اخبارایرانتحليل هاترکیهعمومی

مواضع استادِ اردوغان “نجم الدین اربکان”در قبال ایران چه بود؟

نجم الدین اربکان یکی از سیاستمداران ملی گرا و اسلام گرای تُرک بود که خدمات شایانی را به جمهوریت ترکیه ارائه داد.

به گزارش مرکز فرهنگی قفقاز به نقل از آناج: در این سری از گزارشات شناسنامه‌ای آناج از چهره‌های شناخته شده ترکیه، به بررسی زندگینامه و فعالیت های شاخص پروفسور دکتر نجم الدین اربکان، سیاستمدار معروف و دلسوز تُرک پرداخته‌ایم.

وی مشهور به القا کننده تفکرات ملی و اسلامی در عرصه سیاسی ترکیه بعد از تاریخ جمهوریت می باشد. این روزها، در فضای رمز آلود سیاست ترکیه، نیاز به اربکان و تفکراتش به خوبی احساس می‌شود و این نیاز هزاران شاید و باید را در اذهان تداعی می کند.

میلاد اربکان

نجم الدین اربکان یکی از بزرگترین سیاستمداران تاریخ جمهوریت ترکیه است وی در 29 اکتبر سال 1926 در استان «سینوپ» در ساحل دریای سیاه، واقع در شمال ترکیه متولد شد. وی بعد از تکمیل تحصیلات تا پایان دبیرستان ، مدرک مهندسی مکانیک را در سال ۱۹۴۸ اخذ نموده و برای ادامه تحصیل به آلمان رفت. دوره PhD خود را سال ۱۹۵۳ در دانشگاه «RWTH Aachen» به پایان رساند و سپس از وی برای شرکت در پروژه های بزرگ نظامی در کارخانه آلمانی مشهور «Deutz» دعوت شد. این دوره از زندگی، دوره بسیار مهمی برای اربکان جوان بود، زیرا او عمیقاً تحت تاثیر سرعت پیشرفت صنعت آلمان و نظم و کارایی که آلمان ها در این فرآیند نشان می دادند، قرار گرفت.

بازگشت اربکان به وطن

اربکان با ذهنی پر از ایده‌های جدید به ترکیه بازگشت و می‌خواست آن چه را که در آلمان فراگرفته در ترکیه پیاده کند اما در عین حال هم نمی‌خواست کپی مدل آلمانی را به کشورش عرضه کند. وی همواره در فکر ادغام عقاید اسلامی با پیشرفت چشمگیر اقتصادی و تکنولوژیک غرب بود و این همان چالشی بود که متفکران اسلامی بسیاری برای انجام آن از قرن نوزدهم تلاش کردند و بعد از مدت کوتاهی که به نتیجه قابل اعتنایی دست نیافتند، از آن سرباز زدند.

سیر تغییر اربکان از آکادمیسین با ذوق به استاد سیاست

اربکان حوجا (استاد) به زودی تبدیل به یک مهندس مشهور شد، هرچند که هدف او بیش تر شناخته شدن به عنوان یک آکادمیسین بود! وی طرح های بسیاری را به وزیران وقت ارائه داد که همگی باعث پیشرفتی چشمگیر در اقتصاد ترکیه شدند. یکی از معروف ترین پروژه های وی اقدام به ساخت خودرو در ترکیه به عنوان حرکتی رو به جلو برای حذف وابستگی به تکنولوژی غرب بود اما، مشکل اصلی اربکان عدم درک وی در جامعه آن روز ترکیه بود، ترکیه سال 1960، نمی توانستند نظرات وی را که چندین دهه جلو تر از عوام بود را هضم کنند و به همین دلیل بیش تر طرح های وی بدون مطالعه کافی و امکان سنجی، کنار گذاشته شدند.

وی که در آن زمان با لقب حوجا شناخته شده بود، به این نتیجه رسید که فعالیت های آکادمیکی قدرت کافی برای رساندن وی به اهدافش را ندارند و برای اولین بار در انتخابات  سال 1969 وارد صحنه سیاست شد و از استان «قونیه» به عنوان نماینده مستقل وارد پارلمان شد. در سال 1970 پایه های اولین حزب سیاسی خود «نظام ملی و دیدگاه ملی» را بنا نهاد ولی این حزب در سال 1971، تنها بعد از حدود یکسال منحل شد.

اربکان و دمیرل

وی در سال 1972 با تشکیل حزب «سلامت ملی» با حزب  «جمهوری خواه خلق» وارد ائتلاف شد و اربکان برای سمت معاونت نخست وزیری انتخاب شد. یاد وی در دهه 70 با شخصیت متفاوت و مزاح هایش در نشست های خبری، در حافظه همه حک شد. نشست خبری با کاداییف (یک نوع شیرینی تُرک)، هنوز هم توسط مردم یادآوری می شود.

وی در این نشست با لحنی طنزآلود گفته بود، باید صبر کنیم تا زیر کادائیف سرخ شود. وی برای اینکه حمایت خود از دولت اقلیتی دمیرل را با اکراه اعلام نموده باشد از این لفظ استفاده کرد و در توضیح آن گفت که وقتی زیر کادائیف سرخ شد، حمایت خود را از این دولت سلب خواهد کرد.

بعد از کودتای 12 سپتامبر که سلیمان دمیرل، نخست وزیر وقت ترکیه، مجبور به استعفا شد، پارلمان ترکیه نیز لغو گردید و قانون اساسی ترکیه که بعد از کودتای 1970دوباره نویسی شده بود تغییر کرده و تبدیل به قانون اساسی مبتنی بر کودتا شد و دوره نظامی دوباره آغاز گشت، تمام احزاب منحل شدند و سران احزاب ابتدا توسط ارتش دستگیر شده و سپس محاکمه شدند. درست بعد از وقوع این کودتای موفق ارتش ترکیه، نجم الدین اربکان نیز همچون سایر لیدرهای سیاسی دستگیر و به مدت یکسال زندانی گردید.

شکوفایی سیاسی اربکان

در انتخابات سپتامبر 1987 که اربکان توانست حقوق سیاسی خود را دوباره به دست بگیرد به عنوان رئیس حزب «رفاه»، انتخاب شد. دیدگاه ملی در سال 1995، دوباره وارد پارلمان ترکیه گردید. در سال 1996، با ائتلاف احزاب «رفاه» و «راه درست»، دولت ائتلافی تشکیل شد و اربکان به عنوان نخست وزیر انتخاب شد. تشکیل این حکومت آغازگر مسیر منتهی به کودتای پست مدرن 28 فوریه ترکیه بود.

تاثیر اربکان در ادبیات سیاسی تُرک ها

حوادث رخ داده در دیدار اربکان با قذافی در دوران نخست وزیری‌اش، بحث های فراوانی را به همراه داشت. رسوایی «سوسورلوک» در دوران نخست وزیری وی اتفاق افتاد. در سوم نوامبر 1996، بر اثر یک حادثه ترافیکی در منطقه سوسورلوک، اسنادی از ارتباط پلیس، دولت و مافیا لو رفت. با آشکار شدن مثلث روابط نامشروع مردم به اعتراض برخواستند و با تجمعاتی تحت عنوان «یک دقیقه تاریکی برای روشنایی» اعتراض خود را ابراز نمودند و این حادثه عنوان یکی از بزرگترین رسوایی های دوران جمهوریت ترکیه را به خود گرفت. اربکان از لفظ «فاسافیسو» برای رسوایی و «رقص گلوبال» برای برای تجمعات «یک دقیقه تاریکی برای روشنایی» استفاده نمود و به این ترتیب این دو واژه وارد ادبیات سیاسی ترکیه گردید.

کودتای 28 فوریه

حرکت تانک ها در خیابان های سینجان را می توان به عنوان صدای پایلوت کودتای 28 فوریه 1997 دانست. مهمانی اربکان برای سران گروهک ها در اقامتگاه نخست وزیریش نیز در این دوره جنجال بزرگی آفرید و در این فضای ایجاد شده، در جلسه شورای امنیت ملی 28 فوریه 1997، در مقابل تهدیدات واکنشی موجود، تصمیمات بی رحمانه ای گرفته شد.  این تصمیمات آغازگر اعلام نقطه پایان دولت «راه رفاه» بود. اربکان در 18 ژوئن 1997، از سمت نخست وزیری استعفا داد و حزب «رفاه» به علت اعمال مخالف با آرمان های لائیک حکومت ترکیه، در سال 1998منحل گشته و اربکان دوباره ممنوعیت سیاسی پیدا کرد.

بار سنگین پرونده «تریلیون گمشده» بر دوش اربکان

بعد از این که ممنوعیت سیاسی وی که در سال 2003 به پایان رسید، به عنوان رئیس حزب «سعادت» انتخاب شد. سیاستمدار با تجربه بعد از محکوم شدن در پرونده «تریلیون گمشده»،  در سال 2004 مجبور به ترک سمت خود شد. این پرونده مربوط به درخواست دولت از حزب «رفاه» برای بازگرداندن یک تریلیون لیره بودجه کمکی به حزب بعد از انحلالش بود که با بررسی های پلیس مشخص گردید با اسناد ساختگی تلاش شده است این گونه جلوه داده شود که یک تریلیون دریافتی صرف هزینه ها شده است. در این پرونده اربکان به 2 سال و 4 ماه حبس محکوم گردید. وی با ارائه گزارش سلامت جسمی، این حکم را تبدیل به حبس خانگی نمود که این حکم هم در سال 2008، از طرف رئیس جمهور وقت، عبدالله گل که از شاگردان وی بود، مورد عفو واقع شد.

اربکان تا آخرین دم از سیاست کناره نگرفت. آخرین تصاویر از وی مربوط به شرکت وی در جلسه حزبش در اتاق بیمارستان بود.

عقاید اسلام گرایانه استاد

این پیر سیاستمدار بر این عقیده بود که به غیر از اسلام هیچ منبع حق و حقیقتی وجود ندارد، حتی فن و حکمت، هنر و صنعت در داخل اسلام هستند و شعبه ای از اسلام هستند. وی معتقد بود که علوم و تکنولوژی که از قرآن حکمت نگرفته باشد، به هیچ وجه نمی تواند «خیر محض» باشد، نمی توان آن را مبرا از شر و ضرر دانست و نمی توان به طور مطلق کافی دانست. انکار فلسفه و فیلسوفان توسط یکدیگر، درگیری دائمی ایدوئولوژی ها، تغییر و کهنه شدن نظریه های بشری، حتی پی بردن به عوارض جانبی برخی داروها بعد از مدتی را با این موضوع مرتبط می دانست و با اشاره به این موضوعات سعی به جلب توجه همگان به اسلام می کرد.

اربکان اسلام را بالاتر از هرچیزی می دانست و عنوان می کرد که خطرناک ترین اشتباه نزدیک ترین آن به واقعیت است چون این اشتباهات نزدیک به واقعیت هستند که احتمال اشتباه را افزایش می دهند. وی این را به عنوان فلسفه آموزش خود قرار داده و در دوران تحصیلش همواره تلاش کرده بود تا به واقعیت برسد و دوران تحصیل وی پربوده از موفقیت های ریز و درشت و همواره مورد تحسین معلمان و استادان خود قرار گرفته است. همه استادان وی، او را شاگردی تیزهوش و علاقمند به یادگیری می دانستند.

اربکان و ایران

پروفسور اربکان، همواره با دید مثبتی به ایران می نگریست. اولین کشوری که وی دردوران نخست وزیری‌اش بازدید کرد ایران بود و جالب است بدانید که آخرین کشوری که در دوران حیاتش بازدید نمود باز ایران بود. اربکان ایران را نزدیک ترین دوست و برادر معرفی می کرد و از مبارزات ایران علیه رژیم صیهونیستی به عنوان حرکتی دلیرانه یاد می کرد و به این معتقد بود که صهیونیسم تنها دلیل موقعیت ضعیف و تقلیل یافته مسلمانان بوده و تنها راه فرار از موقعیت کنونی حذف صهیونیسم است. معروف ترین سخن اربکان در مورد ایران این بود که می گفت ما در ترکیه در اپوزیسیون هستیم اما در ایران در قدرتیم! او خود و اندیشه هایش را هیچ گاه جدای از ایران نمی دانست.

وی همواره انقلاب اسلامی ایران را تحسین می کرد. اربکان با امام خمینی (ره) یک تفاوت نظر بارزی در زمینه رژیم صیهونیستی داشت و آن این بود که وی اسرائیل را عامل ایجاد مشکل برای مسلمانان می دانست درحالی که امام راحل، آمریکا را شیطان بزرگ می نامید و از رژیم صیهونیستی به عنوان یکی از نقشه های آمریکا برای اعمال فشار به مسلمانان یاد می کرد.

جالب است بدانید انعقاد قرارداد 25 میلیون دلاری و اتفاقات رخ داده در حین این قرار داد، از وقایع عجیب دوران نخست وزیری اربکان است. این قرارداد در نوع خود تا آن زمان بی نظیر بود. وزیر انرژی دولت قبل به دلیل وجود لفظ جلاله در بالای متن قرارداد، از امضای آن امتناع ورزیده بود، در حالی که وزیر انرژی اربکان حاضر به امضای قرارداد، بدون متبرک شدن به نام خدا نبود.

مثلث اربکان، اردوغان و گل

در دوران نخست وزیری حوجا، عبدالله گل، ارتباط نزدیکی با سفارتخانه ایران در ترکیه داشت. رجب طیب اردوغان و عبدالله گل هر دو از شاگردان وی بودند و می شود گفت رسم و سیاق سیاست را نزد وی آموخته بودند ولی بعدها به دلایل بروز برخی از اختلافات در دیدگاه و سیاست های پیش رو، از هم جدا شدند و اقدام به تشکیل حزبی جداگانه کردند. این دو معترض این قضیه بودند که اربکان فرصت لازم برای حضور جوانان را ایجاد نمی کند و اجازه نمی دهد سیاست های مقتضی زمان را پیاده کنند.

اردوغان نقش فعالی در حزب «سلامت ملی» داشت و حتی مدتی به عنوان رهبر شاخه جوانان حزب فعالیت کرد. وی بر خلاف عبدالله گل، سخنوری ماهر بود و اجرای برنامه ها و میتینگ های سیاسی را برعهده می گرفت. اردوغان در همان دوران هم فردی شناخته شده بود، در سال 1994، وقتی به عنوان شهردار استانبول انتخاب گردید، به کلان شهر بی در و پیکر استانبول و آشفته حال، جلوه ای تازه بخشید و توانست شهر را تبدیل به عروسی زیبا رو کند. وی با تمام احترامی که برای استاد خود قائل بود، به این مهم دست یافت که ادامه راه با اربکان او را محکوم به بازی در سایه و محبوبیت وی خواهد کرد و با توجه به انتقاداتی که از وی داشت، تصمیم به جدایی گرفت و در سال 2000، از مرحوم اربکان جدا شد و با همراهی عبدالله گل اقدام به تاسیس حزبی مجزا با شعاری از نوع اسلام گرایی مدرن، کرد و نکته جالب این جاست که گل و اردوغان در همان اول با هم عهد کردند که در صورت رسیدن به حکومت هیچ گاه همدیگر را رها نخواهند کرد و مواضع قدرت یکدیگر را حفظ خواهند نمود تا جایی که تفاوتی در سطوح قدرتشان نباشد. چیزی که گل آن را به خوبی پیاده کرد و به هنگام ریاست جمهوری‌اش از منافع اردوغان در سمت نخست وزیری حمایت نمود ولی اکنون خلاف معاهده به وضوح پیداست!

نظر استاد نسبت شاگردانش

اربکان به گل و اردوغان همواره دیدی پدرگونه و استادگونه داشت و تمام تلاش خود را در تربیت آن ها نموده بود و در شرایط مختلف حامی و پشتیبان خوبی برای آن ها بود. اما تغییر دیدگاه آن دو موجب رنجش وی شد و در جاهای مختلف با برائت خود از افکار دو شاگردش، آن ها را از شاگردی خود طرد کرد. وی در جایی از گل و اردوغان به عنوان حبه های انگور خود یاد کرد و گفت: شاگردان من، اردوغان و گل، حبه های انگور من هستند، اما حبه های انگوری که تبدیل به شراب شده اند!

نهضت اربکان در دید متفکر اسلام گرای تُرک

به عقیده علی بولاک، متفکر اسلام گرای مشهور ترکیه، مبحث سیاسی اربکان، که به عنوان «دیدگاه ملی» یا «اسلام‌گرایی تُرک» شناخته می‌شود ۳ خصوصیت مشخص دارد:

  1. اربکان خط مشی ثابتی داشت و فردی قانون گرا بود. این اسلام گرای ترُک آشکارا با خشونت، تروریسم و دیگر روش‌های شدید در جهت بهره مندی ازمنافع سیاسی مخالفت کرد. نهضت اربکان به عنوان یک «اپوزسیون درون نظام» در نظر گرفته شده بود.

  2. دیدگاه سیاسی اربکان، دامنه وسیعی از مباحثی همچون جو حاکم علیه نخبگان تا دستورالعمل‌های سیاسی را در بر می‌گرفت. وی از ساختارهای اجتماعی ناهمگنی حمایت می‌کرد که در آن گروه‌های مختلف بتوانند از موجودیت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی لذت ببرند. نهضت اربکان به شدت نسبت به تسلط بروکراسی، سیاست و اقتصاد توسط اقلیتی خاص جبهه می گرفت.

  3. وی تلاش می کرد تا مسلمانان را در زیر سایه ائتلافی مذهبی در کنار هم جمع کند و در این پروژه نقشی تعیین کننده برای ترکیه متصور شده بود. اربکان پروژه G-8، را در سال ۱۹۹۷ با هدف ایجاد وحدت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بین کشورهای مسلمان کلید زد.

تاثیر نجم الدین اربکان بر ترکیه

مرحوم اربکان افق متفاوتی را در ترکیه معرفی کرد اسلام پیشرو و مسلمانان پیشرفته همواره ورد زبانش بود. به شدت ضد آمریکا و ضد اسرائیل بود. او از این که بگوید مخالف لائیسم است هیچ ابائی نداشت و در بیش تر سخنرانی‌ها چه در جمع خصوصی و چه بیرون، دلار آمریکایی را نشان می‌داد و با اعتراض و تعصبی خاص عنوان می نمود: «آمریکایی‌ها می‌گویند ما به خدا اعتقاد داریم و به او توکل می کنیم. مسلمانان ترکیه! چرا شما از توکل، اعتقاد و باور به خدا گریزانید؟! چرا فرهنگ لائیسم شما را این‌قدر از دین جدا کرده است؟». بارها دیده شده بود که با اشاره به جمله روی دلار که ما به خدا اعتقاد داریم، می‌گفت «آنها (آمریکایی‌ها) می‌گویند «توکلت علی‌الله»، چرا ما مسلمانان نمی‌گوییم؟! آنها روی دلارشان می‌نویسند، نمی‌گویند ما لائیک هستیم، آن‌وقت شما می‌گویید لائیک هستیم؟! نه! شما لائیک نیستید شما مسلمان و پایبندید».

محبوبیت اربکان در مجامع اسلامی

اربکان محبوبیت فراوانی در بین اعراب مسلمان داشت. وزیر سلامت حماس «بسام نعیم» پس از مرگ اربکان بیانیه‌ای صادر کرد و در آن بیانیه از اربکان به عنوان «شخصیتی هدایت کننده و متفکر جهان اسلام» یاد کرد و گفت: “ترکیه و جهان اسلام نمادی بزرگ از اسلام معاصر را از دست داد، کسی که تمام حیات خود را صرف عقاید اسلامی بخصوص موضوع فلسطین و بیت المقدس کرد”. رهبریت حماس در دمشق بیانیه ای صادر نموده و اظهار همدردی و تاسف کرد. «شیخ کامل خطیب» از جنبش اسلامی در فلسطین اشغالی، پیام‌های تسلیت جداگانه‌ای به رییس جمهور و نخست وزیر ترکیه فرستاد.

بسیاری از شخصیت های مهم دنیای اسلام در مراسم تدفین اربکان حضور داشتند که همگی نشانگر موقعیت او در جنبش جهانی اسلامی است. رهبر سابق اخوان المسلمین در مصر «محمدمهدی عاکف»، رییس حزب اسلامی در کشمیر «ابوذر راشد ترابی»، رییس حزب عدالت موفقیت اندونزی (PKS) «لطفی حسن اسحاق» و رییس جمهور سابق سودان «عبدالرحمن سوار الذهاب» از جمله افراد حاضر در این مراسم بودند.

وفات اربکان

پروفسور نجم الدین اربکان از اوایل ژانویه سال 2011 بدلیل مشکلات گوناگون در بیمارستان بستری شد و سر انجام در ۲۷ فوریه بعلت نارسایی قلبی و ریوی در سن ۸۵ سالگی در آنکارا درگذشت. برای درگذشت اربکان مراسم رسمی برگزار نشد اما با این حال در استانبول، محلی که مراسم انجام گرفت، حدود یک میلیون نفر برای وداع با اربکان در مسجد فاتح جمع اجتماع کردند. تابوت او حدود ۵ کیلومتر بر دوش مردم حمل شد و در آرامگاه «زیتین بورنو» دفن شد. مردم عبارت «مجاهد اربکان» که لقب اطلاق شده به اربکان بود و بیش تر در مبارزات انتخاباتی سیاسی او شنیده می‌شد را سر می‌دادند. مهمترین شاگردان او رییس جمهور وقت ترکیه، عبدالله گل و نخست وزیرش رجب طیب اردوغان، رئیس حزب «عدالت و توسعه» در آن زمان همراه با بسیاری از شخصیت های مهم دیگر به جمعیت پیوستند تا آخرین دعاهای خود را نثار استاد خود بنمایند!

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا