آذربایجاناخبارارمنستانقره باغمقالات

پايداري وضعيت «نه صلح، نه جنگ» در بحران قره‌باغ

ايالت خودمختار قره‌باغ كوهستاني، پس از فروپاشي شوروي سابق، جدايي خود را از دولت مركزي باكو اعلام كرد. مناقشه ميان ارمنستان و جمهوري آذربايجان بر سر منطقه قره‌باغ در سال 1988 آغاز و در سالهاي 1992 و 1994 به درگيري‌هاي نظامي‌تبديل شد. جمهوري آذربايجان در نتيجه اين درگيري، نظارت بر منطقه قره‌باغ كوهستاني و هفت شهرستان همجوار آن به نام‌هاي ‌خان كندي، شوشا زنگيلان، جبراييلی، قبادلي، آغدام،كلبجر و فضولي را از دست داد. در كوران جنگ ميان دو كشور، «گروه مينسك» سازمان امنيت و همكاري اروپا نيز به ابتكار برخي كشورها از جمله تركيه براي يافتن راههاي مسالمت‌آميز حل و فصل اين بحران تشكيل شد و در اوايل سال 1994 با دخالت روسيه ميان دو كشور قرارداد آتش‌بس در «بيشكك» (پايتخت قرقيزستان) به امضا رسيد. از آن به بعد، مسؤوليت حل مناقشه قره‌باغ بر عهده گروه مينسك به رياست مشترک نمايندگان سه كشور آمريكا، روسيه و فرانسه گذاشته شد و در اين مسير، فعاليت 22 ساله اين گروه از يك طرف و تلاش‌هاي ديپلماتيك دولت باكو و امضاي قراردادهاي نفتي با شركتهاي غربي از طرف ديگر، تاكنون هيچ ثمري نداشته است که جنگ اخير، مويد اين ادعاست و برخي معتقدند كه موضوع حل وفصل مناقشه قره‌باغ را بايد از صفر شروع كرد.

در اين نوشتار، سابقه اقدامات گروه مينسک سازمان امنيت و همکاري اروپا در قبال حل بحران و دلايل ناکامي‌آن، طرح احتمالي جديد گروه مينسك، بررسي و ارزيابي شده است.

سازمان امنيت و همکاري اروپا و دلايل ناکامي‌در حل بحران ناگورنو-قره‌باغ

به رغم اعلام آتش‌بس از سال 1994 ميلادي ميان جمهوري آذربايجان و ارمنستان، تلاش‌هاي بين‌المللي براي حل مناقشه قره‌باغ هنوز به نتيجه‌اي نرسيده است. گروه مينسك سازمان امنيت و همكاري اروپا در سال1992به منظور ميانجيگري بين جمهوري آذربايجان و ارمنستان در مناقشه بر سر منطقه ناگورنو- قره‌باغ تشكيل شده و در زمان حاضر آمريكا، روسيه و فرانسه رياست مشترك آن را بر عهده دارند. اكنون مدت 24 سال از درگيري جمهوريهاي آذربايجان و ارمنستان در مناقشه ناگورنو-قره‌باغ مي‌گذرد. اگرچه درگيري نظامي‌عمده از سال 1994 به پايان رسيده ولي اختلافات هنوز باقي است و نيروهاي نظامي‌دو طرف آماده نبرد هستند. قفقاز بعد از بيرون رفتن ايران از منطقه در قرن 19 به طور سنتي حوزه نفوذ روسيه قرار گرفته و بعد از فروپاشي اتحاد شوروي در سال 1991 و خلاء قدرت در منطقه پاي بسياري از قدرتهاي منطقه و فرا‌منطقه‌اي و سازمانهاي امنيتي اروپا به منطقه باز شده است. جمهوري آذربايجان و ارمنستان در سال 1992 به عضويت سازمان امنيت وهمكاري اروپا در آمده و اين سازمان نيز بلافاصله اين بحران را كه از سال 1988 شعله ور شده بود در دستور كار خود قرار داده و به ايفاي نقش در آن پرداخت.

اگرچه سازمان امنيت و همكاري اروپا اعتقاد دارد كه تلاشهاي اين سازمان براي پايان بخشيدن به بحران قره‌باغ شكست نخورده است و آتش‌بس 1994 و آزادي اسرا را نتيجه فعاليتها و كوشش‌هاي خود مي‌داند اما وضعيت آتش‌بس در قره‌باغ يك حالت شكننده داشته و آتش جنگ هر لحظه مي‌تواند شعله ور شود. سازمان امنيت و همكاري اروپا، بدون توجه به پيشينه تاريخي بحران كه ريشه در تاريخ قفقاز جنوبي دارد و تنها با صدور قطعنامه كه ضمانت اجرايي ضعيف داشته، سعي در مهار بحران داشته است. از سويي وجود روسيه و ايالات متحده در منطقه وضعيت بحران را پيچيده تر كرده و توافق اين دو قدرت بزرگ براي حل بحران ضروري و لازم است. وجود و نفوذ لابي قدرتمند ارمني در كنگره ايالات متحده و پارلمانهاي اروپايي بصورتي كه عليرغم روابط خوب جمهوري آذربايجان با ايالات متحده، اين كشور مورد تحريم كنگره قرار گرفته ولي ارمنستان با وجود اشغال يك پنجم خاك جمهوري آذربايجان كمك‌هايي را از ايالات متحده دريافت كرده است. موضوع ديگركه به پيچيدگي بحران و عدم كارايي سازمان امنيت و همكاري اروپا افزوده،گره خوردن اين بحران به سرنوشت سياسي روساي جمهوري آذربايجان و ارمنستان است و در طول بحران بقا سرنوشت سياسي به نوعي به ميزان موفقيت آنها در جبهه جنگ قره‌باغ بستگي داشته است. به گونه‌اي كه پيروزي رابرت كوچاريان رئيس‌جمهور سابق ارمنستان معلول تفكر وي براي ارمنستان بزرگ بوده و شكست ايلچي بيگ نيز به علت ناكامي‌در جبهه نظامي ‌بوده است. با اين تفاسير معلوم مي‌شود که اعلاميه‌هاي صادر شده درباره امکان حل مناقشه قره‌باغ کوهستاني در طي سالهاي اخير چيزي جز معامله متقابلاً سودمند منعقده بين مسوولين سازمان امنيت و همکاري اروپا، ارمنستان و جمهوري آذربايجان نيست. اعلاميه‌هاي مشابه نه تنها به روساي جمهور در حفظ حکومتشان کمک کردند، بلکه به حفظ نقش سازمان امنيت و همکاري اروپا در عرصه بين‌المللي خدمت کرده و مي‌کند. در جو نااميدي پيرامون مساله قره‌باغ کوهستاني يک سري سازمانهاي بين‌المللي سعي کردند حق انحصار سازمان امنيت و همکاري اروپا در رابطه با اين مساله را مورد بحث قرار دهند و از آنجايي که اين امر در بستر انتقاد کشورهاي مختلف از سازمان مذکور صورت مي‌گرفت، احتمال قوي بود که حل و فصل مساله به يک قالب ديگري منتقل شود: مثلاً سازمان ملل متحد يا شوراي اروپا، چيزي که به نوبه خود به معناي تضعيف قابل ملاحظه نفوذ ايالات متحده آمريکا بر حل مساله قره‌باغ کوهستاني مي‌شد. اما بعدها گفت‌وگوها در خصوص حل مساله قره‌باغ به سازمان امنيت و همکاري اروپا کمک کرد اين پروسه را متوقف سازد و تا وقتي که تلاشهاي انتقال مساله به قالبهاي ديگر متوقف نشده و اختلافات اروپا و ايالات متحده آمريکا هموار نشده‌اند، اين بستر مثبت حفظ خواهد شد.

طرح‌ها و اقدامات گروه مينسك

از زمان دخالت سازمان امنيت و همكاري اروپا، چهار طرح براي حل مناقشه از سوي سازمان امنيت و همكاري اروپا ارائه شده است . اما اين طرحها تاكنون به نتيجة مشخصي نرسيده‌اند. حتي سازمان دو طرف را به گفت وگو در عالي ترين سطح تشويق كرده است، اما ديدار رؤساي جمهور دو كشور هم، ثمربخش نبوده است . طرحهاي سازمان عبارتند از‌: طرح گام به گام، بستة قرارداد (ايجاد گروه كاري)، طرح دولت مشترك و سرانجام طرح مبادلة قلمروي سرزميني .

افزون بر آنها گروه مينسك گفت وگوها را در عالي ترين سطح در سال 2002 در پاريس برگزار كرد . هيچ يك از طرح‌ها و نشستها رضايت دو طرف را جلب نكرده و همة آنها شکست خورده‌اند.

نشست‌هاي سران سازمان امنيت و همكاري نيز عباتنداز: 1-‌ نشست بوداپست در سال 1994، 2- نشست ليسبون در سال 1996، 3- نشست استانبول در نوامبر 1999، 4- نشست بخارست در دسامبر 2001 و…

آمريکا که همواره تلاش مي‌کند جمهوري آذربايجان را به عنوان شريک راهبردي خود در منطقه قفقاز جنوبي معرفي کند و بارها به دليل بي توجهي به مناقشه قره‌باغ با انتقاد دولتمردان آذربايجان مواجه شده، در اواخر 2013 به کمک «احمد داوود اوغلو» وزير خارجه وقت ترکيه، زمينه ملاقات روساي جمهوري آذربايجان و ارمنستان را پس از دو سال وقفه در وين فراهم کرد. در اين نشست که وزراي خارجه دو کشور و روساي مشترک گروه مينسک نيز حضور داشتند، توافق شد مذاکرات سران در آينده نيز ادامه يابد و وزيران خارجه دو کشور موظف شدند روند مذاکرات را بر مبناي گفت و گوهاي جاري و با همکاري گروه مينسک براي يافتن راه حل صلح آميز ادامه دهند. همچنين «جيمز وارليک» رئيس آمريکايي گروه مينسک سازمان امنيت و همکاري اروپا در ژوئن 2015 به منظور ديدار با مقام‌هاي دولت ارمنستان وگفتگو درباره راه‌هاي پايان دادن به مناقشه قره‌باغ کوهستاني وارد ايروان پايتخت ارمنستان شد. در شرايط کنوني که آذربايجان با غرب بر سر بحران قره‌باغ اختلاف دارد سياستمداران حاکم بر باکو به اين نتيجه رسيده‌اند که، روسيه کليد حل مناقشه قره‌باغ است و امتيازهايي که طي سالهاي گذشته به دولت‌هاي غربي داده‌اند، نتوانسته است اهداف جمهوري آذربايجان را محقق سازد. در حالي که دادن امتيازهاي متعدد سياسي، اقتصادي و فرهنگي به روسيه طي سالهاي گذشته، مي‌توانست حداقل برخي از خواسته‌هاي جمهوري آذربايجان را محقق سازد. به عنوان مثال، معامله با روسيه، بخشي از اراضي اشغالي جمهوري آذربايجان را به اين کشور باز مي‌گرداند و بخشي از آوارگان آذري به خانه و کاشانه خود باز مي‌گشتند. اين تصور مقام‌هاي آذري موجب شده است گرايش باکو به مسکو به منظور حل مشکلات منطقه اي جمهوري آذربايجان تقويت شود. اين در حاليست که، سياست خارجي جمهوري آذربايجان بر تقويت همکاري با غرب و فاصله گرفتن از روسيه متمرکز شده است.

روزنامه «آزادليق» چاپ باكو از امكان امضاى توافقنامه صلح قره‌باغ، ميان جمهورى آذربايجان و ارمنستان در آينده نزديك خبر داده و آن را محتمل دانسته است. به گزارش اين منبع با اعلام اين خبر، اظهارات اخير رؤساى گروه ميانجى مينسك سازمان امنيت و همكارى اروپا مبنى بر ايجاد تحول در حل بحران قره‌باغ را در همين ارتباط ارزيابى كرد. اين منبع در ادامه به نقل از يكى از مسوولان وزارت خارجه جمهوري آذربايجان كه به نوشته اين منبع خواست نامش فاش نشود، به تشريح جزييات توافقنامه صلح پرداخت. بنابراين گزارش، توافقنامه صلح، قرارداد اتحاد بزرگ «بين باكو و ايروان» نام دارد. آزادليق اضافه كرد: به عقيده منبع وزارت خارجه جمهوري آذربايجان، امضاى توافقنامه صلح به مثابه مصالحه باكو با ايروان است. بر پايه خبر اين روزنامه، مفاد اصلى سازش نامه عبارتند از‌:

1- ارمنستان در وهله اول نيروهاى خود را غير از لاچين، از مناطق اشغالى زنگيلان، جبراييلی، قبادلى، آغدام،كلبجر و فضولى جمهوري آذربايجان خارج مي‌كند.

2 – مسأله تعيين وضع حقوقى قره‌باغ تا سال 2021 ميلادى آينده ( به مدت 15 سال) به تأخير مي‌افتد.

3 – در سال 2021 ميلادى، قرار است با شركت جامعه ارمنى و آذرى قره‌باغ در اين منطقه همه پرسى برگزار شود. ( همه پرسى فقط در منطقه خان كندى و شوشا كه هم ارمنيها و هم آذريها در آن ساكن هستند، برگزار خواهد شد.) نتيجه اين همه‌پرسى بودن يا نبودن قره‌باغ در تركيب جمهورى جمهوري آذربايجان را مشخص خواهد كرد.

4- پس از امضاى اين سازش نامه و تخليه شش شهرستان از سوى نيروهاى ارمنى، روابط اقتصادى ميان جمهوري آذربايجان و ارمنستان برقرار مي‌شود و راه‌هاى ارتباطى بين دو كشور باز خواهد شد كه از تسهيل رفت و آمد ميان مردم دو كشور حكايت دارد.

5 – نيروهاى حافظ صلح در منطقه مورد مناقشه مستقر خواهند شد.

6- هر يك از طرفهاى در حال مناقشه متعهد مي‌شوند كه نتايج همه‌پرسى سال 2021 را به رسميت بشناسند و بحران قره‌باغ را از طريق نظامي‌حل نكنند. آزادليق به دنبال بر شمردن مفاد اصلى توافقنامه صلح قره‌باغ، از نبود بندى در اين سند درباره منطقه لاچين ابراز نگرانى كرد و سرنوشت آتى آن را مبهم خواند.

همچنين به نوشته روزنامه «باكو خبر»، به مرور زمان پرده از معامله پنهانى باكو و ايروان كنار مي‌رود. اين روزنامه در گزارشي به نقل از روزنامه «ايكاكان امانك»، چاپ ارمنستان، با درج خبرى با اين عنوان نوشت: يك منبع موثق وزارت خارجه ارمنستان اعلام كرده که ميان دولتهاى جمهوري آذربايجان و ارمنستان توافقنامه اى درباره استقرار نيروهاى پاسدار صلح بين‌المللى با هدف ميانجيگرى در قره‌باغ امضا شده است كه بر مبناى آن طرفين به جز سازمان امنيت و همكارى اروپا به هيچيك از سازمانهاى بين‌المللى اجازه مشاركت در مناقشه قره‌باغ را نخواهند داد. بر اساس اين گزارش، طرفين درباره تركيب نيروهاي پاسدارصلح متشكل از نمايندگان كشورهاى عهده‌دار رياست گروه مينسك سازمان امنيت و همكارى اروپا نيز به توافق رسيده‌اند كه اين مسأله استقرار نيروهاى پاسدار صلح ناتو را در وظيفه ميانجيگرى مناقشه مردود مي‌كند و نقش برجسته‌اى را براى حضور نيروهاى پاسدار صلح روسيه در منطقه قائل مي‌شود. علت اصلى اينكه جمهوري آذربايجان اين توافقنامه را امضا كرده اين است كه ارمنستان استرداد تمامي‌شهرستانهاى اشغالى اطراف قره‌باغ به جز لاچين را منوط به استقرار نيروهاى پاسدار صلح روسيه كرده است.اين در حاليست که آمريكا با استقرار صلحبانان روسى در تركيب نيروهاى پاسدار صلح بين‌المللى در قره‌باغ مخالفت كرده است. وزارت خارجه ارمنستان نيز بارها اعلام کرده که مناقشه بايد بر‌اساس مصالحه و گذشت طرفين حل و فصل شود. وزارت خارجه ارمنستان در مورد امكان بازگرداندن مناطق اشغالي جمهوري آذربايجان معتقد است كه اين مساله بستگي به نحوه مطرح كردن آن دارد. در حال حاضر مناطق اشغالي جمهوري آذربايجان مساله امنيتي براي ارامنه محسوب مي‌شود. به باور ارمنستان، جمهوري آذربايجان تاكنون معتقد بود كه در مرحله اول بايد مناطق اشغالي تخليه شود و از هرگونه مذاكرات پيرامون رژيم حقوقي قره‌باغ امتناع مي‌كرد. در نتيجه مذاكرات به بن بست رسيده بود. ولي در حال حاضر وضعيت پيرامون اين مساله تغيير يافته و از اين رو، پيشرفتي در مذاكرات قره‌باغ حاصل شده است. وزير خارجه ارمنستان مي‌گويد اگر عدم تخليه مناطق براي امنيت قره‌باغ ضروري باشد، در اين صورت ارمنستان از بازگرداندن آن مناطق خودداري خواهد كرد. اگر تخليه اين مناطق براي دريافت تضمين امنيت ارامنه قره‌باغ ضروري باشد، آن مناطق را آزاد خواهد كرد. چنانچه دو کشور در مورد اصل آتيه‌داري كه بر اساس آن رژيم حقوقي موجود در قره‌باغ شكل رسمي‌به خود بگيرد، به توافق برسند در آن صورت اين اصل مي‌تواند به موضوع مذاكرات جدي تبديل شود. روزنامه «يني مساوات» در مورد مواضع فوق مي‌نويسد كه مواضع وزارت خارجه ارمنستان نشان مي‌دهد كه گزينه تخليه چند منطقه اشغالي در ازاي برگزاري همه‌پرسي در مورد رژيم حقوقي قره‌باغ پس از 15 10 سال آينده در دست بررسي است. صرفاً اين گزينه تضمين مي‌دهد كه وضعيت موجود در قره‌باغ در دستور كار قرار گرفته و وضعيت اين منطقه در آينده شكل رسمي‌به خود بگيرد. همانگونه كه مشاهده مي‌شود ايروان اكنون اذهان عمومي‌ و نيروهاي سياسي اين كشور را براي اين گزينه آماده مي‌كند. شايان ذکر است که پارلمان اروپا در استراسبورگ به اصلاحيه قطعنامه‌اي در خصوص تقويت روابط با کشورهاي عضو برنامه همسايگي شرقي و همچنين موفقيت‌ها و ناکامي‌هاي موجود راي مثبت داده است. در متن اين قطعنامه بويژه تأکيد شده، که حل مناقشه قره‌باغ بايد بر اساس چهار قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل که در سال 1993 و بر‌اساس اصول گروه مينسک سازمان امنيت و همکاري اروپا و اصول مندرج در بيانيه مشترک 10 ژوئيه 2009 در لاکوئيلا، صورت پذيرد.

دلايل ناکامي اروپا در بحران ناگورنو – قره‌باغ

دلایل  عدم موفقيت و کارايي سازمان امنيت و همکاري اروپا در حل و فصل بحران ناگورنو-قره‌باغ عبارتند از:

1- هماهنگ نبودن و انسجام در سازمان

2- هماهنگ نبودن خواست سازمان با واقعيت بحران

3- وجود منافع متضاد قدرت هاي بزر گ در منطقه

4-منافع متضاد بازيگران منطقه‌اي و توجه نداشتن سازمان به آن

5- نداشتن توانايي ملزم با هدف سازمان

6- منافع تجاري منازعة قفقاز به صورت فروش سلاح 

7- گره خوردن بحران قره باغ به سرنوشت حاكميت سياسي دو کشور.

عملكرد سازمان امنيت و همكاري اروپا در حل و فصل بحران ناگورنو- قره‌باغ بيانگر آنست كه اين سازمان با خوش بيني با قضيه برخورد نمود. شايد سازمان مذكور تنها مي‌خواست موقعيت خود را در منطقه قفقاز تثبيت كند و در نهايت به دنبال حل واقعي بحران نبود يا اين كه اين بحران خارج از توان سازمان بود. اما به حال مي‌توان نتيجه عملكرد سازمان امنيت و همكاري اروپا را به صورت خلاصه ارائه نمود:

1-‌ اين بحران ريشه در تاريخ داشته و دشمني بين ارامنه و آذريها طي صدها سال شكل گرفته است و لذا نمي‌توان تنها به وسيله ارائه قطعنامه و رهنمود و بدون توجه به وضعيت قومي‌ منطقه آن را حل كرد.

2-‌ وجود دو قدرت بزرگ روسيه و ايالات متحده و ديگر قدرتهاي منطقه‌اي و فرا منطقه‌اي در قفقاز اين منطقه را به محل برخورد شرق و غرب تبديل کرده و سازماندهي و كنترل بحراني مانند قره‌باغ مستلزم توجه به زمينه‌هاي استراتژيك و امنيتي در سطح كلان‌تر است.

3-‌ تداوم بحران دستيابي به راه حل را بيش از پيش مشكل مي‌كند و زخم كهنه بين دو طرف درگير را عميق‌تر مي‌كند لذا سازمان بيشتر بر روي ملاقات سران دو كشور تمركز کرده و آن را تشويق مي‌كند.

4-‌ اين بحران ضررهاي زيادي به دو طرف وارد نموده و باعث انزواي سياسي ارمنستان و ركود شديد اقتصادي جمهوري آذربايجان شده است و دو طرف نيز به ضررهاي وارده در اين امر آگاه هستد، لذا يافتن چارچوبي براي رضايت ارمنستان در اعطاي خود مختاري قره‌باغ در چارچوب جمهوري آذربايجان مي‌تواند تلاش آينده سازمان امنيت و همكاري اروپا باشد.

5-‌ شايد مهمترين مشكل براي هر دو رئيس‌جمهور آن باشد كه چگونه مصالحه احتمالي را براي ملت خود توجيه کنند. بخشي از هر دو ملت مستقيما از بابت جنگ لطمه ديده و بي‌خانمان شده‌اند و از طرف ديگر همه مردم دو كشور بهرحال از توسعه اقتصادي و ثبات سياسي در طول 23 سال گذشته بازمانده‌اند. از طرف ديگر علي‌رغم اشتياق دو حكومت براي رسيدن به ثبات و برون‌رفت از وضعيت فعلي، اما در مورد مردم و افكار عمومي ‌كاري انجام نشده است. در طول 23 سال گذشته همواره رسانه‌هاي عمومي‌و مسوولان دو كشور بر نفرت از طرف ديگر تاكيد نموده اند و اكنون به راحتي نمي‌توان همه گذشته را فراموش کرد. اين نكته وقتي اهميت خود را مي‌يابد كه هركدام از دو طرف بخواهند كه وضعيت آينده قره‌باغ را پس از مصالحه به رفراندوم و يا مراجعه به آراي عمومي‌بگذارند. همچنين هرگونه تغيير در وضعيت حقوقي-سياسي قره‌باغ نياز به تغيير در قانون اساسي دو كشور و بويژه جمهوري آذربايجان دارد.

6-‌ اميد اصلي مسوولان جمهوري آذربايجان در طول 23 سال گذشته آن بوده است كه با عقد قراردادهاي كلان با شركتهاي بزرگ نفتي، بتوانند علاوه بر دست يافتن به منابع مالي از لابي آنان نيز در مجامع بين‌المللي استفاده کنند. همچنين علي اف اميدوار است كه آمريكا، اسرائيل و تركيه بتوانند او را از مخصمه قره‌باغ نجات دهند. غافل از آنكه با وجود تجاوز ارمنستان به جمهوري آذربايجان به علت لابي مقتدر ارامنه در كشورهاي غربي، اين جمهوري آذربايجان است كه از هرگونه كمك مالي آمريكا مطابق مصوبه كنگره منع شده است. بخش 907 از قانون پشتيباني از آزادي كه در سال 1992 در كنگره آمريكا به تصويب رسيده است، دولت آمريكا را از اعطاي هرگونه كمك به جمهوري آذربايجان تا وقتي كه رئيس‌جمهور آمريكا مطمئن شود كه جمهوري آذربايجان در صدد حمله به ارمنستان و قره‌باغ نيست، منع مي‌کند. اين قانون هر ساله تمديد مي‌شود. ارامنه براي به تصويب رساندن طرحهاي قانوني در پارلمانهاي كشورهاي غربي مبني بر نسل کشي خواندن كشتار 1915 تركهاي عثماني تلاش مي‌نمايند كه البته در فرانسه تاكنون موفق بوده اند. از طرف ديگر تفاوت معناداري بين حمايت نظامي‌ روسيه از ارمنستان و حمايت غرب از جمهوري آذربايجان وجود دارد. روسيه در ارمنستان و در كنار مرزهاي تركيه، ايران و جمهوري آذربايجان داراي نيرو و پدافند است. درحاليكه علي‌رغم همه تبليغات آنچه كه در جمهوري آذربايجان وجود دارد تنها ارتش تازه متولد شده اين كشور است. تمامي ‌درخواست‌هاي مسوولان آذري از ناتو براي ايجاد پايگاه در جمهوري آذربايجان بي‌پاسخ ماند.

7-‌ در آذربايجان و ارمنستان، هرگونه نرمش كوچك در ارتباط با قره‌باغ بعنوان خيانتي بزرگ مطرح مي‌شود.

راهکاري براي حل و فصل بحران

در مجموع اعضاي گروه مينسك سازمان امنيت و همكاري اروپا، حل و فصل بحران قره‌باغ را در چارچوب منافع خود دنبال مي‌كنند كه اين امر به نوبه خود بحران قره‌باغ را پيچيده تر مي‌سازد. شكست سازمان سبب پايداري و تداوم وضعيت «نه صلح، نه جنگ» در قرهباغ شده است. به نظر مي‌رسد براي حل منازعه بايد تفكر و برنامه‌اي نو‌انديشيده شود كه منافع همة گروه‌هاي درگير در اين مسئله را در نظر داشته باشد. بر همين اساس پيشنهادهايي ارائه مي‌شود كه براي حل مناقشه ميتوانند كمككننده باشند:

1-‌ تغيير اعضاي اصلي مسئول حل مناقشه يعني گروه مينسك و سپردن آن به كشورهاي بيطرف، خوشنام و مؤثر فرامنطقهاي مانند فنلاند، سوئد، نروژ و سوئيس و ديگر اعضاي صاحب نفوذ سازمان كه منافع مستقيمي در منازعه ندارند،

2-‌ خروج نيروهاي ارمني از اراضي اشغال شده و استقرار نيروهاي حافظ صلح توسط سازمان ملل متحد،

3- فشار سازمانهاي بين‌المللي به دولت هاي جمهوري آذربايجان و ارمنستان براي در پيشگرفتن سياستي سازنده،

4- دخالت دادن مستقيم كشورهاي مؤثر همسايه مانند ايران و تركيه،

5- سرانجام اگر فرايند صلح به نتيجه نرسيد، به نظر مي‌رسد پرونده بايد از سازمان امنيت به سازمان ملل بازگردانده شود و سازمان در شرايط جديد تصميم لازم را بگيرد.

نويسنده : فاطمه رضايي خاچکي

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا