رمزگشایی ازسخنان اخیر الهام علیاف درباره اشغال جنوب ارمنستان/ تحلیل
کارشناس مسائل بین الملل:رئیس جمهور آذربایجان به دنبال تحقق کابوس شومی است و آن اتصال تمامی نقاط مرزی ایران و ارمنستان به خاک خود و ایجاد مدینه ادعایی و خیالی خویش است.
پایگاه خبری حقایق قفقاز/ کمتر از دو سال است که ترکیه و جمهوری آذربایجان سودایی در سردارند و میخواهند با اشغال جنوب ارمنستان و قطع مرز ایران با این کشور نقشه ادعایی دنیای بزرگ ترک را عملی کنند؛ در همین راستا الهام علی اف، رئیس جمهور آذربایجان طی چند ماه گذشته در اظهاراتی ضد و نقیض از الحاق کریدور زنگزور به خاک کشور خود صحبت کرده و چهارشنبه گذشته در مراسم امضای اسناد با همتای قزاقستانی اش ضمن اشاره به اهمیت اتحاد منطقه زنگزور شرقی آذربایجان با جمهوری خودمختار آذربایجان نخجوان مدعی شد که این بخشی از کریدور میانی خواهد بود.
اظهارات صریح علیاف و توئیت اخیرش در باب استقرار نیروهای جمهوری آذربایجان در منطقه لاچین که در مسیر شهر خانکندی در قرهباغ و ارمنستان قرار دارد، نشان می دهد که رئیس جمهور آذربایجان به دنبال تحقق کابوس شومی است و آن اتصال تمامی نقاط مرزی ایران و ارمنستان به خاک خود و ایجاد مدینه ادعایی و خیالی خویش است.
علیاف به دنبال چیست و نقشه او ریشه در چه مسائلی دارد؟ برای پاسخ باید کمی به گذشته برگردیم و آن را واکاوی کنیم. بعد از توافق میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان که به واسطه میانجیگری روسیه در نوامبر 2020 منعقد شد، باکو و ایروان درباره حل چالشهای میان خود به توافق رسیدند؛ یکی از چالشهای عمده در روابط میان دو کشور، مناقشههای ارضی است که بعد از پایان جنگ سرد ایجاد شد.
واقعیت امر آن است که ایران در سالهای گذشته در قفقاز جنوبی حضور چندانی نداشت؛ شاید به این دلیل که در ایران تصور بر این بود که مناسبات برهم نخواهد خورد و روسیه، حامی ارمنستان و منافع ایران باقی خواهد ماند.
اما آنچه در جنگ 40 روزه اتفاق افتاد، نشان داد که سیاست مسکو در قفقاز جنوبی تغییر کرده است؛ آن هم در شرایطی که ایران آماده این تغییر نبود. زمانی که جنگ رخ داد، ایران مانور نظامی برگزار کرد، اما روسیه آشکارا از همراهی خودداری کرد.
با آغاز جنگ در اوکراین، نفوذ مسکو در قفقاز کاهش یافته است، حتی گزارشهایی وجود دارد مبنی بر اینکه تعدادی از صلحبانان روس در منطقه قرهباغ به جنگ در اوکراین اعزام شده اند.
آذربایجان از این فرصت به نفع خود استفاده کرد و با بروکسل و مقامهای اروپایی در چارچوب مینسک وارد مذاکره شد. ارمنستان نیز به موازات آن درصدد عادیسازی روابط خود با ترکیه برآمد. در این میان، در چارچوب مینسک نیز میان آذربایجان و ارمنستان توافقهایی تعریف شد که میتواند موجبات نگرانیهای ایران را فراهم کند.
امروز آذربایجان به دنبال بازگرداندن قرهباغ است، هر چند خواهان تنش با ایران نیست؛ از همینرو، شاهد آن بودیم که باکو همزمان با توافقهایی که با روسیه و ترکیه منعقد کرد، درباره ساخت جاده 55 کیلومتری نیز با ایران به توافق رسید. در این میان، اظهارات اخیر نیکول پشینیان نیز قابلتامل بود؛ او تلویحا گفت که بازگرداندن قرهباغ به آذربایجان ناممکن نیست و بعدها توضیح داد که این امکان وجود دارد که مساله قرهباغ را در داخل آذربایجان به گونه ای حل کرد.
ایران نیز در چند ماه اخیر فعال بوده و در اینباره با آذربایجان به توافقهایی دست یافته است؛ از همینرو، باید در انتظار ماحصل رقابتهای سیاسی و ژئوپلیتیکی بود. در شرایط کنونی فارغ از تضعیف موقعیت روسیه در قفقاز جنوبی، مسکو کماکان اصلیترین بازیگر در این سرزمین است؛ هر چند در آن منطقه با ایران اشتراک منافع چندانی ندارد.
برنامه روسیه آن است که کریدوری از شمال غرب چین یعنی از قزاقستان تا خزر و قفقاز و دریای سیاه و به سوی مدیترانه تعریف کرده و بدینطریق یال جنوبی ناتو را محاصره کند. این هدف استراتژیک روسیه است. پس بعید است که در اینباره با ایران و ترکیه وارد تعامل شود. لذا، در صحنه قفقاز جنوبی، ایران دارای متحد استراتژیک نیست.
رحمان قهرمانپور، تحلیلگر مسائل بینالملل