آذربایجاناخبارایرانعمومی

حمایت نماینده کنگره آمریکا از «تجزیه‌ ایران»؛ پای «باکو» هم در میان است؟

تحرکات ضدایرانی «دانا روهراباکر» همواره با استقبال رسانه‌ها و عناصر تبلیغ‌کننده تجزیه‌طلبی علیه ایران در باکو همراه بوده اما این بار سخنان عضو کنگره آمریکا هنوز چندان انعکاسی در رسانه‌های باکو نداشته است. آیا سیاست باکو تغییر کرده است؟

به گزارش مرکز فرهنگی قفقاز، نماینده کنگره آمریکا که سابقه ننگینی در حمایت آشکار از منافقین و نیز حرکت تروریستی مذبوحانه داعش در تهران در پرونده خود ثبت کرده است، بار دیگر خواهان حمایت رسمی و علنی دولت آمریکا از تجزیه‌طلبان و قومیت‌گرایان در ایران شد. «دانا روهراباکر» که هر از گاهی به موازات تشدید تحرکات واشنگتن – تل‌آویو در دشمنی با ایران، در زمینه طرح موضوع تجزیه‌طلبی ضدایرانی در کنگره آمریکا وارد عمل می‌شود، در سال ۲۰۱۲ نیز، طرح قطعنامه‌ای را با عنوان «تعیین حق سرنوشت آذربایجانی‌های ساکن ایران» ارائه کرده بود.

تحرکات ضدایرانی این عضو کنگره آمریکا همواره با استقبال رسانه‌ها و عناصر تبلیغ‌کننده تجزیه‌طلبی علیه ایران در باکو همراه بوده است. اما، در ماه‌های گذشته دانا روهراباکر به همراه چند عضو دیگر کنگره آمریکا از «خدیجه اسماعیل اوا» خبرنگار رادیو آزادی آمریکا در باکو در مقابل حاکمیت جمهوری آذربایجان حمایت کرده و به همین علت، این بار سخنان دانا روهراباکر هنوز چندان انعکاسی در رسانه‌های باکو نداشته است. بخصوص که این‌بار درخواست این عضو کنگره آمریکا برای رسمی شدن حمایت واشنگتن از جریان‌های تجزیه‌طلبی در ایران، با دوره پس از برگزاری همه‌پرسی تجزیه‌طلبانه در کردستان عراق مصادف شده است و از قضا، باکو نیز به علت ترس از تاثیرات منفی این همه‌پرسی تجزیه‌طلبانه بر تجزیه‌طلبی در منطقه ارمنی‌نشین قره‌باغ و منطقه تالش‌نشین جنوب جمهوری آذربایجان و منطقه لزگی‌نشین در شمال این کشور و منطقه آوارنشین در شمال غرب این جمهوری، با همه‌پرسی تجزیه‌طلبانه در کردستان مخالفت رسمی کرده است.

حال آنکه، در اوایل همین امسال، الهام علی‌اف، رئیس‌جمهوری آذربایجان در چارچوب برنامه‌های هدایت‌شده از طرف صهیونیسم، در حاشیه مجمع داووس با مسعود بارزانی که داعیه رهبری کردستان عراق را دارد، دیدار و بر همکاری‌های آتی باکو – بارزانی تاکید کرده بود. اما، اکنون پس از برگزاری همه‌پرسی تجزیه‌طلبانه در کردستان عراق، باکو نیز همانند آنکارا از سیاست نسنجیده خود در نزدیکی به تجزیه‌طلبان شمال عراق نادم و پشیمان به نظر می‌رسد. به همین علت، باکو در مخالفت با تجزیه‌طلبی در شمال عراق، خود را دنباله‌روی سیاست دولت ترکیه در منطقه نشان می‌دهد.

در چنین شرایطی، طبیعی است که این بار سخنان ضدایرانی دانا روهراباکر در زمینه تحریک تجزیه‌طلبی، بطور منطقی نمی‌تواند انعکاس گسترده‌ای در رسانه‌های باکو بیابد. اما، باید توجه داشت که پیوند و همکاری باکو با رژیم صهیونیستی و مراکز آمریکایی هدایت‌کننده گروهک‌ها و عناصر تجزیه‌طلب ضدایرانی فعال در جمهوری آذربایجان، ترکیه، اروپا و آمریکا، موضوعی مقطعی نیست و این همکاری در طول سال‌های سپری‌شده از زمان اعلام استقلال جمهوری آذربایجان جریان داشته و دارد و در صورت تداوم سیاست‌های حاکم بر باکو، ادامه خواهد داشت.

دولت جمهوری آذربایجان دارای چندین سازمان و رکن اجرایی برای پیگیری سیاست‌های تحریک قوم‌گرایی علیه ایران است و هیچ‌گاه، حتی در برهه کنونی که روسای جمهوری دو کشور آن را به اصطلاح «بهترین شرایط حاکم بر روابط باکو با تهران» نامیده‌اند، حاضر به کوتاه آمدن در این زمینه و نه تنها انحلال این سازمان‌ها و اصلاح مطالب ضدایرانی کتب درسی جمهوری آذربایجان نیست، بلکه حتی به کاهش فعالیت‌های سازمان‌های تحریک قومی علیه ایران نیز رضایت نمی‌دهد.

شالوده اصلی افکار عناصر و گروهک‌های قومیت‌پرستی آذری‌، خواه در داخل ایران و خواه در جمهوری آذربایجان و خواه در ترکیه و اروپا و آمریکا، « ایدئولوژی آذربایجان‌گرایی» یا «آذربایجانیسم» حاکم بر باکوست.

باکو «کمیته دولتی امور آذربایجانی‌های ساکن خارج» را در ۵ ژوئیه ۲۰۰۲ به فرمان حیدر علی‌اف تاسیس کرد. به منظور به پنهان کردن واقعیات و خنثی کردن برخی واکنش‌های ایران به فعالیت این سازمان در باکو، الهام علی‌اف تحت تعالیم مشاوران صهیونیستی خود، در نهم نوامبر ۲۰۰۸ نام این کمیته را به کمیته دولتی امور دیاسپورا تغییر داد و ساختار جدید آن نیز با فرمان الهام علی‌اف تعیین شد و به اصطلاح «شورای هماهنگی آذربایجانی‌های دنیا» هم در نتیجه این تغییر ساختار ایجاد شد. در ۱۹ دسامبر ۲۰۰۸ در نشست «شورای هماهنگی آذربایجانی‌های دنیا»، سندی تحت عنوان «منشور آذربایجانی‌های دنیا» به تصویب رسید. دولت باکو و «شورای هماهنگی آذربایجانی‌های دنیا» هر پنج سال یک بار نیز نشستی را تحت عنوان «گردهمایی سراسری آذربایجانی‌های دنیا» در باکو تشکیل می‌دهند و همه‌ساله نیز باکو در ایام منتهی به ۳۱ دسامبر که به اصطلاح «روز همبستگی آذری‌های دنیا» نامگذاری شده است، ویژه برنامه‌هایی را برای تحریک قومیت‌گرایی و آنچه «آذربایجان‌گرایی» یا «آذربایجانیسم» خوانده می‌شود، تحت هدایت‌های صهیونیسم اجرا می‌کند.

شالوده اصلی افکار عناصر و گروهک‌های قومیت‌پرستی آذری‌ خواه در داخل ایران و خواه در جمهوری آذربایجان و خواه در ترکیه و اروپا و آمریکا، « ایدئولوژی آذربایجان‌گرایی» یا «آذربایجانیسم» حاکم بر باکوست که آن نیز ریشه در سرقت نام «آذربایجان» و اطلاق آن بر نواحی شمال رود ارس در سال ۱۹۱۸ در زمان فروپاشی امپراطوری روسیه تزاری و تشکیل «جمهوری دموکراتیک آذربایجان» در این منطقه از ایران تاریخی دارد که در گذشته نام آن «آذربایجان» نبوده و هر ناحیه از آن نام خاص خود را داشت. این سرقت نام در طول حاکمیت نظام کمونیستی شوروی و بخصوص در دوره حاکمیت استالین تئوریزه شد و جا انداختن آن در دستورکار ماشین تبلیغاتی شوروی قرار گرفت. متاسفانه، پس از فروپاشی شوروی نیز مقامات باکو بطور دائم سعی در زنده نگه داشتن ایدئولوژی آذربایجان‌گرایی و جلوگیری از آشکار شدن پوسیدگی و میان‌تهی بودن آن می‌کنند و برعکس، به توسعه بادکنکی آن ادامه می‌دهند تا روزی که این توسعه بادکنکی موجب ترکیدگی آن بشود.

از جمله، اخیرا علی حسن‌اف، دستیار ارشد الهام علی‌اف، رئیس‌جمهوری آذربایجان در همایش «نقش رسانه‌ها در حفظ و توسعه زبان آذربایجانی» در باکو گفت: «زبان نقش مهمی در تاسیس و توسعه دولتمداری دارد. زبان آذربایجانی نقش مهمی در حیات اجتماعی و سیاسی مردم دارد. زبان آذربایجانی علاوه بر اینکه یکی از نمادهای دولت است، عنصر مهم ایدئولوژی آذربایجان‌گرایی است.» اگر تشکیل این همایش صرفا حرکتی برای رفع نقایص و نارسایی‌های زبان آذری در کاربرد این زبان در رسانه‌های باکو بود، می‌توانست موضوعی عادی در میان سایر موضوعات و مشکلات داخلی جمهوری آذربایجان تلقی شود. اما، همچنانکه علی حسن‌اف، مشاور ارشد رئیس‌جمهوری آذربایجان به زبان آورد، باکو «زبان آذری» را محور «ایدئولوژی آذربایجان‌گرایی» خود تلقی می‌کند. از همین روست که باکو سعی دارد این اهرم را همواره در اختیار و انحصار خود داشته باشد.

رسانه‌های باکو که همواره به کوچکترین اخبار و تحولات در حوزه زبان آذری در ایران حساسیت نشان می‌دهند و آن را به عنوان خبر مهم خود منعکس می‌کنند، در روزهای اخیر به راحتی از کنار توصیه حضرت آیت‌الله خامنه ای ، رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر یاد دادن زبان آذری به کودکان در داخل خانواده‌های آذری‌زبان ایران گذشتند و آن را منعکس نکردند. فقط برخی سایت‌های شیعی و ایران‌گرا در باکو این سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی را درباره زبان آذری منعکس کردند. اما، برخی از رسانه‌های تابلودار تجزیه‌طلب که با حمایت مالی محرمانه باکو فعالیت می‌کنند، به آن واکنش منفی هم نشان دادند و اثبات کردند که این جریان تجزیه‌طلب «مدعی زبان»، از این موضوع صرفا به عنوان اهرمی برای ابراز دشمنی با ایران اسلامی سوءاستفاده می‌کند و هیچ اصالتی برای ادعاهای خود نیز قائل نیست.

اگر به سابقه سیاست تحریک قومی ضدایرانی در حوزه آذربایجان نگاهی کنیم، آشکارا می‌بینیم این سیاست که امروز آمریکا و سیاستمدارانی همچون «دانا روهراباکر» آن را نشخوار می‌کنند، در واقع میراث‌خوار «طرح آذربایجان جنوبی» رژیم شوروی و حاکمیت کمونیستی میرجعفر باقروف، نماینده رژیم کمونیستی در جمهوری آذربایجان است که در دوره استالین طراحی شد و ایجاد غائله «فرقه دموکرات» میرجعفر پیشه‌وری در تبریز و مناطق آذری‌نشین ایران را به دنبال داشت. غائله «فرقه دموکرات» پیشه‌وری که انزجار مردمی را علیه خود برانگیخته بود، در آذر ۱۳۲۵ با اقدام نظامی دولت مرکزی ایران منکوب شد و قدرت‌های مسلط بر نظام بین‌المللی آن دوره یعنی شوروی به عنوان حامی این غائله و آمریکا به عنوان مخالف آن نیز سرکوب این غائله را پذیرا شدند و پیشه‌وری و سایر تجزیه‌طلبان هم به جمهوری آذربایجان گریختند و چندی بعد نیز پیشه‌وری به عنوان مهره‌ای که تاریخ مصرفش سپری شده است، در یک تصادف ساختگی خودرو در جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی کشته شد. هم‌اکنون نیز قبر وی در گورستان مفاخر” جمهوری آذربایجان در نزدیکی قبر حیدر علی‌اف، رئیس‌جمهوری سابق این کشور قرار دارد. اما، با منکوب شدن فرقه‌چی‌های تجزیه‌طلب و فرار آنها به باکو و از دور خارج شدن پیشه‌وری، بهره‌گیری از عناصر تجزیه‌طلب علیه ایران خاتمه نیافت و همچنان حیدر علی‌اف، مامور عالیرتبه ک.گ.ب. شوروی ، پرونده ایران و بخصوص مناطق آذری‌نشین ایران را که از زمان استالین نام جعلی «آذربایجان جنوبی» برای آن انتخاب شده بود، به پیش می‌برد.

این میراث بدیُمن کمونیسم پس از فروپاشی شوروی به سردمداران جمهوری آذربایجان به ارث رسید و این بار، ائلچی بیگ، رئیس جبهه خلق جمهوری آذربایجان که با سوار شدن بر موج حرکت‌های مردمی و با حمایت غرب و ترکیه و جریان صهیونیسم و با شعارهای افراط‌گرایانه پان‌ترکیستی و پان‌آذریستی در باکو به قدرت رسیده بود، به شیوه‌ای بسیار زمخت و بَدَوی پیشبرد این سیاست را به عهده گرفت که نتیجه آن، تشکیل گروهک افراطی قوم‌گرای «داک» ( به اصطلاح کنگره آذربایجانی‌های دنیا) در لس‌آنجلس آمریکا بود که بعدها مرکزیت آن به باکو منتقل شد و همچنین در باکو نیز گروهک دیگری تحت نام «باب» (اتحادیه آذربایجان یکپارچه) با حمایت آشکار حکومت باکو ایجاد شد و این گروهک‌ها فعالیت خود را بر روی برگزاری میزگردها و نشست‌های ضدایرانی و به بهانه به اصطلاح حمایت از «حقوق مدنی» آذری‌های ایران و تشکیل تجمعات و حرکت‌های ضدایرانی متمرکز کردند. به این ترتیب، رسانه‌ها و صحنه سیاسی و مجلس باکو به عرصه تبلیغات و فعالیت گروهک‌های دیگری نظیر «گاموح»، «جاموح»، «جاماح»، بقایای «فرقه دموکرات»، «گامحمک» (GAMHMK یا کمیته دفاع از جنبش ملی آذربایجان جنوبی) و شمار کثیر دیگری از این قبیل اسامی و گروهک‌ها تبدیل شده است و این وضعیت همچنان ادامه دارد و حتی در روزهای اخیر نیز رسانه‌های باکو به نقل از اژدر تقی‌زاده، عنصر گروهکی، از تشکیل گروهک ضدایرانی جدیدی خبر دادند.

از آنجا که باکو در طرح این مطامع و تحریک تجزیه‌طلبی و قومیت‌گرایی در مناطق آذری‌نشین ایران، خود را به حمایت رژیم صهیونیستی و سازمان‌های صهیونیست – یهودی و نیز دولت آمریکا و “سیاستمدارانی” همچون دانا روهراباکر پشتگرم می‌بیند، همچنان این کج‌راهه را ادامه خواهد داد.

بعد از مرگ حیدر علی‌اف، الهام علی‌اف با تکیه زدن بر ریاست گروهک «شورای هماهنگی آذربایجانی‌های دنیا» که شماری از عناصر تجزیه‌طلب ایرانی نیز در آن عضویت دارند، گام‌های بعدی را در این راستا برداشت و طی این سال‌ها، ارتباطات این جریان و سازمان‌های تحت پوشش کمیته دولتی امور آذربایجانی‌های ساکن خارج با سازمان‌های یهودی-صهیونیستی محکم‌تر و نظام‌مندتر شد.

حال آنکه می‌توان این جریان تحریک‌کننده تجزیه‌طلبی ضدایرانی در جمهوری آذربایجان و عقبه آمریکایی و صهیونیستی آن را با پرداختن به واقعیت‌های این جمهوری، به راحتی خنثی کرد. از قضا، این روزها سالروز سرازیر شدن گروه‌های کثیری از شیعیان جمهوری آذربایجان به سمت مام میهن ایران اسلامی در واپسین ایام عمر شوروی در ماه‌های اکتبر و نوامبر و دسامبر ۱۹۸۹ است که در آن زمان، مردم آن سوی ارس گروه‌گروه به ایران می آمدند و با زدن به آب‌های سرد و یخ‌زده رود ارس، خود را به خاک ایران می‌رساندند و بر این خانه آباء و اجدادی خود بوسه می‌زدند. تا زمانی که رسانه‌های ایران سالروز این رویداد مهم تاریخی را به خوبی و گستردگی مطرح نکنند، باکو و ماشین تبلیغاتی آن با تحریف این رویداد تاریخی، آن را به عنوان به اصطلاح «روز همبستگی آذربایجانی‌های دنیا» که بطور نمادین به فرمان حیدر علی‌اف روز ۳۱ دسامبر یعنی شب عید سال نوی مسیحی را برای آن اختصاص داده‌اند، در دستورکار خود خواهند داشت و از آن برای طرح مطامع و جاه‌طلبی های سیاسی خود بهره خواهند گرفت. از آنجا که باکو در طرح این مطامع و تحریک تجزیه‌طلبی و قومیت‌گرایی در مناطق آذری‌نشین ایران، خود را به حمایت رژیم صهیونیستی و سازمان‌های صهیونیست – یهودی و نیز دولت آمریکا و “سیاستمدارانی” همچون دانا روهراباکر پشتگرم می‌بیند، همچنان این کج‌راهه را ادامه خواهد داد.

منبع:تسنیم

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا