عضو کمیته امور دینی مجلس باکو، بصیرت دینی آذری های ایران را «جهالت دینی» خواند
به گزارش مرکز فرهنگی قفقاز ، فاضل مصطفی ، عضو شیعه ستیز «کمیته امور گروه های دینی و سازمان های اجتماعی» مجلس جمهوری آذربایجان در اهانت آشکار به عقاید اسلامی مردم ایران و جمهوری آذربایجان، ریشه دار بودن اعتقادات دینی در جامعه ایرانی را «جهالت دینی» توصیف و آن را خطری برای جمهوری آذربایجان خواند.
این عضو «کمیته امور گروه های دینی و سازمان های اجتماعی» مجلس جمهوری آذربایجان در گفتگو با روزنامه «ینی مساوات» چاپ باکو گفت : « در جامعه ایران برای همه روشن است که جابجایی لیبرال ها و محافظه کاران از زمان خاتمی تاکنون، چیزی جز بازی برای فریب دادن قدرت های بین المللی و جامعه نیست. این کشور همانند همیشه با تفکر رهبر عالی دینی اداره می شود. خاتمی چقدر توانست گام بردارد، روحانی هم همان قدر می تواند پیش برود. در ایران میان کسانی که با تفکر اقتصادی به سیاست نگاه می کنند، با کسانی که با تفکر ایدئولوژیک به سیاست می نگرند ، مبارزه بی رحمانه ای جریان دارد. این قبیل رژیم ها نمی توانند دموکراتیک بشوند.»
فاضل مصطفی افزود : « حتی اگر حاکمیت دینی کنونی نیز موجود نباشد، حاملان «جهالت دینی» که در لایه های زیرین جامعه همانند هسته جاندار وجود دارد و به نظام تبدیل شده است، به عنوان یک طبقه هر لحظه حاضرند انسان هایی را که با احساسات مدرن گرایی زندگی می کنند، نابود کنند. اکثریت بودن هم نژادان ما ( آذری های ایران) در این طبقه ( دینداران ایران)، باید منبع خطری جدی برای چشم انداز های جنبش ملی و وحدت ما نیز تلقی شود. »
فاضل مصطفی در پاسخ به سوال روزنامه «ینی مساوات» درباره امکان استفاده از مفهوم «ملت تقسیم شده» برای آذری ها و تجزیه ایران و الحاق (به اصطلاح) «آذربایجان جنوبی» ( نام جعلی رایج در باکو برای معرفی مناطق آذری نشین ایران) به جمهوری آذربایجان نیز گفت : « به نظر من ، امروز استفاده ما از مفهوم «ملت تقسیم شده» جهات مفید خیلی کمی دارد. بجای اینکه با بیان «ملت آذربایجان» از مدل اتحاد یک پدیده قومی مجهول سخن گفته شود، اولویت دادن به مدل اتحاد سیاسی دولت های ترک برادر ، گزینه درست تری خواهد بود. در این بستر، تبدیل وضعیت هم نژادانمان در ایران به عنوان یک دولت ترک عضو فدراسیون ایران یا دستیابی به نتیجه ای در حد استقلال آنها ، هدف مطلوب تری می تواند باشد. ما برای تامین این، بیشتر می توانیم کمک کنیم. تجزیه ایران، از چیزهایی است که قدرت های بزرگ کمترین تمایل را به آن دارند. »
فاضل مصطفی وجود نزاع ملی ( قومی) در ایران را غیرواقعی دانست و درباره (به اصطلاح) «جنبش ملی» ( حرکت قومی آذری ها در ایران) گفت : « اکنون حقایق را خواهم گفت و شهروندان غیرحرفه ای مان اعتراض خواهند کرد که چرا مطالبی را که خوانده ایم و به آنها باور داریم، از دستمان می گیرید؟ سوالی که درباره گستردگی جنبش ملی در «آذربایجان جنوبی» مطرح کردید ، (ناشی) از تحریف هایی است مورخان ما در کتاب ها جعل کرده اند. جنبش ستارخان ، حرکتی برای حفظ تمامیت ایران بود و حامی اصلی آن نیز شبکه روحانیت بود. اینکه نیروهای این حرکت اساسا از ترک های آذربایجانی تشکیل شده بود، نمی تواند به معنای «جنبش ملی» توصیف شود. جنبش خیابانی نیز اساسا جنبشی ضدترک بود که از رژیم بلشویک روسیه الهام گرفته بود. حرکت پیشه وری بخاطر ویژگی آن ، بیشتر منطبق با «جنبش ملی» ( قومی) بود….. «جنبش ملی» دانستن تحرکات تحت رهبری شریعتمداری نیز رویکردی کاملا غیرجدی است. هرگونه بیداری دارای ویژگی مذهبی برای ملت ما خیلی خطرناک است و به همین علت نیز بیشترین زیان را از تغییر سال ۱۹۷۸ ( انقلاب اسلامی ایران) را ترک های آذربایجانی تحمل کردند. …. در کشور ما افراد زیادی وجود دارند که درباره آینده « آذربایجان جنوبی » و یکپارچگی (آذربایجان) می اندیشند. به قدر کافی برای سازمان دهی آن نیز تلاش شده است. اما، اکثر این ها چیزی غیر از انجمن های ادبی و گروه های مشتاق هم نژاد نبوده است. اتحادیه ها و کنگره های تشکیل شده، نتوانسته اند به سطح سازمانی جهانی ارتقاء یابند. علتش هم ضعیف بودن فکر ملی در ترک های آذربایجانی ساکن دنیاست. علت کامل نبودن فکر ملی ما نیز جزمیت دینی جعلی حاکم بر آذربایجان و هویت تاریخی جعلی است. راه حل نیز هم در جنوب و هم در شمال ( جنوب نام جعلی رایج در باکو برای معرفی مناطق آذری نشین ایران و «شمال» نام جعلی برای معرفی جمهوری آذربایجان به منظور القای مفهوم «ملت تقسیم شده» برای آذری هاست)، از حفظ دانستن خط مشی ملی گرایی و مدرنیسم محمد امین رسول زاده ( رییس حزب مساوات و جمهوری خلقی آذربایجان در سال ۱۹۱۸) نیست. بلکه، علت تصاحب نکردن این خط مشی است. هم اکنون سخن گفتن درباره چشم انداز ( به اصطلاح آذربایجان بزرگ) را تا زمانی که این خط مشی تصاحب نشود، زودهنگام می دانم.»
