلس را فریب داد.وی بعد از جنگ و خرابی و کشتار وحشتناک در عراق گفت:”ما اشتباه کردیم و در عراق تسلیحات کشتار جمعی وجود ندارد.” اکنون جهانیان از شما پاسخ می خواهند؛ شما چند میلیون نفر را به روز سیاه نشاندید، در برابر این همه یتیم، بیوه و ناله چه پاسخی دارید؟
تمام نهادها در نظام بین المللی به دست غربی ها افتاده است و هر دولت و ملتی با آنها همراهی نکند مورد غضب آنها قرار میگیرد. ملت ما آنها را به خشم آورده و تحریم های موجود نتیجه آن خشم است که در اثر عدم پیروی ما از دستورات آنها به وجود آمده است؛ آنها می خواهند ما از حاکمیت ملی خود را از دست بدهیم.
وزیر امور خارجه انگلستان انتخابات سوریه را توهین به مردم دانست ما بوی می گوییم؛آیا این انتخابات اهانت است یا جنایات شما در در عراق؟
وزیر امور خارجه امریکا می گوید ورود روسیه به اوکراین در قرن 21 عجیب است؛ ما نیز می گوییم عجیب است اما چطور ورود شما به عراق و افغانستان عجیب نبود؟ الان نیز وارد بحرین شده اید و می خواهید با لوله تفنگ و بر روی تانک دموکراسی ایجاد کنید؛ آیا این ها عجیب نیستند؟
من از پارلمان اروپا که انتخابات ما را غیر رسمی اعلام می کند می پرسم که شما چگونه منافقین را که 17 هزار نفر را در کشور ترور کرده اند، به رسمیت شناخته و برای مصونیت آنها در پایگاه لیبرتی عراق بیانیه صادر کردید؟ این عمل جنگ با دموکراسی و توهین به مردم است یا نه؟
این حرف ها و دغدغه ها را به کدام مقام مسوول بگوییم؟مقام مسوولی درنظام بین المللی وجود ندارد جز اینکه خود حضرت صاحب العصر والزمان بیاید و شخصا انتقام بگیرد.نفرت از آمریکا و اروپا در دنیا به اوج رسیده،مخصوصا ما این نفرت را در انتخابات اخیر سوریه به عینه دیدیم.
عده ای انگشت خود را زخمی کرده و با خون خود رای می دادند؛ اروپا و امریکا باید دقت کنند و علت این عصیان در برابر آنها را دریابند. شما که رای و دموکراسی را نادیده گرفته و از تروریست ها حمایت می کنید، آیا می دانید به کجا خواهید رسید؟رای مردم به بشار اسد رای به خط مقاومت در برابر اسرائیل است. شما علت رای مردم به مقاومت را جستجو کنید.
شما از کسانی حمایت کردید که قلب انسان ها را در مقابل دوربین خورده و شیعیان را زنده به گور می کنند؛ اولین کسی که شیعیان را زنده به گور کرد، معاویه بود، دومین نفر نیز منصور دوانیقی بود که شیعیان را زنده زنده در دیوار دفن کرد و سومین نفر صدام حسین بود که به خاطر علاقه فراوان به منصور دوانیقی یکی از محله های بغداد را به نام او “حی منصور” نامگذاری کرد،او شیعیان را بطور دسته جمعی زنده بگور می کرد.
شما از کسانی که انسان ها را زنده به گور می کنند حمایت می کنید؛ شما تمامی اصول خود را زیر پا گذاشته و از تمامی اصل و اصول و هویت خود بخاطر ایران اسلامی صرفنظر کرده اید.
از خداوند متعال می خواهیم که شر اینها را به خودشان بازگرداند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا