آذربایجاناخبارترکیهروسیه

سناتور آذربایجانی تبار روسیه چه کسی است؟ – عکس

در سن ۱۵ سالگی بودم که خانۀ مان را ترک کرده و در حالی که جز ۴۸ روبل (واحد پول روسیه) چیزی در جیبم نبود. به والدینم گفتم که هیچ چیزی برای من نفرستید. برای فروختن و کسب پول انار نیز فقط خودم کار می کنم و پول جمع می‌کنم.

به گزارش مرکز فرهنگی قفقاز،سناتور آذربایجانی تبار روسیه‌ که در آشتی ترکیه- روسیه نقش فعالی داشته است، بیان داشت: در سن ۱۵ سالگی بودم که خانۀ مان را ترد گفتم در حالی که جز ۴۸ روبل (واحد پول روسیه) چیزی در جیبم نبود. به والدینم گفتم که هیچ چیزی برای من نفرستید. برای فروختن و کسب پول انار نیز فقط خودم کار می کنم و پول جمع می‌کنم.

 «مولود چاوش اوغلو» وزیر خارجه ترکیه در نشست خبری با جمع خبرنگران، از آنهایی که در دستیابی به آشتی بین آنکارا و مسکو تلاش میانجیگری انجام داده‌اند، سخن به میان آورده است. به گفته وی برای برطرف شدن بحران سیاسی فیمابین ترکیه و روسیه که بر سر انهدام جت نظامی روسیه در حریم هوایی ترکیه ایجاد شده بود، افراد زیادی ایفای نقش کرده اند که در میان آنها اسامی «الهام علی اف» رئیس جمهوری آذربایجان، «رمضان قدیراف» رهبر خودمختاری داغستان، «فرهاد احمدوف» تاجر آذربایجانی و عضو اسبق شورای فدراسیون روسیه و نیز « نورسلطان نظربایف» رئیس جمهوری قزاقستان وجود دارد.

سناتور آذربایجانی الاصل روسیه در رابطه با بحران ترکیه-روسیه پیشنهاد نوشتن نامه ای به «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری این کشور داد. چاوش اوغلو ضمن تمجید نقش «فرهاد احمدف» در حصول آشتی میان آنکارا- مسکو، گفته است که وی عشقی یکسان به آذربایجان، ترکیه و روسیه دارد.
وی افزوده است: « فرهاد احمدف» سناتور اسبق دومای روسیه، دوست من از دوران ماموریتم در مجمع پارلمانی شورای اروپا و تاجر آذربایجانی تبار به وجود آمد. وی در آذربایجان بزرگ شده، از نظر اقتصادی قدرتمند شده و به مقام سناتوری نیز راه یافته است. بعد مدتی به آذربایجان بازگشت. آذربایجان، ترکیه و روسیه را بسیار دوست دارد. با پوتین نیز از رابطه نزدیکی برخوردار است. و ایشان را از نزدیک می شناسد. به عنوان مثال، به ترکیه آمده و به رئیس جمهور ما این پیشنهاد را کرد که به پوتین نامه ای بنویسد. وی گفت که چنانچه نامه‌ای به پوتین نوشته و ارسال نماید، این مؤثرتر از رفت و آمد اشخاص ویژه میان آنکارا و مسکو خواهد بود. وی توانسته بود به رئیس جمهورمان تشریح کند که وی می تواند با نوشتن نامه به یک نتیجۀ مطلوب دست پیدا کند. این نامه همچنین دربرگیرنده سخنان فرهاد احمداف نیز بود. واقعا پیشنهاد فرهاد احمداف که پوتین را از نزدیک می شناسد، تاثیرگذار شد. ما از وی متشکریم. زیرا فرهاد احمداف آذربایجان، ترکیه و روسیه را بسیار دوست دارد. پس، ما دوستانی کسب کردیم که این سه کشور را دوست دارند و تلاشهای صمیمانه ای انجام می دهند. من در حالی از باکو خارج شدم که جز ۴۸ روبل چیزی در جیب نداشتم. فرهاد احمدف در ۱۵ ام سپتامبر سال ۱۹۵۵ در باکو چشم به دنیا گشوده است. پدرش، «تیمور احمدف» رئیس یک کارخانه در شهرستان «گویچای» بوده است. ولی وی به اتهام جرایم اقتصادی، دستگیر شده است. بنا بر نوشته های رسانه های روسیه، در سال ۱۹۶۹ با صدور حکمی وی را بهمراه مصادره اموالش به حکم اعدام (تیراندازی) محکوم کرده است. این حکم اعدام اجرایی شده و همچنین یکی از برادر بزرگ فرهاد احمداف از حزب حاکم خارج و دیگری از دانشگاه مردود گشته اند. فرهاد پیش از آنکه پدرش را از دست داد، در سال ۱۹۷۰ در سن ۱۵ سالگی تحصیل خود در مقطع دبیرستان را نیمه تمام گذاشته راهی مسکو شده است. آنجا در هنرستان شماره ۸۵ در رشته جوشکار-نصب تحصیل کرده است. پس از اتمام تحصیل خود در هنرستان در بین سالهای ۱۹۷۵-۱۹۷۷ در ارتش شوروی سابق سربازی کرده است. بعد از برگشتن از سربازی به آکادمی دامپزشکی مسکو به نام «اسکریابین» قبول شده است.

وی درباره زندگی خودش می گوید: در سن ۱۵ سالگی یودم که باکو را ترک کردم در حالی که جز ۴۸ روبل (واحد پول روسیه) چیزی در جیب نداشتم. سپس در نیروهای دریایی شوروی سابق سربازی کردم. به والدینم گفتم که هیچ چیزی به من نفرستید. برای فروختن و کسب پول انار نیز… فقط خودم کار می کنم و کسب پول می کنم. انسان چنان موجودی ست که در صورتی که یک چیز را مجانی به دست بیاورد، می خواهد که این وضعیت همیشه ادامه داشته باشد. اگر یک آذربایجانی در مسکو واقعا بخواهد تا زبان خود را یاد بگیرد، حتما به این امر امکان خواهد یافت. من می خواستم زبان انگلیسی را یاد بگیرم و یاد گرفتم. زبان روسی را بلد نبودم، آن را نیز خودم آموختم. نظام زندگی و هستی این است. اگر بخواهی به یک فرد خوبی کنید، باید به او ماهیگیری را ید دهی، نه خوردن ماهی پخته یا خوراندن ماهی پخته به او. آ

قای فرهاد سپس به تحصیل علم ادامه داده و از مدرسه عالی اقتصاد فارغ التحصیل گشته است.

وی در سال ۱۹۸۷ شرکتی بنام « Tansley Trading » تاسیس کرده و شروع به فعالیت در عرصۀ نفت و گاز کرده است. در میان شرکای این شرکت شرکتهای هنگفت همچون « Qazprom » وجود دارد. این شرکت در حوزه تامین تجهیزات نفتی یا نفت و گاز خاص فعالیت داشت. آن شرکت در سال 1989 به عنوان ایدئولوگ کنسرسیوم بین المللی نفت آذربایجان توانست شرکتهای بزرگ نظیر «Amoso Eurasia» و «McDermott» را به این پروژه جلب کند. در سال 1993 شرکت «Transley Tradinq» تغییر نام کرد و «Farko Qrup» نامیده شد. سپس «Farko Qrup» برای مشارکت بعنوان اپراتور در توسعه میدان گازی «اورنگوی» واقع در شمال روسیه که قرار بود بر اساس همان پروژه اجرا شود، دعوت شد. از همان سال فرهاد احمدف عضو هیئت مدیره شرکت «Nortqaz» شد که مشغول امور تولید در میدان گازی مذکور بود. در بازه زمانی 1999-2004 بعنوان رئیس آن شرکت تصدی پروژه مذکور را بر عهده گرفت. در 9 دسامبر سال 2004، پس از منتخب شدن به عضو شورای فدراسیون روسیه از پست ریاست شرکت «Nortqaz» استعفا کرد. وی علاوه بر کارهای موفقیت آمیز خود بصورت موازی مشغول علم نیز می شد. آقا فرهاد در رابطه با مشکلات مجتمع نفت و گاز روسیه و کشورهای مستقل مشترک المنافع مقالات متعددی نوشته است. بین سالهای 1996-2006 ناشر مجلۀ «افق ها نفت و گاز» بوده است. در سال 2000 در دانشگاه دولتی نفت و گاز روسیه از مقطع تحصیلات تکمیلی فارغ التحصل گردید. این سناتور مدعی است که وی بعنوان شریک کوچک شرکت «گازپروم» خودش را بسیار راحت احساس می کند. وی در این باره می افزاید: «Nortqaz» :کارهای تولیدی با موفقیت ادامه دارد، همه کارها منظم شده اند و مناسبات نیز در سطح بالاست. دیگر می توانم مشغول کارهایی بشوم که دلخواه من هستند و برای یاد گرامی پدرم کاری انجام بدهم. این کار آفرین بدین منظور یک کارخانه کوچک برای تولید آب انار واقع در شهرستان «گؤیچای» آذربایجان که روزگاری پدرش متصدی آن بود را خریده است. اتفاقا لازم به ذکر است که وی بدلیل فوت مادرش راهسپار «گؤیچای» شده و پس از شرکت در مراسم عزاداری مادرش شنیده است که بیش از 80 نفر از میان 150 نفر که در کارخانه تولید آب انار متعلق به وی، بدهی هایی به بانک ها دارند. وی سپس تمامی وام های آنها به بانک ها را پرداخت کرده است. وی در این باره می گوید که «خیراتی خوب جز این برای یاد مادرم نیست». مجلۀ «فوربس» نام وی را از سال 2005 در رده ثروتمندترین اشخاص روسیه قرار داده است. سال 2013 دارایی های وی در 1.3 میلیارد دلار و در سال 2014، 1.4 میلیارد دلار برآورد شده است. وی در باره خانواده خودش می گوید: همسرم مشغول پرورش بچه هایمان و من تامین خانواده می شویم. 50 سال قبل به این صورت توافق کرده بودیم. با اینکه بچه هایم در انگلستان به تولد یافته اند، باکو را بسیار دوست دارند. اتفاقا غذاهای آذربایجانی مثل کباب، دلمه، پلو و غیره را مانند من خیلی دوست دارند. همسرم غذاها را خیلی لذیذ می پزد. خودم نیز در پختن غذا بد نیستم. بویژه اسپاگتی را بسیار خوشمزه می پزم. زادگاه من آذربایجان، حضور من روسیه و کشوری که من پیشرفت کردم انگلستان است فرهاد احمدف لقب «گرگ تنها» را به خودش داده و می گوید که در زمینه تجارت رقیب ندارد. در سالیان کودکیم اثر «گرگ دریا» جک لندن دوست داشتنی ترین کتاب من بود. خودم نیز گرگ تنهایم. هیچ وقت شریکی در تجارت نداشته ام.

سناتور آذربایجانی تبار روسیه که در آشتی ترکیه- روسیه نقش فعالی داشته است، بیان داشت: در سن ۱۵ سالگی بودم که خانۀ مان را ترد گفتم در حالی که جز ۴۸ روبل (واحد پول روسیه) چیزی در جیبم نبود. به والدینم گفتم که هیچ چیزی برای من نفرستید. برای فروختن و کسب پول انار نیز فقط خودم کار می کنم و پول جمع می‌کنم. به گزارش پورتال خبری آدمیرال.نیوز، «مولود چاوش اوغلو» وزیر خارجه ترکیه در نشست خبری با جمع خبرنگران، از آنهایی که در دستیابی به آشتی بین آنکارا و مسکو تلاش میانجیگری انجام داده‌اند، سخن به میان آورده است. به گفته وی برای برطرف شدن بحران سیاسی فیمابین ترکیه و روسیه که بر سر انهدام جت نظامی روسیه در حریم هوایی ترکیه ایجاد شده بود، افراد زیادی ایفای نقش کرده اند که در میان آنها اسامی «الهام علی اف» رئیس جمهوری آذربایجان، «رمضان کادیرف» رهبر خودمختاری داغستان، «فرهاد احمدوف» تاجر آذربایجانی و عضو اسبق شورای فدراسیون روسیه و نیز « نورسلطان نظربایف» رئیس جمهوری قزاقستان وجود دارد. سناتور روسی آذربایجانی الاصل در رابطه با بحران ترکیه- روسیه پیشنهاد نوشتن نامه ای به «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری این کشور داد. چاوش اوغلو ضمن تمجید نقش «فرهاد احمدوف» در حصول آشتی میان آنکارا- مسکو، گفته است که وی عشقی یکسان به آذربایجان، ترکیه و روسیه دارد. وی افزوده است: « فرهاد احمدوف» سناتور اسبق دومای روسیه، دوست من از دوران ماموریتم در مجمع پارلمانی شورای اروپا و تاجر آذربایجانی تبار به وجود آمد. وی در آذربایجان بزرگ شده، از نظر اقتصادی قدرتمند شده و به مقام سناتوری نیز راه یافته است. بعد مدتی به آذربایجان بازگشت. آذربایجان، ترکیه و روسیه را بسیار دوست دارد. با پوتین نیز از رابطه نزدیکی برخوردار است. و ایشان را از نزدیک می شناسد. به عنوان مثال، به ترکیه آمده و به رئیس جمهور ما این پیشنهاد را کرد که به پوتین نامه ای بنویسد. وی گفت که چنانچه نامه‌ای به پوتین نوشته و ارسال نماید، این مؤثرتر از رفت و آمد اشخاص ویژه میان آنکارا و مسکو خواهد بود. وی توانسته بود به رئیس جمهورمان تشریح کند که وی می تواند با نوشتن نامه به یک نتیجۀ مطلوب دست پیدا کند. این نامه همچنین دربرگیرنده سخنان فرهاد احمداف نیز بود. واقعا پیشنهاد فرهاد احمداف که پوتین را از نزدیک می شناسد، تاثیرگذار شد. ما از وی متشکریم. زیرا فرهاد احمداف آذربایجان، ترکیه و روسیه را بسیار دوست دارد. پس، ما دوستانی کسب کردیم که این سه کشور را دوست دارند و تلاشهای صمیمانه ای انجام می دهند. من در حالی از باکو خارج شدم که جز ۴۸ روبل چیزی در جیب نداشتم. فرهاد احمدف در ۱۵ ام سپتامبر سال ۱۹۵۵ در باکو چشم به دنیا گشوده است. پدرش، «تیمور احمدف» رئیس یک کارخانه در شهرستان «گویچای» بوده است. ولی وی به اتهام جرایم اقتصادی، دستگیر شده است. بنا بر نوشته های رسانه های روسیه، در سال ۱۹۶۹ با صدور حکمی وی را بهمراه مصادره اموالش به حکم اعدام (تیراندازی) محکوم کرده است. این حکم اعدام اجرایی شده و همچنین یکی از برادر بزرگ فرهاد احمداف از حزب حاکم خارج و دیگری از دانشگاه مردود گشته اند. فرهاد پیش از آنکه پدرش را از دست داد، در سال ۱۹۷۰ در سن ۱۵ سالگی تحصیل خود در مقطع دبیرستان را نیمه تمام گذاشته راهی مسکو شده است. آنجا در هنرستان شماره ۸۵ در رشته جوشکار-نصب تحصیل کرده است. پس از اتمام تحصیل خود در هنرستان در بین سالهای ۱۹۷۵-۱۹۷۷ در ارتش شوروی سابق سربازی کرده است. بعد از برگشتن از سربازی به آکادمی دامپزشکی مسکو به نام «اسکریابین» قبول شده است. وی درباره زندگی خودش می گوید: در سن ۱۵ سالگی یودم که باکو را ترک کردم در حالی که جز ۴۸ روبل (واحد پول روسیه) چیزی در جیب نداشتم. سپس در نیروهای دریایی شوروی سابق سربازی کردم. به والدینم گفتم که هیچ چیزی به من نفرستید. برای فروختن و کسب پول انار نیز… فقط خودم کار می کنم و کسب پول می کنم. انسان چنان موجودی ست که در صورتی که یک چیز را مجانی به دست بیاورد، می خواهد که این وضعیت همیشه ادامه داشته باشد. اگر یک آذربایجانی در مسکو واقعا بخواهد تا زبان خود را یاد بگیرد، حتما به این امر امکان خواهد یافت. من می خواستم زبان انگلیسی را یاد بگیرم و یاد گرفتم. زبان روسی را بلد نبودم، آن را نیز خودم آموختم. نظام زندگی و هستی این است. اگر بخواهی به یک فرد خوبی کنید، باید به او ماهیگیری را ید دهی، نه خوردن ماهی پخته یا خوراندن ماهی پخته به او. آقای فرهاد سپس به تحصیل علم ادامه داده و از مدرسه عالی اقتصاد فارغ التحصیل گشته است. وی در سال ۱۹۸۷ شرکتی بنام « Tansley Trading » تاسیس کرده و شروع به فعالیت در عرصۀ نفت و گاز کرده است. در میان شرکای این شرکت شرکتهای هنگفت همچون « Qazprom » وجود دارد. این شرکت در حوزه تامین تجهیزات نفتی یا نفت و گاز خاص فعالیت داشت. آن شرکت در سال 1989 به عنوان ایدئولوگ کنسرسیوم بین المللی نفت آذربایجان توانست شرکتهای بزرگ نظیر «Amoso Eurasia» و «McDermott» را به این پروژه جلب کند. در سال 1993 شرکت «Transley Tradinq» تغییر نام کرد و «Farko Qrup» نامیده شد. سپس «Farko Qrup» برای مشارکت بعنوان اپراتور در توسعه میدان گازی «اورنگوی» واقع در شمال روسیه که قرار بود بر اساس همان پروژه اجرا شود، دعوت شد. از همان سال فرهاد احمدف عضو هیئت مدیره شرکت «Nortqaz» شد که مشغول امور تولید در میدان گازی مذکور بود. در بازه زمانی 1999-2004 بعنوان رئیس آن شرکت تصدی پروژه مذکور را بر عهده گرفت. در 9 دسامبر سال 2004، پس از منتخب شدن به عضو شورای فدراسیون روسیه از پست ریاست شرکت «Nortqaz» استعفا کرد. وی علاوه بر کارهای موفقیت آمیز خود بصورت موازی مشغول علم نیز می شد. آقا فرهاد در رابطه با مشکلات مجتمع نفت و گاز روسیه و کشورهای مستقل مشترک المنافع مقالات متعددی نوشته است. بین سالهای 1996-2006 ناشر مجلۀ «افق ها نفت و گاز» بوده است. در سال 2000 در دانشگاه دولتی نفت و گاز روسیه از مقطع تحصیلات تکمیلی فارغ التحصل گردید. این سناتور مدعی است که وی بعنوان شریک کوچک شرکت «گازپروم» خودش را بسیار راحت احساس می کند. وی در این باره می افزاید: «Nortqaz» :کارهای تولیدی با موفقیت ادامه دارد، همه کارها منظم شده اند و مناسبات نیز در سطح بالاست. دیگر می توانم مشغول کارهایی بشوم که دلخواه من هستند و برای یاد گرامی پدرم کاری انجام بدهم. این کار آفرین بدین منظور یک کارخانه کوچک برای تولید آب انار واقع در شهرستان «گؤیچای» آذربایجان که روزگاری پدرش متصدی آن بود را خریده است. اتفاقا لازم به ذکر است که وی بدلیل فوت مادرش راهسپار «گؤیچای» شده و پس از شرکت در مراسم عزاداری مادرش شنیده است که بیش از 80 نفر از میان 150 نفر که در کارخانه تولید آب انار متعلق به وی، بدهی هایی به بانک ها دارند. وی سپس تمامی وام های آنها به بانک ها را پرداخت کرده است. وی در این باره می گوید که «خیراتی خوب جز این برای یاد مادرم نیست».

مجلۀ «فوربس» نام وی را از سال 2005 در رده ثروتمندترین اشخاص روسیه قرار داده است. سال 2013 دارایی های وی در 1.3 میلیارد دلار و در سال 2014، 1.4 میلیارد دلار برآورد شده است. وی در باره خانواده خودش می گوید: همسرم مشغول پرورش بچه هایمان و من تامین خانواده می شویم. 50 سال قبل به این صورت توافق کرده بودیم. با اینکه بچه هایم در انگلستان به تولد یافته اند، باکو را بسیار دوست دارند. اتفاقا غذاهای آذربایجانی مثل کباب، دلمه، پلو و غیره را مانند من خیلی دوست دارند. همسرم غذاها را خیلی لذیذ می پزد. خودم نیز در پختن غذا بد نیستم. بویژه اسپاگتی را بسیار خوشمزه می پزم. زادگاه من آذربایجان، حضور من روسیه و کشوری که من پیشرفت کردم انگلستان است فرهاد احمدف لقب «گرگ تنها» را به خودش داده و می گوید که در زمینه تجارت رقیب ندارد. در سالیان کودکیم اثر «گرگ دریا» جک لندن دوست داشتنی ترین کتاب من بود. خودم نیز گرگ تنهایم. هیچ وقت شریکی در تجارت نداشته ام.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا