آخرین اخبارآذربایجاناخبارارمنستانایرانعمومیقره باغقفقاز جنوبی

رشتیانی: می‌خواهند با تحریف تاریخ، اشغالگری در قفقاز را توجیه کنند

استاد تاریخ دانشگاه تهران گفت: امروز و در بحبوحه‌ جنگ، شاهد استفاده از نام زنگزور غربی و شرقی هستیم و این نشان از آن دارد که جو تاریخی که از «گلستان ارم» کلید خورد بار دیگر در حال اتفاق افتادن است و می‌خواهند با این تحریف تاریخی، اشغال را توجیه پذیر کنند

به گزارش پایگاه خبری حقایق قفقاز، سمینار تخصصی “معادلات ژئوپلیتیک قفقاز، نقش‌آفرینان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای” چندی پیش در محل انجمن اجتماعی ارمنیان تهران برگزار شد. نشست مذکور که بیش از 7 ساعت به طول انجامید شامل 15 سخنرانی همراه با تبادل نظرات بین اساتید و پژوهشگران حوزه قفقاز و برخی فعالان سیاسی از جمله سفرا و چند تن از نمایندگان مجلس بود. همچنین آنا گریگوریان نماینده اپوزیسیون در مجلس ارمنستان گزارش میدانی و کاملی از تحرکات فعلی جمهوری آذربایجان در ارمنستان در این جلسه ارائه کرد.

گودرز آشتیانی، استاد گروه تاریخ دانشگاه تهران و از پژوهشگران حوزه تاریخ قفقاز جنوبی، اوراسیا و روسیه، سخنران دیگر این نشست بود که با در موضوع «نگاه تاریخی و نام شناسی اماکن جغرافیایی با تکیه بر سیونیک» مطالب خود را ارائه گرد. به گفته رشتیانی از نظر مطالعات تاریخی، جمهوری آذربایجان در سال‌های گذشته سیاست‌های هدفمند و برنامه‌ریزی شده‌ای برای تحریف تاریخ و زدودن آثار و جای‌نامه‌های ‌ایرانی و ارمنی هم در جمهوری آذربایجان کنونی و هم در قراباغ و سیونیک را به صورت برنامه‌ریزی شده در دستور کار خود قرار داده است.

رشتیانی با بیان اینکه باید با تامل بیشتری به نام‌هایی همچون زنگزور که در رسانه‌ها مطرح می‌شود ،توجه کرد و با دیده تردید به‌این واژه‌ها نگریست، گفت: به منظور بررسی نام زنگزوز و ریشه‌های تاریخی آن تقریبا همه منابع و متون تاریخی را مرور کردم و چندین هزار سند را گذرا نگاه کردم، اما جایی به اسم زنگزور در استان سیونیک تا قبل از قرن 19 دیده نشده است و به نظر می‌رسد اهدافی سیاسی در پس این تغییر نام‌ها وجود دارد. زنگزوری که در منابع کهن آمده است در کشور ترکیه و در نزدیکی شهر دوبایزید در 15 کیلومتری مرز بازرگان‌ ایران قرار دارد و شناخته شده است. اما در هیچ سندی زنگزوری در منطقه جنوب ارمنستان کنونی مشاهده نشده است.

وی افزود: اولین بار نام زنگزور منطقه جنوب ارمنستان و سیونیک در کتاب گلستان ارم در نیمه‌ دوم قرن 19 که توسط یک مورخ اهل منطقه شروان نوشته شده، به چشم می‌خورد. البته جمهوری آذربایجان در سال 1918 وجود نداشت و‌ این خود جای سوال است که ‌این منطقه را تا قبل از سال 1918 باید چه نام‌گذاری کنیم؟

استاد تاریخ آسیای مرکزی و قفقاز دانشگاه تهران ادامه داد: امروز و در بحبوحه‌ی جنگ، شاهد استفاده از نام زنگزور غربی و شرقی هستیم و این نشان از آن دارد که جو تاریخی که از گلستان ارم کلید خورد بار دیگر در حال اتفاق افتادن است. بانکی خائف در گلستان ارم ضمن صحبت درباره‌ی گسترش قلمرو حکومت پناه خان جوانشیر که توسط نادر شاه افشار در 1745 میلادی گمارده شد، اشاره می‌کند که، “زنگزور و قاپان که به تبریز تعلق داشتند را مالک شد و همچنین محلات مری و بلگشات را که به قراباغ متصل بودند و نیز تاتو و سیسیان را که به نخجوان تعلق داشتند را به کنترل خود در آوردند.” در این برش از این کتاب می‌بینیم که برای اولین بار به نام زنگزور اشاره شده است. کتاب گلستان ارم با وجود سیاست فارسی‌زدایی در روسیه تزاری که بعد از قرارداد ترکمانچای به شدت دنبال می‌شد، به زبان فارسی نوشته شد. زیرا زبان ترکی- آذربایجانی قابلیت تدوین و نوشتن متون تاریخ نگاری را پیدا نکرده بود.

رشتیانی خاطرنشان کرد: نام ارمنستان نامی کهن است که تاریخ آن حداقل به 2500 سال پیش بازمی‌گردد. در کتیبه بیستون که 2500 سال پیش نوشته شده نام ارمنستان با افتخار در‌ این کتیبه قید شده است. همچنین در دوره اسلامی، تلاش‌هایی که برای تغییر نام‌های تاریخی انجام می‌شود را می‌توان با منابع تاریخی فارسی و عربی به عنوان پاسخ محکمی به تحریف تاریخ‌نگاری در جمهوری آذربایجان دانست. ما در همه منابع تاریخی سده‌های اولیه اسلامی در‌ ایران به زبان عربی و فارسی، مثل مختصر البلدان از ابن فقیه همدانی، مسالک و ممالک اصطخری، کتاب معجم البلدان یاقوت هموی، کتاب نزهة المشتاق ادریسی، کتاب الخراج قدامه، در مسالک و ممالک ابن خردادمه و فی تاریخ ابن اثیر بارها و بارها نام سیسیان و در منابع عربی با املای سیس جان می‌بینیم. در بعضی منابع فارسی، سیس جان آمده اما بیشتر سیسیان استفاده می‌شود. سیسیان یک اسم تاریخی است و عوض کردن آن به اسم‌های ترکی جدید به همین راحتی نیست. همچنین نام قپان و مگری و گروس (گوریس در ارمنی) در منابع مربوط به تاریخ نگاری‌ ایران و منابع جغرافیایی‌ ایران از قرن سوم ه.ق تا روزگار معاصر تکرار شده است.

وی با بیان اینکه در مطالعات تاریخ نگاری در بین محققان جمهوری آذربایجان به صورت سفارشی سیری در سالیان اخیر دنبال شده است تا نشان بدهد که استان سیونیک امروزی و شهرهایی که ذکر شد به عنوان بخشی از منطقه قراباغ در طول تاریخ شناخته می‌شدند، افزود: تاکید بر‌ این است که سیاست روسی‌ این مناطق را جزئی از قره باغ بداند. منابع متعددی در دست است که نشان می‌دهد ‌این مناطق هیچ وقت از نظر تقسیمات سیاسی و تقسیمات (به اصطلاح مدرن) کشوری، جزئی از قراباغ حساب نمی‌شدند. از شاه سلیمان صفوی، فرمانی به جا مانده که شخصی را به عنوان شیخ الاسلام مناطق اردوبات، آذرجیلان، آتلیس، شرور و قپانات تعیین می‌کند و اتفاقا فرمانی دیگر وجود دارد که شخصی را به عنوان شیخ‌الاسلامی منطقه‌ی قراباغ تعیین می‌کند. یعنی ‌این مناطق هیچ وقت جزئی از قراباغ نبودند.

رشتیانی ادامه داد: این بحث‌ها ضروری است از آن جهت که اگر این مناطق را از نظر تاریخی به عنوان جزئی از قره باغ بپذیریم، تلاش برای اشغال این مناطق هم توجیه‌پذیر می‌شود. اسنادی هم از بعد از دوران کریم‌خان زند در آرشیو گرجستان موجود است – گرجستان بعد از تسلط روسیه تزاری مرکز اداری قفقاز شد- در این سند که یک فرمان مالیاتی از صادق خان یکی از جانشینان کریم خان زند است فرمانی به قلی خان، حاکم کنگرلو صادر شده است که حاکم اردوبات، سیس جان، قپان و مقری است و در این فرمان هم این مناطق جزئی از قره باغ نیستند و از لحاظ تقسیمات سیاسی-کشوری، وضعیت مستقلی دارند.

عضو هیأت علمی دانشگاه تهران معتقد است این مباحث تازگی ندارد و یادآور همان مجادلاتی است که در عهد نامه گلستان در سال 1813 داغ شد و می‌گوید: اختلاف نظری بین‌ ایران و روسیه تزاری بر سر‌اینکه خط مرزی کجاست، به وجود آمد و چون عهدنامه به روسی نوشته شده بود و بعد به فارسی ترجمه شد ژنرال یرمالوف که حاکم قفقاز تعیین شده بود اصرار بر‌این داشت که قپان طبق عهدنامه گلستان به روسیه تزاری تعلق گرفته و خواستار تخلیه‌ این منطقه از نیروهای‌ ایرانی بود. روس‌ها هوشمندانه یک کاپانکی در عهد نامه به روسی گنجانده بودند که نامعلوم بود، زیرا کلمه قپان یا قاپان یا کاپان (روسی) معلوم بود اما کافی که در آخر آن کلمه آمده بود راه را برای تفسیر زیاده خواهانه روس‌ها در عهدنامه گلستان باز کرده بود. در نهایت موضوع حل نشد و به جنگ دوم کشیده شد و سرانجام همان اتفاق افتاد.

رشتیانی در پایان خاطرنشان کرد: اسنادی که در دوره اول قاجار وجود دارد و نامه‌هایی که بین عباس میرزا و فتحعلی شاه صادر شده در همه‌ این‌ها بارها و بارها اسم سیسیان، قپان، کاتاف (مرکز مهم مذهبی برای ارامنه) ذکر شده و نه به خان‌نشین نخجوان و نه خان‌نشین قراباغ وابسته نیستند و تا سال‌های بعد هم از این دست اسناد موجود است.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا