سوم آبان ماه سالروز انعقاد قراردادی است که بعدها پیشوند “ننگین” را به نام گلستان آن اضافه کردیم چون دولت وقت قاجار با سرسپردگی به بریتانیا، بخش اعظمی از خاک خود در منطقهی قفقاز را از دست داد.
به گزارش مرکز فرهنگی قفقاز، ایران در طول تاریخ کهن خود همواره شاهد اتفاقات تلخ و شیرین فراوانی بوده است. یکی از این اتفاقات بسیار تلخ که به دلیل ضعف دولت مرکزی و عدم همراهی با علمای عصر بوده انعقاد قرارداد گلستان میباشد که همیشه از آن به عنوان عهدنامه ننگین یاد کردهایم؛ البته انعقاد قراردادهای ننگین برای ایران منحصر به دوره قاجار نبوده و هر وقت دولتها با سرسپردگی و غرب زدگی در برابر مشکلات ایستادهاند،حقوق مردم پایمال شده است.
قریب به دو قرن پیش با امضای قراردادی بین حاکم گرجستان و امپراتور روسیه، گرجستان تحت نفوذ روسیه قرار گرفت. چون بسیاری از ساکنان این منطقه مسلمان بودند و تبعیت از یک حکومت غیرمسلمان را ننگ میدانستند به ایران کوچ کردند.
برادر حاکم گرجستان که از این قرارداد ناراضی بود به دربار فتحعلی شاه آمد و دولت ایران را به جنگ با روسها دعوت کرد. در پی این حوادث قوای روسیه با یورش به شهرهای گنجه، شوش و ایروان، آن مناطق را مورد تعرض قرار دادند. نام مردانی همچون جواد خان گنجهای در جنگهای این دوره میدرخشد.
پس از این حملات بسیاری از علما، مردم را به مبارزه با کفار روس دعوت کردند. بدین ترتیب بود که دوره اول جنگهای ایران و روس آغاز شد و پس از گذشت ده سال از شعلهور شدن آتش جنگ، قوای هر دو دولت چنان ضعیف شد که طرفین آمادگی خود را برای پایان جنگ اعلام کردند. بر همین اساس و با دخالت دولت انگلستان، عهدنامه گلستان میان دو کشور ایران و روسیه در تاریخ سوم آبان ماه ۱۱۹۲ شمسی به امضاء رسید.
به موجب این قرارداد، تمامی شهرهایی که تا آن تاریخ به تصرف روسیه در آمده بود، جزو خاک روسیه باقی ماند و مالکیت روسیه بر شهرهای قره باغ، باکو، دربند، لنکران و بخشی از تالش نیز پذیرفته شد. ایران نیز پذیرفت از همه دعاوی خود در مورد مناطق داغستان، گرجستان و ارمنستان چشم بپوشد. همچنین حق کشتیرانی در دریای خزر از ایران سلب گردید و در عوض، دولت روسیه تعهد سپرد که تنها نیابت سلطنت عباس میرزا ولیعهد را پذیرفته و به قدرت رسیدن او را تضمین کند.
ظاهرا تاریخ در حال تکرار است. همانطور که امروز میبینیم بعد از امضای تعهدات و قراردادهای بزرگ، نکات مبهم زیادی را چشم پوشیدهایم و این به زیان منافع ما تمام میشود، در آن سالها در قرارداد گلستان مرزهای دو کشور دقیقاً معین نشد و همین نامعلوم بودن مرزهای دو کشور و مقررات عهدنامه گلستان موجب گردید که دولت ایران از این عهدنامه خارج شود و روسیه را به نیرنگ متهم کند. انگار قانون نانوشتهی تاریخ است که قدرتها همیشه در تعهدات بین المللی نیرنگ میکنند و نمیشود به آن ها اعتماد کرد.
این عوامل باعث شد که جنگ دوم ایران و روسیه در سالهای بعد شکل گیرد و عهدنامه سیاه دیگری با نام ترکمانچای به ایران تحمیل شود.
امروز قریب به دو قرن از این تعهدات میگذرد. ما به عنوان فرزندان همان مردان که روزی با هر حیله و نیرنگی پای امضای قرارداد رفتهاند از این اتفاقات دل چرکین هستیم. جالب اینکه بعدها زمان کار خودش را کرد. در اثر تبلیغات فراوان در دورهی شوروی چنین الغا شد که مردم مناطق جدا شده از ایران از فئودالیسم و ظلم بزرگان خانات به تنگ آمدند و خواستار جدایی از ایران شدند!