آخرین اخبارآذربایجاناخبارقره باغ

علت برگزاری مانورهای جدید جمهوری آذربایجان با ترکیه

معاون حزب رئال جمهوری آذربایجان گفت: همکاری نظامی میان جمهوری آذربایجان و ترکیه اخیرا گسترده تر شده است

به گزارش مرکز فرهنگی قفقاز به نقل از تلگراف،ناطق جعفرلی، معاون حزب رئال جمهوری آذربایجان (که در مجلس این کشور نیز یک نماینده دارد – احزابی که اجازه یافته اند در مجلس جمهوری آذربایجان نماینده داشته باشند، به نوعی منعکس کننده دیدگاه های نظام حاکم این کشور محسوب می شوند)، در گفتگو با سایت تلگراف گفت : « قبل از مانور مشترک ترکیه و جمهوری آذربایجان در منطقه لاچین، دو طرف اخیرا در نخجوان نیز مانورهایی را برگزار کردند. البته، مانوری که در لاچین شروع شده ( و تا ده سپتامبر ادامه خواهد یافت)، خیلی مهمتر است. این منطقه هم در مرز ارمنستان قرار دارد و هم جایی است که نیروهای صلح بانی روسیه بدون در نظر گرفتن منافع جمهوری آذربایجان ، در این منطقه فعالیت دارند. برخی رفتارهای اخیر نیروهای صلح بان روسیه و تماس هایشان با رژیم خودخوانده در خان کندی، سوالات مهمی را مطرح می کنند. با توجه به برگزاری مانور در لاچین در پاسخ به این سوالات و اجرای تمریناتی در خصوص خطوط مواصلاتی مناطق کوهستانی ، می توان گفت که جمهوری آذربایجان هم به زبان دیپلماتیک و هم با مانورهای نظامی، برای نمایش ظرفیت پاسخ دهی خود تلاش می کند. مشارکت ترکیه در این مانورها را نیز به عنوان توسعه هرچه بیشتر مناسبات نظامی جمهوری آذربایجان و ترکیه و امکان حرکت مشترک دو کشور در مقابل هر فرایندی که ممکن است روی دهد، می توان ارزیابی کرد. »
ناطق جعفرلی در پاسخ به این سوال که آیا ترکیه عاملی اخلال کننده در مقابل سیاست های روسیه در منطقه محسوب می شود؟، گفت : « ترکیه دستکم عامل بازدارنده است. زیرا، مناسبات ترکیه و روسیه صرفا محدود به قفقاز نیست. البته، مواردی وجود دارد که منافع هر دو کشور بر هم منطبق می شوند. مثلا بازار دو کشور برای همدیگر مهم است و حتی در دوره شیوع کرونا، گردشگران روسی نخستین جایگاه را در گردشگری ترکیه داشته اند. همچنین، روسیه نیروگاه اتمی برای ترکیه در آق قویو می سازد که طرحی 10 میلیارد دلاری است. به همین علت ها، تماس های زیادی میان ترکیه و روسیه وجود دارد. اما، طبیعی است که منافع غیرمنطبق بر هم و حتی منافع درگیر شونده هم دارند که سوریه و لیبی و قفقاز و آسیای مرکزی و سایر جهات سیاست خارجی را می توانیم در این حوزه قرار دهیم. برغم تمامی اینها، روسیه و ترکیه شرکایی هستند که می توانند پشت میز بنشینند و تفاهم کنند. حضور ترکیه در قفقاز و جمهوری آذربایجان، دست ما را در مذاکرات با روسیه تقویت می کند. البته، این به معنای آن نیست که حضور ترکیه در اینجا می تواند گستردگی برخی اقدامات علیه روسیه را در اینجا افزایش دهد. اما، اقدامات محتاطانه امکان پذیر است. زیرا، رفتارهای روسیه برای همگان آشکار است. در وقایع گرجستان و اوکراین، سیاست تهاجمی روسیه را مشاهده کرده ایم. از این نظر، ترکیه عضو ناتو ، یکی از قدرت های بزرگی است که می تواند در مذاکرات پشت میز تا حدی روسیه را از برخی اقدامات برحذر دارد. در یک کلام، نزدیکی جمهوری آذربایجان با ترکیه، عاملی است که دست ما را در مذاکرات با روسیه تقویت می کند.»
ناطق جعفرلی درباره تغییر فرمانده نیروهای صلح بان روسیه در قراباغ نیز گفت : « روسیه در این منطقه سیاستی دارد که نه به منافع جمهوری آذربایجان و نه به منافع ارمنستان پاسخ نمی دهد. در واقع، روسیه سیاستی دارد که فقط منافع خودش را تامین می کند. یکی از منافع روسیه در منطقه این است که تا حد ممکن بطور درازمدت در منطقه حضور نظامی داشته باشد. جمهوری آذربایجان و ارمنستان باید فرایند امضای توافق نامه صلح میان خود را تسریع کنند که پس از چند سال نیازی به حضور نیروهای نظامی روسیه در منطقه باقی نماند. اما، روسیه نیز تلاش خواهد کرد که این نیاز برای همیشه باقی بماند. به همین علت، اهمیت زیادی ندارد که فرمانده این نیروهای صلح بان چه کسی باشد.»
ناطق جعفرلی درباره سخنان حکمت حاجی اف، دستیار رییس جمهوری آذربایجان درباره مذاکرات باکو و مسکو برای ایجاد ساز و کار حقوقی برای حضور نیروهای صلح بان روسیه در قراباغ گفت : « جمهوری آذربایجان حضور نیروهای صلح بان در سرزمین خود را بر مبنای توافق امضاء شده سه جانبه 10 نوامبر، اجرا کرد. اما، فعالیت نیروهای صلح بان در اراضی جمهوری آذربایجان مبنای حقوقی ندارد. برای حضور این نیروها باید مصوبه مجلس جمهوری آذربایجان وجود داشته باشد. به نظرم، در آن زمان رهبری جمهوری آذربایجان تصمیم درستی در این باره گرفت تا ابزار تاثیرگذاری در دست داشته باشیم. اکنون، سخنان حکمت حاجی اف این پیام را به طرف مقابل می دهد که اگرچه حضور نیروهای صلح بان در اراضی جمهوری آذربایجان براساس توافق است، اما بطور کامل قانونی نیست. یعنی، مبنای حقوقی ندارند.
اگر در مذاکرات برای ایجاد وضعیت حقوقی برای این نیروها، مسایل جمهوری آذربایجان لحاظ نشوند، طبیعی است که برای باقی ماندن نیروهای صلح بان در آنجا نیازی به ایجاد بستر حقوقی نیز نخواهد بود. زمانی بستر حقوقی برای حضور این نیروها می توان ایجاد کرد که منافع و ایرادات جمهوری آذربایجان نیز در نظر گرفته شوند. یعنی، نیروهای صلح بان صرفا مکلف به انتقال شهروندان ارمنی الاصل آذربایجان به خان کندی و اطرافش نیستند. تاکنون حتی کی نفر آذربایجانی نیز تحت نظارت صلح بانان روسیه به آن منطقه منتقل نشده است. مثلا چرا تاکنون آوارگان آذربایجانی به خوجالی منتقل نشده اند؟ چرا روسیه کاری در این زمینه نمی کند؟ چرا روسیه هیچ تمایلی به خلع سلاح نیروهای مسلح غیرقانونی ارمنی در منطقه قراباغ براساس توافق 10 نوامبر ندارد؟»
گفتنی است برخی کارشناسان معتقدند حتی اگر روسیه به جمهوری آذربایجان اجازه دهد که در منطقه قراباغ کوهستانی عملیات نظامی برای پاکسازی ارامنه جدایی طلب انجام دهد، انجام چنین عملیاتی با توافق 10 نوامبر سازگاری ندارد!! زیرا، در این توافق نامه که به امضای علی اف و پوتین و پاشینیان رسیده است، وجود خط تماس میان طرفین و استقرار نیروهای صلح بان روسی در این خط تماس به صراحت در نظر گرفته شده است! برخی ناظران امضای چنین سندی را توسط الهام علی اف، رییس جمهوری آذربایجان اشتباه بزرگ حقوقی تلقی می کنند و می گویند باکو در مذاکرات با مسکو برای ایجاد بستر حقوقی برای حضور نیروهای صلح بان روسیه در قراباغ، مجددا گرفتار بازی جدید روسیه خواهد شد و به دست خود بستر حقوقی برای حضور درازمدت نیروهای نظامی روسیه در قراباغ فراهم خواهد کرد!

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا