به گزارش پایگاه خبری حقایق قفقاز، این مقاله دلنوشته یک انسان با خون سادات عربی، زبان تُرکی آذربایجانی با موطن ایران اسلامی است. در دانشگاه تبریز درس تاریخ خوانده و برای مغان، آذربایجان و ایلات و طوایف مرزداران ایران اسلامی تاریخ نوشته و می نویسد. در این مقاله، واکنش آیت الله سید حسن عاملی نماینده ولی فقیه در استان اردبیل و یکی از مجتهدین و علمای دینی جهان تشییع نسبت به سخنان برخی از رسانه ها و سیاستمداران در تُرکیه و جمهوری آذربایجان از منظر جامعه شناسی تاریخی تبیین شده است. واکنش آیت الله عاملی به این سخن بود که از زبان برخی سیاستمداران و به قلم رسانه هایی گفته شد:” ایران به زودی تجزیه شده و نام ایران از نقشه جغرافیای سیاسی جهان حذف می شود.”
واکنش آیت الله عاملی این بود که:
” این سخنان، تبلیغ توطئه صهیونیسم بین الملل در نابودی جهان اسلام است. رسانه ترکیه و نماینده مجلس جمهوری آذربایجان چرا باید سخنگوی دشمن ملت ایران و ملت های آذربایجان و ترکیه بشوند؟ هشدار آیت الله عاملی این بود که چرا دولت های ترکیه و آذربایجان به این اشخاص و رسانه ها اجازه می دهد چنین سخنان مورد پسند اسرائیل دشمن مسلمانان را تبلیغ کنند؟ در پایان هم به سفیر اسرائیل در باکو و فریب خوردگان حیله های وی هشدار داده بود که حداقل در خصوص تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران از این غلط ها نکنند. چون ایران، بسان ” شیر” است و موجودات ضعیف با دم شیر بازی نکنند. ”
این سخن آیت الله عاملی، واکنش های جدی داشت. تکانه های شدید در محافل سیاسی و اجتماعی ورسانه های جمهوری اسلامی ایران، جمهوری آذربایجان و حتی شبکه های خارجی دوست و دشمن بوجود آورد. من هم به سهم و وجدان تاریخی خودم مقاله ای با عنوان: ” آیت الله عاملی؛ خار چشم صهیونیسم بین الملل به تاریخ ۳۱/ ۶/ ۱۴۰۰ نوشتم. مقاله امروز را در تبیین بیشتر همان موضوع و از منظر تاریخی تقدیم می دارم. چون موضوع تجزیه جمهوری اسلامی ایران، ترکیه، جمهوری آذربایجان، عراق، سوریه، سودان، مصر، پاکستان، افغانستان یک اراده جدّی است و در تحولات سیاسی و اجتماعی تاریخ گذشته و زندگی امروزی و سرنوشت آینده مردم جهان اسلام، بویژه تُرکیه، جمهوری آذربایجان، جمهوری اسلامی ایران، اثرگذار بوده و خواهد بود. خیلی صریح عرض می کنم در سده های معاصر به علت ضعف قدرت سیاسی جهان اسلام، استعمار غرب در تعیین مرزهای جغرافیایی کشورهای اسلامی پدیده ای به صورت” فوران چرک زخمی باز” در طرح توطئه های خویش اندیشیده و در دهه های اخیر آن پدیده را با عنوان” مرزهای خون ” برای افق ۲۰۵۰ میلادی مطرح و به صورت جدّی در اردوگاه “صهیونیستی” روی آن کار می کنند.
جوانان جهان اسلام! قصه ” مرزهای خونین” برآمده از ایده شیطانی رالف پیترز پرورش یافته در مکتب صهیونیسم بین الملل، بر خاسته از عمق کینه جریان صلیبی- صهیونیستی در گستره تاریخ است. کینه ای که ۲۰۰ سال جهان غرب را برای فتح بیت المقدس در برابر تُرک و کُرد و ایرانی قرار داد. در این ۲۰۰ سال میلیون ها انسان بی گناه نابود شده و هستی جهان اسلامی بر فنا رفت. کینه ای که به موجب آن، با تصویب شورای لیون فرانسه و به دستور پاپ کاتولیک و مزدوری حاتم ارمنی پادشاه کیلیکیه ( ارمنستان جدید ادعایی تاریح ارامنه) قشون خون آشام مغولی را با صلیب نسطوری مرزهای چین بسان صاعقه بر سر جهان اسلام فرود آورد. و آنچه مانده بود،به ورطه نابودی کشاند و سُنی و شیعه و عرب و تُرک و ایرانی در آتش صلیبی سوخت. اما در همان شرایط شعله ور شدن آتش های سوزان صلیبی، جوانمردانی به پا خاسته، به خاطر زندگی مظلومین در جهان اسلام فریادگر شدند. با افشای توطئه های صلیبی نهضت بیدارگری را رهبری کردند و” مرزهای خون ” در جهان اسلام را ” به خانه زندگی” تبدیل کرده و در برابر صلیبی ها ایستادند و جان دادند و آبروی جهان اسلام را حفظ کردند. صلاح الدین ایوبی ها بر خاسته و عَلَمدار مسلمانان شدند. امروز در بطن طرح صهیونیستی” خاورمیانه جدید” و ایده” مرزهای خون” در ممالک اسلامی، نظریه پردازان آمریکایی، انگلیسی اراده بر آن است که لبنان، سودان، مصر، سوریه، یمن، عراق، ترکیه، آذربایجان، عربستان، ایران، پاکستان، افغانستان و… تکه پاره شده و همدیگر را بِدَرَند تا بر ویرانه های آنان مکتب نوین صلیبی- صهیونیستی بنیان نهاده شوند. در این شرایط فریادگری سید حسن نصرالله ها در لبنان و سید حسن عاملی در آذربایجان خون ریزی است یا زندگی ساز !؟ در چنین برهه ها آن کس که هوشیار است نجات می یابد و نه آن کس که مزدوری کند و یا در غفلت و نفاق و تفرقه و بی تفاوتی، لباس خواری و ذلّت پوشند!!
میرنبی عزیززاده ۴/ ۷/ ۱۴۰۰
