آخرین اخبارآذربایجاناخبارارمنستانایرانروسیهعکسعمومیقره باغ

محورهای سخنرانی الهام علی اف در همایش به اصطلاح «آذری های جهان» در شوشا/ تصاویر

الهام علی اف، رییس جمهور آذربایجان، در همایش به اصطلاح «آذربایجانی های جهان» آذری های ساکن خارج از کشور را نیرویی بزرگ برای این جمهوری عنوان کرد!

به گزارش پایگاه خبری حقایق قفقاز، برخی محورهای سخنرانی الهام علی اف در پنجمین گردهمایی سراسری به اصطلاح «آذربایجانی های جهان» در شهر شوشا در 22 آوریل 2021 که در خبرگزاری آذرتاج منتشر شده، (شماری از عناصر معاند و تجزیه طلبان ضدایرانی نیز در این نشست حضور داشتند) از این قرار است:

-این گردهمایی، گردهمایی ظفر است و این نیز طبیعی است. زیرا، پس از ظفر ( پیروزی جمهوری آذربایجان در جنگ دوم قراباغ)  ، این نخستین بار است که آذربایجانی های دنیا در یکجا جمع می شوند.

-شوشا پایتخت فرهنگی آذربایجان است. من تصمیم گرفتم که پنجمین گردهمایی سراسری آذربایجانی های دنیا در شوشا برگزار شود.

-برای آزادسازی قره باغ، فرایند ارتش سازی در جمهوری آذربایجان با سرعت پیگیری شد و جوانان با روحیه وطن پرستی تربیت شدند.

-من بارها از جمله در کنگره های آذربایجانی های جهان که بعد از اولین کنگره برگزار شد، گفته ام که ما هرگز با اشغال (قره باغ) کنار نخواهیم آمد، سرزمین آبا و اجدادی خود را به هر قیمتی از اشغال آزاد خواهیم کرد.

-پس از تغییر موازنه قوا بین آذربایجان و ارمنستان به نفع ما، من فکر کردم که رهبری ارمنستان در نهایت متوجه خواهد شد که آنها هیچ منبعی برای رقابت با ما ندارند، هیچ منبع سیاسی، اقتصادی یا انسانی.

-ما فقط با ارمنستان و ارامنه جهان جنگ نکرده ایم، بلکه با حامیان ارمنستان نیز جنگیده ایم و در این جنگ پیروز شده ایم. بنابراین، اهمیت تاریخی این پیروزی خیلی بیشتر است.

-اکثریت قریب به اتفاق کشته شدگان در جنگ دوم قره باغ از نسل جوان بودند که هیچ یک از آنها به قره باغ نرفته بودند و آنها حتی هرگز این سرزمین را ندیده بودند، اما روح ملی در قلب شان و عشق به وطن، آنها را به سمت مرگ سوق داد.

-این عظمت مردم ما، اعتماد مردم ما به پیروزی، اتحاد میان مردم و دولت و اتحاد آذربایجانی ها در سراسر جهان است. می دانم که شما و میلیون ها آذربایجانی مقیم خارج از کشور، جریان جنگ در کشور خود را از نزدیک دنبال کرده اید و در عین حال در سخنرانی ها، دیدگاه ها، شبکه های اجتماعی و فرصت های دیگر، ندای حقیقت آذربایجان را به گوش مردم رسانده اید.

-ارمنستان در 10 نوامبر 2020 مجبور به امضای سند تسلیم شد و ما آغ دام، کلبجر و لاچین را بدون شلیک حتی یک گلوله بازپس گرفتیم. بنابراین ما جنگ را به شیوه نظامی-سیاسی حل کردیم. به تنهایی و بدون هیچ واسطه ای.

-ارمنستان در برابر ما زانو زد، سر خم کرد، مجبور شد سند تسلیم را امضا کند، کمک خواست و امروز هم در همین وضعیت است. امروز هم  جایی نمانده است که ارمنستان به آنجا شکایت نبرد که ای امان! آذربایجان ما را تهدید می کند و می خواهد ما را  در اینجا خفه کند. اما، ما به وظیفه خود عمل کردیم. ما هیچ چشمداشتی به سرزمین کشورهای دیگر نداریم، هرگز هم نداشته ایم. اما ما سرزمین خود را به کسی نمی دهیم و جنگ دوم قره باغ یک بار دیگر این را ثابت کرد.

-در شوشا، سربازان و افسران قهرمان ما با بالا رفتن از صخره های دیوارمانند، با نبرد تن به تن، ارتش ارمنستان را که به توپ و تانک و انواع سلاح مسلح بود، شکست دادند. پس از پیروزی شوشا، در واقع ارتش ارمنستان فقط یک روز تلاش کرد تا از خود مقاومت نشان دهد – البته، اگر بتوان آن را مقاومت نامید – و اعلام کرد که آماده امضای سند تسلیم در 9 نوامبر است.

-کارشناسان نظامی، سیاستمداران، نمایندگان سازمان های مختلف که با موضوع قره باغ سروکار دارند، همواره به ما می گفتند که آذربایجان نمی تواند در جنگ پیروز شود. زیرا ارمنستان در طول این 30 سال استحکامات و خطوط دفاعی در سرزمین های اشغالی ایجاد کرده بود. در عین حال، شرایط طبیعی قره باغ به گونه ای است که آزادسازی نظامی این سرزمین ها دشوار خواهد بود و  زیان های زیادی وجود خواهد داشت! اما در نتیجه، همه این فرضیه ها بی اعتبار شدند. آنها یک موضوع را نادیده می گرفتند؛ عزم مردم آذربایجان و قدرت سرباز آذربایجان و عشقش به میهن را.

-اگر این شهر (شوشا) متعلق به ارامنه بود، آیا این شهر را به این روز (شبیه ویرانه) می انداختند؟ در مجموع 1800 نفر (ارمنی) در اینجا زندگی می کردند که در واقع 90 درصد آنها افراد نظامی و اعضای خانواده آنها بودند. در اینجا حتی یک بنای تاریخی باقی نگذاشته اند.  ارمنی ها تمامی 17 چشمه اینجا را خشک کرده اند، به مساجد ما توهین کردند، ویران کردند، کاخ های ما را خراب کردند. اینجا حتی یک ساختمان جدید نساختند.

-همه کشورهای همسایه واقعیت های پس از جنگ را پذیرفته اند. این به وضوح در نامه هایی که از سوی قدرت های بزرگ – ایالات متحده، انگلیس، رئیس جمهور ایالات متحده، نخست وزیر انگلستان به من فرستاده شده، بیان شده است. یعنی دیگر از این مرحله عبور کرده ایم و اکنون موضوع عادی سازی روابط آذربایجان و ارمنستان در دستور کار قرار دارد.

-به مردم کشورهایی که در آنجا زندگی می کنید – البته، اگر بشود اینطورگفت!- واقعیات آذربایجان را برسانید. هم در مورد واقعیت های آذربایجان، هم در مورد دوران پس از جنگ و هم در مورد تاریخ آذربایجان. من فکر می کنم این بسیار مهم است. زیرا عوامل تاریخی همواره برای حل و فصل هر درگیری بیش از راه های سیاسی و غیره بسیار مهم است. تاریخ نیز مشخص  است. نیازی به گذشته دور رفتن نیست. کافی است جامعه بین المللی را از قراردادهای امضا شده در قرن نوزدهم آگاه کنیم. قراردادهای صلح کوراکچای، گلستان، ترکمنچای! ما باید جامعه جهانی را از بی عدالتی هایی که در حق مردم آذربایجان انجام شده، آگاه کنیم.

-این یک واقعیت تاریخی است که زنگزور در سال 1920 توسط دولت شوروی از آذربایجان جدا شد و به ارمنستان تحویل داده شد. این واقعیت نیز که جمهوری دموکراتیک آذربایجان دو سال پیش از آن، ایروان را به ارمنستان بخشید، یک واقعیت مستند است. در سال 1921، دولت شوروی در حال تدارک یک خرابکاری دیگر علیه ما بود. زنگزور را در نوامبر 1920 از ما گرفتند و یک سال بعد “دفتر قفقاز” خواست قره باغ را هم از ما بگیرد. اما محقق نشد و تصمیم گرفته شد که قره باغ به عنوان بخشی از آذربایجان باقی بماند. با این وجود، یک سال و نیم بعد، در 7 ژوئیه 1923، یک موجودیت کاملاً بی اساس و مصنوعی در قلمرو آذربایجان ایجاد شد – منطقه خودمختار قره باغ. هیچ مبنایی برای تاسیس آن وجود نداشت.

-اخراج دسته جمعی آذربایجانی ها از ارمنستان در سال های 1940-1950 یک فاجعه بزرگ و ظلم بزرگی برای مردم ما بود. آذربایجانی ها به زور از سرزمین های تاریخی خود به منطقه میل – مغان آذربایجان کوچانده شدند.  این اقدام در حالی  علیه آذربایجانی انجام شد که 300 هزار فرزند آذربایجان در جنگ جهانی دوم به جنگ رفتند و جان باختند. این آذربایجان بود که 90 درصد سوخت ارتش شوروی را در طول جنگ جهانی دوم تامین می کرد. اگر آذربایجان نبود، اگر نفت آذربایجان نبود، شوروی نمی توانست در جنگ پیروز شود و این بی عدالتی در حق مردم ما فقط 3-4 سال بعد از جنگ روی داد که در کدام چارچوب اخلاقی می گنجد؟

-ما باید این تاریخ را بدانیم. بدون دانستن این تاریخ، تاریخ 1980-1990 ناقص خواهد بود. تمایلات جدایی طلبی که در اواخر دهه 1980 آغاز شد و در عمل بخش بزرگ قره باغ را از آذربایجان جدا کردند. آنها این کار را در دوره شوروی انجام دادند.

-توجه کنید که مردم ما طی دو قرن است که  این همه رنج را پشت سر گذاشته اند و بالاخره حرف خود را می گویند. سرانجام با «مشت آهنین» سر دشمن را در هم کوبید و عدالت تاریخی و عزت ملی را اعاده کرد. بنابراین بسیار مهم است که این مقاطع عطف تاریخی همواره در دستور کار سازمان های دیاسپورا باشد.

-ما می خواهیم نسل دوم و سوم آذربایجانی ها با فرهنگ خود پیوند بخورند. البته این کار آسانی نیست. در وهله نخست باید زبان آذربایجانی را بدانند. اینجا البته زنده نگه داشتن زبان آذربایجانی فقط در خانواده ها امکان پذیر است، اما کافی نیست. بنابراین ما همیشه آماده کمک به افتتاح مدارس زبان آذربایجان و کلاس های زبان در روزهای یکشنبه هستیم. در واقع، ما اکنون این کار را  انجام می دهیم. شاید لازم باشد این کار را به روشی سازماندهی شده تر انجام دهیم. زیرا زبان مادری عامل اصلی است. زبان مادری همه آذربایجانی ها به هم پیوند می دهد.

-جوانان آذربایجانی ما در خارج از کشور باید وقایع جنگ دوم قره باغ را بدانند و این حقایق را به دوستان خود برسانند. به طور خلاصه آذربایجانی های ساکن خارج، نیروی بزرگی هستند. فعالیت آنها برای کشور ما بسیار مهم است. فعالیت آنها و ارائه واقعیت های آذربایجان و حفظ منافع آذربایجان، البته باعث تقویت کشور ما می شود. در فعالیت های خود به عنوان کشور آذربایجان، ما همیشه به زندگی آذربایجانی های ساکن خارج از کشور توجه داریم و  ما با آنها  ارتباط برقرار می کنیم. این یک عامل مهم در روابط بین دولتی است. من نیز در دیدار با همتایانم و رهبران کشورهایی که آذربایجانی ها در آن زندگی می کنند همیشه به این موضوع توجه داریم. کنگره ای که در شوشا برگزار شد از اهمیت تاریخی بالایی برخوردار است. امروز آذربایجان وارد دوره جدیدی شده است.

-من کاملاً اطمینان دارم که از این پس مردم آذربایجان همیشه به عنوان مردمی پیروز خواهد زیست، دولت آذربایجان برای همیشه به عنوان یک دولت پیروز خواهد زیست. ما در سرزمین خود هستیم، ما در این سرزمین محکم ایستاده ایم و هیچ کس نمی تواند ما را از این سرزمین ها تکان بدهد.

گفتنی است الهام علی اف که در سخنرانی در نشست به اصطلاح “پنجمین گردهمایی سراسری آذربایجانی های جهان” در شوشا سعی کرده است جاه طلبی های خود را قدری با پوشش بیان کند، در به اصطلاح “دومین گردهمایی سراسری آذربایجانی های دنیا” در باکو در سال 2006، پس از آنکه در نتیجه سخنرانی های ایراد شده در آن تجمع هیجانی شده بود، خود را “رییس جمهور 50 میلیون نفر آذربایجانی” معرفی کرده بود!

تحریف و جعل تاریخ و سازماندهی عوامل نفوذ با الگوگیری از “دیاسپورای یهودی” جریان صهیونیسم، مهمترین ابزار باکو برای پیشبرد اهداف جاه طلبانه ای است که در برخی از محورهای سخنرانی الهام علی اف در گردهمایی شوشا بیان شده است.

 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا