تحليل ها

ارتش مشترک ترکیه و جمهوری آذربایجان؛ بایدها و نبایدها

“اخیراً خبرهایی منتشر شده مبنی بر اینکه جمهوری آذربایجان و ترکیه در تدارک تشکیل ارتشی مشترک هستند و در این باره تصمیمات قانونی نیز تصویب شده است. این خبر تحلیل‌های متفاوتی را از سوی کارشناسان سیاسی، نظامی و بین‌المللی به دنبال داشته است و نظر به اهمیت موضوع، دلایل و مسائلی را که در نزدیکی دو کشور و اتخاذ این تصمیم دخیل بوده‌اند، بررسی می‌کنیم.”

به گزارش مرکز فرهنگی قفقاز ، شهربانو علی جمعه‌پور، کارشناس ارشد روابط بین‌الملل در یادداشتی  به بررسی این موضوع پرداخته است: « در تاریخچه‌ی روابط جمهوری آذربایجان و ترکیه می‌توان به همکاری‌های آنها در قالب برگزاری رزمایش‌های نظامی اشاره کرد. اما رویای ایجاد ارتش مشترک بین دو کشور نیز از دیرباز وجود داشته و با روی کار آمدن الهام علی اف در سال 2003 در آذربایجان بر آن تأکید شده است. اما از آنجا که تشکیل ارتش مشترک میان کشورها نیاز به میزان بالایی از همپوشانی انگیزه‌ها و اهداف دارد، کارشناسان بین‌المللی تشکیل این ارتش را بعید می‌دانستند. به ویژه کارشناسان معتقد بودند در شرایطی که ترکیه از لحاظ قدرت نظامی در سطحی بالاتر از جمهوری آذربایجان قرار دارد و مانند برادر بزرگتر با آن برخورد می‌کند، نمی‌توانند روابط سازنده‌ای با یکدیگر برقرار کنند. اما با وجود تمامی این مسائل در نهایت در رسانه‌ها اعلام شد که ایجاد ارتش مشترک بین ترکیه و جمهوری‌آذربایجان قطعی شده است.

زمانی که ایجاد ارتش مشترک دو کشور در کنار خریدهای تسلیحاتی و اقدامات نظامی این جمهوری و تلاش‌های سیاسی و دیپلماتیک ترکیه در خاورمیانه قرار می‌گیرد، برای افکار عمومی و کارشناسان معانی خاصی را القا می‌کند. مقامات آذربایجانی در جریان دیدار وزیر دفاع کره جنوبی از باکو تصمیم خود برای خرید جنگ افزارهایی به ارزش 3 میلیارد دلار از این کشور را مطرح کردند. جمهوری آذربایجان همچنین خواستار خرید زیردریایی، مین روب، کشتی‌های حمل و نقل، هواپیماهای آموزشی T50، توپ‌های خود کششی و هواپیماهای بدون سرنشین است.

شایان ذکر است جمهوری آذربایجان در رویکردی نظامی سال گذشته نیز با خرید 3 میلیارد دلار تسلیحات از روسیه، یکی از بزرگترین خریداران سلاح روسی در جهان بود. این کشور با سفارشات سلاح به مبلغ 804 میلیون دلار، هجدهمین کشور وارد کننده سلاح در دنیا است. افزایش واردات تسلیحات آذربایجان با رشد 155 درصدی از 2012 تا 2013 باعث شد رتبه این کشور از 48 به 35 تغییر کند.

ترکیه نیز با بروز تحولات اخیر خاورمیانه که با عناوین مختلف از قبیل خیزش اسلامی، بهار عربی و… از آنها یاد می‌شود، در سیاست منطقه خاورمیانه فعال شده و به ویژه تلاش می‌کند در تحولات سوریه نقش موثری برعهده بگیرد. بنابراین با توجه به این واقعیت‌ها باید به بررسی تصمیمات آنها بپردازیم.

در ادامه‌ی بحث ابتدا به انگیزه‌های جمهوری آذربایجان برای ایجاد ارتش مشترک با ترکیه و سپس به انگیزه‌های ترکیه اشاره می‌کنیم. آذربایجان یکی از کشورهایی است که پس از فروپاشی شوروی از آن منتزع شده است، کشورها پس از استقلال یا تجزیه معمولاً برای کسب قدرت بیشتر تلاش می‌کنند. در این راستا آذربایجان نیز قصد دارد از طرق مختلف مانند ارتباط برقرار کردن با کشورهای اروپایی، برقراری روابط موثر با همسایگان و… قدرت بیشتری به دست آورد. بنابراین یکی از دلایل مهم نزدیک شدن آذربایجان به ترکیه تلاش این کشور برای برخورداری از قدرت بیشتر در میان کشورهای همسایه است. بنابراین مشکلات آذربایجان با ارمنستان نیز می‌تواند در تصمیم این جمهوری برای ایجاد ارتش مشترک با ترکیه موثر باشد.

دومین موضوع که درباره‌ی انگیزه‌های آذربایجان می‌توان به آن اشاره کرد این است که جمهوری آذربایجان قصد دارد به روسیه به عنوان نماینده‌ی شوروی که مانند برادر بزرگتر با جمهوری آذربایجان و دیگر کشورهای آسیای مرکزی رفتار می‌کند، نشان دهد که دوره‌ی سلطه‌ به سر آمده است. گفتنی است روسیه تمایل دارد آسیای مرکزی به صورت حیاط خلوتش دست نخورده باقی بماند و اجازه ندهد کشورهای اروپایی و احیاناً آمریکا روابطی با این کشورها داشته باشند. به همین دلیل در ماه‌های اخیر که اکراین اعلام کرد قراردادهای تجاری با کشورهای اروپایی منعقد خواهد کرد مورد انتقاد روسیه قرار گرفت، تا جایی که روسیه از بستن مرزهایش به روی کالاهای اکراینی خبر داد. اما همان‌گونه که گفته شد کشورهای منتزع شده از شوروی قصد دارند به روسیه نشان دهند که بله قربان‌گوی صرف نیستند به همین دلیل اوکراین در مقابل مواضع روسیه عقب‌نشینی نکرد و از عقد قرارداد با کشورهای اروپایی خبر داد.

علاوه بر تلاش کشورهایی مانند جمهوری آذربایجان برای نشان دادن قدرت تصمیم‌گیری‌شان در مورد مسائل بین المللی به روسیه می‌توان تحولات خاورمیانه را نیز در تصمیم‌گیری‌های نظامی این کشور دخیل دانست. به نظر می‌رسد شرایط به هم ریخته‌ی خاورمیانه موجب شده است تا دولتمردان جمهوری آذربایجان بیش از پیش برای به دست آوردن قدرت نظامی قوی‌تر متقاعد شوند. در شرایطی که دست اندازی قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در کشورهای خاورمیانه امری طبیعی شده است، هراس جمهوری آذربایجان از دخالت در امور داخلی‌اش دور از ذهن به نظر نمی‌رسد. به همین دلیل می‌توان اشاره کرد که تلاش این کشور برای کسب قدرت بیشتر در راستای ایمن شدن در مقابل مداخلات احتمالی در امور داخلی‌اش صورت می‌گیرد.

علاوه بر انگیزه‌های جمهوری آذربایجان برای نزدیک شدن به ترکیه باید به انگیزه‌های کشور اخیر نیز برای ایجاد ارتش مشترک با آذربایجان اشاره کنیم. تلاش ترکیه نیز در راستای کسب قدرت بیشتر در شرایطی است که ساختارهای سیاسی، نظامی و اقتصادی منطقه در حال بازتعریف هستند. ترکیه از دیرباز رویای به دست آوردن قدرت بیشتر و زنده کردن دوران امپراتوری عثمانی را در سر می‌پروراند با تلاش‌های مختلفی مانند تقاضای عضویت در اتحادیه اروپا و گاه برعهده گرفتن نقش موثر در مسائل منطقه‌ای مانند امضای اعلامیه تهران در مورد مسائل هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران سعی کرده است جامه‌ی عمل بپوشاند. در شرایط معاصر نیز این کشور تلاش می‌کند از نابسامانی اوضاع استفاده کند و در تقسیم قدرت در منطقه سهم بسزایی داشته باشد. البته درستی و یا نادرستی سیاست‌های ترکیه و اینکه تا چه اندازه موفق بوده است امری است که به جای خود باید به آن پرداخته شود. اما آنچه به بحث حاضر مربوط می‌شود تلاش این کشور برای کسب قدرت بیشتر در محیط بین‌الملل و عرصه‌ی منطقه‌ای است.

دومین دلیل ترکیه برای ایجاد ارتش مشترک با آذربایجان مشکلاتی است که این کشور با ارمنستان دارد، پ‌پ‌ک به عنوان کردهای مسلح ترکیه که علیه دولت مرکزی می‌جنگند، با ارمنستان روابطی برقرار کرده و ترکیه از این موضوع نگران است، علاوه بر این ترکیه و ارمنستان بر سر موضوع ارامنه نیز با یکدیگر مشکل دارند و این شرایط باعث شده است، ترکیه به سمت برقراری روابط نظامی با همسایه‌ی ارمنستان یعنی آذربایجان سوق داده شود.»

انتهای پیام

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا