اردبیل

متن کامل خطبه های نماز جمعه اردبیل

بسم الله الرحمن الرحیم
خودم و تمام عزیزان را به تقوای الهی دعوت می کنم.بی تقوایی انسان را در ابدیت با ندامت و پشیمانی مواجه می کند. خداوند متعال یک مجموعه ای از آیات قرآن را به صحبت های انسان هایی اختصاص داده است که از نوع زندگی کردنشان ابراز ندامت می کنند و از قول آنها خداوند متعال در قرآن دائما از واژه ی”لیتَ” استفاده کرده است، «لِیتَ» یعنی ای کاش؛ خدای متعال چقدر بر ما منت نهاده است که این «لِیتَ»ها را به ما گفته است،باید خدای متعال را شکر کنیم که «لِیتَ»های اهل جهنم را در این دنیا به ما متذکر گردیده است،تا ما در ابدیت لیت لیت نگوییم. گویی تو با کسی صحبت می کنی که این راه را طی نموده است.
اولین «لِیتَ» این است که؛ می گویند: ای کاش ما به دنیا باز می گشتیم.« فَقَالُوا يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّب بِآيَاتِ رَبّنَا » (انعام- آیه27) یعنی ای کاش باز می گشتیم و ما آیات خداوند متعال را تکذیب نمی کردیم.
دوم اینکه، آرزو می کنند؛ ای کاش ما خاک بودیم؛ «یَقُولُ الْکَافِرُ یَا لَیْتَنِی کُنتُ تُرَابًا »( نبأ-آیه40) وقتی ارزش و قیمتش در آن جایگاه ابدی معلوم می شود و می بیند که از خاک هم بی ارزش تر است، آرزو می کند که خاک می بود.اما این آرزو ها به جایی نمی رسد.
سومی این است که آرزو می کند ای کاش یک راهی وجود داشت که من از اعمالم فرار می کردم، عمل گریبانش را گرفته است، عمل در درونش به ذاتیات تبدیل شده است. « قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ » (زخرف-آیه 38) اینجا با عملش صحبت می کند که؛ ای کاش بین من و تو به اندازه ی مشرق تا مغرب فاصله وجود داشت، يعني چه قرین بدی برای من هستی كه هيچ وقت از من جدا نخواهی شد.
چهارمين ((ليت)) این که؛ آرزو می کند که ایکاش در دنیا اهل اطاعت بودم؛ «يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا » (احزاب-آیه66)ای کاش من نماز می خواندم، ای کاش من کار خیر انجام می دادم،از خداوند متعال و پیامبر(ص) اطاعت می کردم.
پنجمین ((لیت)) این است که، آرزو می کند ای کاش دچار شرک نمی شدم « یا لَیتَنِی لَم أَشرِک بِربِّی أَحَداً »(کهف-آیه42) یعنی ایکاش اعتقاد داشتم که همه چیز در دستان قدرت خداوند متعال است،به غیر خداوند امیدی نمی بستم، غیرخداوند متعال را در این عالم مستقل در تأثیر نمی دیدم،دستم را رو به آسمان گرفته و می گفتم”الهی بِيَدِكَ لا بِيَدِ غَيْرِكَ زِيَادَتِي وَ نَقْصِي وَ نَفْعِي وَ ضَرِّي “(مناجات شعبانیه) خدایا این ها همه در دستان توست.
ششمین «لِیتَ» این است که می گوید ای کاش شباهتی به پیامبر داشتم«یالَیتَنِی اِتَّخَذتُ مَعَ الرَسُولِ سَبِیلاً »(فرقان-آیه27) ای کاش من یک راهی را انتخاب می کردم که از طریق آن راه با فکر، سیره و سنت پیامبر(ص) همراه می شدم. این مصیبت خیلی بزرگ و سختی است که ما به پیامبرمان شباهتی نداشته باشیم و از بساطت ، سادگی ،عطوفت و رفتارهای اجتماعی رسول خدا بسیار فاصله گرفته ایم.
هفتمین مورد این است که؛ از دوست بد گلایه می کند و می گوید ای کاش فلان شخص را به دوستی بر نمی گزیدم«یاوَیلَتی لَیتَنِی لَم أَتَّخِذُ فُلاناً خَلِیلاً »(فرقان-آیه28) ؛ نگاه کنید ببینید چقدر از انسانها از طریق دوستانشان بدبخت شده اند؛دوست او را به دود ودَم کشانده است ،به بی عفتی کشانده است و آتش زده به زندگیش و آن را نابود کرده است.
هشتمین مورد این است که؛ آرزوی مرگ می کند«یالَیتَها کَانَتِ القَاضِیَه » (حاقّه-آیه25) ای کاش همان زمانی که جان از بدن من خارج شد دیگر بعد از آن چیزی وجود نداشت و پرونده ام با مرگ بسته می شد.
نهمین آرزوی او در مورد نامه اعمالش است. آرزو می کند که؛ ایکاش نامه ی اعمالم را به دستم نمی دادند.« و أَما مَن أُوتِیَ کُتُبِهِ بِشِمالِه فَیَقُولُ یالَیتَنی لَم أُوت کِتابِیهِ وَ لَم أَدرِ ما حِسابِیهِ »(حاقّه-آیه25) انساني كه نامه ی عملش را به دست چپ او داده اند آرزو می كند كه كاش اين نامه عمل را به من نمی دادند؛ كاش نمی دانستم كه اصلاً حساب و كتاب چيست!
بلی! اگر در این دنیا بدون حساب و کتاب زندگی کنی در آن دنیا اینگونه آرزو خواهی کرد!چون عالم، عالم حساب است؛ وما یغرب عن ربک من مثقال ذرة فی الأرض ولا فی السماء(سوره یونس, آیه 61)
دهمین مورد این است که آرزوی زنده بودن می کند؛ یعنی احوال آن عالم به گونه ای است که آرزو می کند که، ای کاش از زندگی دنیا توشه ای برای آخرت می فرستادم.« یا لَیتَنی قَدّمتُ لِحَیاتی»(فجر-آیه24) خوب دقت کنید، نمیگوید یا لیتنی قَدّمتُ لِآخرتی می گوید قَدّمتُ لِحَیاتی . حیات، در آن عالم است نه در این عالم. آرزو می کند که ای کاش برای ابدیّتم کاری انجام می دادم.
عزیزان این یا لیتنی ها را بنویسید و با آنها نفستان را نصیحت کنید .
پشیمانی بزرگ برای انسان این است که انسان ثروت زیادی داشته باشدو برای فرزندان از لحاظ خوراک و پوشاک و ماشین و …همه چیز فراهم کرده باشد و لی از مازاد ثروت خود استفاده معنوی و اخروی نکند، در آخرت پشیمانی بزرگتری از این نیست که انسان اینگونه ثروتش اضافه باشد ولیکن ثروت را بگذارد برای ورثه و از دنیا برود. ثروتی که برای آن زحمت کشیده است و خون دل خورده است و عمر نفیسش را برای اندوختن آن صرف کرده است، می بیند که تبعات آن پول برای او ،و لذتش برای ورثه مانده است. به او می گویند تو که ثروتت اضافه بود چرا برای اضافی آن خزانه دار دیگران شدی؟! این خیلی مصیبت سختی برای انسان است.
در هفته ی وقف قرار گرفته ایم.وقف را برای این قرار داده اند که انسان بتواند اموال خود را بعد از رفتن از این دنیا مدیریت بکند.
دست از این دنیا کوتاه است، وقف را گذاشته اند که از عالم برزخ و آخرت تو بتوانی اموال خودت را در این دنیا مدیریت بکنی. اگر ثروتی ندارید که وقف بکنید حداقل آرزو بکنید. کسی که آرزو نماید که مالی داشته باشد تا آن را وقف کند، خداوند ثواب وقف را به او می دهد. اگر دارایی اضافه بر نیاز دارید در امور عام المنفعه مثل بیمارستان ،درمانگاه ، مدرسه، مراکز امدادی و مراکز حمایت از بیماران سرطانی بکار ببرید. اگر یک نفر به این امور بی تفاوت باشد شب نباید از وحشت خوابش ببرد که من چگونه با شکم سیر خوابیده ام و لی کسی هست که حداقل زندگی را نمی تواند تأمین نماید. پیامبرمان فرموده اند که به من ایمان نیاورده آن انسانی که با شکم سیر بخوابددر حالی که همسایه ی او گرسنه است. حضرت می فرماید شهر و قریه و روستایی نیست که در آن گرسنه باشد و اهالی آنجا شب سیر بخوابند و در قیامت خداوند به دیده رحمت به آنها نگاه کند. حال آن نیازمندان را به ما سفارش کرده اند. حضرت امام صادق(ع) می فرماید «میاسیر شیعتنا، امناؤنا علی محاویجهم»(کافی 2/265/21) شیعیان ثروتمند ما امین ما هستند نسبت به محتاجان. « فاحفظونا فیهم یحفظکم الله» حضرت می فرماید:حفظ آنها حفظ ماست مارا بین آن ها حفظ می کنیدو بعد حضرت برای آنها دعا می کند که خدا شما را حفظ کند. حضرت اسمشان را امین گذاشت، شخص امین اگر خیانت بکند دارایی اش را ازش می گیرند،هرچیزی داده اند از دستش می گیرند. گرفتن هم انواع و اقسامی دارد؛ امیرالمومنین علی (ع) فرموده است خداوند یک بنده هایی دارد که پول را در اختیار آنها قرار داده است چون به انسانهای دیگر رسیدگی می کند تا وقتی که این بخشش در او هست خدا پول را به او میدهد و لی همین که از این گشاده دستی ممانعت کند خداوند متعال پول و ثروت و توانمندی را از او می گیرد و به دیگری می دهد. ببینید چه زیبا برای ما صحبت کرده اند که هرکس وقف کند خداوند متعال برایش می نویسد که آن شخص در ضمن حیات صدقه داده است. امیرالمومنین علی (ع) می فرمایند:« من أوصي و لم يحف و لم يضار کان کمن تصدق به في حياته.» (الکافي، ج 7، ص 62) هر کس وصيت کند و (در وصيت خود) ستم نکند و به (وارث) زيان وارد نياورد، مانند کسي است که آن (مال مورد وصيت) را در زمان حيات خود صدقه داده باشد. اگر حالی داشتید به این کتاب های روایی نگاهی بیاندازید ببینید پیامبر(ص) و امامان (ع) چقدر امال خود را وقف کرده اند. یک بابی باز کرده اند تحت عنوان باب اوقاف النبی(ص) و الائمه(ع).
حضرت امام سجاد(ع) سه بار مریض شدند و در هر سه مورد وصیت کردند که فلان ثروتم را در فلان جا خرج کنید، حضرت در حالی که شفا یافتند آمدند و وصیتشان را اجرا کردند، یعنی سه بار وصیتشان را در مورد دارایی هایشان عمل کردند.
حضرت رسول(ص) هفت باغی را که یک یهودی به ایشان داده بود «حيطان سبعه‏»را وقف کردندو عمویشان عباس ارث نبرد. حضرت علی (ع) خانه خودشان در مدینه را به خاله هایشان که نیازمند بودند وقف کرد و در وقفنامه نوشت که بعد از این ها به ذوالحاجات من المسلمین مصرف خواهد شد و در آخر وقف نوشتند « لا تباع ولا توهب حتى يرثها الله الذي يرث السماوات والأرض» (تهذيب الأحكام: ج 9 ص 131 ح 560) فروخته نمی شود و هدیه داده نمی شود خداوند که آسمان و زمین ارث اوست، خودش این را به ارث خواهد برد.حضرت امام صادق (ع) خانه خودش را به فقرایی از نسل خود وقف کردند و در آخرش نوشتند«فاذا انقرضوا فهى لذى الحاجة من المسلمين » همین که این ها منقرض شدند این خانه مرا مصرف کنید برای کسانی که نیازمندند و به آن احتیاج دارند. در یکی از جنگ های پیامبر، یک زمینی هم به حضرت علی (ع) رسیدحضرت علی (ع) بیل و کلنگ را برداشت و به جان این زمین افتاد و آنقدر کَند تا آب از زمین فواره زد«فخرج منها ماء ينبع في السماء» (وسائل الشيعه، ج 13، ص 303؛ باب 6) -ینبع فی السما- یعنی پرتاب می شد به بالا ، حضرت فرمود نام این چاه را ینبع می گذارم«کهيئة عنق البعير» مانند گردن شتر به سمت بالا بلند می شد. همه دور ایشان جمع شدند و گفتند «بشر الوارث، بشر الوارث» به ورثه ی علی بشارت بدهید که در این نسل دیگر نیازمندی نخواهد بود.ببینید چه ثروتی از این زمین بیرون آمد.حضرت گفتند فوراً کاغذ و قلم آورده و بنویسید:«هي صدقة بتا» این آب همه اش صدقه است ، برای چه کسی؟ «بتلا في حجيج بيت الله» برای کسی که به حج رفته و در راه مانده است،«عابر سبيله» کسی که در راه مانده و مسافر است و نیازمند شده است. حضرت آن چاه را برای اینها وقف نمود ودر آخر وقف نامه لعنت نوشت برای کسی که بیاید این را تغییر بدهد.
عزیزان ! با آن مقدار ثروت اضافی که دارید خیلی گره ها در جامعه باز می شود،تا زمانی که حصار مکان و زمان برداشته نشود ما ملکوت این اعمال را درک نخواهیم کرد. به مسیحیت نگاه کنید ببینید که چقدر در دین مسیحیت وقف کرده اند. در سوئد یک نفر تمام دارایی اش را وقف کرده است تا در راه تلاش های علمی بشر دوستانه مصرف گردد. دانشگاه بزرگی برای فعالیت های بشر دوستانه احداث کرده است؛ملاحظه کنید آنها برای دفاع از حقوق انسانها، چقدر دانشجو جذب نموده اند.
اندلس که الان نامش اسپانیا است ،آن زمان چگونه مسلمانان در آنجا شکست خوردند،کشیش آمد به مسیحیها گفت باغ هایتان را وقف کنید و هرچه باغ انگور بود وقف کردند، و در وقف نوشتند که این ها را شراب کنید تا جوانان مسلمان بخورند.کشیش آمد صحبت کرد گفت به نام حضرت مسیح بهترین دخترانتان را در اختیار جوانان مسلمان قرار بدهید؛ نتیجه اش این شد که جوانان مسلمان غرق در فساد شدند و یک زمان دیدند جوان مسلمان در خیابان مست لایعقل نعره می کشد، چنان مسلمانان را قتل عام کردند که فقط در مهاجرت مسلمانان سر هزاران نفر را بریدند و بزرگترین نسل کشی آن زمان اتفاق افتاد.
ان شا الله ما شاهد باشیم که وقف بتواند معضلات اقتصادی و فرهنگی ما را بر طرف کند و شاهد باشیم یک بلوغ معنوی عظیم در این خصوص در منطقه ما شکل بگیرد و استان ما ضرب المثل شود. من تحسین می کنم واقفان محترم و با عظمت استان را و از خدای متعال برای آنها عالی ترین عنایت را مسالت دارم.

———————————————————————————————————-

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم

عناوین خطبه دوم:
1- دعوت به تقوای الهی
2- راستین بودن تحقق وعده های خداوند متعال
3- 17 دی سالروز کشف حجاب توسط رضاخان پهلوی
4- هیچ فتنه ای بزرگتر از بی حجابی نیست
5- وظیفه بزرگ ما ترویج دفاع عقلانی از حجاب در جامعه
6- بررسی محتوای برخی فیلم های غربی
خودم و تمام عزیزان را به تقوای خداوند متعال دعوت می کنم.
عزیزان وعده های خداوند متعال ، وعده های درستی است. آیا کسی صادقتر از خداوند متعال در وعده اش می توان یافت؟ « وَمَن أَصدَقُ مِنَ اللَّهِ قيلًا »(سوره نساء آیه 122)، « وَمَن أَصدَقُ مِنَ اللَّهِ وعداً »
خداوند متعال خودش هم در قرآن فرموده است که مبادا شما وعده های مرا سبک بشمارید. « یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ وَاخْشَوْا یَوْمًا لَّا یَجْزِی وَالِدٌ عَن وَلَدِهِ وَلَا مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَن وَالِدِهِ شَیْئًا » (لقمان_آیه33) خداوند متعال تمام انسان ها را مورد خطاب قرار میدهد و می فرماید از خدایتان و از آن روزی که نه پدر برای فرزند می تواند کاری انجام بدهد و نه فرزند می تواند برای پدر کاری انجام بدهد بترسید؛ و در ادامه می فرماید « إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ » این وعده های که من می دهم حق است.« فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا » مبادا این دنیا شما را مست کند و شما را فریب بدهد، « وَلَا یَغُرَّنَّکُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ » مبادا شیطان بگوید الله ارحم الراحمین است و شما را غافل کند.
در آیه ای دیگر می فرماید:« يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ » (سوره فاطر-آیه 5)
در دو جا خداوند متعال تاکید کرده است که وعده های من درست است. مبادا شیرینی این دنیا، مبادا تزویر شیطان و شیطنتش شما را فریب بدهد و با دست خالی به محضر خداوند متعال بروید.
عزیزان! ما در آستانه17دی ماه قرار گرفته ایم، که برای ما ایرانی ها یک روز تاریک و سیاه است. 17دیماه روزی است که کسی را که هیچ سوادی نداشت، خواندن و نوشتن بلد نبود و هیچ چیزی متوجه نمی شد و اینکه عدل با همزه نوشته می شود یا با عین را هم نمی دانست،یک آدمی که ابزار خوبی در دست شمنان بود و او را بر گردن این جماعت ایرانی سوار کردند و او همان رضاخان است،دستور به کشف حجاب داد.
رضاخان به اروپا و ترکیه سفر کرد و خانم های بی حجاب را دید و فکر کرد که تمدن و پیشرفت و ترقی با لخت شدن اتفاق می افتد؛(چون بی سواد است و این معادله را نمی تواند حل کند.)یک شهر را آن زمان زیبا می داند که لخت و بی حجابش بیشتر باشد.وقتی شاه مملکت با این نگاه به شهر ها بنگرد به حال مردم آن باید فاتحه خواند.
در سال 1313به ترکیه رفت و وقتی برگشت فرمان داد هرچه زن چادری و با حجاب هست باید کشف حجاب کنند.او گفت چادر و چاقچور همگی مانع ترقی و تمدن بوده و دشمن پیشرفت می باشد. دستور داد خیاط ها و کلاه دوز ها را جمع کردند و به آنها گفتند کلاه مردان باید تغییر کند و به خیاط ها گفت بعد از کشف حجاب مدل های زیبای لباس بدوزند و مردان هم به جای کلاه های قدیمی باید کلاه شاپو بر سر بگذارند، چرا؟ چون اروپایی ها هنگام احترام گذاشتن کلاه شاپو را از سرشان بر می دارند. نشانه پیشرفت کلاه شاپو است نه کلاه قدیمی و با کلاه شاپو می گویند این ملت مترقی است. در پی آن گفت که من میله های زندان را شکستم و از این به بعد واجب است کسانی که از زندان آزاد شده اند دیگر به زندان وارد نشوند و برای خودشان خانه های زیبا بسازند. به اهانت او نگاه کنید!
رضاخان اعلام کرد بی حجابی مظهر تمدن و مظهر تجدد خواهی است. ما باید تجدد داشته باشیم. از کاروان تجدد عقب مانده ایم، گفت چرا کشور من باید از پیشرفت اروپایی عقب بماند؟!
کسی مگر می توانست اعتراض کند و بگوید خوب اگر راست می گویی برو و از اروپا علمشان را بیاور، برو از اروپا صنعتشان را بیاور، ولی یک نفر را شاه مملکت کرده اند که حرف زدنش را هم بلد نیست و می گوید«استخوان یک سرباز دزد را بر معاریف کشور ترجیح می دهم» این جمله معروف رضاخان است. هیئت دولت را فراخواند و به ایشان گفت صورتاً و سنتاً باید ما غربی بشویم، این یعنی من از خودم هیچ چیزی ندارم،این سخن یعنی فتوای فنای ملت. ببینید که چه حرفهای مصیبت باری زده است که هیچ وقت ملت آن را فراموش نخواهد کرد. گفت اولاً هنگام احترام باید شاپو را از سر بر دارید، بعد از آن از سر زن ها حجاب را بر دارید. گفت من می دانم این جماعت به این زودی ها دست از حجاب بر نمی دارند، اما اول وزیر ها و بعد معاونان وزیر ها باید پیش قدم بشوندو یک کلوپ به نام کلوپ ایران درست کرده بودند و گفت باید آنجا مجتمع بشوید و به وزیر آموزش و پرورش به نام آقای حکمت هم فرمان داد در مدرسه حجاب معلم های خانم و دانش آموزان دختری که آمده اند علم بیاموزند بردارید.
در وهله ی اول جماعت ترک از تبریز به پاخاستندو بعد شیرازی ها قیام کردند و از همه جدی تر اهالی مشهد قیام کردند. در مشهد حرم امام رضا(ع) از انبوه جماعت و علما لبریز شد و گفتند تا قانون کشف حجاب را شاه لغو نکند از حرم خارج نمی شوند. به فرمانده ارتش در مشهد دستور داده شد که به حرم حمله کرده و داخل حرم شود، رئیس ارتش گفت: جناب! اجازه بدهید سیاست به خرج بدهیم، اینگونه وارد بشویم خشم این مردم را نمی توان مهار کرد ، از دست این فرمانده عصبانی شد و یک فرمانده نانجیب به نام سرتیپ البرز را فرستاد که هیچ چیزی نمی فهمید. این ها با اسلحه و سرباز و تانک وارد حرم شدند و آن زمان در حرم کشت و کشتاری کردند – به خدا پناه می برم- که جنازه ها را با کامیون از حرم امام رضا(ع) خارج می کردند و لذا اینگونه هتک حرمت نمودند. شاهدان عینی می گویند که 56 کامیون کشته و زخمی از حرم خارج کردند. علمای زیادی را دستگیر و به زندان انداختند و این فتنه به وجود آمد.
در این باب می خواهم عرض کنم که پیامبر(ص) ما فرموده است ، بعد از من هیچ فتنه ای بدتر از بی حجابی برای امت من نیست، اینکه خانم ها بی حجاب بشوند حضرت می فرماید از این بزرگ تر برای امت من فتنه ای نیست.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ” مَا تَرَكْتُ بَعْدِي فِتْنَةً أَضَرَّ عَلَى الرِّجَالِ مِنَ النِّسَاءِ”
این کسانی که می آیند حیا و عفت را بدزدند این ها در حقیقت دزدان حیا هستند. رضا شاه حجاب را به دمل چرکین تشبیه می کرد و می گفت من باید این دمل را از بین ببرم. اینها آمدند عفت و حیای ما را بدزدند؛ حیا اگر رفت یعنی همه چیز از دست می رود.
آنجایی که حیا از بین برود، عقلانیت هم از بین می رود.آنجایی که حیا نیست آنجا دین هم وجود ندارد. آن زمان به زور آمدند حجاب را از سر مردم برداشتند و شما تاریخ را ببینید که چقدر از خانم ها دق کردند و مردندو چقدر از زنان خودشان را در خانه محبوس نمودند. بنده ماجرای یکی از اقوام خودم را می دانم که از هجوم پاسبان ها دق کرد و مرد.
الآن دیگر مثل گذشته نیست که بیایند به زور سر نیزه کشف حجاب کنند،اوضاع تغییر کرده است، آمده اند تا با برهان و استدلال و فیلم حجاب را از سر بردارند. دیگر زوری وجود ندارند، کاری کرده اند که دختر خانم بی حجابی را برای خودش یک ترقی بداند و در رسانه های اجتماعی حجاب را بردارد و در مقابل دیدگان جماعت ، بی حجاب خودش را در معرض نمایش بگذارد و از آن لذت ببرد.
ما الآن در این شرایط هستیم و وظیفه بزرگ ما در چنین شرایطی در برابر این کسانی که برای ما نقشه کشیده اند،دفاع عقلانی از حجاب است،توطئه و تلاش دشمن در این باب بسیار سنگین است،کار،کار سازماندهی شده ای می باشد ،همانطور که از زمان رضاخان هم، مساله سازماندهی شده بود
توطئه هایی که تدارک دیده شده برای بی حجابی این ها را تبیین کنیم.این فیلمی که پخش می شود و این کانال هایی که در خانه های ما به نمایش در می آید، توجیه خیلی ها این است که بچه ها در خانه با آن سر گرم می شوند ولی قضیه سرگرمی نیست. عزیزان من، طبیعت انسان رباینده است( الطبیعه مسترقه)،فرداز آن فیلم پیام را دریافت می کند،حرف می آموزد بدون اینکه خودش متوجه باشد.
یک کارشناس باید بیاید و این فیلم ها را برای خانواده های ما تحلیل کندو بگوید که پیام هر فیلم چیست، هر شبکه ماهواره ای ماهانه بیش از یک میلیارد تومان هزینه دارد،تهیه یک فیلم میلیاردها هزینه دارد،آیا دشمن به ما عاشق هست که اینهمه پول صرف نماید تا برای ما صرفا سرگمی درست کند،معلوم است که مقاصد مهمی با این سرمایه گذاری ها در سر دارد.
بنده در این جا محتوای چند مورد از این فیلم ها را برای شما بیان می کنم. ای کاش کسانی که در خانه ماهواره دارند و این فیلم ها را نگاه می کنند به این حرفهای بنده گوش کنند.
به فیلم نگاه می کنند و می گویند سرگرمی هست و خودمان را سرگرم می کنیم ولی وقتی سر و ته فیلم را نگاه می کنی می بینی که تمام حرف آن یک چیز است و آن اینکه عشق دوم لذیذتر است!
روز بعد فیلم دیگری را نگاه می کنی، فیلم را تا آخر می بینی متوجه می شوی که این هم یک حرفی دارد که جامعه را ویران می کند، می گوید: آدامس را که جویدی و شیرینی اش تمام شد باید آنرا دور بیاندازی. بمب اتمی این است.
شب سوم می گویی بگذار ببینیم این فیلم چه می گوید، اهل فن این را متوجه می شوند که بعضی از این فیلمها از اول تا آخر به جامعه القا می کنند که؛ غیرت حسادت جنسی است، غیرت ناموس پرستی است.بمب اتمی اینهاست!
شب چهارم ببینیم این فیلم چه می گوید، نگاه می کنید می بینید این فیلم از دمکراسی عواطف حرف می زند. دمکراسی عواطف چیست؟ معنایش این است که خانم را نمی توانی تقسیم کنی بگویی این عفیف است و دیگری عفیف نیست، اصلاً چیزی به نام عفیف و غیر عفیف نداریم.
شما را قسم به خدا آیا آن زمان هجمه شدید بود یا الان ؟ الان اگر یک دختر خانم پوشیدگی خودش را حفظ کند،او شاهکارِ شاهکار کرده است.تقدس او فوق العاده است. لخت شدن که هنر نیست. یک کاری بکنید که ارزش داشته باشد. در دین ما به کنیز نگفته اند که خودت را بپوشان، با کم ارزش ها دین کاری نداشته است. خلیفه دید کنیز حجاب بر سر دارد با تازیانه بر سرش زد و گفت حجابت را بر دار.حتما بعضی ها یادشان هست که، خانواده ها ا به بازار برای خرید بجای خانم ،کلفت می فرستادند.کسر شان بود که خانم خودش به خرید برود.
روز پنجم به فیلم نگاه می کنیم و می بینیم امروز جه می خواهد بگوید. می بینیم امروز این فیلم یک محتوا دارد و آن این است که می گوید طلاق رها شدن است، طلاق آزاد شدن است، وقتی طلاق گرفتی باید جشن بگیری و شیرینی پخش کنی که حضرت آیت الله مکارم شیرازی به این امر که در شمال تهران اتفاق افتاده است، اعتراض کردند.جای تاسف دارد که این مسائل در رسانه ها و جامعه تبیین نمی شود.
روز ششم پای ماهواره می نشینی می بینی که دختر خانم در تبیین ماهیت رابطه بین دو جنس می گوید: که حریم نگه داشتن بین آقا و خانم محدودیت است و من از محدودیت خوشم نمی آید.
روز هفتم نگاه می کنی می بینی یک حرفی می گوید که هزار مرتبه رحمت به بمب اتمی، وآن اینکه می گوید حق مرد بر گردن خانم این است که فقط یقین به ابوّت فرزندان خودش بکند که این بچه ، بچه خودش است و این را هم با دستگاه تشخیص می دهند.پس ما چیزی به نام خیانت ناموسی نداریم!!
خدایا دنیا به کدامین سو می رود. پیامبر(ص) که می فرماید یک روزی می آید که منکر می شود معروف و معروف می شود منکر همین است!
روز هشتم ببینیم چه می گوید می بینی این عنوان مادری را به عنوان یک ارزش انکار می کند و ارزش یک خانم و شخصیت او به فریبا بودنش است که هرمقدار بیشتر چشم ها به او خیره شود ارزش شخصیت او همان مقدار است نه اینکه عنوان مادری داشته باشد.
در دنیا از عنوان مادری ارزش بالاتری نیست، نقش مادری، که خداوند این را به خانم ها ارزانی داشته است و هیچ کس نمی تواند این کار را انجام دهد. یک خانم بعد از هشتاد سال زندگی نگاه به سالهای گذشته عمرش بکند ببینید چکار کرده است ببیند شده کارمند و ماشین و خانه خریده است ، خوب نهایتش این است که قدری بیشتر بخورد، بپوشد و لذت ببرد! اما خانمی هم هست که بعد از هشتاد سال زندگی نگاه می کند می بیند که پنج تا بچه تربیت کرده است که یک مملکت مدیون آنهاست. این برای زن ارزش است. نه جمع کردن آهن پاره و آجر و کچ و سیمان که همه آن کار را می توانند انجام دهند.
شب نهم ببینیم چه می گوید ، می بینیم یک حرف شاه را دائما تکرار می کند، شاه دائما می گفت چادر کفن سیاهی است که زیبایی های پنهان را آشکار نمی کند. باید سر را پایین انداخت از شرمندگی که شاه مملکت این حرف را بزند، این حرف تفسیر کردنی و تبیین کردنی نیست از بس که قبیح است، که بخواهی معنا کنی که چه می خواهد بگوید.ملت ما هیچ وقت این جنایت ها و این اهانتها را فراموش نخواهد کرد.
دهمی اینکه نگاه می کنی می بینی می گوید پدر و مادر در خانه وظیفه تربیتی دارند خوب این وظیفه تربیتی چیست؟ وظیفه تربیتی این است که این ها باید در بین بچه ها حساسیت جنسی را از بین ببرند،چطور؟ چیزی می گوید که جا دارد زمین و زمان به هم خورده و دریا ها تماماً کدر بشود .
فیلم دیگری را نگاه می کنی می بینی مردها را دعوت به آرایش می کند، مرد آرایش داشته باشد،ابرویش اینطور باشد و چشمانش آنطور باشد
روی زیبا و جامه ی دیبا عرق و عود و رنگ و بوی هوس
این همه زینت زنان باشد مرد را زینت مروّت است
و شب دیگر نگاه می کنی، می بینی تنها پیام فیلم این اندیشه شوم است که دامن کوتاه ضررش فقط برای خیاط است!!!
از خداوند متعال می خواهیم با عنایت خاص خودش این امواج شر تربیتی را از فضای مملکتمان برطرف نماید و خانواده هایمان را در اجرا کردن عالی ترین اصول تربیتی موفق گرداند.

 

 

 

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا