تغییرات ژئواستراتژیک قفقاز و گسترش ناتو به شرق/ تحلیل
کارشناس ارشد اورآسیا: سیاست کلان جمهوری اسلامی ایران در تقویت حسن همجواری و تاکیدات مقام معظم رهبری بر عدم تغییرات ژئوپلیتیک و مرزها همراه با حفظ حقوق جامعه ارمنی در منطقه قفقاز جنوبی می باشد
پایگاه خبری حقایق قفقاز/ سیاست کلان جمهوری اسلامی ایران در تقویت حسن همجواری و تاکیدات مقام معظم رهبری بر عدم تغییرات ژئوپلیتیک و مرزها همراه با حفظ حقوق جامعه ارمنی در منطقه قفقاز جنوبی می باشد. همچنین سیاست و اهداف دولت سیزدهم در گسترش تمام عیار روابط با همسایگان با رویکرد حفظ ثبات منطقهای و توازن همه جانبه در کنار همگرایی جمهوری اسلامی ایران در ساختارهای منطقه ای بویژه شانگهای و بریکس و نهایتا برقراری رابطه با عربستان از اهمیت خاصی برخوردار است.
بحران جدید در منطقه قفقاز در سال 1399 با حمله جمهوری آذربایجان به مناطق ارمنی نشین شروع شد و هدف غایی در این رقابت بین محور ترکی-آذری و ارمنستان داشتن سهم بیشتر در تسلط بر منطقه اورآسیاست که دارای اهمیت ژئوپلتیک و ژئواکونومیک میباشد. در شرایط جدید که شاهد بروز و شکوفایی نشانههای جنگ گرم و سرد جدید بین روسیه و غرب هستیم، آسیای مرکزی و قفقاز بهعنوان کانون مهمی مورد توجه طرفین است و روسها تلاش میکنند که نقش و توانمندی خود را در منطقه در رقابت با آمریکا؛ ترکیه و حتی چین افزایش دهند و به گونهای تمام عیار تحرکات کشورهای همسایه که گرایشی به ناتو را داشته کاملا تحت نظر بگیرند البته هر کدام اهداف خود را تأمین امنیت و مقابله با تروریسم و مهاجرت و… اعلام میکنند . از طرفی روسها به گونه کلی اعتقاد دارند که منطقه نباید به کانونی اساسی و مرکز تحرکات ناتو تبدیل شود و از طرف دیگر ناتو، امریکا و کشورهای غربی هم معتقدند اگر به منطقه وارد نشوند.
واقعیت این است که منطقه قفقاز و آسیای مرکزی با قرار گرفتن در چهارراه اروپا – آسیا و خاورمیانه میخواهد به یکی از مراکز ساختار جهانی مدرن بویژه در دو موضوع حیاتی انتقال انرژی و مبارزه با تروریسم تبدیل شود البته این منطقه بحرانهای نهفته زیادی از جمله ترانس نیستر، اوستیای جنوبی، قره باغ، نزاع مرزی تاجیکستان و قرقیزستان و غیره در درون دارد که پدیده جدایی طلبی را در منطقه تقویت نموده است و رسیدگی به این بحرانها و دستیابی به راه حل درازمدت از اولویتهای جمهوری اسلامی ایران و دیگر قدرتهای منطقهای و حتی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا میباشد. بر کسی پوشیده نیست که در صورت بروز هر بحران جدیدی در منطقه؛ قربانی اصلی ملتها و کشورهای منطقه خواهند بود و واقعیت مهم این است که چنانچه رهبران جمهوری آذربایجان و ارمنستان و دیگر کشورهای منطقه از درایت، کفایت سیاسی و حکمرانی قوی برخوردار باشند؛ به راحتی میتوانند از بروز فاجعه عظیم و ویرانگر پیشگیری نمایند.
تحولات منطقه توجه قدرتهای مهم از جمله اروپا را به خود جلب نموده است و اتحادیه اروپا خوب میداند که منافعش در دهههای آینده هرچه بیشتر در گرو کشورهای آسیایی و اروپایی خواهد بود، لذا تحرکات جدید در روابط کشورهای اروپایی با منطقه قفقاز و آسیای مرکزی و طرح های بزرگ برای انتقال کالا و انرژی به اروپا در این راستا ارزیابی می شود و اما در آن سوی آتلانتیک؛ آمریکاییها از دیر باز تلاش داشته اند تا با ایجاد بحران و جنگ در مناطق مختلف دنیا و تنگ نمودن عرصه حتی بر دوستان و شرکای خود، ناگهان به عنوان ناجی هالیودی وارد کارزار شده و بدین طریق بر حوزه نفوذی خود بیافزایند. در شرایط جدید با توجه به تحولات و بحران بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به ایروان سفر و از مواضع این کشور حمایت نمود و به نوعی سناریو تصنعی سفر به تایوان را در این منطقه با نوعی خط و نشان کشیدن برای آنکارا و مسکو تکرار نمود. موضوع مهم تر توجه واشنگتن به تقویت روابط با 5 کشور آسیا مرکزی و برگزاری نشست رهبران این کشورها با رئیس جمهور آمریکا در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد همزمان با کم رنگ شدن نقش روسیه در منطقه قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی می باشد.
روند گسترش ناتو به شرق که از دهه پایانی قرن بیستم شروع شده است و کشورهای زیادی از منطقه شرق و مرکز اروپا و اخیرا دو کشور نوردیک فنلاند و سوئد در بر گرفته به زودی متوقف نخواهد شد و اهداف مهمتری چون توسعه ناتو تا قلب آسیای میانه، از سویی برای محاصره تمام عیار روسیه و رسیدن به مرزهای اژدهای زرد و از سوی دیگر رسیدن به مرزهای شمالی ایران حتی تا حوزه خزر را در بر میگیرد. این فرایند نشانه مهمی از وجود بحرانهای امنیتی بسیار فعال است که تلاشهای بینالمللی برای خلع سلاح عمومی را کُند یا متوقف میکند و همچنان اکسیژن به مسابقات تسلیحاتی تزریق میکند.
واقعیت مهم دیگر این که امنیت و توسعه کشورهای منطقه صرفا با ظرفیت های درونی و ملی تامین خواهد شد و ورود خواسته یا ناخواسته کشورهای منطقه قفقاز و آسیای مرکزی به هر بازی خطرناکی می تواند به نوعی منافع این کشورها را وجه المصالحه قدرتهای خارجی بویژه ترکیه، فرانسه، آمریکا، روسیه و غرب قرار دهد و حتما تحولات اخیر دستاورد قابل ملاحظهای برای مردم منطقه نخواهد داشت یا حداقل هیچ کشوری برنده حوادث اخیر نخواهند بود و موضوع مهمتر این که این تحولات به روند فعالیتی اقتصاد کشورها لطمه جدی زده و در درازمدت بر میزان رشد اقتصادی و تامین نیازهای انرژی اروپا و کالاهای اساسی تاثیرگذار میباشد.
و در پایان باید اذعان نمود که ثبات و آرامش در قفقاز جنوبی و آسیا مرکزی همواره نقش مهمی در تحولات منطقه و روابط تهران و 8 کشور منطقه ویژه بخش انتقال کالا و انرژی داشته است لذا جمهوری اسلامی ایران ضمن تداوم رویکرد گسترش همه جانبه روابط با تمامی همسایگان بویژه با دول حوزه تمدنی و فرهنگی ایرانی و اسلامی توامان با رصد دقیق تحولات؛ اتخاذ مواضع شایسته و به موقع، مواضع متوازن بیطرفی فعالانه را ادامه داده و کما فیالسابق ضمن رایزنی با رهبران کشورهای منطقه تلاش مینماید تا حل و فصل اختلافات مرزی و ارضی طرفین با محوریت گفتگو و مبنا قرار دادن کنوانسیون ها و مقررات بینالمللی دنبال شده و سازمانهای منطقهای و بینالمللی نقش فعالتری در وساطت و میانجیگری ایفا نماید.