فراهم ساختن زمینههای حضور فعال رژیم صهیونیستی از سوی ارمنستان به عنوان رژیمی که هم دشمن مسلمانان و هم ایران است، بسیار قابل تأمل است.
به گزارش پایگاه خبری حقایق قفقاز به نقل از مشرق نیوز، تصمیم ارمنستان به افتتاح رسمی سفارت خود در فلسطین اشغالی و اعزام سفیر مقیم به رژیم صهیونیستی پس از سفر مشاور امنیت ملی وقت کاخ سفید در پاییز ۲۰۱۸ به ایروان و ترغیب آن کشور به همراهی با اهداف آمریکا؛ مطرح و طبق زمان بندی در پایان مارس ۲۰۲۰ (۱۱ فروردین ماه ۹۹) عملیاتی خواهد شد و به این ترتیب ارمنستان جزو ۹۰ کشور دارای سفارت در سرزمینها اشغالی خواهد بود.
علاوه بر توصیه آمریکا به دولت غربگرای ارمنستان برای تقویت روابط با رژیم صهیونیستی؛ وزارت خارجه و سیستم امنیتی این رژیم غاصب نیز از مدتها قبل، مقامات ارمنستان را با تشویقهای لازم و رفت و آمدهای متعدد مجاب به این ساخته که ایروان اقدام به گشایش سفارت در فلسطین اشغالی بنماید و حتی درخواست کردهاند که شهر بیت المقدس محل استقرار این سفارتخانه باشد و بدیهی است یکی از الویت های اساسی صهیونیستها از تحکیم روابط با کشورهای منطقه قفقاز تأثیر گذاری بر فضای ژئوپلیتک آن به ویژه ایجاد اختلال در روابط کشورهای سه گانه قفقاز جنوبی با ایران از یک سو و بهره مندی از فرصت همجواری این کشورها با جمهوری اسلامی ایران به منظور پیشبرد اقدامات امنیتی و اقتصادی ضد ایرانی خود از سوی دیگر میباشد.
علیرغم رقابت ارمنیها و یهودیها (رقابت سخت لابی ارامنه و یهود) در جهان و ضعف پیوندهای طبیعی میان آنها و با وجود اینکه ارمنستان تا سال ۱۹۹۲ روابط با رژیم صهیونیستی را تحریم کرده بود ولی بعد از کنفرانس صلح مادرید، فصل جدیدی از ایجاد روابط و توسعه آن با رژیم صهیونیستی را شروع نمود و اکنون افتتاح سفارت ارمنستان در سرزمین های اشغالی رویدادی است که از جنبههای مختلفی حائز اهمیت است و تاکنون آنگونه که شایسته توجه بوده است مورد واکاوی و امعان نظر قرار نگرفته است.
فراهم ساختن زمینههای حضور فعال رژیم صهیونیستی از سوی ارمنستان به عنوان رژیمی که هم دشمن مسلمانان و هم ایران است، بسیار قابل تأمل است. شاید ارمنستان به دلیل حضور در عرصه بین المللی و اثبات پتانسیلهای خود نیازمند توسعه همکاریها با سایر کشورها باشد، ولی در رابطه با رژیم صهیونیستی باید هزار بار اندیشه و احتیاط کند؛ زیرا به تبع چنین تصمیمی شاید منافع کوتاه مدتی را کسب کند ولی حتماً هزینههای مادی و سیاسی زیادی را متحمل شده و منافع زیادی را از دست خواهد داد.
تصمیم دولت ارمنستان مبین این مساله است که سیاستمداران واشنگتن، نیکول پاشینیان بی تجربه را به این باور رساندهاند که ایران سرانجام در شرایط فشار حداکثری تحریمهای آمریکا به پایان خط خواهد رسید و آنها همزمان رژیم صهیونیستی را بعنوان باغ سبزی برای ارمنستان ترسیم کردهاند که میتواند مشکلات متعدد ارامنه را حل نماید، اما بدیهی است ارامنه به زودی متوجه اشتباه محاسباتی خود خواهند شد و شاید آن روز اندکی دیر شده باشد.
در شرایط کنونی ایروان به دلیل ضعف سیستم اقتصادی خود در بسیاری از امور جاری کشورش در مضیقه قرار دارد. تجمعات اعتراضی مردم و جوانان ارمنی در خیابانهای ایروان به دلیل وضع بد اقتصادی بارها و بارها تکرار میشود و حکومت فعلی این کشور نیز قدرت لازم برای کنترل اوضاع اقتصادی در ارمنستان ندارد و عمق مشکلات در حدی است که این کشور تعطیلی برخی سفارت خانههای خود در کشورهای اروپایی را در دستور کار قرار داده است و در چنین شرایطی چه بسا تأسیس سفارت در رژیم صهیونیسیتی به امید حل مشکلات اقتصادی ایروان صورت میگیرد که با توجه به شرایط خاص ارمنستان هر گونه امید بستن به صهیونیستها نه تنها گرهای از مشکلات ارامنه باز نخواهد کرد بلکه شرایط آنها را پیچیدهتر مینماید.
ارمنستان که بخشی از اراضی جهان اسلام (مناطق اشغالی جمهوری آذربایجان) را در اشغال خود دارد؛ با علنی سازی روابط خود با اشغالگران صهیونیستی در حال تلاش شاید ناخواستهای است تا پسوند «اشغالگر» را به اسم خود اضافه نماید. طبیعی است نزدیکی بیش از پیش این کشور به صهیونیستها، ارمنستان را مغضوب بیش از یک میلیارد و نیم مسلمان خواهد نمود و دولتهای اسلامی هم مواضع سرسختانهتری نسبت به ارامنه خواهند داشت و جمهوری آذربایجان در چنین شرایطی راحتتر از قبل میتواند برای آزادی سازی قره باغ اقدام نماید و لذا یکی از اهداف اعلامی ارمنستان از تحکیم روابط با رژیم صهیونیستی که ایجاد مانع برای فروش سلاح توسط صهیونیستها به جمهوری آذربایجان میباشد عملاً نتیجه عکس خواهد داد.
رژیم صهیونیستی که بر اساس سیاستهای اقتصادی و امنیتی؛ منطقه قفقاز را بعنوان یکی از مهمترین بازارهای تسلیحاتی خود تعریف کرده است، پس از تحکیم روابط با ارمنستان؛ فاز جدیدی از سیاست فروش تجهیزات نظامی را آغاز خواهد نمود که به ایجاد و توسعه نوعی جنگ سرد منطقهای (بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان) منجر خواهد و طبیعی است تبعات این مساله برای کل منطقه زیان بار خواهد بود.
دولتمردان غربگرای ارمنستان که علنی نمودن روابط با صهیونیستها و افتتاح سفارت در رژیم صهیونیستی را به عنوان مرحله نخست یا پیش نیاز همگرایی با اروپا و آمریکا تعریف کردهاند؛ لازم است بدانند روسیه به دلیل تسلط همه جانبه خود بر ارمنستان اجازه چنین همگرایی را به آنان نخواهد داد و اصرار تیم پاشینیان بر این مساله سرنوشت دولت مردان پیشین گرجستان را برای آنان رقم خواهد زد.
در شرایط کنونی آنچه مهم به نظر میرسد، اینکه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، مجموعهها و شخصیتهای تأثیر گذار در دیپلماسی عمومی و حتی ارامنه مقیم ایران، بایستی دولتمردان ارمنستان را متوجه اشتباه استراتژیک خود نموده و غیر واقع بودن محاسبات سیاسی، اقتصادی و امنیتی آنان را که چه بسا هزینههای سنگینی برای ارامنه در پی داشته باشد یاد آوری نمایند.