نوشتار حاضر با هدف بررسی خط و مشی سیاست خارجی حزب عدالت و توسعه در منطقه قفقاز و در قبال جمهوری آذربایجان به رشته تحریر در آمده است.
چکیده
با افول گفتمان کمالیستی و پیروزی اسلامگرایان، خط و مشی سیاست خارجی ترکیه تغییرات بنیادینی را شاهد بوده است. جا هطلبی های بلند پروازانه آنکارا برخلاف گذشته این کشور را نه بهعنوان پل ارتباطی شرق و غرب، بلکه کشوری مرکزی در میان مناطقی استراتژیک نظیر قفقاز و آسیای مرکزی، بالکان و خاورمیانه در نظر دارد. دکترین نوعثمانیگری حاکم بر سیاست خارجی حزب عدالت و توسعه به دنبال بسط نفوذ این کشور در مناطق پیرامونی و ادغام با این جوامع با هدف کسب اهمیت استراتژیک جهانی برای ترکیه میباشد. بهرغم عدمموفقیت رویکرد ادغامگرایانه آنکارا در برخی حوزههای جغرافیایی نظیر منطقه خاورمیانه، سوال اصلی مقاله به عواملی اشاره دارد که به موفقیت رویکرد پیرامونگرایانه ترکیه در رابطه با جمهوری آذربایجان یاری رسانده اند؟ در پاسخ به آن این فرضیه مطرح شده است، پیوندهای قومی و فرهنگی، روابط اقتصادی قوی به خصوص در زمینه انرژی و جایگاه وزن ژئوپلیتیک جمهوری آذربایجان در رقابتهای ژئوپلیتیک ترکیه و روسیه موجب تسهیل همکاریهای ترکیه با جمهوری آذربایجان گردیدهاند.
نوشتار حاضر با هدف بررسی خط و مشی سیاست خارجی حزب عدالت و توسعه در منطقه قفقاز و در قبال جمهوری آذربایجان به رشته تحریر در آمده است. در این مقاله تلاش شده است به روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از چارچوب نظری همگرایی دلایل موفقیت رویکرد پیرامونگرایانه ترکیه در رابطه با جمهوری آذربایجان مورد بررسی قرار گیرد.
کلیدواژه ها: ترکیه؛ انرژی؛ جمهوری آذربایجان و ژئوپلیتیک و قفقاز
نویسندگان:
عنایت اله یزدانی: دانشیار گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه اصفهان
مصطفی خیری: دانشجوی دکترای روابط بین الملل، دانشگاه اصفهان
فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز – دوره ۲۳، شماره ۹۸، تابستان ۱۳۹۶ .
برای مشاهده کامل مقاله روی فایل مقابل کلیک کنید. ۱۳۹۶۰۸۰۹۰۰۲۲۳۹