دسته‌بندی نشدهویژه

ردپای «سعودی-اسرائیل» در اتفاقات اخیر روسیه قابل مشاهده است

در کنار اقدامات تروریستی گروه‌های تحت نظر آمریکا، غرب، اسرائیل و سعودی در خاور نزدیک، دامن زدن گسترده رویارویی‌های مذهبی و به‌ خصوص درگیری‌های میان شیعه و سنی اتفاقی دور از ذهن نیست که جلوگیری از این امر نیاز به‌ همکاری و اتحاد واقعی مسلمانان دارد.

براساس اطلاع رسانه‌های گروهی در سال گذشته میلادی در عراق، هفت هزار و 818 نفر بر اثر اقدامات تروریستی و از جمله بمب‌گذاری‌های انتحاری جان‌ خود را از دست دادند. متأسفانه گروه‌هایی که این‌گونه اقدامات غیرانسانی را انجام می‌دهند به‌ هر شکلی خود را به ‌اسلام ارتباط می‌دهند درحالی که تقریبا تا یک دهه پیش اتفاقات انتحاری به‌ ندرت به‌ نظر می‌رسید.
جالب این‌جاست که اقدامات انتحاری عمدتا از سوی مسلمانان انجام شده و اساسا باز هم مسلمان‌ها هدف انتخاب می‌شوند، به نظر شما پدیده انتحار تا کجا در فرهنگ ملت‌های مسلمان می‌تواند جای داشته باشد؟

اسلام‌الدین فیض‌علی: این پدیده‌ای نگران کننده برای جهان اسلام به‌ شمار می‌رود و شخصیت‌ها و دانشمندان اسلامی همواره از تبدیل آن به‌ یک روند معارضه در شرق اظهار نگرانی می‌کنند. البته این پدیده بدون ریشه نیست و زمانی که ظلم اسرائیل بر فلسطین از مرز عبور کرد این‌گونه اقدامات به‌ ناچار به‌ نوعی از شیوه‌های مبارزه تبدیل شده بود که نمونه‌هایی از آن در مناطق دیگر نیز به‌نظر می‌رسید.

13921022000375_PhotoLاما عاملی که در ایجاد پدیده انتحار دانشمندان روی آن بیشتر تأکید می‌کنند سیاست‌گذاری‌های غلط کشورهای اسلامی وابسته به‌ خارج می‌باشد که متأسفانه مقامات این کشورها نسل جدید مسلمان‌ها را در قالب قدیم قابل پذیرش می‌دانند و نسل جدید موقعی که تحت فشار قرار گرفته و خواسته‌های سیاسی، فرهنگی و مذهبی خود را نمی‌تواند از راه مشروع و قانونی بدست بیاورند جز رفتن به‌دنبال اقدامات خصومت‌آمیز چاره دیگری نمی‌بینند.
البته این جای تأسف دارد ولی محققان ضمن مطالعات در رابطه با متمایل شدن مسلمانان به‌ پدیده نامطلوب انتحار به‌ این نتیجه رسیده‌اند که در بیشتر موارد مقصر مدیران و حکومت‌های خودکامه می‌باشند. به‌ عنوان مثال در مصر هنگامی‌که تعداد زیادی از فعالان اسلامی در زندان‌ها گرفتار شکنجه‌های بسیار شدیدی شدند، پاسخ این سؤال را جویا شدند که چرا برای طلب حقوق اسلامی، داشتن حجاب و سایر واجبات شرعی باید این همه محرومیت و مصائب را متحمل شوند؟ پس مسلمانی که بر مسلمان دیگری برای پایبندی بر اسلام چنین ظلم را روا می‌بیند، دیگر مسلمان نیست و قتل و کشتار وی نیز جایز می‌باشد.
یعنی منشاء رفتن برخی به‌دنبال استفاده از این عامل و پدیده، وجود حکامی است که حق مردم را رعایت نمی‌کنند. اما نکته دیگری نیز هست که از این عامل و پدیده که به‌ شکل محدود و مقطعی وجود داشت، دیگران نیز شروع به‌ استفاده کردند. البته ظاهر قضیه گویا ضایع شدن حق گروه‌هایی است که به‌ اجبار به‌ چنین اقداماتی دست می‌زنند ولی در اصل منافع بزرگتری پشت سر آن پنهان شده است. اما باز هم باید یادآور شد که سیاست‌های ناسالم موجود در منطقه انگیزه اصلی برای گسترش پدیده انتحار شده است.
ناگفته نماند که اقداماتی از این دست محدود به‌ مسلمانان نبوده بلکه در کشورهای غربی نیز به‌ مشاهده می‌رسد که به‌ عنوان مثال در نروژ نفری با اسم «بریویک» که خود را مجاهد نصرانی می‌‌دانست با قتل حدود 70 نفر در یک اردوگاه مخالفت خود با نفوذ اسلام در اروپا را اعلام کرد.
رحمت‌الله عبدالله‌اف: همان‌گونه که اشاره شد این پدیده مختص مسلمانان نیست بلکه در کشورهای دیگر غیراسلامی (نظیر نروژ، ژاپن و…) نیز به‌ نظر می‌رسد.

درست است که این پدیده محدود به‌مسلمان‌ها نیست ولی باید پذیرفت که متأسفانه بیش از همه وقوع اتفاقات انتحاری در کشورهای اسلامی و توسط مسلمان‌ها صورت می‌گیرد که قربانی آن‌ها نیز باز هم مسلمان‌ها هستند. نمونه آن را در سوریه، افغانستان، عراق و… دیدیم که چه‌گونه در مساجد و همچنین هنگام تشییع جنازه، نماز عید، مراسم‌های مذهبی و حتی افطاری روزداران انتحار صورت می‌گیرد.

سلطان حمد: به‌ نظر من سؤال مهم این است که انجام اقدامات انتحاری به‌ سود چه کسی است؟ زیرا قطع نظر از انگیزه و دلایل وقوع، انتحار هرگز به‌ منافع مسلمانان نخواهد بود به‌ خصوص هنگامی‌که چنین اقدامی در زمینه مذهبی صورت می‌گیرد. در افغانستان همسایه «احمدشاه مسعود» و پرفسور «برهان‌الدین ربانی» و شخصیت‌های دیگر اسلامی نیز در سایر کشورها توسط انتحاری‌ها به‌ شهادت رسیدند که این اقدامات به‌ نفع مسلمانان نبوده است، یعنی پشت پرده پدیده انتحار در کشورهای مسلمان گروه‌های قرار دارند که هدف آن‌ها خدشه‌دار کردن سیمای اسلام است. به‌ عبارت دیگر سازمان‌های اطلاعاتی کشورهای خارجی و

13921024000222_PhotoL

احتمالا غربی با طراحی و اجرای اقدامات انتحاری توسط مسلمانان به‌ فکر اجرای برنامه‌های خود می‌باشند.
استاد اسلام‌الدین فیض‌علی: استعمارگران قبلی حد اقل در عوض دستیابی به ذخایر طبیعی کشورها برای مردم آن‌ها کارهای از قبیل پروژه‌های زیربنایی انجام می‌دادند ولی اکنون از راه تخریب، ایجاد هرج و مرج و به‌ قدرت رساندن عوامل وابسته به‌ خود ذخایر انرژی و طبیعی این کشورها را به‌ خارج منتقل می‌کنند و تعداد بالایی از مردم را نیز وادار به‌ مهاجرت به‌ مناطق به‌ اصطلاح امن می‌کنند.

البته آنان برای پناهندگان ظاهرا یک مقدار شرایط فراهم می‌کنند ولی هرگز از حقوقی که اتباع این کشورها برخوردارند، نمی‌توانند استفاده کنند اما با وجود این مهاجران چنین شرایطی را بر محرومیت‌هایی که در کشورهای خود دارند، ترجیح می‌دهند.
در عوض این کشورها پذیرنده نیروی ارزان کار در اختیار می‌گیرند و برخی از مسائل دموگرافی خود را نیز حل می‌کنند. بدون تردید بخش قابل توجهی از این مردم به‌ تدریج از فرهنگ و اعتقادات دینی خود دور می‌شوند که این هم از پیامد‌های استعمار جدید است.
اما در رابطه با تشنج اوضاع در کشورهای خاور نزدیک و مخصوصا سوریه، عراق و همچنین مصر باید گفت که در کنار عوامل داخلی عوامل خارجی نیز وجود دارد که آقای قیومزاد به‌‌ برخی از آن‌ها اشاره کردند. من نیز معتقدم که با خروج به‌ اصطلاح نیروهای نظامی غربی در سال 2014 از افغانستان تلاش می‌شود تا ضمام قدرت در اختیار گروه وابسته باقی بماند و برای تحقق این امر بحران سوریه کمک کرد تا توجه گروه‌های افراطی و تروریستی به‌ افغانستان کاهش یابد. در آینده در مسیر رویاروی‌های بیشتر مذهبی (شیعه و سنی) قرار گرفتن این روند از احتمال دور نخواهد بود.

13921022000344_PhotoL

مهدی صابراف: به‌ باور من موضوع به‌ نظام‌های سیاسی کشورهای مسلمان بر می‌گردد که با نادیده گرفتن حقوق مردم به‌ گونه‌ای زمینه برای متمایل شدن بخشی از آن‌ها به‌ اقدامات قهرآمیز را فراهم می‌کنند. از سوی دیگر آن‌ها از راه انتحار از بین رفتن خود را بر ‌احتمال دستگیری و با شکنجه به‌ سر بردن باقی عمرشان در زندان را ترجیح می‌دهند و نکته بعدی اینکه بیشتر مراکز و ستادهای اصلی حرکت‌ها و جریان‌های اسلامی در کشورهای غربی و برخی از کشورهای شوروی سابق مستقر می‌باشند که تحولات اخیر روسیه نیز واقعیت داشتن این امر را نشان می‌دهد.

اسلام‌الدین فیض‌علی: اجازت دهید در رابطه با بحثی که آقای قیومزاد مطرح کردند به 2 نکته اشاره کنم، یکی این‌که تجربه نشان می‌دهد که قدرت‌ها هیچ گاه روند سالم و متمدن توسعه ملت‌های مسلمان را نمی‌خواهند و آن دموکراسی که در غرب تعریف می‌شود برای شرق تعریف دیگری دارد. در شرق دموکراسی همراه با تیر و تفنگ را می‌خواهند که همچنین مورد حمایت قدرت‌های محلی قرار می‌گیرد. چنانچه دموکراسی در شرق بتواند در مسیر طبیعی خود پیش برود شکی نیست که جوامع این کشورها ملی خواهند شد و مردم حق خود را خواهند خواست که مشکلات فراوانی برای قدرت‌ها را خلق خواهد کرد.
نکته بعدی این است که قدرت‌ها همیشه برای دست یافتن به‌ اهداف خود ترجیح می‌دهند تا با افراد و گروه‌های جداگانه ارتباط و همکاری داشته باشند که ایجاد گروه‌های متعدد و متفاوتی در منطقه با این بحث و استراتژی‌های بلندمدت قدرت‌ها مربوط می‌باشد.
زینت‌الله اسماعیل‌اف: امروز تبلیغات بین‌المللی تا جای تأثیر گذاشته که از مسلمانان یک سیمای خشن، وحشتناک و مخرب تصور شده و مسلم است که روی این سیما با کمک جریان‌ها و گروه‌های افراطی اسلامی طی ‌زمان مشخصی کار و از طریق رسانه‌های وابسته معرفی کردند.

13921024000226_PhotoLدوستان در گذشته به‌ اتفاق بریویک در نروژ اشاره کردند که از سوی رسانه‌های غربی به‌ عنوان یک نفر دارای مشکل روانی معرفی شد ولی اگر تصور کنیم که چنین حادثه‌ای از سوی یک نفر مسلمان رخ می‌‌داد حتما بحث تعلق دینی وی بسیار برجسته شده و به‌ تشدید روحیات اسلام‌ستیزی کمک می‌کرد.
نگرانی غربی‌ها از آن است که امروز در برخی از کشورهای آنان تعداد مسلمان‌ها از حساب مهاجرت رو به‌ افزایش می‌باشد و به‌ این خاطر است که از راه برجسته کردن اقدامات تروریستی و انتحاری با محوریت نقش مسلمان‌های اروپایی و غربی می‌خواهند بر حساسیت حضور مسلمانان در اروپا و غرب دامن زنند. این روش به‌ نوعی مسلمانان را در این کشورها به‌ اتباع درجه دوم تبدیل کرده و مردم بومی این مناطق نیز نسبت به آن‌ها پیوسته احساس نگرانی خواهند داشت.
متأسفانه پراکندگی و اختلافات میان مسلمانان موجب شده تا بیگانگان بتوانند از آن‌ها در جهت اهداف خود بهره‌برداری به‌عمل آورند. بیش از 2 دهه پیش استراتژی آمریکا و غرب هدف استفاده از مسلمان‌ها برای مبارزه با اسلام را تعیین کرده بود که ایجاد جریان‌ها و گروه‌های متعدد به‌ ظاهر اسلامی در همین راستا قابل بررسی است. بحث‌های مختلفی نظیر اختلافات مذهبی و حتی جدایی‌خواهی با این موضوع مرتبط می‌باشد که برجسته شدن تعلق مذهبی، قومی و قبیله‌ای اتحاد مسلمانان را تضعیف و مدیریت آنان از سوی قدرت‌ها را آسان می‌کند.
تفرقه انداختن و حکومت کردن شیوه قدرت‌ها است که به‌ نظر می‌رسد در لابه‌لای تحولات اخیر خاور نزدیک می‌خواهند به‌ اختلافات شیعه و سنی دامن بزنند که این حرکتی بسیار خطرناک است. بنابراین همان‌گونه که استاد برهان‌الدین ربانی در نشست بیداری اسلامی در تهران از ضرورت وحدت واقعی امت اسلامی صحبت کرده بودند، امروز ما نیازمند نه اتحاد شعاری بلکه اتحاد حقیقی همه مسلمان‌ها می‌باشیم تا وضعیت موجود بتواند بهبود پیدا کند. ادامه این وضعیت باعث یأس و ناامیدی در میان مسلمانان خواهد شد که پیامد‌های این پدیده نیز بسیار ناگوار خواهد است.

آقای اسماعیل‌اف به نوعی به عدم وجود برنامه و طرح خودی از سوی کشورهای مسلمان اشاره می‌کنند درحالی که غربی‌ها با پروژه گام روی صحنه می‌گذارند. اما امروز می‌بینیم که تهدید اقدامات انتحاری دامن روسیه را نیز گرفته و فراتر از قفقاز شمالی رفته است که نمونه آن را طی ماه‌های اخیر در منطقه ولگوگراد مشاهده می‌کنیم. ضمنا اقدامات اخیر نه توسط چچن‌ها و یا قفقازی‌ها بلکه روس‌ها و یا اسلاویانی‌های به‌ اصطلاح مسلمان‌شده صورت گرفتند که خود پیام جدیدی دارد. کارشناسان و رسانه‌های روسی و خارجی اقدامات انتحاری ولگوگراد را پاسخی به‌ سیاست‌های روسیه در مورد سوریه و سایر اقدامات مسکو برای بازگشت به‌ جایگاه پیشین خود در عرصه بین‌المللی عنوان کردند.
در این رابطه مشخصا از حمایت‌های عربستان سعودی از اتفاقات اخیر تروریستی روسیه و رئیس سازمان اطلاعات این کشور «بندر بن سلطان» صحبت شد که در ابتدای ماه دسامبر ضمن دیدار با ولادمیر پوتین خواستار تغییر موضع مسکو نسبت به سوریه در ازای تضمین امنیت مسابقات المپیک زمستانی «سوچی» از ناحیه گروه‌های تروریستی چچن و قفقاز شده بود. آیا این پروژه مستقل عربستان سعودی است و یا ریاض مجری برنامه‌ دیگران می‌باشد؟

ذولفقار اسماعیلیان: قطعا این پروژه و یا ابتکار مستقل ضد روسی عربستان سعودی نیست زیرا در این اواخر همپیمانی ریاض با اسرائیل علیه سیاست‌های روسیه در کشورهای عربی و به‌ویژه سوریه بیشتر معلوم شده است. روسیه توانست با پیشنهاد از بین بردن سلاح‌های شیمیایی از حمله به‌سوریه جلوگیری به‌عمل آورد. از سوی دیگر مسکو جنگ‌افزارهای پیشرفته‌ای در اختیار سوریه قرار داد که توان دفاعی این کشور در برابر احتمال حمله هوایی آمریکا و اسرائیل را بالا برد. بنابر این اقدامات تروریستی اخیر در روسیه را می‌توان یک نوع تلافی‌جویی علیه مسکو تعبیر کرد.

13921022000357_PhotoLهمان‌گونه که شما اشاره کردید عربستان سعودی از عملکرد روسیه در مورد سوریه خیلی ناراحت است و چند دفعه نیز برای تغییر موضع روسیه هیأت به‌مسکو اعزام کرد ولی کرملین برایش این پیام را داد که «شما کشوری نیستید که طرف مذاکره من باشید».
البته عربستان سعودی فقط به‌نمایندگی از خود این اقدامات را دنبال نکرد بلکه با اتحاد اسرائیل پیش ‌رفت که در روسیه دارای لابی‌ها و سازمان‌های وابسته می‌باشد.
در چند سال پیش موقعی اقدامات ملی‌گرایان روس تشدید شده بود 25 نفر از نمایندگان پارلمان روسیه که بیشترشان کمونیست بودند خواستار بررسی موضوع هویت گروه‌های ملی‌گرایی افراطی که حتی دارای پایگاه‌های نظامی نیز می‌باشند، از سوی پارلمان شدند. این نمایندگان به‌آن اشاره می‌کردند که این گروه‌ها از سوی تل‌آویو و شرکت‌های و سازمان‌های وابسته سرمایه‌گذاری می‌شوند.
پس از طرح این پیام این گروه از نمایندگان پارلمان روسیه تا جای تحت فشار قرار گرفتند که با عذرخواهی درخواست خود برای برگزاری جلسه پارلمان در این خصوص را پس گرفتند. ضمنا این اتفاق در زمان رخ داده بود که پوتین ریاست جمهوری کشورش را بر عهده داشت.
دیگر اینکه در گذشته چند دفعه حمله به‌ کنیسه‌ها موجود در روسیه اتفاق افتاد که هویت حمله‌گران یا معلوم نشد و یا مشکوک باقی ماند که نشان از صحنه‌سازی برای مظلوم نشان دادن اسرائیل و یهودیان را داشت.
بنابراین دست داشتن ائتلاف سعودی و اسرائیل در اقدامات تروریستی اخیر روسیه بحثی است که از سوی کارشناسان امور تأکید می‌شود و من نیز با آن موافقم. البته قطر علی‌رغم حضور رسمی در این ائتلاف از سرمایه‌گذاری روی برنامه‌های آن‌ها منصرف نخواهد شد زیرا روابط دوحه و قطر با پیچیدگی هایی مواجه است و مشاجره لفظی نماینده روسیه در سازمان ملل متحد با وزیر امور خارجه قطر مبنی بر اینکه «اگر روسیه بخواهد بر روی نقشه کشوری با نام قطر دیگر وجود نخواهد داشت»، این موضوع را بیشتر بازگو می‌کند.

منبع: فارس

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا