نماینده ولی فقیه در استان اردبیل و امام جمعه این شهر در بخشی از خطبه های امروز با اشاره به تاریخ فرقه دمکرات آذربایجان مطالبی در خصوص اهداف، عملکرد و نقش رهبری آن بیان فرمودند:
سید جعفر پیشه وری مأموریت داشت در منطقه آذربایجان ایران حکومت تشکیل دهد و بیرق استقلال بالا ببرد و همین کار را نیز انجام داد در اثناء راه، شوروی سوسیالیستی با نخست وزیر ایران تبانی کرده و به طمع نفت که نخست وزیر ایران به او وعده داده بود، پشت سید جعفر را خالی کرد با این تبانی ارتش شاه از طرف زنجان وارد آذربایجان شد و حادثه کشتار بخشی از دمکرات ها توسط مردم و فرار بخشی دیگر به آن سوی مرز اتفاق افتاد در این لحظه سید جعفر پیشه وری جهت اعتراض به تبانی روس ها به همراه معاون خود دکتر نصرت الله جهانشاه لو به کنسول گری روس ها در تبریز رفت. جهان شاه لو افشار در کتاب” ما و بیگانگان” می گوید: با هم به اتاق سر کنسول وارد شدیم سید جعفر با عصبانیت تمام بر سر او داد کشید که چرا خیانت کردید و اعضای حزب را به کشتن دادید، سر کنسول با خونسردی به حرف او گوش داد سپس به زبان ترکی گفت:
سنی گتیرن سنه دییر گئت ( کسی که تو را آورده، حالا می گوید باید بروی) سپس دستور داد به طرف جلفا راه بیفتیم، که در جاده نخجوان ماشین منتظر ماست!!
این جمله بیوگرافی، اول و آخر، ماهیت، هویت، حقیقت و همه چیز حزب دموکرات را به نحو کامل تصویر کرده است.
سید بیچاره، با اعتراض به تبانی شوروی از حد ماموریتِ خود تعدی کرده بود و باید عقوبت می شد، سید با شکست و ناکامی به آن سوی مرز رفت و بعد از مدتی در یک تصادف ساختگی توسط” ک گ ب” کشته شد، او تاریخ مصرفش گذشته بود و ممکن بود بدون اینکه فائده ای داشته باشد برای حکومت شوروی دردسر و هزینه درست کند.
حالا، هر سال بیست و یک آذر ماه سال روز شکست حزب دموکرات، عده ای در کنار مزار او در باکو جمع می شوند و ماموریتی را که به آنها داده اند انجام می دهند، جا دارد هر سال انسان های فهیم و متدین سر خاک او جمع شوند و مزار او را عبرتکده کنند و بگویند: سید! وقتی روی جدت و دین جدت با دشمنان جدت معامله بکنی و جدت را آزرده خاطر کرده و عاق او بشوی و دست در دست بیگانه ابزار دست آنها بشوی فرجام کار اینگونه تلخ و غمناک می شود.
نقل مطالب با ذکر نام مرکز فرهنگی قفقاز بلامانع است
