خطرات ژئوپلیتیکی قفقاز برای ایران/ تحلیل
دشمنان جمهوری اسلامی دائما در حال ایجاد یک فضای منفی علیه جمهوری اسلامی هستند تا به انزوای بین المللی ایران دامن بزنند
پایگاه خبری حقایق قفقاز/ در سال ۲۰۲۳، تشدید تنشهای نظامی، آشفتگیهای سیاسی داخلی و بحرانهای اقتصادی ممکن است اهمیت منطقه قفقاز را افزایش داده و امنیت منطقه را تهدید کند. بنابراین، احتمال دارد تا پیامدهای این موضوع، به طور کلی صفحه شطرنج استراتژیک اوراسیا را بیثبات کند. قفقاز یک «پل» طبیعی بین اروپا و آسیا و «مرز/مرز» بین جهان مسیحی و مسلمان است. بنابراین، ثبات منطقه ای برای بازیگران محلی و کشورهای همسایه مانند روسیه، ترکیه و ایران و بلوک سیاسی_اقتصادی مانند اتحادیه اروپا موضوعی اساسی است.
ایران به شدت در قفقاز درگیر است در حالی که از طرفی، با توجه به موقعیت جغرافیایی خود می تواند به هاب لجستیکی و رابط اوراسیا تبدیل شود. علاوه بر این، ایران به لطف منابع طبیعی خود، ممکن است نفت و گاز طبیعی را برای بازارهای اروپایی و آسیایی تامین کند.
در این چارچوب، با توجه به رویدادهای اخیر که مشخصههای پویایی سیاسی در قفقاز و ایران بودهاند، این گزارش، ریسک ژئوپلیتیک منطقهای را مورد ارزیابی قرار داده و موضوعاتی را که ممکن است برای درک تحولات محلی آینده و تأثیر آنها بر اوراسیا مشاهده شود، برجسته میسازد. خطراتی که در رابطه ایران با منطقه قفقاز وجود دارد در دو سطح زیاد و متوسط قابل مشاهده است.
دشمنان جمهوری اسلامی دائما در حال ایجاد یک فضای منفی علیه جمهوری اسلامی هستند تا به انزوای بین المللی ایران دامن بزنند. این وضعیت باعث شده تا غرب در مورد امکان دستیابی به توافق هسته ای جدید با تهران تجدید نظر کند.
علاوه بر این، کشورهای اروپایی ممکن است تحریمهای جدیدی را علیه جمهوری اسلامی ایران اعمال کنند که مشکلات اجتماعی و اقتصادی را افزایش میدهد. در نتیجه، تهران میتواند استراتژی «منطقهگرایی» خود را تقویت کند و به دنبال همکاری گستردهتر با کشورهای آسیایی، بهویژه روسیه و چین باشد.
عضویت تهران در سازمان همکاری شانگهای و نقش لجستیکی ایران در اوراسیا
ایران یادداشت تعهدی برای عضویت دائمی خود در سازمان همکاری شانگهای، تقویت نقش خود در صفحه شطرنج اوراسیا و تقویت محور مسکو _پکن_ تهران امضا کرده است. عضویت سازمان همکاری شانگهای به تهران یک مجمع دیپلماتیک برای پیگیری روابط نزدیکتر با منطقه آسیای مرکزی ارائه می دهد.
بر همین اساس، به نوبه خود، دولت های آسیای مرکزی، ایران را به عنوان یک مرکز حمل و نقل و ترانزیتی بالقوه در نظر می گیرند زیرا جمهوری اسلامی، زیرساختهای بنادر خود را توسعه داده است که ممکن است به ترانزیت کالاهای بینالمللی کمک کند و در کریدورهای بینالمللی مهم از جمله کریدور حملونقل بینالمللی شمال_جنوب و ابتکار یک کمربند_یک جاده مشارکت دارد.
همکاری ایران و روسیه در دریای خزر
دریای خزر مرکز چندین خط لوله و پروژه انرژی است که میادین نفت و گاز آسیای مرکزی و قفقاز را به اروپا متصل می کند. در مواجهه با رویارویی اتحادیه اروپا و روسیه، به دلیل درگیری اوکراین و تحریمهای غرب علیه مسکو، روسیه همکاری خود را با ایران افزایش داده است تا با استراتژی امنیت انرژی اتحادیه اروپا مقابله کرده و وابستگی بروکسل به صادرات انرژی روسیه را کاهش دهد.
در این راستا، روسیه بودجه هنگفتی را برای ارتقای بندر ماخاچکالا تامین کرده است، که با توجه به اینکه ایران، نقش اصلی را در فعالیتهای صادرات و واردات بندر داغستان در منطقه قفقاز ایفا خواهد کرد، منافع اقتصادی ایران را به خود جلب کرده است.
بنابراین، در سال ۲۰۲۳، دریای خزر ممکن است توسعه همکاری بین مسکو و تهران و افزایش نقش بندر تجاری دریایی ماخاچکالا را تجربه کند در حالی که نقش نزدیکترین بندر جمهوری آذربایجان را به چالش خواهد کشید. ایران و روسیه ممکن است همکاری نظامی خود را در دریای خزر، خاورمیانه، قفقاز و سایر مناطق استراتژیک گسترش دهند.
در نتیجه، رویکرد غرب نسبت به ایران احتمال دارد به دلیل نزدیکی راهبردی تهران_مسکو بدتر شود.
خطرات ژئوپلیتیکی قفقاز در سطح متوسط:
تنش نظامی ارمنستان و جمهوری آذربایجان
در سپتامبر ۲۰۲۲، تجاوز نظامی جمهوری آذربایجان به خاک ارمنستان، جامعه جهانی را نگران آغاز درگیری در منطقه کرد. اتحادیه اروپا به قفقاز جنوبی علاقه مند است، زیرا جمهوری آذربایجان نقشی محوری در استراتژی امنیت انرژی بروکسل ایفا می کند؛ به ویژه پس از آغاز درگیری اوکراین و تحریم های متعاقب اروپا علیه روسیه.
تشدید تنش نظامی و ناتوانی مسکو در واکنش سریع به بحران منطقه ای از طریق سازمان پیمان امنیت جمعی و نقش دیپلماتیک آن به اتحادیه اروپا اجازه داد تا در قفقاز جنوبی به ویژه در ارمنستان مشارکت بیشتری داشته باشد. از سوی دیگر، به دلیل تجاوز نظامی به خاک ارمنستان، چند تن از اعضای پارلمان اتحادیه اروپا باکو را به نقض قوانین بینالمللی متهم کردند.
در فرانسه، مجلس سنا قطعنامهای در حمایت از ارمنستان به تصویب رساند که تجاوز نظامی جمهوری آذربایجان به ارمنستان را محکوم کرد و خواستار تحریم جمهوری آذربایجان شد. در این زمینه، اجتناب از یک درگیری منطقهای در استراتژی انرژی و سیاست خارجی بروکسل در فضای پس از شوروی ضروری است.
با نگاهی به پویایی های ژئوپلیتیک منطقه، در سال ۲۰۲۳، مسکو به سیاست خارجی خود در قفقاز جنوبی برای حفظ نفوذ خود بر ارمنستان و جمهوری آذربایجان ادامه خواهد داد، زیرا کرملین این منطقه را بخشی از «خارج نزدیک» و فضای حیاتی خود می داند. در همین راستا، همکاری داغستان و جمهوری آذربایجان در حوزه ترانزیت و حمل و نقل و لجستیک ممکن است از روابط بین مسکو و باکو حمایت کرده و تعهد روسیه به قفقاز را تایید کند.
بحران قره باغ و محاصره جمهوری آذربایجان
محاصره حمل و نقل و گاز آذربایجان در قره باغ یا همان جمهوری خودخوانده قره باغ ممکن است باعث یک بحران انسانی منطقه ای شده و به یک تشدید نظامی تبدیل شود که قادر به بی ثبات کردن قفقاز جنوبی است. این محاصره، استراتژی باکو برای منزوی کردن قره باغ و وادار کردن مردم محلی به ترک وطن خود را که به دنبال پناهندگی در ارمنستان هستند، برجسته کرد. محاصره جمهوری آذربایجان، اقتدار روسیه در قفقاز جنوبی را به چالش می کشد و سیاست خارجی تهاجمی باکو علیه ارمنستان و قره باغ را تأیید می نماید.
در واقع، به دلیل دخالت نظامی مسکو در اوکراین و تحریمهای غرب علیه مسکو، ترکیه دستور کار خود را در قفقاز جنوبی ارتقاء داده و نفوذ روسیه را برای گسترش حضور خود با حمایت از جمهوری آذربایجان کاهش داده است. بر همین اساس، بحران انسانی در قره باغ بر دولت فعلی ارمنستان به رهبری نخست وزیر نیکول پاشینیان فشار وارد می کند.
اگرچه ایروان به دنبال عادی سازی روابط خود با ترکیه و پرهیز از هرگونه رویارویی نظامی در منطقه است، اما دولت ارمنستان نمی تواند در قبال محاصره قره باغ و تهاجم نظامی باکو در مرزهای خود ساکت و غیر فعال باشد.
استراتژی روسیه در قفقاز شمالی در جریان درگیری اوکراین
کرملین به حمایت از توسعه اجتماعی_اقتصادی در ناحیه فدرال قفقاز شمالی با تلاش برای اتصال این منطقه به خاورمیانه و آفریقا ادامه خواهد داد. با توجه به پیشینه مذهبی و فرهنگی، قفقاز شمالی نقش اساسی در پیشبرد سیاست خارجی کرملین در خاورمیانه ایفا کرده است. به عنوان مثال، چچن به رهبری رمضان قدیروف همواره از روابط روسیه و جهان عرب_اسلام، به ویژه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی حمایت کرده است.
در همین راستا، در اوت ۲۰۲۲، بانک مرکزی روسیه در مورد قصد خود برای راه اندازی یک پروژه آزمایشی بانکداری اسلامی در چچن و داغستان در سال ۲۰۲۳ صحبت کرد. این پروژه آزمایشی ممکن است علاقه و سرمایه گذاری های مالی کشورهای عربی خلیج فارس را جذب کرده و بر سیاست داخلی و خارجی مسکو در سال ۲۰۲۳ در قبال جهان عرب_اسلام تأثیر بگذارد.
در همین راستا می توانیم فرض کنم که مسکو قصد دارد تا به طور کامل قفقاز شمالی را توسعه داده و این منطقه را با خاورمیانه و آفریقا در سال ۲۰۲۳ پیوند دهد. در این صورت، کرملین نیاز به تثبیت کامل منطقه دارد؛ منطقه ای که هنوز از تبلیغات جهادی و فعالیت های تروریستی مصون نیست.
این موضوع قابل توجه است که داعش و هیئت تحریر الشام توانایی خود را در ارتباط با نسل های جوان در قفقاز شمالی ثابت کرده اند.
ادامه حمایت روسیه به حمایت نظامی و اقتصادی از آبخازیا و اوستیای جنوبی؛ گرجستان به غرب نزدیکتر می شود
در ماه های اول مناقشه اوکراین، کیف از گرجستان (و همچنین مولداوی) دعوت کرد تا از طریق عملیات نظامی علیه آبخازیا و اوستیای جنوبی «جبهه دوم» را علیه روسیه بگشایند. اگرچه تفلیس از زمان جنگ روسیه و گرجستان در سال ۲۰۰۸ همواره ادعا کرده که این دو جمهوری بالفعل بخشی از قلمرو مستقل گرجستان تحت اشغال روسیه هستند، گرجستان اغلب از اعمال تحریم ها علیه روسیه یا آغاز عملیات نظامی علیه آبخازیا و اوستیای جنوبی خودداری کرده است.
از طرفی، اگرچه درگیری جدید بین گرجستان و روسیه بسیار بعید به نظر می رسد، اما در سال ۲۰۲۳، آبخازیا و اوستیای جنوبی ممکن است همکاری و اتحاد خود را با فدراسیون روسیه برای تضمین امنیت و امنیت ارضی خود تقویت کنند. در این زمینه، حضور نظامی روسیه در آبخازیا و روابط راهبردی مسکو و سوخوم؛ حضور کرملین در منطقه را تضمین کرده و از استراتژی روسیه در قفقاز جنوبی حمایت می کند.