آلتای: گولنیستها میگویند، میشود «اشهد ان محمدا رسولالله» را از اذان حذف کرد
آیدین آلتای، پژوهشگر ترکیهای معتقد است، ضدیت با ایران و دوستی با اسرائیل دو محور اصلی سیاستهای یک جریان انحرافی اسلامگرا موسوم به جماعت گولن است. او میگوید: گولنیستها میگویند، میشود «اشهد ان محمدا رسولالله» را از اذان حذف کرد
به گزارش مرکز فرهنگی قفقاز به نقل از تسنیم نیوز ،آیدین آلتای، روزنامه نگار و پژوهشگر کرد ترکیهای از پژوهشگران عرصه سیاست و فرهنگ ترکیه است. او سردبیر سایت خبری تحلیلی «7sabah» هم هست. آلتای اطلاعات جالبی در مورد فعالیتهای جریان گولن و پشت صحنه فعالیتهای این گروه برای مقابله با اسلام انقلابی در منطقه دارد. با او درباره این جریان به گفتوگو نشستیم.
* تسنیم: ابتدا بهتر است در مورد رابطه جریان گولن و جریان نورچیها که پیروان بدیع الزمان نورسی هستند صحبت کنیم. با توجه به این که گولنیستها اکثراً خود را شاخهای از جریان نور میدانند به نظر شما بین جریان گولن و جریان سعید نورسی چه رابطهای وجود دارد؟
باید بگویم که جریان نور جریانی کاملا مجزا و متفاوت از این جریان است. ما باید جریانی را که عالمی اسلامی به عرصه اجتماع آورده است را با این جریان جدا بدانیم. جریانی که آن عالم اسلامی که در راه اندیشههایش در طول حیات خود با هزار و یک ابتلا و گرفتاری روبرو شده و بخش قابل توجهی از زندگیاش را در تبعید و زندان گذرانده و در نهایت نیز اعدام شده است، با این جریان متفاوت است. فتح الله گولن در دورهای که بدیع الزمان نورسی در قید حیات بود با او دیداری نداشته است و حتی به دلیل کرد بودن او حتی از دیدار با او استنکاف میکرده است.
اما پس از وفات بدیع الزمان نورسی به یکباره فتح الله گولن پیدایش میشود و متاسفانه با گذشت مدتی با وجود تفاوتهای فکری قابل توجهی که با سعید نورسی داشته تبدیل به یکی از سران جریان نور که دنباله روان سعید نورسی بودند، میشود. در این که چرا این وضعیت به وجود آمد اقوال مختلفی وجود دارد. اما به نظر من مطرح شدن گولن و ارتقا آن تا این سطح در واقع توطئهای بود برای در هم شکستن و تحت کنترل در آوردن جنبش مقاومتی که در کل آناتولی شکل گرفته بود و روز به روز تقویت میشد.
آیدین آلتای، پژوهشگر ترکیهای
برای اثبات این نظریهام نیز اسناد و مدارک لازم را میتوانم ارائه دهم. بدیع الزمان رهبری اسلامی است که مردم را به قیام برای ساختاری اسلام دعوت کرده و بهای لازم برای این دعوتش را نیز پرداخت. اما گولن شخصی دقیقًا بر خلاف این تفکر است. حتی پس از برهه ای خاص از خوانده شدن کتابهای سعید نورسی در خانههای جمعی این جریان ممانعت به عمل آمد و مقرر شد که کتابهای گولن جایگزین آنها شود. به صورت اجمال اگر بخواهم عرض کنم باید بگویم که فتح الله گولن دارای اندیشهای مانند سد مقابل اسلام در ترکیه است. این جریان بیشتر به دنبال اسلامی ملایم و نزدیک به اروپا و غرب است تا اسلامی مربوط به جهان اسلام. اگر به فعالیتها و موضعگیریهای 15 سال اخیر او نگاهی اجمالی داشته باشیم این حقیقت را به روشنی مشاهده خواهیم کرد. بارزترین و روشنترین پروژهای هم که برای این نوع اندیشه او میتوان ارائه داد پروژه گفتگوی ادیان اوست.
* تسنیم: میزان نفوذ و تاثیرگذاری شخص فتح الله گولن بر روی اعضای جریان در چه حدی است یا به عبارت دیگر می توان چنین پرسید که چه عواملی اعضای جریان را به او و این جریان متصل می کند؟
گولن فردی نیست که یک شبه پیدایش شده باشد. او برای این که بتواند در برابر مردم ظاهر شود فرآیند طولانیای را پشت سر گذاشته است. به عنوان مثال باید بگویم که در ترکیه امکانات دولت برای تحصیلات عمومی در ترکیه محدود است، حال گولن با فهم دقیق این مشکل تمام تلاش خود را مصروف آن کرد که با استفاده از این خلا جامعه را تحت تاثیر خویش قرار دهد. او در هر شهر مدارس غیر انتفاعی، کالج، خوابگاه دانشجویی و دانش آموزی، دانشگاه و به صوررت طبیعی موسسات آموزشی آزاد که وظیفه جذب نیرو و مشتری برای این نهادها را دارند را تاسیس کرد. باید توجه کنید که تمام این موسساتی که نام بردم قابلیت درآمدزایی بالایی نیز دارند و توانست از طریق این درآمد قدرت اقتصادی قابل توجهی نیز برای خود دست و پا کند.
اما مسئلهای که امکان چشم پوشی از آن وجود ندارد این است که گولن با کدام توان مالی و اداری توانست در بازه زمانی بسیار کوتاهی این حجم بزرگ از مدارس و موسسات را راهاندازی کند. در حالی که دولت ترکیه با وجود دولت بودنش از این توان برخوردار نیست که گسترهای به پهنای کشورهای ناشناخته آفریقایی تا پایتختهای اروپایی، از کشورهای آسیای میانه تا قاره آمریکا را با مدارس و کالجها و سایر موسسات آموزشیاش تحت پوشش خود قرار دهد. تا جایی که من اطلاع دارم به استثنای روسیه و ایران در تمام کشورهای جهان این جریان برای خود مدارسی را تاسیس کرده است.
آیدین آلتای، پژوهشگر ترکیهای
زمانی که این جریان توانست این حجم قابل توجه از فعالیتها را از خود بروز دهد به صورت طبیعی در نزد مردم ترکیه صاحب اعتبار شد. از جمله عوامل دیگری که موجب حسن ظن و اقبال عمومی به این جریان شد کیفیت بالای آموزشی مدارس، وجههای که از تبلیغ خوب ترکیه در جهان خارج به دست آورده بود، تامین معنوی دانشآموزان و ممانعت از اندیشههای افراطی در میان آنان و امکانات غیر قابل رقابتی که ارائه میدهد را میتوان نام برد. از سوی دیگر تمام دانش آموزان و دانشجویانی که در مدارس، موسسات، دانشگاهها و خوابگاههای این جریان تحصیل کردهاند زیرساختهای نیروی انسانی لازم برای ادامه فعالیتهای جریان را تامین میکنند. از سوی دیگر تمام دانشآموزانی که در سیستم جریان گولن تحصیلات خود را به پایان ببرند با مشکل کار مواجه نخواهند بود و به زودی استخدام میشوند. به این ترتیب جریان به صورت حلقه حلقه بزرگتر شده و جمعیتی میلیونی را شامل میشود. این حلقهها که عناصر اولیهشان اکنون دارای سابقهای 30 ساله هستند پشتوانه کادری و ساختاری لازم را برای جریان تامین میکنند.
در کنار فعالیتهای آموزشی، این جریان با گروههای مختلف مردم نیز توانست ارتباط موثری برقرار کند. در نتیجه این ارتباطات پایدار موسسات و نهادهایی متشکل از بازرگانان، تجار، موسسات خیریه و کمکرسانی، انجمنهای اجتماعی و صنفی مختلف را توانست سازماندهی کرده و از این طریق نیز قشر دیگری از مردم را به خود جذب کند. در کنار این فعالیتها جنبش از اندیشههای ملیگرایانه و ناسیونالیستی هم برای جذب افراد استفاده کرد و با این گرایشها و شعارهای ملی گرایانهاش توانست احساسات ملی گرایانه مردم را نیز به سمت خود جذب کرده و از این طریق هم قشر دیگری از مردم را با خود همراه کند.
فتحالله گولن
* تسنیم: آیا آمار دقیقی از جمعیت آماری افراد مرتبط با جریان در دست است؟
آمار عدید خاصی نمیتوان گفت اما در مورد سطح کیفی مرتبطین با جریان باید گفت که جریان توانسته است در داخل نهادهای دولتی کادرسازی قابل توجهی برای خود داشته باشد. تمام این کادرها در واقع دانش آموزانی هستند که از مدارس و موسسات آموزشی جریان فارغ التحصیل شدهاند. به عبارت دیگر تمام این افراد اهل ترکیه هستند اما برای جریان در داخل دولت تبدیل به کادر شدهاند. با در نظر گرفتن این کادرها و حجم بزرگ ارتباطات جماعت میتوان چنین احتمال داد که جماعت گولن جمعیتی 10 میلیونی را به نوعی با خود همراه و مرتبط کرده است.
او میگوید: «جریان گولن در مواقع بسیاری در برابر احکام قرآنی و عقاید اسلامی حتی ایستادگی میکند. این نوع اقدامات با نظریه «حجاب جز واجبی از اسلام نیست» آغاز شد و اکنون به حدی جرات اهانت به شخصیتهای اسلامی مسلمانان را پیدا کرده است که قائل است میتوان قسمت «اشهد ان محمدا رسول الله» را از اذان حذف کرد. این جماعت کار را به جایی رسانده که حماس و حزب الله را به عنوان گروههای تروریستی میشناسد اما جنایات اسرائیل را به عنوان دفاع از خود مشروع میداند.» بخش دوم از این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
* تسنیم: در نظر فتح الله گولن رابطه دین و سیاست چطور باید باشد؟ تا جایی که اطلاع دارم گولن در صف مخالفان مرحوم اربکان قرار داشت، چه تفاوتی در نوع نگاه این دو فرد و جریان نسبت به رابطه اسلام و سیاست وجود دارد؟
حقیقت آن است که جریان گولن هیچ گاه خارج از جهان سیاست نبوده است. اما در میدان سیاست به جای حمایت از افراد و حزبهای دارای هویت اسلامی حمایت خود را شامل حامل جریانات و احزاب لائیک و چپ کرده است. دلیل این موضعگیریهایشان نیز در این است که جماعت گولنی هر جریان، حزب و طریقتی را که همچون آنها نباشد را باطل و ناحق میداند و در ساحت اسلامی هیچ رقیب و آلترناتیوی را برای خود بر نمیتابد. در واقع وجود یک حزب یا جریان اسلامی که دارای نوع فهمی متفاوت از آنان بوده و دارای گرایشاتی امتی، واحد اسلامی و منافع کل جهان اسلام باشد برای آنان به مثابه یک تهدید جلوه میکند. این یک دلیل مخالفت گولن با مرحوم اربکان بود.
دلیل دیگری که میتوان بیان کرد این است که مرحوم اربکان در حزب خود مواضع بسیار سخت و تندی در برابر اسرائیل و آمریکا از خود به نمایش میگذاشت. این نوع نگاه اربکان طبیعی بود که با سیاست و پروژه نزدیکی به غرب و منافع آمریکایی- اسرائیلی جماعت گولن در تضاد بود. با توجه به این واقعیت اربکان هم جماعت گولن و هم محور آمریکا- اسرائیل را سخت ناراحت میکرد. برای همین هم با بر سر کا رآمدن حزب رفاه در ترکیه اصلیترین ناراحتی و نارضایتی را جماعت گولن احساس میکرد.
آیدین آلتای در کنار حسین یاری
جماعت گولن را آمریکا و اسرائیل از خارج تحت نظارت دارند. برای همین است که در دوره یک ساله حکومت اربکان در کنار سختترین فشارهایی که آمریکا و اسرائیل از خارج از کشور به دولت او متوجه کردند در داخل نیز سختترین حملات را جماعت گولن به دولت داشت. نتیجه این اتحاد عناصر خارجی و داخلی در نهایت منجر به کودتای مشهور 28 فوریه شد. هر میران هم که تلاش شود تا این کودتا را مرتبط با عوامل نظامی بدانند اما واقعیت آن است که پدر فکری این حادثه فتح الله گولن و آمریکا و اسرائیل بودند که از ارائه طرح و ایده برای او هیچ دریغی نمیورزیدند.
باید بگوییم که اکنون وقتی برمیگردیم و نتایج کودتای 28 فوریه را مطالعه میکنیم به این نتیجه میرسیم که این کودتا کودتایی علیه کل جهان اسلام بود چرا که پای پروژه D8 در میان بود. چرا که در منطقه علاوه بر ایران کشوری دیگری که هم عرب نبود و هم سنی بود پیدا شده بود که اسرائیل را صهیونیست میدانست، آمریکا را شیطان بزرگ میخواند و از سوی دیگر سعی داشت تا با ایران رابطه خوبی داشته باشد. وقتی این مسائل را در نظر میگیریم به راحتی میتوان میزان همکاری جماعت گولن و محور آمریکا- اسرائیل را تشخیص داد و متوجه شد که آنان در راه یک هدف واحد دست به دست هم دادهاند. بدین ترتیب بود که در برابر اسلامخواهی اربکان یک «اتحاد مقدس» برای خود تشکیل دادند.
برنامه آن بود که پس از اقدامات لازم و سقوط دولت اربکان روابط با آمریکا و اسرائیل بار دیگر عادی شود و خصوصا برای زمینه سازی برای اجرای پروژه خاورمیانه بزرگ، پروژههای آمادهسازیای مانند پروژه «گفتگوی ادیان» و در ادامه آن پروژه «اتحاد فرهنگها» پیشبینی شد تا درنهایت پروژهای که خاورمیانه را تبدیل به یک جهنم واقعی میکرد یعنی پروژه «خاورمیانه بزرگ» به اجرا درآید.
نخستین گام برای این طرحها کودتا علیه اربکان و سرنگون سازی او، تعطیل کردن حزب او و ایجاد انشقاق در میان گفتمان او و تبدیل کردن آن به حزبها و جریانهای مشابه و تاسیس حزبی جدید در راستای خدمت به آمریکا و اسرائیل بود. اما کار به این جا ختم نمیشود و پروژه بر سر کار آوردن حزب جایگزین نیز بسیار با مهارت برنامهریزی میشود. به این ترتیب اردوغان دستگیر میشود و به عنوان چهرهای ستم دیده از اقدامات مخالفان در کشور مطرح میشود. در این دورهای که او در زندان به سر میبرد دوستان او در بیرون دست به تاسیس حزب خواهند زد.
فتحالله گولن
طبیعی است که مردم همواره به سیاستمدار و طیف ستم دیده گرایش خواهند داشت. به این ترتیب حزب عدالت و توسعه تشکیل میشود و بر سر کار میآید. به این ترتیب روابط با آمریکا و اسرائیل بار دیگر عادی شد و طرحهایی که توسط جماعت و شرکایش (آمریکا و اسرائیل) تهیه شده بود به حزب حاکم تقدیم شد و متاسفانه دیدیم که نخست وزیر اربکان تمام این طرحها را به مرحله عمل آورد. اصلیترین گام این طرحها نیز در سر مساله بهار عربی در سوریه به وقوع پیوست که اصلیترین هدف آن تامین امنیت خارجی اسرائیل است. اسرائیل که سال 2006 از حزب الله شکست خورده بود، در سال 2008 نیز از حماس در غزه شکست خورد و متوجه شد که در همه این قضایا این سوریه است که عاملیت حمایت از این جریانات را بر عهده دارد برای همین جریان شورشیها را به این شکل در این کشور به بار آورد. تاسف آور است که در این جریان نیز نقش اصلی به ترکیه داده شد. اگر بخواهم پاسخم را به صورت اجمال بگویم باید بگویم که روابط حزب عدالت و توسعه و جماعت گولن بر اساس منافع و هماهنگیهای مشترک است که اصلیترین آن خدمت به آمریکا و اسرائیل است. در این میان این جماعت گولن است که نقش حلقه رابط میان آمریکا و حزب حاکم را برعهده دارد.
* تسنیم: با این توضیحات کلیت روابط جریان گولن با آمریکا و غرب را شما چطور تبیین میکنید؟
هم چنان که پیشتر نیز توضیح دادم جریان گولن جریانی است که در اصل رو به سوی غرب دارد. این جریان در پی ترکیهای است که رابطه سازندهای با کشورهای جهان اسلام نداشته باشد در عوض ترکیهای در کنار جبهه غرب و همراه آمریکا و اسرائیل باشد. حقیقت آن است که در تفکر جماعت گولن، آمریکا-اسرائیل و جهان غرب هیچ ضرری برای کسی ندارند. با در نظر گرفتن این نوع دید است که متوجه میشویم چرا جماعتی که هیچ تلاشی برای همراهی و اتحاد گروهها و تشکلهای پاره پاره اسلامی از خود بروز نمیدهد با تلاش بسیاری طرح گفتگوی ادیان را مطرح میکند.
عکس یادگاری یاسمن آکسوی، دختر یکی از سرگردگان جریان گولن در کنار سربازان اسرائیلی
یا در مواقع بسیاری در برابر احکام قرآنی و عقاید اسلامی حتی ایستادگی میکند. این نوع اقدامات با نظریه «حجاب جز واجبی از اسلام نیست» آغاز شد و اکنون به حدی جرات اهانت به شخصیتهای اسلامی مسلمانان را پیدا کرده است که قائل است میتوان قسمت «اشهد ان محمدا رسول الله» را از اذان حذف کرد. این جماعت کار را به جایی رسانده که حماس و حزب الله را به عنوان گروههای تروریستی میشناسد اما جنایات اسرائیل را به عنوان دفاع از خود مشروع میداند.
درباره این نگاه آنها به اسرائیل شاهد بودیم که در قضیه کشتی «ماوی مرمره» عنوان کردند «کسانی که در حمله اسرائیل به کشتی مماوی مرمره کشته شدهاند شهید محسوب نمی شوند.» و در پاسخ به اعتراضاتی که در این موضوع به آنها شد گفتند که «اسرائیل دولت حاکم آن منطقه است و باید آنها از اسرائیل برای این اقداماتشان اذن میگرفتند.» و به این ترتیب مشروعیت سیاسی حقوقی کاملی برای دولت رژیم صهیونیستی قائل شدند. در مورد نوع دید فتح الله گولن که ساکن آمریکا است نسبت به این کشور هم که هیچ جای صحبتی حتی وجود ندارد. معلوم است که سرایی که اکنون در آن اقامت دارد در برابر کدام خوش خدمتیها به او داده شده است. گولن تبدیل به مفتی درباری «شیطان بزرگ» شد و برای همین حال در برابر آن خدماتش هر کاری که میخواهد میتواند بکند.
* تسنیم: نوع دید آنان نسبت به ایران و انقلاب اسلامی به چه نحوی است؟
اگر بخواهم کلیت نگاه آنان به این مسائل را برای شما تبیین کنم باید بگویم همه چیز تابع قانون «دوستی با اسرائیل و دشمنی با ایران» است. در واقع سیاست محوری جماعت گولن -یعنی دوستی با اسرائیل و آمریکا- که با عاملیت حزب عدالت و توسعه طرحهایش را به منصه ظهور میرساند در موضوع سوریه نیز تابعی از این اصل است و هدف از فشارها بر سوریه مورد هدف قرار دادن ایران در منطقه است. از سوی دیگر با بهانه قرار دادن قضیه سوریه شاهد هستیم که در مورد شیعیان و علویان از چه بیان و گفتمانی استفاده میکنند.
آیدین آلتای
در همین راستا پروپاگاندای بزرگی با مرکزیت جماعت گولن در ترکیه به راه افتاد. هدف این پروپاگاندا افترا، تحقیر و اتهامهایی که در ذهن هم نمیگنجد به شیعیان این کشور بود. با استفاده از تلویزیون و رسانههایی که در دست داشتند هجم وسیعی از حملات را علیه شیعه سازماندهی کردند. فیلمهای اختصاصی این موضوع، سریالها و فیلمهای مستند مختلفی در این راستا تولید کردند. هدف از این همه تلاش نیز در واقع دست و پا کردن ادله و شرایطی برای ناحق و باطل نشان دادن انقلاب ایران و غیر اسلامی دانستن آن، بود.
آنان در تمام مدارس، کالج ها، دانشگاهها، خوابگاهها و کلاً در تمام نهادهای تحت مدیریت و نظارتشان ایران و تشیع را به عنوان یک تهدید جدی تبلیغ میکنند. حال باید این سوال را پرسید که آیا اصلاً خود اسرائیل تا این حد نسبت به این تبلیغات واکنش منفی دارد؟