یکی از عوامل اصلی تشدید کننده «نارسیسیسم» در هیئت حاکمه جمهوری آذربایجان، قطعا تراوشات مراکز «تولید فکر» صهیونیسم و مشاوران صهیونیست باکوست.
به گزارش مرکز فرهنگی قفقاز به نقل از خبرگزاری تسنیم، زمانی که « نارسیوس» یونانی، عاشق و شیفته و دلباخته “خود” شد و بر اثر این خودشیفتگی با دیدن عکس خود در آب، برای دستیابی به خود، به درون آب پرید و غرق شد، هیچ گاه تصور این را نمیکرد که «خودشیفتگی» و نام «نارسیوس» را در تاریخ ابدی خواهد کرد.نام «نارسیوس» و «نارسیسیسم» نه تنها در تاریخ ابدی شده است، بلکه در عالم سیاست نیز جایی ویژه برای خود باز کرد، اما، امروز برخی از سیاست ورزان و سردمداران برخی جمهوریها چنان در این زمینه پیشروی کردهاند که میتوانند نام خود را به جای «نارسیوس» در تاریخ به ثبت برسانند.
قطعا، یکی از زیانهای خطرناک نفوذ صهیونیسم در جمهوری آذربایجان، آشکارا تشدید «نارسیسیسم» هیئت حاکمه باکو بوده است که این روزها نمود واضح آن را میتوان در جملات پیامهای مقامات باکو درباره روز «۳۱ دسامبر» یعنی روزی که باکو آن را برای اعلام «همبستگی یا تابعیت تمام آذربایجانیهای دنیا با دولت جمهوری آذربایجان » تعیین کرده است، میتوان مشاهده کرد.
مجلس جمهوری آذربایجان با انتشار پیامی به مناسبت به اصطلاح «روز همبستگی آذربایجانیهای دنیا»، در توهم و اعترافی جدید به «خودشیفتگی» و مطامع باکو از پیگیری این سیاست اعلام کرد :«۲۶ سال قبل، به ابتکار حیدر علی اف، پیشوای بزرگ ، نقطه آغاز و محل استنادِ تحقق تفکر آذربایجانگرایی در راستای پایه گذاری «جنبش یکپارچگی و محور وحدت ملی» که سالهای طولانی در حسرتش به سر میبریم، تعیین شد. این جنبش بعدها به طور گستردهای گسترش یافت و کمک به توسعه روابط با آذربایجانیهای دنیا و تقویت پیوندهای تاریخی هم تبارانمان با وطن تاریخی و شکلگیری سازمانهای دیاسپورا در کشورهای خارجی، به بخشی تفکیک ناپذیر از سیاست دولتی جمهوری آذربایجان تبدیل شد. از سال ۲۰۰۱ ، برگزاری گردهمایی سراسری آذربایجانیهای دنیا و ایجاد کمیته جداگانهای برای امور آذربایجانیهای ساکن خارج، به سازمان دهی ملتمان به عنوان نیرویی متشکل که نقشی مهم در تاریخ بازی میکند و به خاطر جمعیتش و هم به خاطر ظرفیت فکریاش از جمله ملتهای بزرگ دنیاست، تحرکی نیرومند بخشید.دهها میلیون هم تبارانمان که در روند تاریخ و قسمت سرنوشت در کشورهای مختلف پراکنده شدهاند، ضرورت دستیابی به وحدت ملی و همبستگی را امروز روشن تر درک میکنند. آنها به خوبی درک میکنند که “آذربایجان بزرگ” و قدرتمند، باید بر پایه تمامیت ملی – معنوی برقرار شود.»
نمایندگان مجلس جمهوری آذربایجان در اذعان به مرض «نارسیسیسم» تشدید شده با تعریف و تمجیدهای صهیونیستها از باکو اعلام کردند: «امروز موفقیتهای جمهوری آذربایجان تحت رهبری الهام علی اف در مسیر توسعه مستمر و باثبات، سبب خوشحالی قلبی تمام آذربایجانیهاست. هم تبارانمان در نقاط مختلف دنیا از سیاست مستقل دولتمان برمبنای منافع ملی و از تقویت هرچه بیشتر موقعیت آن در جامعه جهانی احساس رضایت میکنند. آنها همچنانکه به خاطر موفقیتهای به دست آمده خوشحال هستند، با حسرت در انتظار روزی هستند که مشکلات سرنوشت ساز وطنمان حل خواهد شد.»
مجلس جمهوری آذربایجان سپس برای تمام آذریهای جهان وظایفی را تعیین میکند که باید برای تامین آن تلاش کنند؛ «باز شدن گره قره باغ ، تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان ، بازگشت آوارگان به سرزمین مادریشان،کمک همگانی به از میان برداشتن موانع موجود در مقابل راه توسعه دولت “مستقل” جمهوری آذربایجان ، حفظ عادت و سنن قدیمی و زبان و فرهنگ ملت و تقویت روابطشان با یکدیگر و با وطن تاریخی یعنی جمهوری آذربایجان، تقویت دیاسپورای آذربایجان برای حفظ حقوق ملی و تشکیل جمعیت های قدرتمند برای حفظ حقوق ملی و “مبارزه در راستای اتحاد تنگاتنگ برای تحقق اهداف ملی و حفظ منافع ملت” از جمله وظایفی است که نمایندگان مجلس جمهوری آذربایجان برای آذریهای سایر کشورها معین کردهاند. همین مطامع و تعیین وظایف برای آذریهای سایر کشورها در پیام الهام علی اف، رئیس جمهوری آذربایجان به مناسبت ۳۱ دسامبر نیز با جملاتی دیگر بیان شده و تقریبا یک ماه است که رسانههای باکو به طور شبانه روزی برای تبلیغ آن به تکاپو میپردازند. جالب توجه و قابل تامل است که امسال «دان استاو» سفیر رژیم صهیونیستی در باکو تصمیم گرفت در مراسم «روز همبستگی آذربایجانیهای دنیا» در منطقه پیراللهی در حومه باکو یعنی همان محلی که جمهوری آذربایجان و ایران برای ساخت کارخانه داروسازی در آنجا توافق کردهاند، حضور یابد و سخنان مشابهی را بر زبان براند!
از زمان تاسیس «آذیز» در اوایل دهه ۱۹۹۰، همه ساله مراسم ویژه ۳۱ دسامبر در فلسطین اشغالی با سازمان دهی تشکیلات «آذیز» یا «انجمن بین المللی دوستی آذربایجان – اسرائیل» آغاز میشود و با اختصاص بودجه «کمیته دولتی امور دیاسپورا » جمهوری آذربایجان این مراسم در کشورهای مختلف به ویژه ترکیه و روسیه و آمریکا و کانادا و کشورهای اروپایی تداوم مییابد. امسال برگزاری مراسم «همبستگی آذربایجانیهای دنیا» در عربستان سعودی و امارات متحده عربی نیز به طور معناداری رونق یافت و به نمودی برای همکاری باکو با ریاض و امارات در تحریکات قومی و تجزیه طلبانه در منطقه تبدیل شد و سفارت جمهوری آذربایجان با سنگ تمام گذاشتن برای این روز به مناسبت به اصطلاح «روز همبستگی آذربایجانیهای دنیا»، مراسم رونمایی از فیلم سینمایی «علی و نینو» را که روایتی وارونه و تحریف شده و منطبق بر سبک زندگی آمریکایی – صهیونیستی از فرهنگ و آداب و رفتار مردم مسلمان جمهوری آذربایجان ارائه میدهد،در عربستان سعودی که تا دیروز سینما در آن ممنوع بود، برگزار کرد!
عامل اصلی ایجاد کننده «نارسیسیسم» در هیئت حاکمه باکو و سایر افراطیون به اصطلاح «ناسیونالیست» در حوزه شوروی سابق، سیاست «هویت سازی» ماشین فرهنگی نظام کمونیستی شوروی بوده است، اما یکی از عوامل اصلی تشدید کننده «نارسیسیسم» در هیئت حاکمه باکو قطعا تراوشات مراکز «تولید فکر» صهیونیسم و مشاوران صهیونیست باکوست. چند روز مانده به ۳۱ دسامبر، الهام علی اف، رئیس جمهوری آذربایجان با صدور فرمانی، روبرت ایلاتوف، نماینده کنست(پارلمان) رژیم صهیونیستی را که به یکی از تندروترین جناحهای این رژیم یعنی حزب «اسرائیل خانه ما»، حزب متبوع آویگدور لیبرمن، وزیر جنگ این رژیم وابسته است، به دریافت «نشان دوستی» جمهوری آذربایجان «مفتخر» کرد.
در همین روزهای منتهی به ۳۱ دسامبر که از قضا با مراسم روز تولد الهام علی اف نیز مصادف است، «آریه گوت»، رئیس سازمان «طرحهای بین المللی برای جامعه» اسرائیل در پیام تبریکی به علی اف به منطور تشدید «نارسیسیسم» نوشت: «در این روز شاد، یک بار دیگر قدردانی و احترام خودم را به شما به عنوان رهبر دولت آذربایجان و دولتمداری بااستعداد، عمل گرا و فهیم و دیپلماتی مجرب اعلام میکنم. آذربایجان جزیرهای با ثبات و پرنعمت برای همزیستی مسالمت آمیز نمایندگان تمام اعتقادات است. در سایه استراتژی عمل گرایانه و بادرایت شما ، دولت آذربایجان سیاست تساهل و چندفرهنگ گرایی را که به سبک زندگی این جامعه تبدیل شده است، اجرا میکند. جمهوری آذربایجان، بهترین الگوی چندفرهنگ گرایی برای جایگزینی ملی گرایی، شووینسم، فاشیسم و تروریسم است. شما، در سایه وفاداریتان به اصل لائیسم، چندفرهنگ گرایی و تساهل و موضع احترام آمیزتان به تمام اقوام ساکن در جمهوری آذربایجان، احترام اکثریت جامعه اسرائیل و نیز جوامع یهودی سایر کشورها را به خود جلب کردهاید.» همچنین میخاییل آگارونوف، عضو هیئت مدیره سازمان «طرحهای بین المللی برای جامعه» اسرائیل نیز در پیامی به رئیس جمهوری آذربایجان به منظور تشدید «نارسیسیسم» و کیش شخصیت «حیدریسم» نوشت : « من ، فردی سالمند هستم و در تمام عمرم، سیاستمداری باتجربه و برجسته همانند حیدرعلی اف ندیدهام. امروز نیز ما باکوییها، وقتی تحیر دیگران از مدیریت کشورمان با نظریه مدیریتی و رویه شما را میبینیم، احساس افتخار میکنیم. نام شما در بسیاری از کشورها با افتخار یاد میشود. هنری که شما در اجرای وظیفه تان از خود نشان میدهید، خیلیها را متحیر میکند.»
تمام این تعریفها و مجیزگوییهای صهیونیستی که در طول سال بر روی هم انباشته میشود، موجبات این را فراهم میکنند که در پایان هر سال و در ایام منتهی به ۳۱ دسامبر ، در پیامهایی که باکو منتشر میکند، تمام آذریهای کشورهای مختلف «دیاسپورای جمهوری آذربایجان» خطاب و عوامل باکو میشوند و برای آنها خط مشی و وظایفی در راستای تامین منافع و اجرای خواستههای باکو تعیین و مقرر میشود.اما، واقعیت این است که وظایف و دستورکار تعیین شده برای به اصطلاح «دیاسپورای جمهوری آذربایجان»، صرفا خواستههای باکو نیست و در حقیقت، مطامع صهیونیسم و رژیم صهیونیستی است. چنانکه آویگدور لیبرمن، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در ۲۵ دسامبر در گفتگو با خبرگزاری دولتی «آذرتاج» جمهوری آذربایجان، باکو را «متحد استراتژیک اسرائیل» و «الگوی تساهل میان ادیان و ملتها» معرفی کرد و با تاکید بر اینکه «حزب خانه ما اسرائیل است»، همواره سیاست خارجی اسرائیل را به طرف باکو سوق داده است و عامل این نیز ، «وجود شرایط تاریخی و احساس قدردانی صمیمانه» است، با حمایت ضمنی از برگزاری همایش به اصطلاح «همبستگی اسلامی» در باکو مدعی شد: « آذربایجان در زمینه تساهل میان ادیان و ملتها ، هم برای کشورهای مسلمان و هم برای غرب الگوست!»
واقعیت این است که براثر اغراض سیاسی، نه تنها تاریخچه سرازیر شدن فوجهایی از مردم مسلمان جمهوری آذربایجان به سوی ایران در واپسین ماه های عمر شوروی، یعنی در ماههای نوامبر و دسامبر ۱۹۸۹ ، همانند سایر صفحات تاریخ در این جمهوری تحریف شده و به جای بیان واقعی این رویداد، روز ۳۱ دسامبر علم شده است، بلکه تحت تاثیر نفوذ صهیونیسم و تحریکات و تطمیع سعودیها، امسال «نارسیسیسم» باکو تشدید شده و پس از چند سال، مجددا از شعار «آذربایجان بزرگ» در پیام امسال مجلس باکو استفاده شد. حال آنکه، باکو سالها بود که از آشکار کردن این جاه طلبی خود پرهیز و احتیاط را رعایت میکرد. تردیدی نیست که رویه «مسامحه، چشم پوشی و سهل انگاری» که متاسفانه در سالهای اخیر بر سیاست خارجی ایران مستولی شده است و همچنین عملکرد و سابقه امنیتی بنیاد حسین اف، سفیر جمهوری آذربایجان در تهران که در حرکتهایی به مثابه «آب زیر کاه» به حرکتهای مرموز و مشکوک در ارتباط با عناصر واگرا و قومیت گرا در ایران مشغول است نیز در عقبگرد باکو به شعارهای افراطی دوره حاکمیت ائلچی بیگ و اوایل حاکمیت حیدرعلی اف موثر بوده است.