آذربایجاناخبارایرانعمومی

تحلیل روزنامه ینی مساوات جمهوری آذربایجان از کابینه دولت دوازدهم و سوق دادن آن به موضوع قوم گرایی

روزنامه «ینی مساوات» جمهوری آذربایجان با ادعای اینکه در دولت جدید حسن روحانی، رییس جمهوری ایران حتی یکی از مقام های وزارت به «قومیت آذربایجانی» داده نشده است، نوشت : « اگر با زبان نرم بگوییم، این نشانه بی اعتمادی به ترک های آذربایجانی است که نزدیک به نیمی از اهالی ایران را تشکیل می دهند.»
به گزارش مرکز فرهنگی قفقاز،پایگاه اینترنتی روزنامه «ینی مساوات» در تحلیلی با عنوان « دو تصمیم ضدترک از تهران ؛ تحریم های آمریکا آذربایجان را نیز نواخت»، نوشت : « در حکومت جدیدی که حسن روحانی پس از برگزیده شدن به ریاست جمهوری برای بار دوم تشکیل داده است، حتی یک مقام وزارت نیز به قومیت آذربایجانی داده نشده است. این مطلب پس از مراسم تحلیف وی روشن شده است. اگر با زبان نرم بگوییم، این می تواند نشانه بی اعتمادی به ترک های آذربایجان تلقی شود که نزدیک به نیمی از اهالی ایران را تشکیل می دهند.»
ینی مساوات افزود : « جالب است که چند روز پس از آن ( مراسم تحلیف) نیز معلوم شد که فراکسیون مناطق ترک در مجلس ایران نیز به علت «حساسیتی که کلمه ترک ایجاد می کند» ، منحل شده است. به گزارش سایت آخار این خبر را شهاب الدین بی مقدار نماینده تبریز، آذرشهر و اسکو اعلام کرده است. به گفته او، برای احیای فراکسیون مناطق ترک، فراکسیون جدیدی متشکل از نمایندگان استان های شمال غرب کشور ایجاد خواهد شد. او گفته است که نمی دانم که کلمه «ترک زبانان» در مجلس چه حساسیتی ایجاد می کند که با تشکیل فراکسیون ترک زبان مخالفت می کنند.»
ینی مساوات افزوده است : « برای نخستین بار در مجلس ایران ، فراکسیون مناطق ترک در اکتبر ۲۰۱۶ تاسیس شد. اعلام شد که هدف این فراکسیون که بیش از یکصد عضو دارد، حل مسایل اقتصادی و معیشتی و آموزشی مناطق ترک است. اکنون نیز مشخص می شود که حتی یک فراکسیون صرفا اقتصادی و معیشتی و آموزشی نیز در تهران حساسیت ایجاد کرده است. واقعا هم بخاطر کلمات «ترک» و «ترک زبان»؟ اگر اینگونه است ، پس چرا این فراکسیون یک سال قبل حساسیت ایجاد نمی کرد؟ در اینجا تاکید می کنیم که در این اواخر ، نوشته ها و حملات اهانت آمیز علیه جمعیت ترک در ایران نیز افزایش یافته است. بازهم این سوال پیش می آید : برای چه؟ آیا این ها اتفاقی است یانه؟ بی تردید نه. برای یافتن جواب این سوال ها باید به روندهای پیرامون ایران توجه کرد. »
ینی مساوات افزوده است : « مساله در این است که هر دو تصمیم اتخاذ شده علیه ترک ها در ایران، پس از تصویب قانون تحریم های آمریکا علیه ایران و روسیه و کره شمالی ، گرفته شده است. مشخص است که تهران نیز همانند مسکو بخاطر این قانون که ده ها سال اجرا خواهد شد، به شدت خشمگین شده است. بخصوص که یکی از اهداف این تحریم ها، تضعیف روسیه و ایران از درون است تا به کشورهایی حرف گوش کن تبدیل شوند. تهران نیز همواره از عامل ترک در داخل ایران واهمه داشته است. خیلی از تحلیلگران خارجی نیز پیش بینی می کنند که در دوره دولت جدید جمهوری خواهان در آمریکا ، عوامل داخلی ایران از جمله عامل آذربایجان جنوبی در دستور کار خواهد گرفت. به همین علت، مشاهده می شود که دولت روحانی نیز برغم اینکه وجهه به اصطلاح «اصلاح طلب» دارد، برای بیمه کردن خود درقبال عامل ترک ، تدابیر پیشگیرانه اتخاذ کرده است. در این صورت، می توان پیش بینی کرد که در آینده نزدیک اقدامات سرکوبگرانه علیه فعالان ملی – مدنی در ایران (قومیت گرایان تجزیه طلب) افزایش خواهد یافت. می توان وعده انتخاباتی روحانی به جنوبی ها مبنی بر اجرای ماده ۱۵ قانون اساسی را که استفاده فعال تر از زبان ترکی و سایر زبان ها را درنظر گرفته است، از هم اکنون فراموش شده تلقی شود. »
ینی مساوات افزوده است : « تحریم های جدید آمریکا در مجموع برای روابط تهران باکو نیز آزمایش های جدید و حتی مشکل می تواند ایجاد کند. چرا که، آذربایجان کشوری است که برغم حرکت های سرکوبگرانه در جنوب ( نام جعلی که در جمهوری آذربایجان برای معرفی مناطق آذری نشین ایران بکار می رود) ، هم با ایران و هم با آمریکا همکاری دارد. امروز روابط اقتصادی و تجاری ایران – آذربایجان دوره ارتقای خود را طی می کند. همچنین در زمینه های ارتباطات و بهداشت و مناسبات انسانی، طرح های مشترکی از جمله دالان حمل و نقل شمال – جنوب، خط آهن متصل کننده باکو و نخجوان، ایجاد کارخانه های دارو در جمهوری آذربایجان، ساخت نیروگاه برق آبی بر روی رود ارس و سایر طرح ها در حال اجراست. بی تردید که ایران نیز از این طرح های مشترک سودهای کلانی برخواهد داشت و اکنون نیز بر می دارد. در این معنا، اگر بنویسیم که آذربایجان به همکاری تبدیل شده است که ایران نمی تواند از آن صرف نظر کند، اشتباه نکرده ایم. اما، این نیز روشن است که جمهوری آذربایجان به سیاست خارجی متوازن خود وفادار مانده، به هیچ وجه روابط همکاری با آمریکا را نیز صرف نظر از اینکه مناسبات باکو – تهران در چه سطحی باشد، تضعیف نخواهد کرد. زیرا، یکی از ضمانت های موجودیت آذربایجان به عنوان یک دولت مستقل، روابط با آمریکا و غرب است. در غیر این صورت، روسیه و ایران از مدت ها پیش به استقلال ما پایان داده بودند. نباید فراموش کنیم که پس از فروپاشی شوروی، ایران و روسیه به هیچ وجه همانند ترکیه و پاکستان در میان نخستین کشورهایی نبودند که استقلال آذربایجان را به رسمیت شناختند. موضع مسکو و تهران در قبال دولتمداری آذربایجان ، با توجه به موضع آنها در قبال مساله قره باغ کوهستانی نیز به اثبات می رسد: هر دو کشور در کنار اشغالگر ایستاده اند. ایران نیز همواره تمایل مخفیانه به ارامنه داشته است و امروز نیز نقش مجرای تنفسی را برای اشغالگر بازی می کند. در مساله قره باغ، حتی مقامات ایران هراز گاهی اظهارات لغزنده و دوپهلو بیان می کنند. در اواخر سال گذشته نیز روحانی به ایروان سفر کرد. برغم مواردی که برشمرده شد، تردیدی نیست که باکو سیاست خارجی تکمیل کننده خود را ادامه خواهد داد. دستکم بخاطر اینکه منافع ملی ما ، حفظ روابط طبیعی همسایگی با ایران و روسیه را ایجاب می کند.»

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا