دکتر قدیر گلکاریان، استاد روابط بینالملل دانشگاه خاور نزدیک قبرس بر این باور است که حادثه کشته شدن سفیر روسیه در ترکیه به سادگی خاتمه نخواهد یافت؛ زیرا این سخن سخنگوی وزارت خارجه روسیه که موضوع به شورای امنیت ارجاع خواهد شد، نشان از آن دارد که علیرغم عدم تمایل ظاهری به دامنه دار نشدن بحران میان دو کشور از سوی دولتمردان، باز روسیه دست بالا را خواهد داشت.
به گزارش مرکز فرهنگی قفقاز، در شرایطی که هنوز چند ماهی از عادی شدن روابط میان روسیه – ترکیه نگذشته است، حادثه ترور سفیر روسیه در آنکارا طی مصاحبه مطبوعاتی در موزه هنرهای معاصر آنکارا بار دیگر زمینه را برای نگرانیهای سیاسی در خصوص روابط بین دو کشور فراهم آورد.
بعد از ساقط شدن جنگنده روسی در خاک سوریه در دسامبر 2015، ولادیمیر پوتین آن را به عنوان خنجر دوستی تلقی کرد که از پشت زده شده باشد. همین تعبیر منجر به آن شد که روسیه در برابر ترکیه دست به اقدامات جدی بزند و در مدت کوتاهی با اعمال تحریمهای مختلف در زمینه اقتصادی، گردشگری، تجاری و حتی متوقف کردن پروژههای مهم میان دو کشور، فشار غیر قابل انتظاری را بر پیکره ترکیه وارد آورد.
بعد از حادثه شبه کودتای به وقوع پیوسته در ترکیه در ژوییه 2016 نخستین کسی که به خاطر همدردی با ترکیه و تقبیح حادثه کودتا در ترکیه اقدام نمود، باز ولادیمیر پوتین بود که همین حرکت منجر به آن شد که ترکیه سریعاً پاسخ لازم را داده و ضمن ارسال نامه عذرخواهی در خصوص حادثه ساقط شدن جنگنده روسی، مراتب همدردی با خانواده را هم ابراز دارد.
متعاقب آن نخستین سفر رجب طیب اردوغان به روسیه بعد از بروز حادثه کودتای 15 ژوییه اتفاق افتاد. همین سفر زمینه را به رعایت ادبیات سیاسی منطقی میان ترکیه و روسیه فراهم آورد. بعد از آن به تدریج یخهای میان آن دو کشور رو به ذوب شدن نهاد و نتیجه این همراهی همانا همگرایی ترکیه با روسیه بر سر حل بحران سوریه و مبارزه جدی با پدیده تروریسم بود.
ناگفته نماند که ترکیه در چنگاچنگ مناقشات سیاسی و دیپلماتیک خود با روسیه، نتوانست حمایتهای لازم را از سوی متحدان غربی خود دریافت نماید و حتی در قضیه کودتا، عدم صداقت کشورهای غربی و به ویژه ناتو، دولت ترکیه را بر آن داشت که پلان جدیدی را در مناسبات سیاسی- اقتصادی خود با کشورهایی که حجم زیادی از زیر ساختهای اقتصادی- تجاری ترکیه را تشکیل میدهند، طراحی کند. به طوری که علاقمندی به پیوستن به پیمان شانگهای، ایجاد بستر مناسبات معاملاتی به وسیله پول ملی، همراهی با ایران و روسیه در حل بحران منطقهای و … از جمله این موارد بود.
ناگفته پیداست که ترکیه در ارتکاب به تنش در برابر روسیه دچار مشکل تحلیلی و ارزیابی دیپلماتیک شده بود. ترکیه از نظر امنیتی- سیاسی فاقد پتانسیل لازم در ادامه بحران دیپلماسی با روسیه است. از این رو برداشتن گامهای سریع در رفع مشکلات فیمابین میان روسیه و ترکیه دلیل اصلی در درک این واقعیات از سوی سیاسیون ترکیه بوده است.
اما بروز حادثه ترور سفیر روسیه در آنکارا توسط نیروی پلیس ضربت آن کشور، بار دیگر نگاههای اندیشناک را به چشم انداز روابط بین دو کشور روسیه و ترکیه متوجه ساخت.
به راستی با این قضیه چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا ترکیه و روسیه به راهی که مجدد آغاز کرده بودند، ادامه خواهند داد و یا این حادثه بسیاری از مناسبات میان دو کشور را تحت الشعاع خود قرار خواهد داد؟
برای درک این قضیه باید به زوایای مختلف و ارزیابیهای گوناگون داخلی و خارجی توجه شود. رخ دادن حادثه ترور در قلب آنکارا و آن هم علیه سفیر یک کشور، خود نشان از فقدان قابلیت سیستم سیاسی- امنیتی ترکیه دارد. زیرا حضور مهاجم به نام مولود مرت آلتین داش در محل مصاحبه سفیر و رفتن به پشت سر وی و حتی وارد شدن او به محل نمایشگاه بدون گذر از دستگاههای ایکس- ری خود نشان از دو چیز دارد؛ نخست اینکه چنین حادثهای با این شرایط یقیناً طرحی برنامه ریزی شده و عملیاتی هستهای است. دوم اینکه عدم توجه به مسایل و جدی نگرفتن تردد در چنان محلی با وجود حضور سفیر که بسیار اهمیت دارد، نشان از ضعف جدی سیستم امنیتی- اطلاعاتی ترکیه دارد.
در این خصوص روزنامه واشنگتن پست با درج مقالهای از هنری برکلی اشاره میکند که ولادیمیر پوتین از این قضیه نهایت بهره برداری را خواهد برد. بنابه تحلیل این نشریه، در شرایطی که دولت ترکیه سخت ترین دوران سیاسی خود را در مناسباتش با آمریکا و اروپا سپری میسازد، لازم بود که آنکارا نهایت دقت توجه را در زمینههای مختلف ارتباطی با روسیه مبذول دارد. اما این حادثه دست آنکارا را در برابر مسکو ضعیف کرد. لذا پوتین تمام توان خود را برای تحمیل خواستههای سیاسیاش به ترکیه بکار خواهد بست. چون یقین دارد که ترکیه بار دیگر مایل به بر هم خوردن مناسباتش با روسیه نیست.
شرایط کنونی ترکیه از حیث بحرانهای اقتصادی، فرار نخبگان از کشور، تحت فشار بودن از سوی نهادهای مدنی و بینالمللی، شکستهای پیوسته در سیاست خارجی، تضعیف جایگاه حزبی در درون جامعه ترکیه و … از جمله مواردی هستند که حقیقتاً دولت اردوغان تا به امروز تجربه نکرده و انتظارش را نداشت. تمام اینها در شرایطی رخ میدهد که حزب عدالت و توسعه و شخص اردوغان تمایل دارد به هر نحو ممکن دست به تغییر قانون اساسی و گذر از سیستم پارلمانی به ریاستی بزند. مبرهن است که در چنین حالتی بروز تنش مجدد میان ترکیه و روسیه میتواند به طور کلی تمامی سیاستهای راهبردی و عملیاتی دولت را تضعیف نماید.
نمونه بارز ضعف سیاسی ترکیه را میتوان در اجلاس سه جانبه ایران، روسیه و ترکیه در مسکو دید. به طوری که تغییر رویکرد غیر قابل انتظار از ترکیه در خصوص ترجیح دادن راه حل سیاسی به جای راه حل نظامی، خود نشان از احتیاط سیاسی ترکیه دارد. علاوه بر آن، پذیرش روند مبارزه با تروریسم به جای براندازی بشار اسد و همچنین مبارزه قطعی با تمامی گروههای معارضه در سوریه بدون تفکیک آنان را میتوان از دیگر موارد تغییر سیاست خارجی ترکیه در برابر روسیه دانست. اتخاذ چنین تصمیماتی از سوی آنکارا را صرفاً میتوان با هدف اوج نگرفتن بحران میان آن کشور با روسیه تلقی کرد.
بدیهی است که ترکیه یکی از کشورهای مهم منطقه است که در برابر روسیه قادر به رقابت سیاسی- نظامی نیست. اما در برابر ایران خود را همطراز دانسته و تنها به تثبیت هژمونی خود در خاورمیانه میاندیشد. لیکن قرابت ایران- روسیه خود یکی دیگر از موارد بیم سیاسی ترکیه است که نمیخواهد به هیچوجه جبهههای جدید مناقشاتی را در شرایطی که هم از داخل و هم از خارج دچار بحران است، بگشاید.
چنین استنباطی را میتوان از اظهارات رجب طیب اردوغان بعد از بروز حادثه ترور برگرفت. وی اذعان کرد به اینکه ترور سفیر روسیه عملیات تحریک آمیزی بوده که در آستانه برگزاری اجلاس سه جانبه رخ داد و سعی میشود که بار دیگر ترکیه و روسیه در مقابل هم قرار گیرند.
وی نیز بسان سایرین عامل چنین تروری را منتسب به جریان فکری فتح الله گولن دانست. ولی بر عهده گرفتن این عملیات از سوی گروهک جیش الفتح و همچنین رجز خوانی مهاجم در هنگام ترور سفیر در خصوص سوگند به جهاد نیز حائز اهمیت است. زیرا چنان سوگندی را وابستگان به جریان فکری اخوان ابراز میدارند و این حاکی از آن است که در ورای این حادثه دست اندیشه اسلام رادیکال وجود دارد که در جامعه ترکیه در سالهای اخیر و با سیاستهای خطاآمیز دولت ادوغان رو به رشد گذاشتهاند. همان جریان افراطگرایی که باعث شد ذهنیت سقوط دولت سوریه و همچنین برگزاری نماز جمعه در مسجد اموی بعد از یک هفته از شروع بحران در سوریه را به ذهن دولتمردان ترکیه رسوخ دهد.
به نظر میرسد این حادثه به سادگی خاتمه نخواهد یافت؛ زیرا این سخن سخنگوی وزارت خارجه روسیه که موضوع به شورای امنیت ارجاع خواهد شد، نشان از آن دارد که علیرغم عدم تمایل ظاهری به دامنه دار نشدن بحران میان دو کشور از سوی دولتمردان، باز روسیه دست بالا را خواهد داشت. اعتراف آنی اردوغان به وقوع حادثه ترور و قبول بی قید و شرط پیشنهاد پوتین در به دست گرفتن عملیات بررسی و تحقیق حادثه از سوی کارشناسان روسی خود نشان از پیشتازی روسیه و تسلیم ترکیه دارد.
گفتنی است که در شرایط کنونی هم روسیه و هم ترکیه تمام همت خود را به این معطوف داشتهاند که بحران سوریه در قلب خاورمیانه فیصله یابد. زیرا هزینههای گزاف آن از یکسو و تأثیرات نامطلوب این شرایط در بر هم زدن امنیت سیاسی در منطقه از سوی دیگر موجب دغدغه فکری رهبران هر دو کشور است. اما آنچه که در دورنمای نزدیک میتوان به آن رسید اینکه روسیه برای مبارزه با تروریستها که غالب آنها در ترکیه سکونت دارند و یا تحت مداوا هستند، عزم جدی داشته و ترکیه را مقید به همکاری امنیتی و اطلاعاتی خود خواهد کرد. جنگی عیان نه تنها در سوریه که در داخل ترکیه نیز علیه تروریسم به وقوع خواهد پیوست و طبیعتاً تبعاتی نیز خواهد داشت. این استنباط را میتوان از سخنان دیمیتری مدودف نخست وزیر روسیه برگرفت که بعد از حادثه گفته است: «انتقام ترور سفیر کشورمان را از تروریستها خواهیم گرفت… روسیه مانع بازگشت تروریستها به روسیه خواهد شد.»
نویسنده: دکتر قدیر گلکاریان، استاد روابط بینالملل دانشگاه خاور نزدیک قبرس؛
منبع: هفته نامه مثلث