خطبه اول
بسم الله الرحمن الرحیم
خودم و همه عزیزان را به تقوای الهی دعوت می کنم.خداوند متعال می فرماید که؛ تقوا باعث امنیت می شود. اهل تقوا هیچ وقت دچارترس و واهمه نمی شوند، بلکه اهل خلاف می ترسند. تقوا برای انسان آرامش به ارمغان می آورد و بشر هم فطرتاً به دنبال آرامش است و نسبت به اندکی دردسر و سختی تحمل ندارد، ليكن متوجه نیستند که خداوند متعال در این عالم آرامش قرار نداده است.” دارٌ بِالْبلاءِ محْفُوفةٌوبِالْغدْرِ معْرُوفةٌ”(خطبه 226 نهج البلاغه) و از طرف دیگر اصل آرامش انسان در ابدیت اوست، ابدیتی که اگر در آن غم و عذاب باشد، ابدی خواهد بود و اگر آسایش و آرامش باشد نیز ابدی خواهد بود،هيچكدام انتهايي ندارد و هر دو طائفه از ابدي بودن جاي خود تعجب دارند،اهل بهشت بعد از رفتن به بهشت از روي تعجب مي گويند: أَفَمَا نَحْنُ بِمَيِّتِينَ إِلا مَوْتَتَنَا الأُولَى خداوند متعال از غم آخرت و آنهایی که در آتش جهنم افتاده اند خبر داده است، کسانی که می خواهند از غم خارج شوند، ولی راه خروجی نیست. خداوند متعال در قرآن می فرماید:«كُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيهَا وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ»(حج-آیه22) هر وقت می خواهند که از غم آنجا رها شوند و خارج بشوند، دوباره به آن غم بازگردانده می شوند و از آن آتشی که خداوند متعال آن را با عنوان حریق توصیف می کند، می گویند بِچِش. در روایت آمده است که حضرت جبرئیل به محضر حضرت ختمی مرتبت رسید و عرضه داشت یا رسول الله، اهل آتش، آتش را و اهل بهشت،بهشت را بزرگ می یابند؛ “ان اهل النار یعظمون النار و ان اهل الجنه يعظمون الجنه و النعیم” یعنی از آن چیزی که شنیده است بزرگ تر است. حضرت می فرماید: در دنیا گفتنی ها و شنیدنی ها از دیدني ها بزرگ تر است ولی در آخرت دیدني ها بزرگ تر از شنیدنی ها و گفتنی ها است؛كلُّ شیءٍ مِن الدُّنیا سَماعُهُ أعظمُ مِن عِیانهِ، وكلُّ شیءٍ مِن الآخرةِ عِیانُهُ أعظَمُ مِن سَماعِهِ.(امام علي (ع)) در این دنیا لذت یک موضوعی را برایت تعریف می کنند ولی بعد از آنکه به آن لذت دست یافتی متوجه می شوی آنگونه که تعریف می کردند نبوده است، اما آخرت برعکس این دنیا است،یعنی در آخرت آنچه که می بینند از وصفی که در مورد آن شنیده اند بزرگ تر است . حضرت پیامبر(ص) می فرماید«وانّ جهنم اذا دخلوها »همین که اهل جهنم به درون جهنم انداخته می شوند- کسی که در برابر خداوند هتاک و جسور است ، دستش کج است ، چشم چرانی مي كند و در برابر خداوند جرات دارد و حرام را به راحتی به منزل می آورد-“هووا فيها مسيرة سبعين عاماً” عمق آن آنقدر زیاد است که باید هفتاد سال بروند تا به عمق آن برسند، آدمی که وقتی به یک چاه به عمق 30 متر نگاه می کند دچار دلهره می شود، آیا نباید به این موضوع فکر كرد؟! “إذا بلغوا أعلاها” این افرادی که به قعر جهنم انداخته شده اند وقتی می خواهند بالا بیایند”قمعوا بمقامع الحديد”آنها را با مقامع یعنی ستون هایی که ستون و عمود جهنم هستند با آن مقامع و با آن عمود ها دوباره به جهنم باز می گردانند،”والعيدوا في دركها” و دوباره به آن قعر جهنم بازمی گردانند. جبرئیل به پیامبر(ص)عرض می کند”فهذا حالهم” حالِ این ها اینطور است . پیامبر(ص) می فرماید که تفسیر آیه22 سوره حج همین حدیث است،که هروقت می خواهند از غم رهایی بیابند دوباره آنها را به غم باز می گردانند. این غم و سختی را در این دنیا برای خود خریده اند ،انسان وقتی از دروازه های این دنیا خارج می شود به او می گویند که نتیجه اعمالش چه خواهدبود. حضرت می فرماید وقتی که انسان از دروازه های دنیا عبور میکند به او می گویند از این به بعد هرچه می بینی”هذه اعمالکم رُدَّت الیکم”این اعمال خود شماست که به سوی شما بازگشته است.”اما به جوهرها و حقیقتها” ولی با جوهر و حقیقتشان به سوی شما آمده اند ،خیلی ها در این دنیا جوهر تعرض به ناموس مردم و به هم زدن کانون خانواده ها مال حرام و… را نمي بينند و متوجه نيستند که نتیجه عملشان چیست، ولی در آخرت به انسان نشان خواهند داد؛يوم تبلي السرائر.
نماز شب
عزیزان من! شرافت ، هنر ، قابلیت بزرگ انسان و امتياز ویژه او آن است که روح انسان آنقدر صفا بیابد که برای مناجات با حق، عطش پیدا کند، مقامی بالاتر از این وجود ندارد، معیار تقسیم مقامات بر این اساس است که روح و جان انسان چه اندازه استعداد کسب کرده است که با حق انس بیاید و با حق خلوت کند. این انس و خلوت، استعداد و قابلیت قبلی می خواهد تا انسان بتواند در برابر خدا به مناجات بایستد. همین که انسان به این منزل و جایگاه رسید دائما بر خلوص و صفای باطن انسان افزوده می گردد.حضرت می فرماید: قلب که صفا پیدا کرد از زمین مادی اوج خواهد گرفت؛ انَّ الْقَلْبَ إِذَا صَفَا ضَاقَتْ بِهِ الْأَرْضُ و همین که بالاتر رفت این عالم خاکی برای او تنگ خواهد آمد و این عالم را نمی تواند تحمل کند و به خداوند شکایت خواهد کرد” أَشْكُو إِلَیْكَ غُرْبَتِی وَ بُعْدَ دَارِی “(دعای عرفه) و همچنین شکایت خواهد کرد” وَ تَضِیقُ بِیَ الْأَرْضُ بِرُحْبِهَا “(دعای عرفه) يعني زمین با همه فراخى بر من تنگ است. ببینید قلب و جان انسان چه اندازه وسعت می یابد.انسان همین که به این منزل كه همان منزل نجواست رسيد ، تطهیر می شود، شراب این است،«وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا »(انسان-آیه21) خداوند می فرماید: من به بندگانم شراب طهور می نوشانم، حضرت می فرماید: شراب طهور آن است که انسان وقتی آن را می نوشد در درونش هیچ ناخالصی باقی نمی ماند و غیرخدا از قلب او بيرون مي رود. امام صادق(ع) میفرمایند: و لا حجاب أظلم و اوحش بين العبد و بين الله تعالي من النفس و الهوي و ليس لقطعهما و قتلهما سلاح و اله مثل الافتقار الي الله تعالي و الخشوع و الجوع و الظمأ بالنهار و السهر بالليل هیچ حجابی بین انسان و خداوند تاریک تر و وحشتناكتر از حجاب نفس و هوای نفس نیست، این حجاب نفس است که مانع روشنایی چشم مي باشد«وَجَعَلْنَا عَلَی قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً أَن یَفْقَهُوهُ»(اسراء-آیه46) – اکنه جمع کَنّ است و به حجابی گفته می شود که از شدن ضخامت پشت آن دیده نمی شود- این پرده را چطور می توان از جلوی چشم برداشت؟حضرت می فرماید:هیچ چیز مثل شب زنده داری وتنشه ماندن در روز(كنايه از روزه داربودن) نمی تواند این حجاب را از بین ببرد، البته نه آن روزه ای که بعد از افطار دیگر تاثیری در زندگی نداشته باشد و نه نماز شبی که وقتی تمام شد هر کاری خواستی انجام بدهی!بلکه باید طوری باشد که گویی از بار جسمت کاستی و به وزن روح ات اضافه نموده ای. حضرت علی (ع) به نمازشب ،روزه داری و به نوافل دعوت می کند و در ادامه می فرماید” و خذوا من اجسادكم فجودوا بها على انفسكم و لا تبخلوا بها عنها “( نهج البلاغه، خطبه 183)از جسمتان بردارید و به روحتان اضافه نمایید و نسبت به این امر بخل نورزید. يعني اعمال عبودي موجب تقويت روح است ما الان در زمستان هستيم مبادا كل این شبهای طولانی را بخوابیدو روز های کوتاه را از دست بدهید.انسان با نماز شب خواندن و روزه گرفتن چیزهای زیادی کسب می کند،اینکه خداوند می فرماید« لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ »(بقره-آیه286) نمی گوید لها ما عَِمِلَت بلکه می گوید لَها مَا کَسَبَت؛يعني شما از روح عمل چيزي كسب مي كنيد يعني شما كه عمل را مي سازيد عمل نيز شمارا مي سازد و لذا درباره تقوي فرمود:تقوي را حفظ كنيد تا تقوي شما را حفظ كند. یک کلام غیبت که می گویید روح و جان شما از آن ارتزاق می کند. شخصی در محضر امام سجاد(ع) غیبت کرد، حضرت به وی فرمود مرا به زحمت انداختی. شخصی در حضور میرزا جوادآقای ملکی تبریزی غیبت کرد به وی گفت با این غیبت چهل روز مرا به زحمت انداختی تا این را من از روح و جانم پاک کنم.در روایت آمده است که بین شب و روز یک روضه ای وجود دارد،یک باغی وجود دارد اما هر کسی را به درون این باغ راه نمی دهند«ان بین اللیل و النهار روضه من ریاض الجنه یرتعی فیها الابرار و یتنعم فی حدائقها المتقون فادبوا نفوسکم رحمکم الله بقرائه القرآن فی اوله و بالتضرع و الاستغفار»ابرار را به درون این باغ می برند و از این باغ بهره می برند، ابرار چه کسانی هستند؟” لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ “(آل عمران-آیه92) اگر بخواهی به مقام برّ برسی باید از آن چیزی که در دلت جا باز کرده است بگذری.امام سجاد(ع)مغز گردو را که آن زمان بسیار با ارزش و نفیس بود، به فقیر می دادند، از ایشان سوال کردند چرا اینکار را می کنید، حضرت می فرمود خداوند فرموده است” لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ “(آل عمران-آیه92) به مقام ابرار نمی توانید برسید مگر اینکه از آن چیزی که دوست دارید بگذرید. هر مخالفتي با نفس یک مقام برای انسان محسوب می شود. اینکه از آن چیزی که خیلی به آن تمایل داری و خیلی دوست داشتنی است از آن بگذری خداوند مشتری این مخالفت با نفس است،اين كاشف از اراده بسيار قوي است و این اراده است که در آخرت هرچه می خواهید درست می کند، خداوند می فرماید با اراده اهل بهشت چشمه ها جاری می شود«یُفَجِّرُونهَا تَفْجِیراً»(انسان-آیه6) حضرت در ادامه می فرماید” فادبوا نفوسکم رحمکم الله ” به این روضه بروید و نفس خود را ادب کنید،یعنی شب و نمازشب ادبستان است هر کس در این ادبستان حاضر شده و استعداد صحبت با خداوند متعال را کسب کرده است، توانسته بهره بیشتری از این دنیا و زندگی بدست آورد.هر کس در این عالم سفره ای دارد و سفره ی کسی که اهل نماز شب است بی نظیر مي باشد.
هرگنج سعادت که خدا داد به حافظ از یُمن نماز شب و ورد سحری بود
مرو به خواب که حافظ به بارگاه قبول ز وِرد نیمه شب و درس صبحگاه رسید
بگو به خواب كه امشب میا به خانه ی ما جزیره ای که مکان تو بود آب گرفت
به وقت شب که همه مست خواب خوش باشند من و خیال تو و گریه های خون آلود
خداوند این مقامات را با فضل خود، نه با استحقاق ما به ما عنایت فرمايد.
………………………………………………………………………………..
خطبه دوم
بسم الله الرحمن الرحیم
خودم و همه عزیزان را به تقوای الهی دعوت می کنم.عزیزان ! پیش روی ما خطر بزرگی قرار گرفته است، در مورد این خطر بشر هر چقدر تلاش کند تا آن را وصف نمايد، از توان اش خارج است.حضرت علی(ع) می فرماید:” فغیر موصوف ما نزل بهم”(نهج البلاغه) یعنی هیچ کس نمی تواند توصیف کند. وای به حال آن آدمی که غافل باشد و یکدفعه در این خطر واقع شود. خدا، قرآن و پیامبرمان دائماً به ما هشدار داده اند. پیامبر(ص) در این باب صحبت گرانبهایی دارند و می فرمایند”إنما مثلي ومثل ما بعثني الله به كمثل رجل أتى قوما فقال : يا قوم ! إني رأيت الجيش بعيني وإني أنا النذير العريان ! فالنجاء النجاء. فأطاعه طائفة من قومه فأدلجوا ، فانطلقوا على مهلهم فنجوا. وكذبت طائفة منهم فأصبحوا مكانهم، فصبحهم الجيش فأهلكهم واجتاحهم فذلك مثل من أطاعني فاتبع ما جئت به و مثل من عصاني و كذب ما جئت به من الحق”مثل من و مثل آن چیزی که برای شما آورده ام شبیه به آن کسی است که به نزد قوم خود آمده و فریاد می زند و می گوید رأيت الجيش بعيني،جماعت من لشکر دشمن را با دو چشم خود دیدم، وإني أنا النذير العريان، پیامبر(ص) فرمود من ترساننده شما هستم ولی ترساننده عریان، -این واژه ترساننده عریان از اصطلاحات عربی است- حضرت فرمود فالنجاء النجاء،حضرت فرمودند خودتان را نجات دهید، فأطاعه طائفة، یک عده اطاعت می کنند و نجات می یابند، وكذبت طائفة، و عده ای تکذیب می کنند و اعتنایی نمی کنند و جانب احتیاط را فرو گذار می کنند ،فصبحهم الجيش فأهلكهم،صبح لشکر نازل می شود و همه ی اینها را به خاک و خون می کشد. فذلك مثل من أطاعني، این است مثل کسی که مرا اطاعت کند، فاتبع ما جئت به،و تابع آنچیزی باشد که من آورده ام و به حرف من گوش دهد، ومثل من عصاني، و کسی که نسبت به من عصیان کند و به حرف من گوش ندهد، وكذب ما جئت به من الحق، و حرف مرا تکذیب نماید. پیامبر(ص) ما القاب زيادي دارند یکی از آنها النذیر العریان است یعنی کسی که عریان و بی پرده انذار نماید . در مورد کاربرد اصطلاح عربی انذار دهنده عریان چند احتمال وجود دارد.
یکی آن است که عرب اگر در بیابان باشد و خطر را ببیندو بخواهد به سمت قوم خود برود و آنها را آگاه کند،چون صدایش به لشگر نمی رسد فوراً لباسش را در می آورد و لشگریان وقتی می بینند او عریان است متوجه می شوند که خطر بزرگی متوجه آنان است.
یک معنایش آن است که هنگامی که خطر بزرگی را دید لخت می شود و می دَوَد و معنایش این است که لشگر دشمن لباس مرا غارت كرده است، مواظب باشید که لشگر در راه است.
سومین معنایش این است؛ از دور که می آید برای اینکه قومش را متوجه خطر کند لباسش را در می آورد و در هوا می چرخاند و لخت می شود. این یعنی اناالنذیر العریان، یعنی الهلکه الهلکه! هلاکت هلاکت، مواظب باشید که خطر بزرگی در راه است. این اناالنذیر العریان،یک زنگ خطر بزرگ است. پیامبر(ص) که فرموده اناالنذیر العریان اين را باید همیشه در مقابل دیدگان قرار دهیم. اگر ما بدانیم که کسی به سمت خطر بزرگی می رود و خودش هم متوجه نیست، با داد و فریاد او را متوجه می کنیم، گاهی چنان فریاد می زنیم وبه آن شخص هشدار می دهیم که حنجره هایمان آسیب می بیند، که آن شخص آگاه شود.عرب به این حالت می گوید اناالنذیر العریان.
یک ابدیتی که هیچ پایانی ندارد و ابدیتی که در آن انسان فریاد یاحسرتا و واویلتا سرخواهد داد، باید انسان از اول نسبت به آن هوشیار باشد. خداوند متعال در قرآن می فرماید« يا أيها الذين آمنوا اتقوا الله ولتنظر نفس ما قدمت لغد »(حشر-آیه18) تقوا داشته باشید و ببینید برای فردایتان چکار انجام داده اید و دوباره می گوید «واتقوا الله »(حشر-آیه18)؛عذاب خداوندي عذاب عادي نيست. بالا و پایین آتش قرار دارد، آیا پیامبر(ص) نسبت به این امر نبایدبگوید اناالنذیر العریان. خداوندمتعال در قرآن می فرماید« یَسْتَعْجِلُونَکَ بِالْعَذَابِ »(عنکبوت-آیه54) آنان با عجله از تو عذاب الهى را مىخواهند ، به آنها بگو« وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بِالْکَافِرِینَ »(عنکبوت-آیه54)جهنم بر کافران احاطه دارد و در همه طرف آتش قرار دارد، هنگامی که غسال بر روی میّت آب می ریزد ،آن هم آتش است، رختخواب هم آتش است و همه چیز آتش می شود چون خودش این آتش را روشن نموده است.چرا مال حرام را به خانه خود وارد كردي، چرا به بیت المال دست درازی کردی، این ها همه آتش می شوند.خداوند می فرماید«یَوْمَ یَغْشَاهُمُ الْعَذَابُ مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ » (عنکبوت-آیه55) یک روز عذاب از بالای سرشان و از زیر پایشان آنها را فرا می گیرد.با توجه به این آیات آیا پیامبر(ص) نباید بگوید اناالنذیر العریان؟!
در هفته ی گذشته عزیزان دو اتفاق افتاد که وزن سیاسی کشور ما را تا حدّ زیادی بالا بردو نقش منطقه ای ایران را فوق العاده کرد.
اولین اتفاق شکست مذاکرات ژنو2 بود که سرّ شکست آن عدم حضور ایران در این مذاکرات مي باشد. بازیگر اصلی و آن کسی که در مورد سوریه حرف اصلي را مي زند، ایران است.از طرفی در این نشست تناقضات زیادی وجود دارد. ملاحظه كنيد، کسی که می تواند این گره را باز کند ایران است،حزب الله لبنان است که اینها را هم دعوت نکردند.حتی تروریست هایی که سوریه را به آشوب کشیده اند را هم دعوت نکردند. نه داعش را دعوت کردند و نه النصره را،و به جای آنها کشورهایی را دعوت کردند که به آنها اسلحه می دهند و آنها را تمويل می کنند.اکنون این گروهها سرکش شده اند ، داعش دیگر به حرف عربستان گوش نمی کند.اگر رسانه های عربستان را رصد کنید اخیراً هجمه های زیادی را علیه داعش آغاز نموده اند، چون عربستان تازه متوجه شده است که در آستین خود چه ماری را پرورانده است!و ديگر نمی توانند آنها را کنترل کنند.آمریکا که الان از حمله مالکی به داعش در الانبارحمایت می کند، خودش این مار را را به جان مسلمان ها انداخت و الان بلای جان خودش شده است. مسائلی که مطرح شد تناقضات بزرگی است که در مذاکرات ژنو2 وجود دارد.
در ضمن اگر این گروه های داعش ، النصره و ارتش آزاد را هم دعوت می کردند اتفاق خاصی رخ نمی داد چون اینهایی که این همه با هم منازعه دارد و نفرات هم را می کُشند چطور می توانند در مذاکره نتیجه بگیرند. اینهایی که به هیچ قانون بین المللی ،عرف انسانی و مبنای حقوقی در سوریه معتقد نیستند چطور در یک امر عقلانی در ژنو به توافق می توانند برسند.
یک مطلب مهم اینکه ؛ مذاکرات ژنو2 برای تمام دنیا زنگ خطر است،چون آمریکا در آنجا می خواهد یک بدعت بزرگ بین المللی را پایه گذاری نماید، که اگر این بدعت اتفاق بیافتد یک خطر دائمی برای دنیا خواهد بود.چون باب می شود که هر کشوری را که بخواهند سرنگون کنند اول تروریست ها را به آنجا می فرستند و بعد یک تعداد معدود کشور را به نام جامعه ملل جمع خواهند کرد و بعد از آن یک حکومت قانونی را سرنگون می کنندو به جای آن عوامل تروریست را به حکومت می رسانند و لیست دیکتاتورهایی را که در خدمت استکبار جهانی هستند را افزایش خواهند داد. آمریکا در ژنو2 به دنبال آن چیزی است که در شورای امنیت با وتوی چین و روسیه نتوانست به آن دست یابد و اکنون در قالب مذاکرات ژنو2 یک قالب حقوقی خود ساخته ایجاد نموده است و می خواهد با یک قیام و قعود آمریکایی به همان مقصد برسد. یعنی آمریکا یک کودتای حقوقی را در آنجا می خواهد مرتکب شود. چرا تمام اعضای دائم و غیر دائم شورای امنیت را به ژنو2 دعوت کرده اند، چرا60 کشور را در آنجا جمع کرده اند که خیلی از این کشور ها در سوریه هیچ نقشی ایفا نمی کنند و فقط در هتل های ژنو می خورند و می نوشند و می خوابند!
حقيقت آنست كه؛ آمریکا می خواهد به دست آنها به این کودتای حقوقی مشروعیت ببخشد وخلاصه می خواهند یک رویه ی بسیار خطرناک را در مناسبات و روابط بین المللی پایه گذاری کنند. ملت ها باید در این مورد سکوت نکنند، زیرا استقلال تمام مملکت ها در خطر است. علت اینکه ایران را دعوت نکرده اند این است که می دانند ایران در برابر این کودتا برای آنها دردسر می شود و روشنگری خواهد کرد. به صحبت های جان کری اگر دقت کنید، متوجه خواهید شد که آنچه گفتیم از حرف های او قابل برداشت است .آنها اصلاً به فکر اصلاح امر سوریه و به فکر مظلومانی که خونشان به زمین ریخته می شودو به فکر آن بیچاره هایی که یکی از آنها می گوید 15روز فرزندش گرسنه ماند و در نهایت گرسنه از دنیا رفت، نیستند. خود آمریکا این مردم را در محاصره قرار داده است ، داعش و النصره، این سگ های هار را آمریکا به مظلومان تحمیل کرده است. آمریکا به دنبال منافع ملی خودش است.جان کری گفته است مردم در سوریه انقلاب کرده اند و مردم حق انقلاب دارند و بشار اسد هم انقلاب کنندگان را می کُشد. خودشان اعلام کردند که از 80 کشور تروریست به سوریه رفته است این موضوع را روشن کنند که در کجا نوشته شده که اگر در یک کشور انقلاب شود اجنبی ها به آن کشور می روند و در آنجا انقلاب می کنند. یکی از مسئولان بلند پایه کشور آذربایجان تمام قد از آن تروریست ها دفاع کرده است و در دليل آن گفته بشار اسد آدم می کُشد و چون ایرانی ها از بشار اسد حمایت می کنند، ماهم از صمیم قلب مرگ شارون را تسلیت می گوییم و این کار حکومت آذربایجان خیلی خیلی خوب است! این آقای محترم باید توجه کند که این اتباع خارجی که چندصد نفر آنها از آذربایجان به سوریه رفته اند تا وظیفه ی به اصطلاح انقلابی خود را انجام دهند، حق انقلاب در كشور بيگانه را از كجا پيدا كرده اند؟ شما باید قدر دان بشار اسد باشيدكه شرّ اين تروريستهاي وهابي را از سر شما كم مي كند، ولی حکومت آذربایجان ناگزیر است که از سیاست آمریکا و سیاست صهیونیست ها دفاع کند چون طبق گفته حيدر علي اف ،لابی صهیونیزم قره باغ را براي ما آزاد خواهد كرد!!
دومین مطلب این که؛ آمدن اردوغان به ایران دومین عامل در ارتقای موقعیت ایران مي باشد چرا كه ترکیه از عربستان، قطر ، آمریکاو اروپا جدا شده و به ایران پیوسته و به صورت عمیق نسبت به ایران اظهار علاقه می کند،اردوغان ايران را وطن دوم خود معرفي مي كند و مي گويد؛كابينه ما و شما در واقع يك كابينه است.همراهی ترکیه با ایران ،یعنی همراهی با عراق و سوریه. اردوغان با این حرکت پیام بزرگی به اروپا و امریکا و عرب ها فرستاد و از میانه راه شکست بازگشت. اردوغان متوجه شد به جای اینکه با سوریه همسايه شود با داعش و تروریست ها همسایه شده است.اتحاد ایران و ترکیه ضربه ی بزرگی به سعودی هاست.الآن سعودی ها روي كودتاگران مصر متمركز شده اند تا بلکه با همکاری مصر بتوانند در برابر ایران و ترکیه کاری انجام بدهند، چون همه چیز از دستشان خارج شده است.یک وهابی یک شعری خواند آنرا برایتان بخوانم تا لذت ببرید، و هابی هایی که در همه جا شکست خورده اند آبرو و حیثیتشان از بین رفته است،چاره اي جز ترنم به اين شعر ندارند،اين شعر تازي مي گويد:
و لم یبق من الدنیا شی بایدینا سوي بقيه دمع في ماقينا …..
در دنیا دیگر هیچ چیزی در دست ما وهابی ها نمانده است مگر در کاسه ی چشمانمان اندکی آب!
اینکه ترکیه به داعش حمله ی هوایی کرد به این علت بود که می خواست به ایران حسن نیت خودش را ثابت کند و بگويد آمدنش به ايران تاكتيكي نيست.
عزیزان! غرب، آمریکا و عرب ها در سوریه هزینه ها ي بسيار زيادي كرده اند و سوريه براي آنها امر حيثيتي شده است و اکنون که می خواهند خارج شوند می خواهند با آبرو بیرون بروند ليكن هرچه تلاش می کنند که با حفظ آبرو خارج شوند برایشان ممکن نیست. الآن به یک تغییر کوچک در سوریه راضی هستند تا به افکار عمومی دنیا بگویند در سوریه کاری انجام داده و از آنجا بیرون آمده اند. این اردوغان آدم داش مشدي است و رگه هایی از جوانمردی در او وجود دارد اوجرات کرد بگوید که راه را اشتباه رفته و الان از راه اشتباه به سوی ایران بازگشته است.سایر بازیگران سوریه هم به غیر از این چاره ای ندارندو بايد به سراغ ایران بيايند.همانطور که آمریکا به این نتیجه رسیده است که فقط با ایران می تواند بحران های منطقه ای در سوریه، لبنان، عراق و افغانستان را حل کند.
حضور گسترده ی هیات های پارلمانی در ایران از اروپا و آسیای شرقی به دلیل آن است که به همان نتیجه ای رسیده اند که اردوغان رسیده است. اروپا سازمان های جاسوسی و امنیتی اش را به سوریه فرستاد،معاون نخست وزیر سوریه اعلام کرد که اینها آمده اند و به ما می گویند که به شما در برابر این تروریست ها کمک می کنیم. این مسائل تحولات بزرگی در منطقه را نشان می دهد.
این همه اقبال که متوجه ایران شده و این موقعیت که به وجود آمده است ، یک موقعیت عظیمي برای مکتب اهل بیت مي باشد.
در این روز جمعه درد دلمان را به محضر مولایمان صاحب العصر و الزمان(عج) ارائه می کنیم، امان امان از دست سلفی های شیعی!، سلفی ها دو دسته هستند،سلفی وهابی و سلفی شیعی. آمریکا به این سلفی های شیعی کانال هایی داده است، طوری که به طور همزمان 15 شبکه سلفی شیعی به بزرگان اهل سنت اهانت می کنند. اینها هردو تروریست هستند، سلفی وهابی تروریست است چون انسان های مظلوم را می کشند و سلفی شیعی هم تروریست است چون این ها هم شخصیت اهل بیت و شخصیت شیعه را می کٌشند.
یک جمله مهم می گویم و آن اینکه به ما خبر دقیق رسیده است که در درون عربستان تعداد زیادی مسلمان ، بی دین شده اند. گفته اند اگر دین این است که این مفتی ها می گویند و فتوا می دهند و خون انسانهاي بي گناه را در دنیا می ریزند و با بمب و ترور و انفجار در هر روز این همه انسان را می کُشند، ما از این دین بیزار هستیم. دین را عامل بدبختی می بینند.
در آستانه ی دهه ی فجر خدا را شکر می کنیم که این موقعیت با عظمت را به کشور ما عنایت فرموده است والآن ملت ما در جایگاه در خور شأن خود قرار گرفته است، انقلاب ما در دنیا جایگاه اصلی خودش را یافته است و ما باید دهه فجر را با عظمت برگزار کنیم و قدر بدانیم که این انقلاب نصيب ما شده است و این نتیجه ی مقاومت طولانی ملت ما و تحمل محرومیت هاست. آلمانی ها می گویند اگر می خواهید سیاست ایران را بشناسید از دو هنر ایرانی ها بشناسید، یکی از شطرنج که مال ایرانی هاست و یکی هم از هنر فرشبافی. شطرنج بسیار حوصله و دقت و آینده نگری می خواهد و فرشبافی هم اینگونه است که اگر دقت و حوصله نداشته باشی و یک نقش اگر خراب بشود تمام نقش ها خراب می شود به همین خاطر است که ایرانی ها در سیاستشان بسیار حوصله ، کیاست و دقت دارند و ساده نیستند.
از خداوند متعال می خواهیم با عنایت خاص خودش به ما کمک کند که دِین خودمان را در برابر شهدایمان ادا کنیم.
