آخرین اخبارآذربایجاناخبارایرانروسیهعمومی

چرا اسرائیل، متهم اول عملیات تروریستی در مسکو است؟

تحلیل گر مسائل سیاسی: بازیابی اعتماد به نفس از دست رفته روسیه، به نحوی که در کنار ایران و چین بخواهد مقابل یکه تازی غرب شاخ شود، رویدادی نیست که از سوی آمریکا و اسرائیل تحمل شود

به گزارش پایگاه خبری حقایق قفقاز، شمار کشته‌های جنایت تروریستی در مسکو به ۱۴۳ نفر افزایش یافته و گویا حال ۶۰ مجروح وخیم است. تروریست‌ها بیش از ۳۰۰ نفر را به خاک و خون کشیده اند و سوال این است که صحنه گردان اصلی ماجرا کیست؟

محمد ایمانی در یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت: روال این است که هر گاه عملیات تروریستی در کشورهای رقیب مثلث «آمریکا/اسرائیل/ انگلیس» رخ می دهد، بلافاصله پروپاگاندای غربی، مسئولیت را متوجه داعش می کند و داعش هم «گردن می گیرد». گاهی شاخه های داعش، پشت اقدامات تروریستی هستند و گاهی هم گردن آنها انداخته می شود و گردن می گیرند. اما در هر دو حالت باید کارفرما را از «تیم ترور» یا «گردن گیر» تشخیص داد.

به اعتراف دونالد ترامپ، داعش را آمریکا ساخت. اما این واقعیت، مانع از این نیست که دقت کنیم آمریکا و اسرائیل و همچنین انگلیس، در بسیاری از اقدامات ضد امنیتی علیه رقبا مشترکا عمل می کنند. مشخصا در جنایت اخیر نمی توان از نقش رژیم صهیونسیتی غفلت کرد و لو این که برخی دولت ها مانند جمهوری آذربایجان و ترکیه و اوکراین، با توجه به برخی سوابق، در مظان اتهام واسطگی باشند.

عملیات تروریستی در مسکو، ساعاتی پس از وتوی قطعنامه آمریکا در شورای امنیت توسط روسیه رخ داد؛ قطعنامه ای که برای نسل کشی رژیم صهیونسیتی در غزه، حاشیه امنیت ایجاد می کرد. پوتین گفت: «از وتو کردن قطعنامه شورای امنیت و حمایت از مردم غزه پشیمان نیستیم، حتی اگر به ما ضربه بزنید».

اما دشمنی اسرائیل با روسیه، به وتوی قطعنامه محدود نمی شود. شاید برخی مقامات ارشد روسیه دقت کافی نداشته باشند، اما روسیه چند سال قبل در ماجرای جنگ سوریه، دست در لانه زنبور کرد و در معکوس شدن روند جنگی که برای اسرائیل حکم مرگ و زندگی زا داشت، نقش موثری داشت. صهیونیست‌ها تظاهر به تغافل و محترم شمردن نفوذ مسکو کردند و این که صرفا به مواضع نیروهای سوری یا ایرانی حمله می کنند. روسیه هم با بدفهمی و ساده لوحی پذیرفت، اما زمامداران رژیم صهیونیستی، کینه پوتین را به دل گرفتند. به همین دلیل هم بود که بارها در پشت صحنه جنگ اوکراین، زهر خود را ریختند و حتی برخی سیاستمداران در تل آویو گفتند که روسیه باید تاوان دخالت در جنگ سوریه را بپردازد.

درست است که داعش را دولت اوباما تاسیس کرد، اما اهمیت عراق و سوریه برای آمریکا، مانع از آن نیست که نقش محوری اسرائیل را در جنگ سوریه فراموش کنیم. سوریه، حلقه دسترسی ایران به لبنان در مرزهای شمالی فلسطین اشغالی، و همچنین پایگاه هماهنگی و پشتیبانی گروه های مبارز فلسطینی است.

اگر سوریه با جنگ نیابتی گروه های تروریستی، بی ثبات می شد و دولت بشار اسد فرو می پاشید، پنجه قوی جبهه مقاومت از حلقوم اسرائیل برداشته می شد. می بینید که سرنوشت جنگ سوریه برای رژیم صهیونیستی، حیاتی تر از اهداف آمریکا بود و به موجودیت نامشروع اسرائیل بر می گشت.

موشه یعلون وزیر جنگ اسبق اسرائیل، نام این نقشه تمیز را جنگ جهانی سوم گذاشت: یعنی ماجرا فراتر از سوریه و ایران بود و به سرنوشت قدرت هایی مانند روسیه هم مربوط می شد.
جبهه مقاومت با نقش آفرینی پیچیده سردار سلیمانی توانست جنگ جهانی سوم را که دنبال تغییر نقشه خاورمیانه از مسیری دیگر بود، مغلوبه کند. سردار سلیمانی در سفر به مسکو، پوتین را درباره واقعیت میدان توجیه کرد. تهدید تروریست های نیابتی قرار نبود به سوریه و عراق محدود بماند و کارفرمایان در مرحله بعدی، آسیای میانه و قفقاز و روسیه و سپس چین را در شعاع هدف‌گذاری خود داشتند.

صهیونیسم مسیحی، پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ میلادی، نقشه جهان تک قطبی و گروگان گیری جهانی را بر مبنای نقشه خاورمیانه جدید ترسیم کرد و نهایتا به واسطه شکست در اشغال مستقیم افغانستان و عراق، به جنگ نیابتی در عراق و سوریه روی آورد. روسیه هر چند در دو دهه نخستین منفعل بود، اما در دهه اخیر در کنار ایران، نقش مهمی در شکست پروژه بزرگ آمریکا و اسرائیل ایفا کرد.

بازیابی اعتماد به نفس از دست رفته روسیه، به نحوی که در کنار ایران و چین بخواهد مقابل یکه تازی غرب شاخ شود، رویدادی نیست که از سوی آمریکا و اسرائیل تحمل شود.

غرب نتوانست اوکراین را تبدیل به باتلاقی برای پوتین کند. روسیه در این جنگ، سرتر از ناتو بود و همین موجب رای بالای ۸۰ درصدی پوتین در انتخابات اخیر شد. اگر بنا باشد روسیه، غفلت و جا ماندگی خود از جنگ ۱۷۰ روزه غزه را جبران نماید و نقشی مشابه نقش قبلی در جنگ سوریه ایفا کند، شکستی بزرگ تر از جنگ اوکراین (شرق اروپا) در شرق مدیترانه و  امتداد دریای سرخ برای صهیونیسم مسیحی رقم خواهد خورد.

عملیات تروریستی در مسکو را باید از این زاویه تحلیل کرد و داعش در چنین مقیاسی، ماسک و مترسکی بیش نیست؛ همچنان که بازیگری محتمل دولت های باکو، آنکارا یا کی‌اف.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا