خطبه اول
بسم الله الرحمن الرحیم
خودم و همه ی عزیزان را به تقوای خداوند متعال دعوت می کنم.
– علی(ع)،الگوی تمام عیار تقوا
تقوای خداوند متعال ثروتی است که اگر تمام ثروت دنیا را جمع کنند به اندازه آن نمی رسد. اگر تمام ثروت دنیا را به انسان بدهند و بگویند یک لحظه خداوندمتعال را عصیان کن مثل اینکه بگویند که اگر یک درهم مال حرام به خانه ببری به تو تمام ثروت عالم را می دهیم، هرکس وارد این معامله بشود در این معامله مغبون خواهد بود. خداوند متعال می فرماید« وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَبَقُوا إِنَّهُمْ لَا يُعْجِزُونَ » (انفال-آیه59) اهل کفر اصلاً نباید گمان کنند که با کفرشان می توانند پیش بیفتند. خداوند در کفر و گناه و عصیان این سببیّت را قرار نداده است که انسان را ترقی دهد و جلو بیاندازد. هیچ کس مانند علی (ع) نتوانسته در این باب بیانی داشته باشد.حضرت علی (ع) می فرماید: قسم به خدا نه فقط سلطنت دنیا که اگر اقالیم سبعه را به من بدهند بما تحت افلاکها، با هر آنچه که از ثروت افلاک است، و بگویند از دهان و دست یک مورچه پوست جویی ای را بگیرم، هرگز این کار را نخواهم کرد.” و الله لو اعطيت الاقاليم السبعة بما تحت افلاكها على ان اعصى الله فى نملة اسلبها جلب شعيرة ما فعلته ” جمال بشریت، علی (ع) است نه آنهایی که برای دستیابی به مطامع پستشان حاضرند خانواده هایی بسیار را خاک نشین کنند، کسانی که حاضرند چشم یتیمان را گریان بگذارند تا به ترش و شیرین دنیا دست یابند و به آن خاطر تمام شرافتشان را زیر پا بگذارند. فقط علی(ع) را می توان یافت که با چنین تعبیری از تقوا حرف بزند.
– قرار گرفتن در محاذات، حقیقت نماز
بحث ما درباره ی حقیقت نماز است. تمام حقیقت نماز در آن است که انسان بداند در محاذات و حضور خداوند متعال ایستاده است. محاذات یعنی رودر رو شدن.
– معراج، سیر بعد از قرار گرفتن در محاذات خداوند
کسی که با محاذات نماز را شروع می کند، سیر در اسماء و صفات خداوند و در جمال و جلال حق را شروع می کند، فلذا با این ایستادن در محضر خداوند یک سیر ملکوتی برای نمازگزار شروع می شود، پیامبر(ص) نام این سیر را معراج گذاشته است و فرموده است”الصلاه معراج المؤمن” نماز سیر و سفر و صعود است.حضرت چقدر عالی تعبیر کرده که الصلاه معراج المؤمن؛ آیا تعبیری از این بهتر پیدا می شود؟ معراج یعنی به آسمان رفتن،
چیست دین برخواستن از روی خاک تا که آگه گردد از خود جان پاک
کسی که نماز می خواند همین که در محاذات خداوند و در برابر او ایستاد سیر را شروع می کند- اگر می خواهید بدانید که آیا نمازتان نماز است به این معیار توجه کنید- همین که به نماز در برابر خداوند متعال ایستاد و الله اکبر را گفت سیر را شروع می کند و در جمال و جلال حق غرق می شود.
– مقایسه هیچ با همه، نتیجه سیر در اسماء و صفات خداوند
همچنین یک مقایسه شروع می شود که این مقایسه خود به خود به ذهن انسان خطور می کند و وجود انسان را تسخیر می کند. انسان مقایسه می کند که هیچ، در برابر همه چیز قرار گرفته است و چه شرافت بزرگی است که خداوند به هیچ اجازه داده است که در برابر همه چیز قرار بگیرد.
– احساس نقص، نقطه ی شروع دعا
با شروع این سیر و مقایسه ، یک احساس نقص با عظمتی انسان را فراخواهد گرفت، و انسان در درون خودش احساس نقص و کمبود خواهد کرد و از این نقطه است که دعا شروع می شود . وقتی هیچ در برابر همه چیز قرار گرفت خود به خود زبانش باز خواهد شد، چون که خودش را هیچ می داند و می خواهد که خودش را بالا بکشد. سرّ و منشاء دعا همین است و نه صرفاً نیاز و حاجات مادی. و با شروع دعا، انسان می بیند که هرچه دعا می کند باز هم کم است و هرچه می خواهد می بیند باید بالاتر رود، این جاست که هنگام نماز خواندن همیشه برای آن کسی که به حقیقت نماز رسیده، یک عطشی ایجاد می شود. دائماً می خواهد ولی می بیند نمی شود، هرچه می خواهد می بیند که کم است. تمام شرافت نماز به این امر بستگی دارد که انسان یک عطش بیابد و این عطش را هیچ چیزی نتواند سیراب نماید.
روان تشنه برآساید از وجود فرات مرا فرات زسر بر گذشت و تشنه ترم
هرچه نوشیدنی به این انسان داده شود رفع عطش او نمی شود
شراب خمره تهی شد ولی عطش باقی است
انسان را این عطش اصلاح می کند، اگر شراب کل عالم را بیاورند و به انسان بدهند باز هم او را کفاف نخواهد کرد. چقدر ادبیات زیبایی داریم در کدام زبان این ادبیات پیدا می شود که فرموده:
کفاف کی دهد این باده به مستی ما خم سپهر تهی شد زمی پرستی ما
الیته این شراب از نوشیدنی های ظاهری نیست. آتش است ،محبت خدا آتش است، حب الله نار لاتمرّ علی شییء الا احترقه! اینکه می گوید، خم سپهر تهی شد زمی پرستی ما؛یعنی دائماً در آتش است آتشی که در وجود انسان ریخته می شود ولی سیر نمی شود
این جام ها که در پی هم می شود تهی دریای آتش است که ریزم به کام خویش
ادبیات ما این عطش را بسیار زیبا به تصویر کشیده است. در این مورد کتاب باید نوشته شود.
شربت الحب کأسا بعد کأسٍ – کأس در زبان عرب همان کاسه معنی می دهد.- شراب محبت را کاسه کاسه و پشت سر هم نوشیدم، فما نفذ الشراب وما رویت، نه شراب تمام شد و نه من عطشم سیراب شد. روا، یروی؛ یعنی سیراب شدن؛تشنه همینکه آب می نوشد حالش خوب می شود.
– یوم ترویه، روز سیراب کردن حجاج توسط خداوند
ترویه به سیراب کردن گفته می شود.روز هشتم ذی الحجه روز ترویه است، حجاج در آن روز احرام می بندند و به عرفات می روند. می گویند چون در آن روز حجاج آب برمی داشتند تا با خودشان از مکه به عرفات ببرند به همین خاطر نام آن روز را یوم الترویه گذاشته اند، ولی اینطور نیست، ترویه متعدی است، خداوند سیراب می کند. در روایت هست که در آن روز پیامبر(ص) زبان مبارکشان را بردهان علی (ع) که در قنداق بود گذاشت و علی را سیراب نمود وبه همین دلیل نام آن روز را یوم الترویه گذاشتند. حاجی را خداوند در آن روز سیراب خواهد نمود، آن روز رفتن به عرفات باید سیراب شود سپس در عرفات حاضر شود. روایت داریم که حج یعنی عرفه، عرفه که تمام شد یعنی حج تمام شد، الحج العرفه، حجَّ، یعنی قَصَدَ؛ حاجی به آن کسی گفته می شود که خدا را قصد کرده است و به راه می افتد و به حج می رود. کسی که مانند ابراهیم(ع) بگوید« إِنِّی ذَاهِبٌ إِلَی رَبِّی سَیَهْدِینِ »(صافات-آیه99) به راه می افتم تا به سمت و حضور خدای خود بروم، او خودش دست مرا خواهد گرفت و با خود خواهد برد. یک انسانی که سالک سبیل حق باشد و این حرف را بزند، با آب ظاهری هیچ وقت سیراب نخواهد شد.
– آرامش عطش ، خود خداست
ظرف امام سجاد(ع) در درون چاه افتاد و آب چاه بالا آمد، ظرف را از ته چاه بیرون آورد حضرت به خداوند متعال عرض کرد پروردگارا انت ربّی اذا ظمئت؛ خدایا من اگر تشنه هستم عطش مرا این کاسه و آب برطرف نمی سازد. آرامش تشنگی و عطش من تو هستی. نگاهی به روایات بیاندازید ببینید چقدر زیبا در مورد این تشنگی صحبت کرده اند.
– نماز روشنی چشم پیامبر(ص)
آقا رسول الله می فرمایند”جعل الله قره عینی فی الصلاه” ای کسانی که در نماز خواندن کاهلی می کنید،شرافت نماز را نمی دانید، حضرت می فرماید خدا روشنایی چشم من را در نماز قرار داده است، هرچه بیشتر نمازمی خوانم روشنایی چشمم بیشتر می شود. این کدام روشنایی است؟ آیا روشنایی چشم ظاهری است؟ روایت می گوید کونوا کالحیه؛ مانند مار باشید ، مار هرچند وقت یکبار پوست اندازی می کند. همین که از پوست در می آید چشمش روشنایی می یابد.مار به مرور زمان چشمش کم سو می شود ولی همین که پوست انداخت چشمش براق می شود. پیامبر خاتم(ص) می فرماید: خدا روشنایی چشم من را در نماز قرار داده است. نماز چشم انسان را باز خواهد کرد
– عطش روح کامل برای ارتباط با خدا
رسول خدا(ص) در ادامه می فرماید:”و حبب الی الصلاه کما حبب الی الجائع الطعام” حضرت می فرماید نماز آن چنان برای من محبوب شده است که طعام برای گرسنه یعنی همانطور که انسان گرسنه با ولع به سمت غذا اشتیاق دارد. روح که کامل شد برای ارتباط با خدا و در محاذات خداوند قرار گرفتن این گونه ولع خواهد داشت.” والی الظمانِ الماءَ ” حضرت می فرماید کسی که در بیابان گرم تشنه شودو آب پیدا نمی کند، چطور به سوی آب می رود، حضرت می فرماید آنگونه به سمت و سوی نماز می روم. انسانی که روحش ناقص باشد این عطش را درک نمی کند، اما مفخر کائنات ، عصاره مخلوقات ، حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی(ص) چهل سال در کلاس مخصوص خداوند قرار گرفته و به کمالی که از تصوّر آن عاجزیم دست یافته است ،او می داند که در این ارتباط چه عالمی وجود دارد. حضرت در ادامه کلام فوق یک حرفی فرموده که به خاطر آن این روایت را بیان کردم،حضرت می فرماید ” واِنَ الجائعَ اذااَکَلَ شَبُعَ واِنَ الظمانَ اذا شَرِبَ رَویَ وَ اَناَ لا اشبَعُ منَ الصلاهَ ” فرق ما در این است که وقتی به انسان گرسنه غذا برسد و او غذا را بخورد ، با خوردن غذا سیر می شود و دیگر دنبال غذا نمی رود و به تشنه هم وقتی آب برسد می گوید دیگر بس است و سراغ آب را نمی گیرد،حضرت می فرماید امّا من هرچه نماز می خوانم نمی توانم بگویم دیگر کافی است.
امام سجاد (ع) شب را تا به صبح عبادت کرد، وقتی صبح شد عرض کرد خدایا شب گذشت اما من سیر نشدم. این بیان اشاره دارد به عطشی که تمامی ندارد و به سالک سبیل حق به عنوان یک مدال با عظمت داده می شود و انسان با این عطش است که اصلاح می شود و خالص تر می گردد. ریشه این عطش در خلقت و تکوین است و به همین دلیل است که خلقت به این عطش پاسخ می دهد، وقتی این عطش در انسان به وجود امد باید انسان سیراب بشود. در ساختمان خلقت این عطش را قرار داده اند و هرکس آن عطش را در خود یافت خلقت آماده پذیرایی از اوست.
خطبه دوم
بسم الله الرحمن الرحیم
خودم و همه عزیزان را به تقوای خداوند متعال دعوت می کنم.
– حفظ آبروی دنیا و آخرت، یکی از آثار بزرگ تقوا
آثار تقوا بسیار زیاد است و خداوند متعال آنها را در قرآن بیان نموده است. یک اثر بزرگ تقوا آن است که آبروی انسان را حفظ می کند. انسانی که کفِّ نفس نداشته باشد آبرویش با خاک یکسان می شود آبرویش زیرپا لگدمال می شود. تقوا هم در دنیا و هم در آخرت آبروی انسان را حفظ می کند. در آخرت به شدت آبروها ریخته می شود. انسانی که سخن دروغ بر زبان آورده است، کسی که در دنیا گرفتار شهوت لجام گسیخته شده است، در آنجا بی آبرویی خودش را خواهد دید؛ « الهی لا تفضحنی یوم القیامة علی رؤس الاشهاد » این دعا را زیاد بخوانید؛ خدایا در مقابل دیدگان دیگران آبروی مرا نریز. خداوند در قرآن آیه ای رابیان نموده که باید بشر برای این آیه خون گریه کند.« وَمَا کَانَ لِنَبِیٍّ أَن یَغُلَّ وَمَن یَغْلُلْ یَأْتِ بِمَا غَلَّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ثُمَّ تُوَفَّی کُلُّ نَفْسٍ مَّا کَسَبَتْ وَهُمْ لاَ یُظْلَمُونَ »(آل عمران-آیه161) و هیچ پیغمبری حق ندارد خیانت کند، و هر کس خیانت کند روز قیامت با آن خیانتی که کرده است می آید، سپس به هر کسی آنچه کسب کرده است به طور کامل داده می شود، و آنان ستم نمی بینند.
– وای به حال خائنان در روز قیامت!
کسی که یک چیزی را دزدیده است،با همان خیانت به محشر و به میان خلائق خواهد آمد. در روایت داریم که اگر یک نفر شتری را بدزد خداوند در قیامت او را با آن شتر خواهد آورد در حالی که شتر را بر پشت او سوار کرده اند و آن شتر چنان نعره می زند که تمام آبروی آن شخص را می ریزد. باید توجه کرد که این شخص دزد شتر است، وای به حال کسی که از بیت المال خانه و ماشین گرفته و به بیت المال خیانت زیادی کرده است.
– سختی تصرف در بیت المال
در یکی از جنگها مسلمانان از کفار غنائمی گرفتند و غنائم برای عموم مسلمانان است و همه در آن سهیم هستند و باید در بین همه تقسیم شود. ممکن است یک عده رعایت نکنند و بیشتر از سهم خود بردارند، لذا پیامبر(ص) به یک نفر دستور داد تا بر بالای بلندی برود و ندا دهد که در لشگر هرکس از غنائم هرچه برداشته بیاورد، بگو اگر حتی یک سوزن و یا یک نخ برداشته اند آن هم برای بیت المال است وهمه در آن سهم دارند آنرا هم باید برگردانند. حضرت به منادی گفت ندا بده که سبک نشمارند. یک شخصی آمد در کف دستش مقداری موی شتر بود گفت یا رسول الله یک مشت از بیت المال از موی شتر برداشته ام و پالان شترم پاره شده می خواهم آنرا درست کنم و با این موی شتر آنرا بدوزم، حضرت فرمود در این همه سهم دارند حضرت فرمود من سهم خودم را به تو بخشیدم اما برو و اجازه سهم دیگران را هم بگیر. تا از همه ی مسلمین اجازه نگیری آن مال برای بیت المال است. ای کسانی که به بیت المال دسترسی دارید، حضرت فرمود تا اجازه نگیری نمی توانی به اموال دست بزنی، آن مرد تعجب کرد وگفت یا رسول الله من نمی دانستم کار این همه سخت است، حضرت فرمود اینطور است، « فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ(7) وَ مَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شرًّا يَرَهُ(8) »(سوره زلزله) آن شخص گفت یا رسول الله من هیچ مقدار از آن را نخواستم و از آن صرف نظر کردم. به خداوند متعال پناه می بریم از اینکه انسان غفلت بکند و روزهای وحشتناکی در مقابلش باشد.
– ارکان توسعه و اقتصاد پایدار
عزیزان توسعه پایدار و اقتصاد پایدار چهار رکن دارد. یکی نیروی انسانی است. یکی علم و فناوری است. یکی هم تجهیزات و ابزار آلات و سخت افزار است.و چهارمی مدیریت و اطلاعات است. ما در روز معلم و روز کارگر باید گوییم دو رکن با عظمت علم و عمل در توسعه پایدار نقش اساسی را ایفا می کنند.
– اثر عالِم و معلم خیر در عالَم هستی
اثر یک عالم و معلم خوب در تمام ذرات این عالم محرز است. عالِم در زمین و آسمان تأثیر می گذارد. این روایت را بشنوید و لذت ببرید، حضرت می فرماید تمام ذرات این عالم، حتی النمل فی حُجرها، حتی مورچه در لانه اش ، حتی حیتان البحر،ماهیان دریا و ملائکه السماء، و ملائک آسمان ، همه این ها در برابر معلم خیر و کسی که زیبایی ها را یاد می دهد صلوات می فرستند و استغفار می کنند و تجلیل می کنند، چرا؟ چون که وجود عالِم ومعلم در تکوین تأثیر دارد . عالَم ، عالَم شعور است. امام صادق (ع) از پیامبر(ص) نقل می کند: وقتی که یک عالم فوت می کند، آسمان ها شروع به گریه می کنند و سکان آسمان شروع به گریه می کنند و 70 روز گریه می کنند، تضرع می کنند که یک معلم خیر و یک عالم ازدنیا رفته است. هر کس از مردن یک عالم و معلم اندوهگین شود، خداوند متعال دستور می دهد که در نامه اعمال او ثواب 1000شهید را بنویسند، فقط به این خاطر که اندوهگین است که چرا این معلم خیر و عالم از دنیا رفته است. و اگر یک عالم و یک معلم بمیرد و کسی آنرا بداند و ناراحت نشود می نویسند که او منافق است، می فرماید چون از مرگ عالم مصیبت سخت تری وجود ندارد.
– قرابت عالِم با ارض و سماء
زمانی که عالمی از این دنیا می رود چون با زمین و اسمان قرابت دارد زمین و آسمان برای مرگ اوگریه می کنند.اگر این قرابت نبود گریه نمی کردند. امروز تمام حرف در مورد این قرابت است. روایت می گوید زمین و آسمان چهل روز برای فوت عالم و چهل سال برای فوت پیامبر گریه می کنند ،حضرت در ادامه می فرماید اما حسین (ع) حسابی دیگر دارد زمین و آسمان در تمام طول تاریخ برای حسین (ع) گریه می کنند. چون آسمان و زمین هم می دانند که شهادت حسین (ع)با عالم خلقت و تکوین چه کرد. در روایت هست که زمین و آسمان بر حسین (ع) و جناب یحیی گریه کردند، سؤال کردند آقاجان گریه آنها چگونه بود؟ حضرت پاسخ دادند”حمرتها بکاؤها” وگريه ي آسمان سرخي اوست. ریشه این حقیقت در قرآن است .
– عدم گریه آسمان و زمین بر فرعون و قومش
در قرآن خداوند می فرماید زمانی که فرعون و اطرافیان او هلاک شدند« كمْ تَرَكُوا مِن جَنَّتٍ وَ عُيُونٍ(25) وَ زُرُوعٍ وَ مَقَامٍ كَرِيمٍ(26) وَ نَعْمَةٍ كانُوا فِيهَا فَكِهِينَ(27) كَذَلِكوَ أَوْرَثْنَهَا قَوْماً ءَاخَرِينَ(28) »(دخان) خداوند می فرماید آنها چه بسیار باغ ، چشمه، زمین زراعتی، کاخ و نعمت را گذاشتند و رفتند . خداوند یک کلامی را اینجا فرموده که جا دارد انسان خلوت های زیادی داشته باشد و در مورد آن فکر کند.« فَمَا بَكَت عَلَيهِمُ السمَاءُ وَ الأَرْض وَ مَا كانُوا مُنظرِينَ(29) » (دخان)اصلاً زمین و آسمان بر فرعون و اطرافیانش گریه نکردند، خوب فکر کنید تا اثرش را متوجه شوید. اینهایی که زمین و آسمان برایشان گریه نکردند موجودات خبیثی بودند که با این عالم ارتباطی نداشتند و با این عالم بیگانه بودند، عالم چرا باید برای اینها گریه کند؟! آن شخصی که کار خیر در اعمالش وجود ندارد، آن شخصی که عالم و یا متعلم نیست در این عالم جایی ندارد، حضرت فرمودند در این دنیا یا عالم باش و یا متعلم، که اگر سومی باشی هلاک خواهی شد. ولا تکن الثالثه فتهلک؛ اینها که مردند چون باعالَم بیگانه بودند جای خالی آنها را آسمان و زمین احساس نکردند و در قلب کسی در روی زمین جایگاهی نداشتند تا برای آنها گریه کند.
– گریه عالَم برای فوت مؤمن
پیامبر(ص) می فرماید مؤمن که عملی انجام می دهد ، عمل او از در خاصی بالا برده می شود، درب مخصوصی دارد و یک درب مخصوص دیگر هم هست که خداوند متعال از عالم بالا رزق او را نازل می کند زمانی که آن مؤمن از دنیا رفت آن دو درب شروع به گریه می کنند، حضرت می فرماید مؤمن که از دنیا رفت آن جاهایی که در آن نماز می خواند شروع به گریه می کنند، آن دری که اعمالش از آن بالا برده می شد گریه می کند، آنجایی که سجدگاه او بود ،آن سجده گاه شروع به گریه می کند. در روایت داریم کسی که نماز صبح او قضا شود زمینی که بر روی آن خوابیده او را لعنت می کند که چرا بر روی من خوابیده است. عالَم، عالَم شعور است انسان باید چشمانش را خوب باز کند و به حقایق آن خوب بنگرد. حضرت می فرماید وقتی یک مؤمن در غربت از دنیا می رود و کسی را ندارد که برای او گریه کند حضرت می فرماید که لباسش برای او گریه می کند و آن ابوابی که از آنجا اعمال او بالابرده می شد شروع به گریه برای او می کنند و دو ملک موکل برای اوگریه می کنند،چرا؟ چون اثر خیر مؤمن را آنها همگی می بینند و خیر مؤمن به همه آنها می رسد.
یک جمله عرض می کنم که اگر برای آن یک کتاب نوشته شود ارزش دارد.کار زشتی که انسان انجام می دهد برای آن کار زشت زمین و آسمان گریه می کنند. زمانی که قوم لوط آن اعمال ناشایست را انجام دادند روایت است که آسمان آنقدر گریه کرد که اشک چشمش به عرش رسید” بكت الأرض إلى ربها حتى بلغ دموعها إلى السماء وبكت السماء حتى بلغ دموعها العرش، فأوحى الله إلى السماء ان أحصبيهم وأوحى إلى الأرض ان اخسفي بهم ” اینکه انسان در روی زمین کار خلاف انجام می دهد و دروغی می گوید و در بازار تقلب می کند و در اداره مردم را اذیت می کند، زمین و آسمان بر این اعمال انسان گریه می کنند. آسمان گریه کند چطور می شود؟ این گونه می شود که وقتی اشک چشم آسمان به عرش رسید خداوند به آسمان دستور داد” أحصبيهم ” به آسمان گفت سنگ ببار! و به زمین دستور داد”اخسفی بهم” آنها را درون خودت فرو ببر.
اگر فردی را به یک اعتقاد ناصحیحی گرفتار کردند و یک عقاید شرک آلودی یافت، قطعاً این عالم در برابر او عکس العمل نشان می دهد به این آیه دقت کنید. خداوند می فرمایدآنهایی که می گویند« وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَٰنُ وَلَدًا (88) لَّقَدْ جِئْتُمْ شَيْئًا إِدًّا (89) تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَتَنشَقُّ الْأَرْضُ وَتَخِرُّ الْجِبَالُ هَدًّا (90) أَن دَعَوْا لِلرَّحْمَنِ وَلَدًا (91)»(سوره مریم) و گفتند: «[خداى] رحمان فرزندى اختیار كرده است» (88)واقعاً چیز زشتى را [بر زبان] آوردید (89)چیزى نمانده است كه آسمانها از این [سخن] بشكافند و زمین چاك خورد و كوهها به شدت فرو ریزند (90)از اینكه براى [خداى] رحمان فرزندى قایل شدند (91). این آیات را بخوانید.
ملاحظه می کنید با یک اعتقاد باطل آسمان می خواهد شکافته شود زمین می خواهد پاره پاره گردد کوه می خواهد منهدم گردد. یعنی نوع باور ما در کل این عالم تأثیر دارد به تعبیر شبستری اگر یک نفر در این عالم سیلی بخورد انگار کل کائنات سیلی خورده است.
– برکت وجود معلم در تربیت انسان های بزرگ
حرف ما این است که برکت معلم برای این عالم به گونه ای است که هم ماهی های دریا و هم تمام جنبندگان متوجه هستند و همگی طلب خیر می کنند یعنی معلم برگردن کل کائنات حق دارد و واقعا هم آنگونه است، به دور و اطراف خود دقت کنید هرکس به جایی رسیده، عالمان بزرگ ، سرداران بزرگ و شهدای بزرگ، فرزانگان و برجستگان بزرگ و کسانی که در مسئولیت های بزرگ شاهکار کرده اند تا خود حضرت امام خمینی ، اینها چگونه پیدا شده اند؟ قطعاً از وجود معلم؛اگر معلم نبود حتماً بشریت جمال خود را از دست میداد بزرگان بشریت همه از برکت وجود معلم هستند.
– معلم چه چیزی تولید می کند و مواد خام او چیست؟
به یکی آهن را می دهند و از آن میلگرد درست می کند. به کسی بذر را می دهند و آسیاب می کند و آرد می دهد.اما مواد خام یک معلم انسان است، انسان و بچه ای را که هنوز رشد عقلانی و عاطفی ندارد به او می دهند و معلم او را تربیت می کند و پرورش میدهد و انسان هایی به این عالم معرفی میکند که بشریت به آنها مدیون می شود. در جامعه اصلی ترین ذوالحقوق معلمین خیر هستند. به درون خودتان خوب دقت کنید اگر یک سلسله عواطف و احساس زیبا ببینید، بگردید ببینید آن ها را چه کسی در شما به وجود آورده است، قطعاً خواهید دید که در آخر خط یک معلم بوده است.
– تکریم عملی معلمان
این حرف ها شیرین است اما ای کاش اکرام معلم ها را علاوه براین ، به صورت عملی هم به جا آوریم و از آنها تکریم کنیم. معلم هایی هستند که گرفتارند آمده اند تعاونی تشکیل داده اند و خواسته اند که از آن طریق خانه ای تهیه نمایند اما در دست کسانی که خدا هیچکس را در دست آنها گرفتار نکند گرفتار شده اند ،اینها اگر به سراغتان آمدند نگویید که این تعاونی غیر دولتی است و نگویید که به دولت مربوط نیست. وظیفه اصلی دولت است که آنها را از دهان گرگ ها نجات دهد . 7 سال است که مقدار زیادی از حقوقشان صرف اجاره خانه می شود اما کار این تعاونی که از آنها پول گرفته به جایی نمی رسد و از اتمام هیچ خبری نیست. آیا در برابر معلم می توان دین ادا نمود؟
امام حسین(ع) فرزند شان را به مدرسه فرستادند و عبدالرحمن سلمی در مدینه به او سوره ی حمد آموخت، بچه آمدبه امام حسین (ع) گفت که سوره حمد را یاد گرفتم. حضرت انعامی به این معلم داد که اِبا دارم از اینکه رقم آن را در اینجا بگویم، همانگونه که من ابا دارم ، مردم هم به حضرت اعتراض کردند که این مقدار انعام خیلی خیلی زیاد است. حضرت جمله ای گفتند که باید بر پیشانی یونسکو بنویسند؛ حضرت فرمود:” اَیْنَ یَقَعُ هذا مِنْ عَطائِهِ ” آن چیزی که او آموخته کجاو آنچه که من به او انعام دادم کجا؟!
– مهار قدرت ایران، دلیل دست و پا زدن غربی ها
هفته گذشته وزارت خارجه امریکا کشور ما را به عنوان حامی تروریسم معرفی و محکوم کرد. عجیب این جاست که آنها این روزها هرچند روز یک بار محکومیتی را بر سر ما نازل می کنند. هدف آنها از این کار های کودکانه آن است می خواهند در میز مذاکره از ما باج بگیرند و به این خاطر است که جوسازی می کنند.این محکومیت ها همه مقدمه است وهدف اصلی آنها این است که فلسفه ی جمهوری اسلامی را از بین ببرند. فکر آنها تنها مسئله انرژی هسته ای نیست، بلکه به فکر این هستند که قدرت روزافزون کشور ما را مهار کنند و این عربده کشی ها و رجز خواندن ها به این خاطر است.
– ناقضان حقوق بشر، مدافعان حقوق بشر شده اند!
وما از این ناراحت هستیم که امریکا خودش در موارد بسیاری نقض حقوق بشر کرده و از این جهت در رتبه اول قرار دارد اما داعیه ی دفاع از حقوق بشر دارد. یک حدیث می خوانم لذت ببرید،امام صادق (ع) می فرماید شیطان یتعوذ بالله من الشیطان الرجیم؛ حضرت می فرماید گاهی شیطان را می بینید که خود شیطان می گوید اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. شیطانی که بگوید اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، معلوم می شود که شیطانی بسیار حرفه ای است.ضرب المثل است که می گویند مرده بلند شده و می خواهد مرده شور را بشورد! یک نظام تبعیضی وحشتناک در عالم فراگیر شده است اما این را بشارت بدهم که زمینه ای را فراهم کرده اند که دنیا به منجی عالم بشریت عطش پیدا کند. این یک بشارت بزرگ است.
عجیب این است پارلمان اتحادیه اروپا از سال 2009 به بعد 60 قطعنامه علیه ما صادر کرده است ولی یک کلمه در مورد اسرائیل اظهار نظر نکرده است.
– کشورهایی که رنگ دموکراسی را ندیده اند، موالیان خاص امریکا
این تبعیض ها یک یا دو مورد نیست که بخواهیم بیان کنیم، هرکجای دنیا را که بنگریم این تبعیض دیده می شود. یک طرف دنیا را که نگاه می کنیم بعضی از کشورها رنگ انتخابات را به خود ندیده اند، به کشورهای حاشیه خلیج فارس بنگرید که موالیان خاص امریکا هستند و امریکا به طور خاص از آنها حمایت می کند.آنها حتی یک انتخابات برگزار نکرده اند،انتخابات که هیچ قانون اساسی هم ندارند ولی امریکا با آنها کاری ندارد اما انتخابات اخیر ریاست جمهوری ما را پارلمان اروپا در بیانیه ی خودش زیر سوال برد.
انسان هرچه در این مورد فکر می کند می بیند دنیا همانگونه شده که گفته اند بعد ما ملئت ظلماً و جوراً،ظلم و جور قبل از ظهور حضرت زمین را فرا خواهد گرفت ، در این یملاء الارض بسیار حرف است ، امام زمان چه وقت خواهد آمد؟ بعد ان مُلِأت ظلماً و جوراً، ملأت، یعنی ظلم حتی درون خانه را فرا خواهد گرفت تا حوزه زندگی شخصی ظلم فراگیر خواهدشد، بعد از آن حضرت خواهد آمد. و دنیا را از عدالت پر خواهدکرد و در مورد عدالت حضرت هم گفته شده یملاء، یعنی پر خواهد کرد، داخل خانه هم عدالت فراگیر خواهد شد. تا به حال کسی نتوانسته کاری بکند که عدالت را به داخل خانه وحوزه زندگی شخصی و خلوت خانه ببرد، اگر به داخل خلوتخانه نرود یملاء نمی توان گفت.به همین خاطر است که جمال اسماء حسنای الهی در زمان ظهور حضرت مهدی(عج) خودش را نشان خواهد داد. یملاء به نفوس انسان ها هم شامل است.یعنی در جان انسان ها نیز عدالت حاکم خواهدشد.
از خداوند متعال می خواهیم که با لطف و کرمش در اسرع وقت ظهور آقایمان را برساند و ملت ما با نهایت بصیرت دشمنانش را بشناسد و بداند که دشمن تا چه اندازه غدار است و بداندکه دشمن چقدر نیت ناپاک دارد و بداندکه به اندازه سر سوزنی در دشمنان ما انصاف و مروت و عدالت و آن عناصری که ما با آنها در دنیا احساس عزت و شرافت می کنیم وجود ندارد.
خداون متعال این کشور را از شر تمام اشرار حفظ نماید و عزت و اقتدارش را روز به روز بیشتر نماید.
خدایا تو را قسم می دهیم به اسماء حسنایت و به اسم اعظمت و به رحیمیت و رحمانیتت که با لطف و کرمت و با مهربانی ات بارش فراوان را به کشور ما و بالاخص منطقه مان نازل فرمایی. آمین یا ربّ العالمین
[jwplayer config=”Qafqaz” mediaid=”6664″]
