نارداران جزئی از ولایت آذربایجان همراه با ۱۷ ولایت دیگر، پاره های تن ایران اسلامی بودند که در پیچ و خم های تاریخ و بر اثر بیکفایتی سلاطین وقت از دامان این مادر جدا شده و اسیر دست الحاد گشت. آذربایجان، نزدیکترین ولایت جدا شده از ایران، ولایتی هم دین، هم فرهنگ و همزبان با ایران بوده و همیشه به مانند بخش جدایی ناپذیری از دین و فرهنگ و ملت ایران بوده است. ملت آذربایجان بعد از استقلال از شوروی سابق، تمایل و رویکرد بسیارمثبتی به ایران اسلامی داشتند. اما بی تدبیری برخی دولتمردان وکارهای نسنجیده برخی سودجویان، آب سردی شد بر پیکره ی ملت تازه استقلال یافته آذربایجان.
در روزهایی که ایران اسلامی می توانست با تکیه بر اشتراکات دینی و فرهنگی و با ترویج نهضت انقلابی عاشورا، آذربایجان را به آغوش بپذیرد با کم کاری های فرهنگی و ضعف دیپلماسی این فرصت را از دست داد و عرصه را برای جولان غرب خالی کرد. روسیه، آمریکا و اسرائیل طی دو دهه گذشته با سرمایه گذاریهای بسیار، اقدام به ترویج فرهنگ مبتذل غرب در این منطقه نموده اند و با سرمایه گذاری های بسیار و ساخت مدارس و مراکز فرهنگی و قبضه کردن رسانه اصلی آذربایجان،جای پای خود را در این سرزمین محکم نموده، به تبلیغ علیه اسلام و جمهوری اسلامی ایران(به عنوان نمونه بارز اسلام انقلابی و ضداستکباری) می پردازند و تا حدودی نیز توانسته اند در سایه انفعال و کم کاری ایران به موفقیتهایی برسند.
نکته قابل تامل این است که به مانند روزهای نخست نفوذ اسراییل در فلسطین، در آذربایجان نیز عوامل ثروت و قدرت آمریکا و صهیونیزم جهانی اقدام به خرید گسترده زمینهای مسکونی و مزروعی با ارزش کرده و در بدنه نظام اقتصادی و سیاسی و فرهنگ و حاکمیت این کشور به قدری نفوذ کرده اند که در سال های اخیر آقای الهام علی اف با نصب نماد “آبلیسک” در پایتخت، در مقابل آن نماد سر تعظیم فرود آورده است.
اما نارداران دیار دین داران و مبارزان حق طلب هیچ وقت در مقابل نظام سلطه غرب سر فرود نیاورده و دست از مبارزه بر نداشته است. سال ها در مقابل فشارهای حکومت روسیه تزاری و دولت خودباخته ی علی اف، ایستادگی کرده، زندان و شکنجه ها را تحمل کرده و دست از حقانیت دین اسلام و نهضت عاشورایی برنداشته و با شعار “هیهات منا الذله” بر راه امام حسین (ع) ثابت قدم مانده است.
اما دست نشانده های جهان کفر این مقاومت ها را بر نتافته، پس از سفر شیمون پرز به باکو در سال۱۳۸۸شمسی، سیاست های اسلام ستیزی دولت باکو تشدید یافت تا جایی که حتی دست به خون پاک شیعیان نارداران آلودند. حکومت علی اف که طی دو دهه گذشته تلاش برای غربی سازی فرهنگ ملت آذربایجان داشته است این روزها همچون رضاخان پهلوی، دیگر تاب تحمل عدالت خواهی و حق طلبی ملت نارداران را ندارد و با اقدامات نظامی سرکوبگرانه و زندانی و شکنجه کردن و حتی به شهادت رساندن فعالان سیاسی و دینی و فرهنگی منطقه، قصد ارعاب و سرکوب فعالیت های دینی و فرهنگی را دارد.
پلیس جمهوری آذربایجان در ایام عزاداری ماه محرم امسال با یورش به مراسمات عزاداری مردم نارداران در آستان مبارکه «بی بی رحیمه» خواهر بزرگوار امام رضا علیه السلام دست به سلاح برده و پنج نفر از عزادارن حسینی را به شهادت رسانده و تعدادی را نیز زندانی کرده است. در ادامه اعمال فشار بر مردم این منطقه طی هفته های اخیر خدمات شهری در نارداران از جمله آب، برق، گاز و سیستم مخابراتی و اینترنت قطع شده و شهر کوچک نارداران تبدیل به پادگان نظامی شده است و برای این اقدامات غیر انسانی خود به بهانه های ساختگی چون همکاری مردم منطقه با داعش، اقدامات ضد امنیتی و جاسوسی ناردارانی ها برای ایران متوسل شده اند.
در ادامه کم کاری های دولت ها و نهادهای فرهنگی ایران، در جریان وقایع اخیر در نارداران، سفارت دولت تدبیر و امید در آذربایجان نه تنها این اقدامات حکومت علی اف را محکوم نکرده بلکه با انتشار بیانیه ای از موضع انفعال، دخالت ایران در حوادث نارداران را رد کرده و برای کشته شدگان[ نه شهدا] این حادثه طلب مغفرت کرده و در راستای سیاست های اعتدالی و به ظاهر تنش زدای خود، برای حکومت آذربایجان آرزوی ثبات و پایداری نموده است.
با وجود اینکه حضرت امام(ره) به صدور انقلاب اسلامی توصیه کرده بودند، دستگاه دیپلماسی و فرهنگی ما غالبا از این مهم غفلت نموده است. اما صدای این انقلاب چنان رساست که در خفقان جمهوری آذربایجان هم به گوش حق طلبان روشن ضمیر رسیده است. مبارزان نستوهی چون «حاج علی اکرام» ها بودند که ندای حقانیت انقلاب را در قلب الحاد کمونیست فریاد زدند و با افتخار برچسب خمینی چی را پذیرفتند؛ در دوران دفاع مقدس پا به پای ملت ایران برای پیروزی رزمندگان ما دعا کردند و سالهای سال به حرمت شهدای ما نوروز را جشن نگرفتند. اینها بار مسوولیت ما را بیشتر می کند که با تلاش جدی برای نجات مظلومان بکوشیم اما در برخی موارد با سیاست یکی به میخ و یکی به نعل با دولت جمهوری آذربایجان، از در تسامح وارد می شویم.
راستی چند نفر از ایرانیان مسلمان و حق طلب اسم منطقه نارداران را شنیده اند و آن را می شناسند!؟
