اردبیل

متن کامل خطبه های نماز جمعه اردبیل ( 22 فروردین 1393)

خطبه اول

اعوذبالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

–        تقوا، متاع نفیس انسان در این عالم

خودم و همه عزیزان را به تقوا، عبودیت و رضایت خداوند متعال دعوت می‌نمایم.

متاع نفیس انسان در این عالم تقواست. مقوله‌ای حیاتی تر از تقوا در زندگی انسان چه در این دنیا و چه در آخرت وجود ندارد. حضرت علی (ع) در خطبه‌ی 198 نهج‌البلاغه در مورد تقوا این‌گونه می‌فرمایند«فَإِنَّ تَقْوَى اَللَّهِ دَوَاءُ دَاءِ قُلُوبِکُمْ وَ بَصَرُ عَمَى أَفْئِدَتِکُمْ وَ شِفَاءُ مَرَضِ أَجْسَادِکُمْ وَ صَلاَحُ فَسَادِ صُدُورِکُمْ وَ طُهُورُ دَنَسِ أَنْفُسِکُمْ وَ جِلاَءُ عَشَا أَبْصَارِکُمْ وَ أَمْنُ فَزَعِ جَأْشِکُمْ وَ ضِیَاءُ سَوَادِ ظُلْمَتِکُمْ «کلام هم در فصاحت و هم در محتوا، کلامی عرشی است، حضرت می‌فرماید همان طور که بدن انسان کسالت پیدا می‌کند، قلب انسان هم کسالت می‌یابد. در چنین تعبیراتی مراد از قلب روح انسانی است.روح ازآن‌جهت که محل تفقه و تدبر و محل پرورش عواطف عالی انسانی است قلب نامیده می‌شود. قلب مریض دیگر سهمی از عواطف و تفقه و تدبر ندارد. «لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ يَفْقَهُونَ بِهَا»(اعراف – آیه 179) حضرت می‌فرماید، همان طور که برای امراض جسمانی نسخه تجویز می‌کنند، نسخه و داروی مرض قلب هم تقواست. حضرت می‌فرماید همان‌گونه که سر انسان چشم دارد، قلب انسان هم چشم دارد، همان طور که ممکن است چشم سر انسان کور شود و چشمش نبیند، قلب هم آن‌گونه است. اگر زمانی چشم سر کور شود انسان جلوات را نمی‌بیند، اما اگر چشم قلب کور شود انسان صاحب جلوه را نمی‌بیند، حضرت می‌فرماید اگر انسان می‌خواهد دیده قلبش باز شود، راه آن تقواست. حضرت در ادامه می‌فرماید» وَ شِفَاءُ مَرَضِ أَجْسَادِکُمْ» بدن انسان که مریض می‌شود عامل آن همیشه مربوط به خوردن و آشامیدن و عوامل مادّی نیست، 80 درصد بیماری های انسان مربوط به عوامل روحی است. عامل بسیاری از امراض روحی، غم و غصه و نگرانی و تنگنا و فشار است که فوران می‌کنند و به‌صورت بیماری های جسمی مختلف خودشان را نشان می‌دهند. حضرت می‌فرماید اگر انسان بخواهد از این بیماری های روحی که باعث می‌شوند بدن انسان کسالت داشته باشد نجات یابد، باید برود سراغ تقوی؛ آن چیزی که باعث از بین رفتن مریضی بدن می‌شود تقواست. حضرت می‌فرمایند»و صَلاَحُ فَسَادِ صُدُورِکُمْ»انسان ممکن است سینه‌اش تنگ بشود و این تنگ شدن سینه، انسان را پی در پی به شقاوت می‌اندازد،اگر انسان می‌خواهد این صدر و سینه و قلب و روحش  وسعت پیدا کند  و خداوند بگوید در زمین و آسمان جا نشدم ولی در قلب مؤمن جا شدم، حضرت می‌فرماید راه به‌دست آوردن این صلاح تقواست. حضرت می‌فرماید جان و روح انسان را چرک می‌گیرد همان طور که بدن را چرک می‌پوشاند و  راه تمیز کردن روح از آن چرک و آلودگی تقواست. و حضرت کلامی فرموده‌اند که باید تمام عرفا در برابر این کلام حضرت زانوی خضوع به زمین بزنند، حضرت می‌فرماید گاهی جلوی چشم قلب را حجاب می‌پوشاند  و انسان دیگر نمی‌تواند آن طرف حجاب را ببیند، حجاب های غلیظی چشم قلب را می‌پوشاند، برای دیدن عالم ظاهر که انسان چشم دارد و می‌بیند،پس انسان غیر از عالم ظاهر چه چیزی را می‌خواهد ببیند؟ چیزهای دیدنی زیادی  وجود دارد. حضرت می‌فرماید اگر انسان می‌خواهد آن غشا و حجاب مقابل دیده‌اش کنار برود و ملکوت این عالم را ببیند و دیده جلاء پیدا کند راه آن تقواست. سپس حضرت می‌فرماید» وَ أَمْنُ فَزَعِ جَأْشِکُمْ «برای ایجاد امنیت قلب، راه، باز هم همان تقواست.» وَ ضِیَاءُ سَوَادِ ظُلْمَتِکُمْ «انسان» گاهی گرفتار ظلمت و تاریکی می‌شود، اگر بخواهد از تاریکی خارج شود حضرت می‌فرماید راهش تقواست. آیا مفهومی با این نفاست پیدا می‌شود؟ آیا انسان توشه و سرمایه‌ای با این نفاست می‌تواند داشته باشد؟ انسان نباید این ذخیره و سرمایه را از دست بدهد.

–        محاذات، روح و حقیقت نماز

بحث ما در خصوص نماز است. گفته شد که روح و حقیقت نماز انسان ، محاذات است. محاذات یعنی  در برابر خداوند به عبادت ایستادن و در محضر خداوند قرار گرفتن. اینکه انسان خودش را در محضر خداوند و در محاذات ببیند تمام برکات نماز از همین نقطه آغاز می‌شود. در نماز اگر این روح وجود داشته باشد گویی همه‌چیز وجود دارد. هر کس این حالت را بیشتر درک کرده باشد سهم بیشتری نصیب او خواهد شد. به همین دلیل است که می‌گویند معیار عطایای خداوند در این عالم عبارت از نماز است. رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرماید «الصَّلَاةُ مِیزَانٌ مَنْ وَفَى اسْتَوْفَى»( بحار الأنوار، ج ‏73 : 348) حضرت می‌فرماید نماز یعنی ترازو، ترازویی که یک کفه‌ی آن در دست انسان و کفه‌ی دیگر آن در دست خداست. انسان باید بنگرد که در کفه‌ی آن ترازو چه چیزی قرار داده است. اگر انسان متاع زیادی آورده باشد، عطایای بیشتری خواهد برد، آن متاع چیست؟ می‌گوید نماز ترازوست اما نه ترازوی میدان بار که با آن نمی‌توان ارزش‌های انسانی را وزن کند.

بهر توزین کدو و کلم است این میزان         بهر توزین تو زین شاکله میزان نبود

سیب‌زمینی و پیاز و کلم را در ترازوی میدان بار می‌گذارند، ترازوی انسان متفاوت است، ترازوی انسان نماز است. چقدر این نمازهایی که می‌خوانیم ما را در محضر حضرت حق حاضر نموده است. این حضور نتیجه‌ی معرفت است. اگر نماز انسان بامعرفت نباشد، مانند یک کالبد بدون روح می‌شود و دیگر هیچ حیات و تحرک و عیشی در این نماز وجود نخواهد داشت. از معرفت است که حضرت امام سجاد(ع) به خداوند متعال عرضه می‌دارد«إِلَهِي لَوْ لا الْوَاجِبُ مِنْ قَبُولِ أَمْرِكَ لَنَزَّهْتُكَ مِنْ [عَنْ‏] ذِكْرِي إِيَّاكَ «(مناجات الذاکرین) خدایا اگر واجب الطاعه نبودی برای تو نماز نمی‌خواندم، جایگاه تو کجا و من کجا، من که باشم که در محاذات تو بایستم و در محضر تو قرار بگیرم.

–        نماز تکلیف یا تشریف؟

 این نماز آیا تکلیف است یا تشریف؟ اینکه گفته‌شده که در رکوع مستحب است که سر  جلو آورده شود به این دلیل است که گردن انسان کشیده شود و از دل خود بگذراند که خدایا«آمنت بک ولو ضربت عنقی«اگر گردنم را هم بزنی ایستاده‌ام، اگر گردنم را هم بزنی این حضور را از دست نمی دهم. معلوم است که انسان به‌جای باعظمتی رسیده و بر سر سفره بزرگی قرار گرفته است که به خاطر یک چنین حضوری حاضر است جانش را هم از دست بدهد اما آن حضور را از دست ندهد .

–        اثر ایمان

اثر ایمان همین است که انسان را بردارد و به آن جایگاه برساند و آن محاذات را برای انسان ایجاد نماید تا در محضر و برابر خداوند قرار بگیرد و طبعاً حداقل پنج بار این محاذات برای انسان حاصل می‌شود و نتیجه‌ی  این حالت هر روز افزایش می‌یابد، چون خداوند در قرآن می‌فرماید بر فرد مؤمن و کفار هر روز افزوده می‌شود، بر مؤمن چه چیزی افزوده می‌شود؟ «وَ یَزِیدُ اللَّهُ الَّذِینَ اهْتَدَوْا هُدًى»( مریم ، آیه ی 76) خداوند می‌فرماید آنهایی که هدایت یافته‌اند روز به روز بر هدایت آنها خواهم افزود،«وَالَّذِينَ اهْتَدَوْا زَادَهُمْ هُدًى وَآتَاهُمْ تَقْوَاهُمْ»(محمد-آیه17) روز به روز خداوند هدایت و تقوای مؤمن را زیاد می‌کند. طبیعت ایمان و قرار گرفتن در این راه همین است، طبیعت قرار گرفتن در محضر خداوند زیادشدن است. از طرف دیگر کافر مقت اش افزوده می‌شود،مقت یعنی غضب، «وَلَا يَزِيدُ الْكَافِرِينَ كُفْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ إِلَّا مَقْتًا»(فاطر-آیه39) خداوند متعال می‌فرماید کفر کفار روزبه روز غضب خداوند را بر آنها می‌افزاید.مصیبتی از این بزرگ‌تر نخواهد بود که خداوند بفرماید«فَبَاءُوا بِغَضَبٍ عَلَى غَضَبٍ»(بقره-آیه90) یعنی انسان کاری کند که غصب بر روی غضب برای او اضافه شود، آن هم غضب خداوند باشد.مصیبت بزرگ‌تر آن است که انسان بیدار و هوشیار نشود،در بازار تبرج جاهلی می‌کند، در بازار یا اداره خیانت و دزدی می‌کند اما خود خبر ندارد و به خیال خودش زرنگی می‌کند.

طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک         چو درد در تو نبیند که را دوا بکند.

کسی که در این دنیا روز به روز غضب خدا را نسبت به خودش بر می‌انگیزد  ، در جهنم هم ملکوت این امر، خودش را نمایان می‌کند و روز به روز عذاب جهنم برای او افزوده می‌گردد. آیه این مطلب را می‌خوانم اما این آیات قاصمات الظهر هستند،- ظهر یعنی کمر، قاصم یعنی شکننده- این آیات کمر انسان را می‌شکند اگر انسان بتواند خوب خلوت کند و به آنها فکر کند،بیچاره می‌شود. خداوند متعال می‌فرماید«مَّأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ كُلَّمَا خَبَتْ زِدْنَاهُمْ سَعِيرًا»(الاسرا-آیه97)مأوای آنها آتش است، این آتش کدام آتش است؟ حضرت آیت الله سبحانی می‌فرمودند در برابر حضرت آیت الله کنی مبلغی پول گذاشتند فوراً برخاستندو گفتند،آتش، آتش، آتش. ما وقتی پول را بر می‌داریم می‌گوییم اسکناس است بر می‌داریم، اما چشم را بنگرید می‌گوید آتش، آتش، آتش، من به آتش دست نمی‌زنم. این آتش است که در آخرت هم آتش می‌شود. خانمی که هنرش این است که در خیابان و بازار تبرج جاهلی بکند و هر لحظه آتش برافروزد، این آتش به‌سوی او باز خواهد گشت. خداوند می‌فرماید من با شما یک روزی دارم. جناب زعفر جن با چند هزار جن به محضر امام حسین(ع) در کربلا رسید و عرضه داشت آقاجان برای کمک آمده‌ام. زعفر جن می‌گوید دیدم اول ملائکه عالم و اول انبیاء عالم در کربلا جمع شده‌اند، خودم را به امام حسین(ع)رساندم و گفتم آقا برای کمک آمده‌ام، حضرت فرمودند نه، من با این امت روز دیگری هم دارم. حضرت هزینه‌ای به آن سنگینی پرداخته و آن عزیزانش را به خداوند متعال تقدیم کرده است، دلیلش چه بوده است؟ تا ما در 10 روز محرم چه کار بکنیم؟آیا آن همه فداکاری و شهادت برای ده روز بوده است؟آیا برای این بوده که بگوییم عزاداری به‌جای خود و خلاف های گوناگون هم جای خود؟ جبرئیل روز عاشورا  و آن زمانی که امام حسین(ع) همه‌چیزش را فدا کرده بود و همه‌یارانش شهید شده بودند و حسین(ع) در میدان تنها مانده بود ، نازل شد و عرضه داشت ای حسین، خداوند متعال می‌فرماید که حاضرم همه‌ی شهداء را برای تو زنده نمایم و حتی یک ذره هم از مقام تو کاسته نخواهد شد، نظرت چیست، امام حسین(ع)فرمود، نه، آن چیزی را که در راه خدا قربانی داده‌ام پس نخواهم گرفت. آن قربانی‌ها و  شخصیت های باعظمت که دنیا نظیر آنها را هیچ‌وقت نخواهد دید برای دین و ارزش‌های دینی فدا شدند. بعضی افراد با خون آنها چه معامله‌ای می‌کنند؟! بحث ما این است که مؤمنی که با نماز در محضر خداوند ایستاد، این حضور و محاذات روز به روز برای او بیشتر می‌شود و کار به‌جایی می‌رسد که حضرت می‌فرماید همان طور که درخشندگی نور خورشید به خورشید چسبیده است و هیچ فاصله‌ای بین نور و خورشید قابل تصور نیست، روح مؤمن نیز همان طور به خداوند متصل می‌شود«وإنّ روح المؤمن لأشدّ اتصالاً بروح الله من اتّصال شعاع الشمس بها «( اصول كافى ج : 3 ص : 242 رواية : 4) همان‌گونه که شعاع آفتاب به آفتاب متصل است روح مؤمن همان طور به خداوند متعال متصل  می‌شود اینکه این اتصال چگونه می‌شود،ما از به تصویر کشیدن آن عاجزیم و از تصورش هم عاجز هستیم، چنین مؤمنی همیشه در حضور خواهد بود و غفلت درباره او متصل نیست چون جدایی شعاع شمس از شمس ممکن نیست. آقا رسول الله(ص)  خوابیده بودند و جناب اباذر خواست بداند که حضرت خوابیده یا بیدار است، چوبی را برداشت و شکست تا ببیند حضرت متوجه می‌شوند یا نه، حضرت چشمانشان را باز کردند و فرمودند جناب اباذر آیا نمی‌دانید»تنام عینای و لا ینام قلبی«چشم من می‌خوابد ولی قلب من هیچ‌وقت نمی‌خوابد.یک قلبی که به خطیره  قدس متصل باشد در آن خواب راه نمی‌یابد.

خطبه دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

خودم و همه عزیزان را به تقوای خداوند متعال دعوت می‌کنم.

–        تقوا رمز برکت یافتن عمر

کسی که می‌خواهد زندگی‌اش نورانیت و شیرینی و لذت و عقلانیت بیابد و از زندگی خودش لذت ببرد و بعد از گذشت سال­های عمر در نگاه به گذشته بگوید که زندگی‌اش چقدر بابرکت سپری شده  است و در ما فی الضمیر خود رو سفید باشد، راه آن فقط تقواست.

حضرت امام صادق(ع) به یکی از اصحاب خودشان نوشتند«فاما بعد، اوصیکم بتقوالله فان الله قد ضمن لمن اتقاه ان یحوله عما یکره الی ما یحب و یرزقه من حیث لا یحتسب «حضرت فرمود که تقوا داشته باش، خداوند متعال تضمین کرده است«وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ حَدِيثًا»(نساء-آیه87)چه کسی از خداوند راستگو تر است، خداوند در قرآن تضمین نموده است که آن شخصی که تقوا داشته باشد رفتار و زندگی‌اش را متحول کند از حالی که آن را دوست ندارد به حالی که دوست می‌دارد و از جایی به او روزی بدهد که به فکرش نمی‌رسد. در ادامه امام صادق(ع) کلام زیبایی فرمود که برای ما درس‌آموز است، حضرت فرمود» ان الله عزوجل لا يخدع عن جنبه ولا ينال ما عنده الا بطاعته «بر سر خداوند نمی‌شود کلاه گذاشت، کسی که بر سر خدا هم می‌خواهد کلاه بگذارد در واقع سر خودش کلاه گذاشته است و خود را فریب داده است . انسانی که قصد حیله به خداوند دارد دو نوع نیت برای این منظور می‌تواند داشته باشد، یکی آن است که بدون طاعت آرزوی بهشت داشته باشد و لذا در ادامه حضرت فرمود» ولا ينال ما عنده الا بطاعته «و آنچه در نزد اوست جز از طريق طاعتش به‌دست نمی‌آید.

یک عرب به محضر امام سجاد(ع) رسید و عرضه داشت آقا، به من اجازه می‌دهید که خدا را اطاعت و عبادت بکنم ولی یک گناه هست که از آن نمی‌توانم کناره‌گیری کنم، آن گناه را انجام بدهم و در عوض کفاره‌اش آن باشد که بسیار عبادت کنم. هرچه قدر بگویید خدا را عبادت کنم ولی آن یک گناه را از من نگیرید. بگذارید که کفاره آن گناه این عبادت‌ها باشد. امام سجاد(ع) فرمودند نه نمی‌شود، امام باقر(ع) از دست آن عرب گرفت و او را به کناری کشید«فقال له تعمل عمل اهل النار  و ترجو ان تدخل الجنه«آیا می‌خواهی عمل اهل جهنم را انجام بدهی و بعد هم بگویی من را  به بهشت ببرید!آیا هم‌چین کاری شدنی است. اهل جهنم نشانه‌دارند و خداوند متعال  نشانه‌های اهل جهنم را در قرآن بیان فرموده است، چنین کسی نمی‌تواند نشانه‌های اهل بهشت را داشته باشد. نیت دوم که هرکس آن را داشته باشد از آن معلوم می‌شود که قصد فریب خدا را دارد این است که در عبادات خود ریا داشته باشد. این کار بر سر خداوند کلاه گذاشتن است. ان‌شاءالله خداوند ما را از اهل طاعت و اخلاص قرار دهد.

–        ارتش ، حصار ملت و کشور

29 فروردین روزی که نیروی هوایی در آن روز تاریخی با امام خمینیره بیعت نمودند ، روز ارتش نام‌گذاری شده است. ارتش به تعبیر مقام معظم رهبری حصار ملت و کشور است.  ارتش قلعه است و ملت در امنیت و کشور در استقلال به ارتش مستظهر است.  ارتش خدمات زیادی به جمهوری اسلامی کرده است و انقلاب اسلامی هم خدمت بزرگی به ارتش کرده است. الآن در منطقه قدرت فائق و ارتشی که نظیر آن در کل منطقه وجود ندارد ارتش ماست. ملاحظه می‌کنید که هر کشوری را که ضعیف می‌بینند به آنجا لشکرکشی می‌کنند اما در مورد کشور ما آنچه روی میز نیست گزینه نظامی است.

–        قوی‌ترین سلاح، سلاح اعتقادی

ارتش ما به قوی‌ترین سلاح‌ها مجهز است، قوی‌ترین سلاح تجهیزات نظامی نیست، برای یک ارتش و یک مجموعه نظامی هیچ سلاحی بالاتر از اعتقاد به قدسیّت کار نیست ،وقتی چنین اعتقادی در میان باشد شخصیت باعظمتی مانند صیاد شیرازی در این ارتش تربیت می‌شود،وجود امثال صیاد شیرازی در ارتش نشان می‌دهد که باعظمت‌ترین سلاح ارتش، سلاح اعتقادی است. یکی از نویسندگان عرب کلام خوبی در مورد ارتش ایران گفته است که الجیش الایرانی لیس جیش کرتونی کالجیوش العربیه، به آمریکایی ها می‌گوید چشمتان را بازکنید و به ارتش ایران خوب نگاه کنید، ارتش ایران مانند ارتش های عربی ، ارتش کارتونی نیست.اقتدار ارتش ما آن‌چنان ارتقاءیافته که به کابوسی برای دشمنان تبدیل شده است.ارتش ما اصلی‌ترین مؤلفه‌های اقتدار را داراست. مؤلفه اول اعتقادات و دوم داشتن پشتوانه مردمی. ما به ارتشمان که یک ارتش مردمی است فخر می‌کنیم و عنصر سوم فرماندهی آرمانی است ما به این ارتش فخر می‌کنیم که در رأس فرماندهی آن نائب امام صاحب العصر و الزمان(عج) قرار گرفته است. و عنصر چهارم تجهیزات برتر نظامی است. انقلاب اسلامی ازاین‌جهت ارتش شاهنشاهی وابسته را به یک ارتش فائق با فناوری پیشرفته و پیچیده تبدیل کرده است و بالاخره عنصر پنجم اقتدار نیروی انسانی کارآمد است در این خصوص نیز ارتش ما استثنایی است و هشت سال دفاع مقدس سند قطعی بر این مدعاست.

–        حامیان ترور و دم برآوردن از حقوق بشر

از سردار باعظمتمان شهید سپهبد صیاد شیرازی تجلیل می‌کنیم و غصه می‌خوریم که آمریکا و شخص صدام مستقیماً به منافقین دستور دادند که ایشان را ترور کنند. همان منافقینی که 17هزار انسان بی‌گناه را ترور کردند و الآن اروپا به آنها پروبال داده و احترام می‌گذارد و درعین‌حال پارلمان اروپا قطعنامه‌ی حقوق بشر صادر می‌نماید. 17هزار انسان بی‌گناه که در میان آنها شخصیت های بزرگ دینی ، علمی و دانشمند وجود داشته و همه به شهادت رسیده‌اند.از خداوند متعال می‌خواهیم همان طور که به برکت انقلاب اسلامی و خون شهدا نقاب از چهره آنها برداشته و چهره‌ی حقیقی آنها را عیان نموده، آنها را با مدیریت و معیارهای دوگانه‌ای که بر دنیا حاکم کرده‌اند ، بیشتر از این مفتضح نماید.

–        مصرف بیش از اندازه سوخت خطری برای حال و آینده کشور

عزیزان من، چند کلمه‌ای در مورد مرحله دوم هدفمندسازی یارانه که در حال آغاز شدن است باید خدمت شما بیان نمایم. در مصرف انرژی به حدی رسیده‌ایم که بعد از زمان اندکی ما نه تنها گاز و نفت صادر نخواهیم کرد بلکه قطعاً واردکننده خواهیم بود.مراکز بین‌المللی که جریان مصرف و تولید انرژی را به طور دقیق رصد     می‌کنند، آنها بیان کرده‌اند که ایران از سال آینده واردکننده خواهد بود. عجیب آن است که ما منتظر سال آینده نشدیم بلکه هفته گذشته یکی از وزرا اعلام کرد که باید دولت به ما اجازه بدهد که بنزین وارد کنیم. مقدار گاز و بنزینی که روزانه در ایران مصرف می‌کنیم معادل 5 میلیون بشکه نفت است،یعنی الآن روزانه 5میلیون بشکه نفت را دود می‌کنیم و از بین می رود. دولت یارانه‌ی  زیادی برای سوخت پرداخت می‌کند و در دنیا هیچ مملکتی این مقدار یارانه را برای سوخت پرداخت نمی‌کند. بگذارید صراحتاً بگویم که نام این کار را غیر از جنون چیز دیگری نمی‌توان گذاشت.

–        ایران در رتبه اول نسبت اتلاف انرژی

هفته گذشته سازمان بین‌المللی انرژی که یک سازمان جهانی است اعلام کرد که نسبت اتلاف انرژی  ایران در رتبه اول است.اعلام کردند که ایران در سال2012 میلادی82 میلیارد دلار به بخش انرژی یارانه داده است. کشورهای دنیا به ما نگاه می‌کنند و می خندند و می‌گویند اینها مگر چقدر ثروت دارند. کشورهای اروپایی تحت هیچ شرایطی به سوخت حتی یک دلار یارانه نمی‌دهند. قیمت در پمپ‌بنزین های آنها با قیمت جهانی تنظیم می‌شود .100میلیارد دلار فقط در گاز مصرف سالانه داریم .

در سفر اخیر بنده به جنوب کشور در روز می‌دیدم که نورافکن های بسیار زیادی روشن است و خیلی عذاب می‌کشیدم که چرا این نورافکن‌ها را روشن گذاشته‌اند. نهایتاً متوجه شدم که چون آنجا هوا گرم است دولت برق را آنجا ارزان تر به مردم می‌دهد و چون برق ارزان است در روز هم چراغ را روشن می‌کنند .

عزیزان! ما دیر یا زود به بن بست خواهیم رسید بلکه من صریح بگویم که الآن هم به بن بست رسیده‌ایم،چون وقتی یک کشور100میلیارد دلار سالانه به سوخت یارانه می‌دهد آن کشور فلج خواهد شد. اگر می‌گویید فلج نشده‌ایم واقعاً ما را خدا نگه داشته است!!! بدون تردید خدا ما را حفظ کرده است، یک حرفی از سر مطایبه درست کرده‌اند ولی واقعیت است. می‌گویند ادوارد شواردنادزه وزیر خارجه شوروی سابق که کمونیست بود وقتی به ایران آمد و به کشورش بازگشت گفت به من مهر و تسبیح  بدهید ،گفتند برای چه ؟گفت می‌خواهم نماز بخوانم،گفتند تو که کمونیست هستی و خدا را قبول نداری، گفت من وقتی به ایران رفتم و مدیریت ایرانی‌ها را دیدم خدا را شناختم و فهمیدم خدا وجود دارد. خدا هست که آنها را مدیریت می‌کند.

یک کشور توسعه‌یافته آیا یک دلار برای سوخت خرج می‌کند؟ این بحث را باید بیشتر از این تبیین کنیم تا معلوم شود دولت با کدام ضرورت دست به واقعی سازی نسبی قیمت حامل های انرژی زده است. ایران در پرداخت یارانه برای سوخت دارای رتبه اول است و کشور دوم هم عربستان است.کشورهایی که پیشرفته هستند این کار را انجام نمی‌دهند.

61میلیارد دلار در یک سال عربستان برای سوخت یارانه داده است. الآن روزانه 80 میلیون لیتر بنزین در کشور استفاده می‌کنیم، در عید امسال مصرف روزانه به حدی رسیده است که دنیا باور نمی‌کند، در عید امسال مصرف روزانه بنزین به5/1 میلیارد لیتر رسید. کار به‌جایی رسیده که با توجه به اینکه پالایشگاه‌ها شبانه‌روزی بنزین تولید می‌کنند ولی باز نیاز به بنزین داریم به حدی که به‌جای ساخت واحدهای پتروشیمی جدید، پتروشیمی‌ها را برای تولید بنزین به‌کار گرفته‌ایم . بنزینی که از این طریق تولید می‌شود برای مردم به شدت ضرر دارد و محیط‌زیست را ویران می‌کند و از آن مهم‌تر اینکه تولید محصولات پتروشیمی که در اقتصاد ایران نقش مهمی دارند   متوقف می‌شود. این مشکل عزیزان فقط با رعایت دو نکته بر طرف می‌شود،

1-    عزم ملی، از طرف مردم

2-    مدیریت جهادی، از طرف مسئولان

که هر دو موضوع را مقام معظم رهبری در نام‌گذاری امسال مطرح نمودند.

–        نفرین آیندگان گریبان گیر مدیریت معاصر

اگر دولت‌مردان ما این مشکل را الآن حل نکنند نسل های بعد برای ما لعنت و نفرین خواهند خواند و من باز هم به‌صراحت می‌گویم که در همین زمان معاصر هم آن نفرین ما را خواهد گرفت، آیا نفرینی از این بزرگ تر می‌خواهید که الآن کارهای عمرانی تعطیل شده است. مسلماً با این نوع مصرف برای کارهای عمرانی پولی باقی نمی‌ماند. اگر مردم ما یک مقدار از رفاه خود کم کنند و اگر از آن طرف مسئولان ما،باز هم می‌گویم مسئولان و باز هم می‌گویم مسئولان برای عرصه‌ی اقتصاد مقاومتی مدیران  بالیاقتی باشند و بدانند که وقتی دولت از سر ناچاری تصمیمی هزینه‌ساز برای مردم می‌گیرد باید برای مردم راه جایگزینی قرار دهند، مثلاً وقتی دولت هزینه‌ی مصرف گاز را 20 درصد افزایش می‌دهد، مدیران باید استفاده از پنل های خورشیدی را در فرهنگ مصرف جایگزین کنند همچنان که در عراق و ترکیه شدیداً مورد استفاده است  و از این طریق هزینه‌های مردم به شدت کاهش می‌یابد. چرا این‌گونه نبوده و این کارها را نکرده‌اند و اگر بنزین را گران می‌کنند وسایل حمل‌ونقل عمومی را افزایش دهند ، ما مردم شایسته‌ای داریم که اگر بدانند که سر ساعت سوار وسیله نقلیه عمومی می‌شوند و سر وقت به مقصد می‌رسند، همان طور که در دنیا این اتفاق می‌افتد، آنها هم اقبال نشان می‌دهند. انشا الله مردم فلسفه این تصمیمات را به خوبی درک بکنند و بدانند که به هر دولتی رأی بدهند و آن دولت بر سرکار بیاید به‌جز این طریق چاره دیگری ندارد و ما امید داریم که خداوند متعال با عنایت خاص خودش گشایش بفرماید.

–        ایران همیشه خیرخواه آذربایجان

سفر رئیس‌جمهور جمهوری آذربایجان به ایران می­تواند نقطه عطف روابط دو کشور باشد و این امر به نفع هر دو کشور می­باشد. برای توسعه روابط دو کشور از طرف ایران هیچ مشکلی وجود ندارد و تصمیم نهایی را باید آذربایجان بگیرد. ایران همیشه خیرخواه آذربایجان بوده و خواهد بود.

–        خدمات ایران به جمهوری آذربایجان

ایران خدمات ویژه‌ای به جمهوری آذربایجان  کرده از جمله ایجاد راه مواسلاتی بین باکو و نخجوان از خاک ایران، برداشتن ویزا، پذیرایی روزانه از 3500 آذری که تمام احتیاجات خود را از ایران فراهم می¬کنند و در این شرایط تحریم سخاوتمندانه آنها را در کنار سفره خود پذیرفته است، ارائه خدمات پزشکی به اتباع آذری که در نوع خود کاملاً بی‌نظیر بوده و با توجه به افتضاح طب کشور آذربایجان و عدم امکان سفر آذری¬ها به روسیه و ترکیه این عنایت کاملاً ویژه است، دفاع از تمامیّت عرضی آذربایجان در مجامع بین‌المللی و مخصوصاً کمک¬های بسیار ویژه¬ای که در زمان جنگ قره‌باغ ارائه کرد و متأسفانه دولت وقت آذربایجان در برابر آن به طور شایسته عمل نکرد.

–        ایران در خط مقدم دفاع از آذربایجان

این روزها در مطبوعات آذربایجان مطرح می¬شود که روسیه قصد دارد با آذربایجان معامله اشغال کریمه را بنماید. ما این احتمال را توهم محض می¬دانیم چون اهالی غیور، شجاع و مقتدر آذربایجان اجازه چنین جسارتی را به هیچ کشوری نمی¬دهند. و طرح این مسئله ساخته بعضی از سیاسیون آذربایجان با اغراض خاص است. اما این را همه بدانند که در صورت تحقق چنین حادثه¬ای، باز ایران در خط مقدم دفاع از آذربایجان خواهد بود.

سفر مقامات آذربایجان به ایران، زمانی مثمر ثمر خواهد بود که از اسرائیل فاصله بگیرند و از جریاناتی که در داخل آذربایجان، مسئول ایران ستیزی و دین‌ستیزی هستند ممانعت نماید و بزرگان دینی و علمی را که به خاطر دفاع از ارزش‌های دینی محبوس شده¬اند آزاد نماید.

ما در هر حال از این سفر استقبال می¬کنیم و نزدیکی کشورهای اسلامی به همدیگر را برخلاف منویات استکبار جهانی و صهیونیسم بین‌الملل می¬دانیم.

–        گرامیداشت یاد و خاطره آیت الله مروج و استاد جعفری

بنده فرصت را مغتنم می‌شمارم و سالگرد دو عالم باعظمت و بزرگوار حضرت آیت الله مروج که هیچ‌وقت عظمت آن مرد و خدمات و کارهایی را که انجام داده فراموش نخواهیم کرد و همچنین استاد معظم جناب آقای جعفری را گرامی می‌داریم. خدمتی را که عالم ربانی به شهر می‌رساند در ده‌ها و صدها پروژه عمرانی آن اثر وجود ندارد «موت قبیله عند الله اهون من موت عالم» از دنیا رفتن یک عالم برای خداوند بسیار سنگین تر از مرگ یک قبیله است.

بنده صراحتاً می‌گویم جوانی که با منبر و علما و مسجد ارتباط نداشته باشد آن جوان عاقبت به خیر نخواهد بود، علمای مهذب حق  فوق‌العاده ای بر جامعه دارند آنها پدر هستند اما، پدر ادب و پدر تربیت و اگر آنها نباشند مردم یتیم می مانند«لیس الیتیم من مات والده ،ان الیتیم  یتیم العلم و الادب«

ان شا الله خداوند متعال به ما آن توفیق را عنایت نماید که هرچه بیشتر از علما عاملین بهره‌مند بشویم.

[jwplayer config=”Qafqaz” mediaid=”6275″]

 دانلود

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا