کتابهای درسی جمهوری آذربایجان ملغمه ای از بیشعوری و بیسوادی نيست٬ بلکه محلی است برای تامين کمبودهای تاریخی٬فرهنگی وسياسی. روشنفکران و سياستمداران این کشور دروغ های زیادی به مردم شان گفته اند. دروغهایی که شاید قابل مقایسه با «کره
شمالی» باشد.
به گزارش مرکز فرهنگی قفقاز، بر اثر تغيير خط و الفباء و پایين بودن آگاهی عمومی و سطح سواد٬ مردم باکو قادر به تشخيص سره و ناسره نبود و یک انقطاع تاریخی وادبی مهم به ویژه بر اثر تغييرات سه باره الفبا قرار گرفته اند. به طوری که نسل امروز قادر به خواندن نامه های پدران شان نيست تا چه رسد به کتب تاریخی مانند طبری٬ عالم آرای عباسی و….دولت سازان این کشور به مردم گفته اند که در گذشته دارای چند امپراطوری بزرگ بودند که برای جهان دستور می نوشت٬از جمله آن امپراطوریها٬ حکومت صفوی بود که سرزمين های زیادی از جمله ایران را در سيطره خود داشت.
اما این دروغهای خنده دار٬ در آذربایجان به حقيقت محض تبدیل شده اند. البته این سياست مداران تا به امروز نتوانسته اند حتی یک برگه سند٬دال بر انعقاد قرارداد با یک دولت خارجی به نام دولت / امپراطوری آذربایجان شمالی یا یک سکه یا هر نوع سند ناظر بر شناسایی ارائه دهند.
حتی در نقشه هایی قبل از ۱۹۱۸ خبری از کشوری به این نام در پهنه گيتی نيست. اما همه می دانيم که تکرار دروغ٬ آن را به یک حقيقتمحض تبدیل ميکند. به ویژه اگر در مقابله با گرجیها و ارمنیها به چنين دروغ های نياز باشد.
اخيرا یکی از آخرین شاهکارهای جعل تاریخ٬ در ویرایش جدید کتاب تاریخ درسی پایه پنجم رخ داده است. در این کتاب تحریفات متعددی توام بانفرت از ایرانیها دیده میشود. مانند موضوع شهریار٬صفویان٬ افتخار به قتل کورش و…اما جالبترین تحریف مربوط به درس صفویه و تصویری «خيالی» از شاه اسماعيل صفوی است. در این تصویر شاه اسماعيل زیر بيرقی کهدقيقا مشابه «پرچم خلافت عثمانی» است ایستاده و سيمایی شبيه سرداران ترک و تاتار برای وی کشيده شده است که هيچ مناسبتی باتصاویر تاریخی ارائه شده از وی ندارد.
همگان آگاه اند که پرچم ایران در دوره صفویه مانند بسياری دیگر از دورهها نماد شيروخورشيد بود نه ماه و ستاره.پرچم هلال سبز رنگ٬ متعلق به خلافت عثمانی بود که دشمن اصلی صفویان به شمار می رفت. حال باید پرسيد چرا طراحان و نویسندگان کتابهای درسی در آذربایجان با چه هدف شاه اسماعيل را زیر پرچم خلافت عثمانی تصویر کرده اند؟
آیا زمامداران این کشور خواسته از فرط شيدایی ترکيه٬ یک خوش خدمتی دیگر برای برادر بزرگتر که در پی احيای خلافت است٬ انجام داده باشند؟ یا از نشان ایرانی شيروخورشيد ترسيده اند؟
این نویسندگان به قدری به مردم دروغ گفته که برای پوشش دروغ های قبلی به دروغ های جدید نيازمندند. طبيعی است که ادعای مضحک ُترک بودن حکومت صفوی با مسائلی مانند پرچم٬ زبان رسمی فارسی٬ بسط و گسترش شاهنامه و فرهنگ شاهنامه ای و… همخوانیندارد.
اکنون جاعلان تاریخ ناچارند که شاه اسماعيل به زیر بيرق دشمن اصلی او (خلافت عثمانی) بفرستند تا مبادا اهتزاز پرچم ایران ٬ دروغ های گذشته را فاش سازد.
در چنين مواردی نباید منتظر مجاری رسمی و دستگاههای عریض و طویل و بی خاصيتی چون سازمان فرهنگ و ارتباطات و رایزنی هایفرهنگی شد و در بهترین حالت جز برگزاری جلسات بی نتيجه و بدون خروجی٬ عملکرد دیگری ندارند.
بر همه اهالی مطبوعات٬دانشگاه٬ هنر و فرهنگ لازم است که در برخورد با مقامات سفارت و کنسولگری جمهوری آذربایجان در ایران از آنها درخصوص این رویکرد و دلایل ایران ستيزی رسمی در کتب درسی سوال کنند و دانشجویان و گروههای علمی نشست های تخصصی را در اینخصوص برگزار نمایند.
