اخبارترکیه

دولت ترکیه برای فرار از مشکلات امنیتی و اجتماعی اقلیت‌ها را سرکوب می کند

به گزارش مرکز فرهنگی قفقاز، دولت ترکیه مدتی است از شعارهای اصولی که زمانی باعث خوشبینی مردم و بازیگران موثر منطقه‌ای بود دور شده  و مصائب منطقه‌ای نیز آن را آگاه ننموده است، دولت برای فرار از مشکلات امنیتی و اجتماعی اقلیت‌ها با نام مقابله با تروریسم با محوریت داعش را سرکوب  می‌نماید اما آگاهان سیاسی بخوبی می‌دانند که واقعیت این است که سیستم عصبی دولت‌مردان این کشور کمی تا قسمتی مختل عمل می‌نماید.

تلاش اردوغان برای تغییر نظام پارلمانی به نظام ریاستی که شعار اصلی حزب عدالت و توسعه که نه، بلکه اردوغان و دوستانش بود با ورود حداقل 80 نفر از اعضای حزب دموکراتیک خلق‌های ترکیه که با ارائه تصویری ملی و نه صرفا کردی از حزب کردی‌اش، برای اولین بار در طول تاریخ، پای یک حزب کردی را به پارلمان ترکیه باز کند و این چیز کمی نبود تقریبا فرو ریخت و اردوغان که فقط 45 روز برای ائتلاف با احزاب دیگر برای تشکیل دولت جدید فرصت داشت و نتوانست اقدام راضی کننده‌ای در این مورد انجام دهد به موازات اعلام انتخابات زودهنگام و ایفای ژست دموکراتیک اقدامات  به سرکوب کردها را نیز آغاز نمود.

در نظام سیاسی و انتخاباتی ترکیه که پیچیدگی‌های بسیاری دارد، کسب یک کرسی هم نیازمند برنامه‌ریزی و فعالیت‌های مستمر است و حزب دموکراتیک خلق‌ها موفق شد در این نظام انتخاباتی پیچیده، رای‌هایی را به خود جذب کند که عمدتا متعلق به حزب عدالت و توسعه بود. به عبارت دیگر، “دمیرتاش” علاوه بر برخی را‌ی‌های همیشگی کردها، از سبد رای اردوغان کم کرد. همین مساله باعث شد تا حزب عدالت و توسعه نتواند اکثریت مطلق آرا را از آن خود کند و این یعنی رویاهای اردوغان برای تغییر نظام سیاسی ترکیه از پارلمانی به ریاستی، از میان رفت و یا حداقل به تاخیر افتاد. اردوغانی که برای آینده سیاسی خود رویاهای شیرینی داشت، ناچار شد پس از انتخابات پارلمانی به فکر ائتلاف با سایر احزاب پیروز و سناریوهای تشکیل دولت باشد.

واقعیت این است که اردوغان حتی اگر از کردهای ترکیه، کینه هم به دل نگرفته باشد، برای دستیابی به قدرت بیشتر و رسیدن به یک ائتلاف پایدارتر، نیاز دارد تا با برنامه‌ای مهندسی شده، شرایط را برای ثبات بیشتر حزبش در قدرت پیاده کند، اما این برنامه با سرکوب امکان پذیر است؟ این برنامه به نظر این روزها در حال عملی شدن است.

وقتی داعش به شهر عمدتا کردی سوروچ حمله کرد، این سئوال برای ناظران سیاسی  به وجود آمد که چرا سوروچ؟ چرا کردها؟ چرا کردها باید تاوان چالش داعش با اردوغان را می‌دادند؟ به نظر می‌رسد داعش دقیقا می‌دانسته باید کجا را هدف بگیرد و چگونه شرایط داخلی ترکیه را به هم بزند. پس از کشتار سوروچ، پ.ک.ک دولت ترکیه را عامل کشته شدن 40 کرد در این شهر معرفی کرد و خیلی سریع در دو عملیات متفاوت، ضرباتی را به نیروهای ترک وارد کرد. پس از این مساله بود که ارتش ترکیه مواضع پ.ک.ک در ترکیه و شمال عراق را بمباران کرد.

اما این همه ماجرا نیست. به نظر می‌رسد مقابله جدید ترکیه با کردها را باید بیشتر از این‌که در قندیل و شمال عراق پیگیری کرد، باید در صحنه سیاسی داخلی ترکیه بررسی کرد.

اردوغان با متهم کردن نماینده‌های حزب دموکراتیک خلق‌ها به ارتباط داشتن با گروه‌های تروریستی، خواستار لغو مصونیت قضایی آن‌ها شد. اردوغان گفت که این افراد باید هزینه ارتباط خود با تروریست‌ها را بپردازند و این یعنی آغاز پاک‌سازی سیاسی کردها در جبهه سیاسی مخالف! این شیوه اردوغان از پیچدگی خاصی برخوردار است و به نظر بعضی از تحلیل‌گران سیاسی اردوغان بدنبال حذف کامل حزب کردی در انتخابات پیشروست یعنی این‌که در انتخابات آینده این حزب به‌عنوان یک حزب غیر قانونی معرفی تا از فعالیت قانونی آن جلوگیری بعمل آید.

واقعیت این است که اکنون، یک بازی نظامی ناجوانمردانه در حال رخ دادن است تا کردهایی که در چارچوب فعالیت‌های مسالمت‌آمیز و دموکراتیک به 80 کرسی پارلمان دست پیدا کردند، ذبح شوند. این‌که نسبت حزب دموکراتیک خلق‌ها با پ.ک.ک و رابطه  رهبر قانونی آن (دمیرتاش) با اوجالان چگونه است، جای بحث جداگانه دارد و این‌که دولت ترکیه طرحی به ظاهر مصلحانه برای امنیت مردم را در دستور کار قرار داده تا میوه آن را برای آینده سیاسی خود بچیند و عملا کردهای دموکرات را هم محدود و محدودتر کند، بحثی دیگر؛ به نظر می‌رسد دموکراسی اردوغان  با نام توسعه امنیت، تحمل کردها را نخواهد داشت.

را تائید می‌کند. نیروهای پ.ک.ک و سربازان ترکیه تقریبا هر روز در پی حملات هوایی کشته می‌شوند. همه این‌ها در حالی است که هفته گذشته غرب امیدوار بود که بالاخره اردوغان اقدام علیه داعش را آغاز کرده است؛ آن‌هم در شرایطی که سال‌ها این گروه نظامی را تحمل کرده‌ بود.»
در گزارشات دیگر موضوع شفاف‌تر می‌شود: در گزارشی دیگر با اشاره به حمله تروریستی اخیر در شهر «سوروچ» در مرز ترکیه با سوریه  که به مرگ 32 نفر منجر شد و رایزنی آمریکا و ترکیه را در باره همکاری در زمینه اقدام علیه داعش به‌دنبال داشت، آمده است:‌ «نیروی هوایی آمریکا اکنون اجازه دارد تا از پایگاه‌های نظامی ترکیه از جمله پایگاه سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در اینجرلیک استفاده کند. این باعث می‌شود که فاصله‌هایی که جنگنده‌های آمریکایی برای حملات باید بپیمایند کم شود. اما در ورای همه این‌ها خیلی زود نیت واقعی اردوغان  مشخص شد. این‌که او می‌خواهد از فرصت به‌دست آمده برای مقابله با [کُردها و] پ.ک.ک استفاده کند. در واقع این اوضاع شرایطی توام با پوچی را برای ترکیه به‌وجود آورده است که هم علیه داعش اقدام کند و هم موضعی بسیار قوی‌تر علیه مخالفان خود به‌کار گیرد. در نگاهی دقیق به مسئله مشخص می‌شود که ترکیه از بمب‌گذاری انتحاری در سورچ به‌عنوان بهانه‌ای برای اقدام علیه قربانیان داعش و نه گروه تروریستی داعش استفاده کرده است.

منابع رسانه‌ای اعلام نمودند: حملات شبانه روزی جنگنده‌های ترکیه به مواضع پ.ک.ک در ترکیه و عراق را باید مورد توجه قرار داد و در این مورد نوشتند: « به نظر می‌رسد که آنچه در هفته گذشته در شمال عراق و ترکیه رخ داد، اقداماتی غیر سازنده بوده‌اند، چرا که با درگیر شدن کشورهای بیشتری در خاورمیانه، امیدواری کمی وجود دارد که روند صلح میان ترکیه و پ.ک.ک، در پی سال‌ها مذاکره به‌نتیجه برسد. در این بین اردوغان تمایل دارد که به 2 دهه جنگ داخلی که حدود 40 هزار کشته بر جای گذاشته است، پایان دهد اما در شرایط کنونی هیچ‌کدام از طرفین نمی‌توانند ادعای پیروزی داشته باشند. نباید فراموش کرد که وی سال 2009 در سخنانی در پارلمان این کشور گفته بود که نمی‌توان برای دستیابی به راهکاری سیاسی صبر کرد که در این صورت اقدامات نظامی امروز او چندان عجیب نخواهند بود».

در ادامه آمده است: «اردوغان سیاست را مانند جنگ در پیش می‌گیرد و هیچ سیاستمدار دیگری به ظالمی او نیست. اردوغان با حمله به پ.ک.ک بحرانی را شکل می‌دهد که راه را برای برگزاری انتخابات پاییز برای وی هموار می‌کند».

حل مشکل داخلی به‌وسیله مداخلات خارجی

یکی از روش‌های معمول در حکومت‌داری غربی حل مشکلات داخلی توسط مداخله در مسائل پیرامونی و همسایگان می‌باشد، ترکیه نیز از این روش بهره‌ها برده است و آخرین آن مداخله در مسائل داخلی کشور سوریه می‌باشد که خواب‌های خوشی برای دولت‌مردان ترکیه را در طول چهار سال گذشته بدنبال داشته است.
پلیس ترکیه این روزها درگیر کنترل جمعیت معترضانی است که نسبت به سیاست‌های حزب حاکم اعتراض دارند که در این کش و قوس‌ها عده بسیاری از مردم دستگیر شده و پلیس نیز تلفات جانی داده و احتمال آن‌که در روزهای آتی با ادامه این روند خشم معترضان بیشتر شده و تعداد تلفات جانی پلیس و بازداشتی‌های این ماجرا افزایش یابد نیز وجود دارد.

بیش‌ترین درآمد ترکیه از راه گردشگری است، حال با تهدیداتی که متوجه این کشور شده است طبعاً این درآمد بسیار کاهش پیدا خواهد کرد. بازار بورس آن کشور هم سیر نزولی به خود گرفته و پیش‌بینی می‌شود ارزش پولی آن نیز کاهش پیدا کند. همه این‌ها (نارضایتی‌ها و …) را می‌توان به تعبیری کلی این طور بیان کرد که فاصله و گسست میان مردم و مقامات ترکیه در حال افزایش است.

قطعا تشکیل سریع دولت ائتلافی به ترکیه کمک می‌کند با چالش‌های رو به رشد بحران پناهندگان سوریه، تهدیدها برای امنیت ملی ترکیه و آثار آنها بر اقتصاد به شدت شکننده ترکیه مقابله کند. از سوی دیگر، ورود ترکیه به ورطه بی‌ثباتی و انتخابات زودهنگام به احتمال زیاد، ترکیه را هم وارد باتلاق خود خواسته سوریه می‌کند بخصوص اگر دولت اردوغان تهدیدهای اخیرش مبنی بر مداخله نظامی در سوریه را بیش از پیش عملی کند.

باید امیدوار باشیم این حمله شنیع به شهر سوروچ، فرصتی فراهم کند تا عقل و منطق و احتیاط در ترکیه حکم‌فرما شود. دولت به منظور رهایی از هرج و مرج در منطقه و دستیابی به نظم می‌تواند از اقدامات اخیر برای مقابله حقیقی با داعش استفاده کند.

بحران یمن  و حرف‌های جنجالی اردوغان

اردوغان در اظهاراتی که پیشتر نیز مشابه آن را تکرار کرده بود، پس از تجاوز غیرعاقلانه سعودی به یمن که پس از 5 ماه هم‌چنان ادامه دارد و صدای متحدان سعودی را به‌دلیل عدم دستیابی به حتی یکی از اهداف اعلام شده درآورده است، ضمن حمایت از این حمله و موضع سعودی، جمهوری اسلامی ایران را به توسعه‌طلبی متهم کرد و خواستار خروج ایران از یمن شد!  برخی از تحلیل‌گران این تحرک ترک‌ها را بی‌ارتباط با قدرت نمایی دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در سطح جهانی نمی دانند، موفقیتی که بسیاری از شخصیت‌های سیاسی واقتصادی جهان را پشت دروازه‌های تهران به صف کرده و در مقابل نگرانی رقبای منطقه‌ای را در کمرنگ شدن جایگاهشان در آن برانگیخته است.

اردوغان حسادت خود از اتحاد ملت و حاکمیت در جمهوری اسلامی ایران و توان هسته‌ای و دیپلماسی  موجود در آن را  با اعتراض به تداوم مذاکرات هسته‌ای ایران و 6 کشور مطرح دنیا را این‌گونه آشکار  و به آن نیز تاخت و ایران را به وقت‌کشی متهم نموده بود.

در آن زمان این اظهارات با واکنش‌های شدیدی در میان برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی همراه شد تا جایی که نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، رئیس جمهوری ترکیه را “متوهم” خواند و تعدادی از نمایندگان خواستار لغو سفر اردوغان به ایران بودند. اما علی رغم اعتراض برخی از نمایندگان مجلس علیه سفر اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه به ایران سفرنمود و با مقامات کشورمان وارد مذاکره شد. سخنگوی وزارت خارجه ترکیه نیز سفر اردوغان به ایران را یک فرصت خواند و گفت: «سفر اردوغان به تهران فرصتی است تا نگرانی‌های ترکیه در خصوص تحولات اخیر در منطقه به‌طور مستقیم و در بالاترین سطح  با مقامات ایرانی در میان گذاشته شود.

هماهنگی کامل ترکیه با غرب

ترکیه، اقدام نظامی علیه مواضع داعش و پ.ک.ک را با تکیه بر حمایت‌های آمریکا و اتحادیه اروپا انجام می‌دهد، آنکارا به عنوان عضو پیمان آتلانتیک شمالی از ناتو درخواست برگزاری جلسه‌ای اضطراری کرده تا در خصوص اوضاع این کشور به بحث بنشینند.

آتش جنگ دیگری را در غرب آسیا این بار ترکیه برافروخت تا سایه شوم جنگ، کشتار و ناامنی هم‌چنان بر سر مردم این منطقه سنگینی کند. حملات هوایی اخیر ترکیه علیه مواضع داعشی‌ها در شمال سوریه و متعاقب آن علیه مواضع پ.ک.ک در شمال عراق که بنا به گفته مقامات ترکیه مجموعاً 400 منطقه مورد هدف حملات آن‌ها قرار گرفته است. آنکارا دلیل این حملات را که هنوز هم ادامه دارد، «مقابله با تروریست‌های تکفیری» عنوان کرده است. این کشور همزمان،

عملیات بسیار گسترده‌ای را نیز در سرتاسر ترکیه برای دستگیری آنچه «عوامل گروه‌های تروریستی داعش و پ.ک.ک» نامیده، شروع که طبق آخرین گزارش‌های منتشر شده، تاکنون با حمله به صدها مرکز تصمیم‌گیری آنها، بیش از 15000 نفر را دستگیر کرده است. در حقیقت سیاست کلی ترک‌ها بر آن نیست که با داعش درگیر شود، آنچه مشخص است، ترکیه این اقدام را با تکیه بر حمایت‌های آمریکا و اتحادیه اروپا انجام می‌دهد. این‌ها بیانگر این موضوع است که اردوغان و تیم وی، اجماعی داخلی و بیش از آن بین‌المللی به همراه دارند تا با خیالی آسوده به آنچه مدّ نظرشان است دست یابند.

تمامی اقدامات ترکیه از جمله حمله هوایی به خاک سوریه بعد از سفر هیئت بلند پایه نظامی آمریکایی به آنکارا انجام گرفت تا برخلاف سکوت ترک‌ها در برابر جنایات کوبانی امروز شاهد حملات ادعایی آنها علیه مواضع داعش باشیم.

قانون‌گذاران آمریکایی که پیشتر نتوانستند دربارۀ گستره و ماهیت مجوز جنگ به اجماع برسند تا بدان وسیله پارامترهای درگیری آمریکا در عراق و سوریه را تعیین کنند، به‌نظر می‌رسد اینک کنار کشیده و به تیم اوباما اجازه داده‌اند هر چه عمیق‌تر و شدیدتر وارد یک جنگ پیچیده شود.

مقامات آمریکا که مدت زیادی در پی متقاعد کردن ترکیه برای ورود گسترده‌تر این کشور به جنگ سوریه بوده‌اند، اکنون چندان تمایل ندارند از بمباران پ.ک.ک توسط ترکیه انتقاد کنند. “برت مک گورک” یکی از مقامات دولت ایالات متحده که از زمرۀ کسانی است که به‌ظاهر تلاش برای مبارزه با داعش را هدایت می‌کند، در بیانیه‌ای که اواخر هفتۀ گذشته منتشر شد خاطر نشان ساخت که ایالات متحده هیچ نقشی در حملات هوایی علیه گروه کرد پ.ک.ک ندارد، اما «حق ترکیه برای دفاع از خود» را قابل قبول وصف کرد.

جمع‌بندی

با نگاهی به عملکرد ترک‌ها، سخنان و مواضع آنها از بدو آغاز بحران در سوریه تا به امروز شاهد آن هستیم که آنکارا سه دشمن را با سطح متفاوت در برنامه‌های خصمانه خود در بحران سوریه مورد هدف قرار داده بود.
اولین آنها نظام سیاسی مردمی سوریه است که رسما به جنگ علیه آن می‌پردازد، دوم گروه‌های کرد سوریه که امتداد شاخه‌های آنها به کردهای ترکیه نیز می‌رسند و در پایان محور مقاومت که همچون سدی در برابر شکل‌گیری امپراطوری آنها قد علم کرده است.

خصومت دولت ترکیه با کردها تا جایی بوده که در مسأله محاصره و تصرف شهر کردنشین کوبانی با این‌که کردها تحت شدیدترین فشارها قرار داشتند اما مقامات آنکارا از ارایه کم‌ترین کمک‌ها به آن‌ها در مقابل تروریست‌های داعشی امنتاع کردند. داعش و تکفیری‌ها «ابزار» خوبی هستند برای اولا، قلع و قمع پ.ک.ک، ثانیا ورود به خاک سوریه و تشکیل منطقه امن یا همان پرواز ممنوع؛ امری که هم آمریکا و هم ترکیه امروز «صراحتا» از آن سخن می‌گویند.

اردوغان می‌خواهد از یک سو پرستیژ بین‌الملی ترکیه را با مطرح کردن ادعای مبارزه با تروریسم بهبود بخشد تا از فشار منتقدان داخلی و خارجی رهایی یابد و از دیگرسو هدف دیگری را با همان تیر بزند و آن، کمک به داعش از طریق نابود و یا ضعیف کردن نیروهای پ.ک.ک است که به واقع نقش موثر کردها در مبارزه با داعشی‌ها قابل کتمان نیست. پس در این صحنه هم می‌بینیم که ترکیه عملاً نه تنها با داعش به دشمنی نمی‌پردازد بلکه خدمت بزرگ‌تری را هم در حق آن‌ها می‌کند و آن، حذف یکی از دشمنانش به‌همراه احزاب کردی در انتخابات آینده که به ادعای وی با پ.ک.ک همراهی دارند، می‌باشد.

در واقع حزب حاکم (عدالت و توسعه) می‌خواهد با تضعیف حداکثری این نیرو توان سیاسی آن‌ها را در داخل کمتر کرده و موجبات اختلاف‌افکنی میان آن‌ها را فراهم آورد تا دست آخر با چند تاکتیک سیاسی، تبلیغاتی رأی به انحلال یک یا چند حزب کردی را دهد و آنگاه می‌تواند با در اختیار داشتن تعداد کرسی‌های متعلق به آن‌ها (که البته مستلزم فرآیند سیاسی خاص خود است) بدون نیاز به ائتلاف با حزب دیگری خود به تنهایی دولت را تشکیل دهد.

این گونه بحث را به نتیجه می‌رسانیم که فی‌نفسه مباررزه با تروریسم خوب و پسندیده است؛ که نباید با پوشش آن پاکسازی سیاسی و قومیتی صورت گیرد، این امر از جانب هر کشوری و با هر سابقه‌ای که باشد خوب است اما باید توجه کرد که نبایستی اصل حاکمیت کشورها  به نام مبارزه یک کشور دیگر با تروریسم خدشه‌دار شود و هر اقدامی از جانب ترکیه با فرض قبول نیّات و اهداف مطرح شده مبنی بر مبارزه با تروریسم در دو کشور سوریه و عراق، بایستی با هماهنگی کامل و اجازه دولت‌های آن کشورها صورت پذیرد که در غیر آن صورت، اقدام ترکیه می‌تواند جنبه تجاوز به خاک کشور دیگر و ادامه مناقشات در منطقه را درپی داشته باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا