آذربایجاناخبارایراننارداران

به مناسبت چهلم شهدای نارداران/ بخش دوم دیندار آذربایجانی: عدم موضع گیری قوم گرایان در موضوع شهدای نارداران ثابت کرد که این افراد در گفتار خود صادق نیستند

سناریویی که در نارداران برای دستگیری حاج طالع باقراف پیاده شد،در واقع حرکتی برای تضییع بیش از پیش حقوق شیعیان در جمهوری آذربایجان بود.
 

به گزارش مرکز فرهنگی قفقاز ، مراسم چهلم شهدای نارداران که در روز 5 آذرماه بعد از یورش نیروهای پلیس آذربایجان به نارداران شهید شده بودند،در تبریز برگزار گردید و به همین مناسبت نیز برخی از ناردارانی های حاضر در جریان دستگیری حاج طالع به تبریز آمده بودند تا در مراسم چهلم این شهدا شرکت کنند. بخش اول مصاحبه با یکی از دینداران ناردارانی قبلا تقدیم مخاطبان گردیده بود و بخش دوم و پایانی نیز تقدیم مخاطبان می شود.

آناج: با توجه به شایعاتی که بعد از حادثه نارداران در مورد دخالت ایران در امور آذربایجان مطرح شد،ایا بعنوان یک ناردارانی این موضوع را قبول می کنید؟

وقوع این حادثه ربطی به حضور یا عدم حضور ایران در آنجا ندارد. اما در مورد خود ایران، باید بگویم در نارداران و جمهوری آذربایجان اثری از ایران پرستی وجود ندارد بلکه هرچه هست اسلام و قوانین شرع می باشد.

ایران دشمن اصلی اسرائیل است و اسرائیل کشوری ست که قرارداد های چندجانبه با جمهوری آذربایجان در همه زمینه ها دارد. لذا آنها می خواهند حکومت شیعی ایران را از بین ببرند. در آذرطبیعی است که دولت جمهوری آذربایجان سعی دارد تا ایران را بعنوان دشمن درجه  یک خود معرفی کند.در مورد همراهی ایران با مردم مسلمان جمهوری آذربایجان می توان به روزهای منع حجاب اشاره کرد.زمانی که جلسات اعتراضی در مورد منع حجاب برگزار می شد، ایران کسی بود که اعتراض می کرد و این اعتراض در واقع اعتراض به تصمیمات دولت آذربایجان در مورد منع حجاب بود و به همین دلیل برخی افراد با هدف خاص سعی می کنند تا ایران را به مداخله در امورات جمهوری آذربایجان محکوم کنند.

درحکومت طاغوتی ما قانون نانوشته ای وجود دارد و آن این است که همیشه برای دولت دو دشمن تعریف می کنند یکی برای افراد طرفدار ایران و دیگری برای افراد مخالف ایران. اگر طرفداران ایران کلامی در مخالفت و مغایرت با دولت حرفی بزند او را به جاسوسی ایران متهم می کنند و اگر طرفدار ایران نباشد و بخواهد حرفی بزند، به عنوان جاسوس داعش معرفی می شود. آذربایجان ایران و جمهوری آذربایجان قبلا یکپارچه زندگی می کردند اما بعد از حمله روس ها از هم جدا شدند اما ما امروز شیعیانی هستیم که کنار همدیگر زندگی می کنیم. کمونیست ها 70 سال سعی کردند تا ایران را برای ما دشمن معرفی کنند و گاه دشمنی را به حد اعلا می رساندند و شعارهایی می دادند و می گفتند که فارس زبان ها افراد بدی هستند اما آذربایجانی های ساکن در ایران از آن ها هم بدترند!

این یک سیاست جاافتاده در آذربایجان است و به خاطر دید بدی که نسبت به ایران دارند سعی می کنند همیشه او را تخریب کنند.

 

آناج: ازآخرین خبرها در مورد وضعیت حاج طالع مطلع هستید؟

طبق اخباری که بطور غیر رسمی به ما رسیده است،نیروهای امنیتی می خواستند وجهه ی طالع را با تفکرات خودشان خراب کنند و بشکنند؛ برای همین او را تحت شکنجه قرار داده بودند و زیر فشار از او خواسته اند که اقرار کند که قصد ترور در آذربایجان را داشته است اما طالع زیر شکنجه ها دوام آورده و هیچ یک از خواسته های آنان را نپذیرفته است.

وقتی با مقاومت طالع مواجه شدند طبق سیاست های همیشگی سعی کردند بین خانواده و فامیلشان شک و شبهه ایجاد کنند. طبق آخرین خبر ها به احتمال زیاد در بازداشتگاه مرکزی MTN شکنجه می شود.

من بعنوان کسی که از نزدیک با حاج طالع بوده ام ،می دانم که وی هرگز موافق ترور و اقدام مسلحانه نبوده است و امروز نیروهای امنیتی از سایه خود ترسیده و سعی می کنند تا با برچسب زدن به حاج طالع،ریسه حق گویی را در آذربایجان بخشکانند.

عربستان سعودی هم شیخ نمر را جاسوس ایران معرفی می کرد و این قانون حکومت های طاغوتی برای حذف حنجره هایی است که به حق گویی عادت دارند.ما در برابر نیروهای امنیتی استدلالی آورده ایم که آنها منفعل شده اند و دیگر جوابی ندارند و آن هم اینکه اگر فرض کنیم حاج طالع جاسوس ایران است ،دولتی ها چرا به مردم نارداران حمله کرده اند؟اما اصل مساله آنها با حاج طالع این بود که به او می گفتند تو به ایران علاقه مند هستی!

من طالع را خوب می شناسم و می دانم که او کاملا مخالف اقدامات رادیکالی است ولی نیروهای امنیتی می گفتند طالع از خارج سلاح وارد می کند! اگر این حقیقت داشت پس شما باید جواب بدهید که چرا مرزهایتان را کنترل نکردید و اجازه ی ورود سلاح از خارج را داده اید؟! در هر کشوری هرگاه کسی را با سلاح دستگیر کنند از او می پرسند که سلاح را از کجا تهیه کرده ای؟ اما چرا کسی از دینداران ما نمی پرسد که این سلاح را از کجا آورده ای؟! می گویند ما سلاح ها را در نارداران می سازیم و این کاملا خنده دار است که ما مثلا کارخانه تولید سلاح گرم در نارداران راه انداخته ایم.

آناج: در اخبار آمده بود که در گنجه نیز دیندارانی دستگیر شده اند؛ آنها را به چه علت دستگیر کرده اند؟

آنها خوب می دانستند که اگر طالع را دستگیر کنند در گنجه دیندارهای متعهدی وجود دارند که روشنگری کرده و مردم را از ماجرا باخبر می کنند؛

لذا گفتند انها را نیز یا باید دستگیر کنیم و یا به نقطه ای انتقال بدهیم که دیگر به مردم دسترسی نداشته باشند.

 همه می دانند که مردم گنجه، لنکران و نارداران شیعه و دینداران واقعی هستند و مراسم های دینی و مذهبی در ایام محرم و عاشورا در این نقاط پر رونق است و اتفاقا چنین حادثه های نیز در این مناطق رخ می دهد که این خود نشان می دهد نیروهای امنیتی آذربایجان با شیعه وارد مبارزه شده اند. البته در جاهای دیگر نیز برخی افراد و طلبه ها را دستگیر کرده اند. قانونی به وجود آوردند که بر اساس آن مقابل طلبه هایی که در خارج از کشور تحصیل کرده اند ،محدودیت قرار دهند. وقتی قانونی در یک کشور تصویب می شود باید برای همه اجرا شود وگرنه چرا بین آن کسی که در ایران تحصیل می کند و کسی که در آکسفورد درس می خواند، تفاوت قایل می شوند؟ چرا کسی که در کالیفرنیا پزشکی می خواند، می تواند جسم بیماران را معالجه کند اما مثلا من که در ایران طلبه هستم نمی توانم روح مردم جامعه ی خود را معالجه کنم؟ به نظر ما معنویت انسان از بین برود خیلی بدتر از این است که جسمش از بین برود. البته فکر نکنید که من می خواهم شان علم پزشکی را زیر سوال ببرم، که در اسلام علم، و آموختن آن ارزش و اهمیت زیادی دارد. اگر ترس از منحرف کردن جماعت دارید چرا نگران سیاستمداری نیستید که در دانشگاه های روسیه درس می خواند؟! یا روانشناسی که در کشورهای خارجی دیگر تحصیل می کند! چرا برای آنها ممنوعیتی وجود ندارد اما برای ما طلبه ها که در ایران درس می خوانیم مانع تراشی می کنند؟ پاسخ این سوال این است که آنها با طلبه هایی که در ایران درس می خوانند مشکلی ندارند بلکه با کسانی که می خواهند دین حقیقی را به مردم معرفی کنند، سر مبارزه دارند و از دید آنان کسانی که در آذربایجان بخواهند دین اسلام حقیقی را به مردم برسانند، جنایتکار هستند زیرا با این کار به تخت و تاجشان خلل وارد می کنند.

آناج: در مورد عدم موضع گیری های قوم گرایان داخل ایران در مورد حوادث نارداران چه نظری دارید؟

افراد صرف بودن در ایران یا آذربایجان نمی توانند خوب یا بد باشند.هر شخصی اگر ایرانی یا آذری باشد باید به عقاید وی توجه کنیم و او را ارزیابی کنیم.قرآن کریم معیار ارزش انسان ها را در زبان و نژاد و ملیت نمی داند و ملاک را تقوا می داند پس در اسلام نژاد پرستی یا پان ترکیسم و پان اسیرانیسم و … نداریم اما سوال من بعنوان یک ناردارانی از افرادی که خود را مدافع حقوق ترک ها می دانند این است که آیا کسانی که در نارداران شهید شدند،ترک نبودند؟آیا خانواده این ترک ها که بعد از شهادت عزیزانشان در فشار و سختی قرار گرفتند ترک نبودند؟

بنظر می رسد برخی قوم گرایان با خود عهد و قرار بسته اند که در مورد قومیت صحبت کنند و سینه چاک موضوع باشند اما زمانی که صحبت از تضییح حقوق مسلم ترک های دیندار به میان آمد ، سکوت اختیار کنند و این موضوع قطعا نمی تواند پسندیده باشد و نشان می دهد که این افراد حتی همان دفاع از ترک ها را هم بصورت گزینشی قبول دارند و از ترک ها حمایت می کنند تا زمانی که دیندار نباشند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا