آخرین اخبارآذربایجاناخبارایرانتحليل هاترکیهروسیهعمومی

تحلیلگر آذربایجانی: مطامع آمریکا و انگلیس برای تسلط بر “هارتلند” و تلاش برای نجات نظام سرمایه داری و لیبرالیسم از بحران، اوکراین را به میدان جنگ و حمام خون تبدیل کرد / تحلیل

اورخان محمد اف: از نظر طراحان راهبردهای امنیتی و سیاسی غرب، برای رهایی نظام سرمایه داری از بحران لازم بود که جنگی جدید در قاره سبز روی دهد

به گزارش پایگاه خبری حقایبق قفقاز، اورخان محمد اف، تحلیلگر آذربایجانی در تحلیل راهبردی علل وقوع جنگ در اوکراین گفت: «علت اصلی وقوع جنگ در اوکراین این است که آمریکا و انگلیس و مراکز فکری و غول های سرمایه داری غرب برای نجات نظام سرمایه داری از بحران، نیازمند ایجاد جنگی گسترده و جدید بودند. از نظر طراحان راهبردهای امنیتی و سیاسی غرب، برای رهایی نظام سرمایه داری از بحران لازم بود که جنگی جدید در قاره سبز روی دهد. به همین علت، آمریکا و ناتو با همراهی و همکاری انگلیس و رژیم صهیونیستی، اوضاع را در اوکراین به سمتی بردند که روسیه مجبور به مداخله نظامی بشود.»

اورخان محمد اف افزود: « برخی ها تصور می کنند که اگر روسیه، اوضاع را به خوبی برای اوکراین توضیح می داد و راه های سیاسی را دنبال می کرد، می توانست راه حلی مسالمت آمیز بیابد. اما، این تصور نادرست است. دلایلی همچون گسترش ناتو به شرق و نجات نظام سرمایه داری و لیبرالیسم غرب از بحران، موضوعاتی نیست که اوکراین و روسیه در آن تعیین کننده باشند. ناتو و آمریکا از قبل جوانان ملی گرای افراطی اوکراینی را تحت آموزش های فکری و نظامی قرار داده اند و به دسته هایی از جوانان اوکراینی جنگ های پارتیزانی آموزش داده اند که این نوع درگیری در جنگ های شهری خوب جواب می دهد. اکنون جنگ در اوکراین وارد مرحله جنگ های شهری و پارتیزانی شده است. بخشی از اوکراین از نظر ایدئولوژیک برای این نوع جنگ کاملا آماده است. جریان فاشیسم روی این نوع جنگ خیلی کار کرده است. سلاح های لازم برای جنگ های پارتیزانی را نیز به اوکراینی ها داده اند. درست مشابه الگوی تحویل موشک های استینگر به نیروهای جنگجوی افغانستان در دهه 1980. موشکهای جاولین ضدتانک که به اوکراینی ها داده اند، از سمت بالا به تانک ها و زره پوش ها حمله می کند. همچنین برای اوکراین تک تیرانداز آموزش داده اند که باید از فراز بام ساختمان ها به سمت نیروهای روسی تیراندازی کنند. به همین علت، روسیه ناگزیر است که هر ساختمان بلندی را در شهرها که سکویی برای استقرار تک تیراندازهای اوکراینی آموزش دیده توسط آمریکا و ناتو خواهند بود، منهدم سازد. روسیه برای حل مساله اوکراین و تهدید امنیتی ناتو و آمریکا از ناحیه اوکراین، کاملا مصمم است و در واقع، هیچ راه دیگری نیز ندارد. زیرا، اگر جریان ملی گرایی افراطی و فاشیستی که در اوکراین رشد داده شده است، قدرت بگیرد، در آینده تهدیدات امنیتی غیرقابل تصوری را خواه ناخواه برای روسیه ایجاد خواهد کرد.»

اورخان محمد اف افزود: « به علت تبعات زیانبار شدید جنگ اوکراین، آلمان و فرانسه این جنگ را نمی خواهند و حتی در پشت پرده با روس ها مذاکره می کنند. اما، به علت اینکه آلمان استقلال واقعی ندارد و در حقیقت اسیر دست آمریکاست، نمی تواند موضع سیاسی غیر از آنچه آمریکا می خواهد اتخاذ کند. فرانسه نیز همانند مجموعه اروپا عاجز از اتخاذ موضعی غیر از موضع کلی غرب و آمریکاست و نمی توانند در موضوع اوکراین با روسیه به تفاهم برسند. اما، برخلاف آلمان و فرانسه، اوکراین برای انگلیس نیز همانند آمریکا مهم است. زیرا، سیاست های آمریکا و انگلیس از نظر ژئوپلتیک بر تسخیر “هارتلند” استوار است. آمریکا و انگلیس می خواهند بر “هارتلند” دست یابند و اوکراین و بخشی از روسیه نیز در “هارتلند” قرار دارند. انگلیس برای رسیدن به “هارتلند” از ترکیه استفاده می کند. کارت “ملت ترک” و “جهان ترک” که طراحی سازمان “ام.آی.6” و ریچارد مورد است، در دست ترکیه قرار داده شده است تا دستیابی انگلیس به این بخش از جهان را فراهم کند. انگلیسی ها به دست ترکیه، روسیه را تهدید می کنند تا برای خود منطقه اقتصادی ایجاد کنند. روسیه نیز به خوبی این را می داند. »

اورخان محمد اف درباره علت کندی پیشروی روسیه در اوکراین نیز گفت: « به علت اینکه در روزهای نخست جنگ، روسیه به لحاظ جنگ رادیو-الکترونیک ضعیف وارد جنگ شده بود و ستون نظامی روسیه در مسیر حرکت به مرکز اوکراین حفاظت خوبی نداشت، مورد حملات پهپادی قرار گرفت و مشکلاتی در حرکت آن ایجاد شد. پس از مشاهده این وضعیت، روسیه این ضعف را با بکارگیری بالگردها برای حفاظت از ستون نظامی خود جبران کرد. علاوه بر برخی ضعف ها در پیش بینی نکردن تمامی جوانب نظامی، روسیه در اوکراین ملاحظات مهم سیاسی نیز دارد که باید رعایت کند و به همین علت نمی تواند با آزادی عمل کامل نظامی حرکت کند. اوکراین علاوه بر اشتراکات نژادی و قومی و تاریخی با روسیه، کشوری اروپایی و مسیحی است و روسیه نمی خواهد با کشتار مساله را حل کند. گرچه، خواه ناخواه تا حدود زیادی کشتار نیز روی می دهد.»

این تحلیلگر آذربایجانی درباره نقش و موضع ترکیه در جنگ اوکراین گفت: « به دلایل ساختاری، ترکیه سیاست مستقلی از غرب نمی تواند داشته باشد. ترکیه در واقع به عنوان “اسب تروای” انگلیس در منطقه عمل می کند. به همین علت، سیاست ترکیه در قبال جنگ اوکراین و روسیه دوگانه است. ترکیه اولا نگاه اقتصادی شدید دارد. زیرا، 80 درصد نیاز غلّه ترکیه از روسیه و اوکراین تامین می شود و روابط گسترده اقتصادی با روسیه نیز دارد. ترکیه به دلایل مهم راهبردی همواره از روسیه می هراسد و به همین علت، بطور پنهانی به اوکراین کمک می کند که در جنگ شکست نخورد. برای ترکیه لازم است که جنگ در اوکراین به درازا بکشد و هر دو طرف در نتیجه این جنگ خسته و ناتوان شوند یا اینکه اوکراین پیروز شود.»

اورخان محمد اف گفت: « ترکیه برای این جنگ ها و مشغول ماندن روسیه در این درگیری ها تداوم داشته باشد، در جمهوری آذربایجان و منطقه قفقاز نیز تفرقه انگیزی و فتنه سازی می کند. به همین علت، حتی احتمال اقدام ترکیه برای براندازی دولت در جمهوری آذربایجان نیز وجود دارد. زیرا، ترکیه طی دهه های اخیر از این امکان در میان نیروهای مسلح جمهوری آذربایجان برخوردار شده است و متاسفانه ترکیه در میان نظامیان جمهوری آذربایجان نفوذ فکری بالا و محبوبیت دارد. به همین علت است که الهام علی اف، رییس جمهوری آذربایجان از ترکیه می هراسد و سعی می کند که به اصطلاح “سیاست متوازن” داشته باشد. اما، همین “سیاست متوازن” به ضرر جمهوری آذربایجان کار کرده است و اکنون ترکیه در جمهوری آذربایجان از ظرفیت بالایی برای فتنه انگیز و براندازی برخوردار است. به همین علت الهام علی اف به ترک ها اعتماد واقعی ندارد و البته، ترک ها نیز به او اعتمادی ندارند. چنانکه ملاحظه کردیم الهام علی اف پس از امضای “توافق شوشی” با اردوغان و اعلام ترکیه به عنوان “ضامن امنیت” جمهوری آذربایجان، “توافق هم پیمانی جمهوری آذربایجان و روسیه ” را نیز با پوتین در مسکو همزمان با شروع جنگ اوکراین امضاء کرد.»

اورخان محمد اف درباره رقابت های روسیه و ترکیه در قفقاز و بخصوص جمهوری آذربایجان نیز گفت: « روسیه در فرایند گسترش و قدرت گیری مجدد، اگر بخواهد تبدیل به امپراطوری و قدرت جهانی بشود، ناگزیر است که مناطقی مثل اوکراین و جمهوری آذربایجان را تسخیر کند. ترکیه نیز برای رسیدن به منطقه ای که “جهان ترک” در قفقاز و آسیای مرکزی می نامد، سعی دارد که جمهوری آذربایجان را متعلق به خود کند. اگر ترکیه در جمهوری آذربایجان برای براندازی نظام علی اف که هم پیمان روسیه است، اقدام بکند، قطعا روسیه نیز اقدام نظامی خواهد کرد. در این صورت، ترکیه و انگلیس چنین جنگی را به عنوان جنگ روسیه با جهان اسلام بازنمایی خواهند کرد و تلاش خواهند کرد که جنگ را به سمت ایران نیز بکشند. زیرا، از نظر ترکیه کسانی که در این جنگ کشته می شوند شیعیان هستند که از نظر ترکیه باید کشته و نابود شوند. در سیاست ترکیه در قفقاز این نیز وجود دارد که گلوگاه قفقاز که ترکیه را به آسیای مرکزی و منتهی الیه “جهان ترک” متصل می کند، باید از شیعیان و نیروهای دشمن پاکسازی شود. ترکیه به همین منظور، ایجاد و فعال کردن جریان های تکفیری در جمهوری آذربایجان را نیز در دستور کار خود دارد.»

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا