آذربایجاناخبارنارداران

مشروح کامل دادگاه بازداشت شدگان حوادث نارداران

به گزارش مرکز فرهنگی قفقاز به نقل از میدان تی وی ؛ فواد قهرمانلي، معاون «حزب جبهه خلق» جمهوري آذربايجان در دادگاه رسيدگي به «پرونده نارداران» خود را با دستگيرشدگان نارداران بي ارتباط دانست و گفت : « اين ها را افراد وابسته به ايران مي نامند. حال آنکه امروز ، افراد وابسته به ايران و روسيه کساني هستند که حاکميت را در جمهوري آذربايجان در اختيار دارند.»
در ادامه دادگاه رسيدگي به «پرونده نارداران» در دادگاه جرايم سنگين باکو، ابراهيم خداوردي اف، يکي از متهمان گفت : « نارداراني ها وطن پرست هستند. خائن ناميدن نارداراني ها، خود خيانت است. اما، الان دارند انتقام (قيام) سال 2003 را از نارداران مي گيرند. حاج طالع را هم بهانه کرده اند.»
فواد قهرمانلي، معاون حزب جبهه خلق نيز در دفاعيات خود گفت : « هيچ آشنايي شخصي با طالع باقرزاده نداشته ام. من در اعتراض به وقايعي که در نارداران روي داد، مطالبي را در شبکه هاي اجتماعي نوشتم و منتشر کردم. آنچه که در اعترافات به نام من نوشته شده است، بي اساس و دروغ است. »
فواد قهرمانلي گفت : « نمي توان انسان ها را بخاطر افکارشان زنداني کرد. کساني که در اين دادگاه نشسته اند، شاهد فاجعه تاريخي جمهوري آذربايجان هستند. اين يک دادگاه صوري است. براي اينکه يک خانواده در حاکميت بماند، از انسان ها با شکنجه اعتراف مي گيرند. اين ها براي ترساندن انسان ها تلاش مي کنند تا رقبايشان را مجبور به سکوت کنند. حاج طالع را سه روز شکنجه دادند تا رابطه داشتن با علي کريم لي، رهبر حزب جبهه خلق و جميل حسنلي، رييس شوراي ملي (مخالفان الهام علي اف) را به گردن بگيرد. برغم بي ارتباط بودنم با موضوع نارداران، مرا هم آزاد نکردند. اگر مرا آزاد مي کردند، خودشان را افشاء مي کردند. امروز، حتي کساني که دستگير مي شوند، از حاکميت انتقاد مي کنند. اين نيز نشان مي دهد که ترس از حاکميت در جامعه فرو ريخته است. در اين کشور، مبارزه حق و باطل و حرام و حلال جريان دارد. حاکميت از شکل گيري موج جديد نارضايتي در جامعه واهمه دارد. اين ها را افراد ايران معرفي مي کنند. حال آنکه امروز کساني که در حاکميت نشسته اند، افراد ايران و روسيه هستند. حاکميت ، دينداراني را که با بي عدالتي مخالفت مي کنند، بدنام مي کند. حاکميت نمي تواند مفري از بحران بيکاري براي خود پيدا کند. مي خواهند اعتراض کنندگان به فساد مالي را بترسانند. من در فيسبوک مطالبي در انتقاد از حاکميت نوشته ام. اما، (در متن اعترافات ) مطالبي را که من نگفته ام و ننوشته ام، به پاي من گذاشته اند. در اين کشور، انسان ها را بخاطر افکارشان حبس مي کنند. حتي در موزامبيک نيز اينگونه نيست. اين بدبخت ها آن قدر عقل خود را از دست داده اند که در اتهام نامه عليه من نوشته اند که انسان را به مبارزه و شهيد شدن همانند امام حسين (ع) فراخوانده ام. بازجو نتوانست آن فراخوان دروغين را پيدا کند و به من نشان دهد و مطمئنم که دادستان نيز نخواهد توانست چنين فراخواني را پيدا کند. انتظار داشتم که بروند در منزلم هم سلاح کار بگذارند و (به عنوان مدرک جرم) آن را از منزلم کشف کنند. اما، فکر نمي کردم که اين طور بي عقلي کنند و اين اتهام (فراخواندن مردم به مبارزه و شهيد شدن همانند امام حسين) را به من نسبت دهند. کارهاي اين حاکميت، حتي از حملات مغول ها و تاتارها هم بدتر است. ما امروز با خجالت ، شهروند جمهوري آذربايجان بودنمان را بيان مي کنيم. زيرا ، اين کشور در راس رشوه خواري و سطح نازل زندگي قرار دارد. ما نمي توانيم نه تنها با اروپايي ، بلکه با شهروندان ساير کشورها نيز خودمان را مقايسه کنيم. برويد ببينيد شهروندان جمهوري آذربايجان در مرزهاي ايران و گرجستان چه عذابي مي کشند. يک رژيم جنايتکار در جمهوري آذربايجان در حاکميت قرار دارد که مي تواند همه را سرکوب کند. سناريوي دروغين طراحي کرده اند که گويا اين ها مسلمانان مسلح هستند. به اين طريق مي خواهند دنيا را فريب دهند. »
طالع باقرزاده (رهبر جنبش اتحاد مسلمانان ) نيز در دادگاه گفت : « قبل از دستگيري ما، مبارزه قربانلي (رييس کميته دولتي امور ديني جمهوري آذربايجان) گفته بود که اگر پيامبران زنده بودند، مي آمدند و در جمهوري آذربايجان زندگي مي کردند. من نيز گفتم که بله اگر پيامبران زنده بودند، مي آمدند در آذربايجان زندگي مي کردند تا با ظلم مبارزه کنند. شما هم آنها را دستگير مي کرديد و به زندان قوبوستان ( از زندان هاي مخوف جمهوري آذربايجان) مي انداختيد. امام حسين (ع) 1400 سال است که وجود دارد. ماهاتما گاندي گفته بود که اگر مي خواهيد دولتي دموکراتيک تاسيس کنيد، از حسين (ع) الگو بگيريد. قبله تمامي آزاديخواهان امام حسين (ع) است. اگر امروز آزادي افکار وجود دارد، خصايل يزيدي و خصايل امام حسين (ع) خود را نشان مي دهد. ما داراي خصلتي حسيني هستيم و هر اندازه ظلم تداوم يابد، ما را در مقابل خودتان خواهيد ديد. من، فواد قهرمانلي را نيز دورادور مي شناختم. اما، مطالب همسرش، خانم زمرد ياغمور را مي خواندم و مي خواستم با آنها آشنا شوم. مرا شکنجه مي دادند تا از علي کريم و جميل حسنلي (رهبران حزب جبهه خلق و شوراي ملي مخالفان دولت الهام علي اف) نام ببرم. فکر مي کردم که آنها را هم (به دادگاه) خواهند آورد. مي گفتند تو اگر ديندار هستي، برو بنشين سرجايت. هر بار زبانم را نشان مي دادند و مي گفتند که تو را بخاطر زبانت دستگير کرده ايم. مرا به ارتباط داشتن با سرويس هاي امنيتي خارجي متهم مي کنند. اگر من با سرويس هاي امنيتي ارتباطي داشتم، مدارکش را رو مي کردند و من هم صدايم درنمي آمد. »
عباس تقي زاده و جهاد بالاکيشي زاده ، دوتن ديگر از متهمان نيز گفتند اعترافاتي که آنها در زمان بازجويي هاي ابتدايي به گردن گرفته اند، بر اثر شکنجه اخذ شده اند.
عباس قلي اف، يکي ديگر از متهمان نيز گفت : « مکان واقعه ، منزل يکي از بستگان من بود. من براي مادر ابوالفضل ( ابوالفضل بنيادوف، صاحب منزلي که مجلس عزاداري امام حسين و سخنراني حاج طالع باقرزاده در آنجا برپا شده بود) ، داروي بيماري قند برده بودم. همان زن هم تعارف کرد که بروم يک استکان چايي بنوشم. وقتي نشسته بوديم، صداي شليک شنيديم. وقتي او بيرون رفت، من هم با او رفتم که به زمين نيفتند. در اين هنگام مرا دستگير کردند و سه گلوله زدند. يکي از پليس ها گفت که چرا اين را زدي؟ پليسي که زده بود نيز گفت : مي گوييم در مقابل پليس مقاومت کرده است! من در اعتراض به اين بي عدالتي ، دوبار خواستم خودکشي کنم. به بازجوها مي گفتم که به خانم مهربان علي اوا (همسر رييس جمهوري آذربايجان) شکايت خواهم کرد. آنها هم مي پرسيدند که خانم مهربان کيست؟ »
همچنين خبرگزاري آپا گزارش داد : « رامين نقدعلي اف، دادستان از عباس قلي اف پرسيد که آيا «اعترافات خود» را خوانده و آيا طالع باقرزاده را مي شناسد؟ متهم نيز گفت که طالع باقرزاده را مي شناسد، اما با جنبش اتحاد مسلمانان هيچ رابطه اي نداشته است. »
خبرگزاري آپا (خبرگزاري نيمه رسمي دولت جمهوري آذربايجان) افزوده است : « حال آنکه عباس قلي اف در اعترافاتش خود را تاحدودي مقصر دانسته و نوشته است که حاج طالع در سخنراني ها و موعظه هايش به طرفدارانش مي گفت که ما مسلمان هستيم و ايمان داريم و هيچ کس نمي تواند مارا بترساند، در اين راه حتي اگر مرگ نيز باشد ، ما تا آخر بايد مبارزه کنيم و اگر لازم باشد در مقابل حاکميت موجود ، مقاومت مسلحانه کنيم تا در نتيجه، بتوانيم در اين کشور دولت اسلامي مبتني بر قوانين اسلامي برقرار کنيم، ما نبايد در مقابل کفار گردن خم کنيم.»
آپا افزوده است : « ابراهيم خداوردي اف، يکي از متهمان نيز با رد اعترافات اخذ شده در زمان بازجويي ابتدايي گفت من بازجو را نديده ام، فقط کارشناس پيش من مي آمد، در زمان بازجويي شکنجه شدم و اعترافاتي که نوشته شده است، متعلق به من نيست. حال آنکه، ابراهيم خداوري اف در بازجويي هاي ابتدايي اعتراف کرده است که تا حدي مقصر است. او گفته است که در روز حادثه (نارداران) براي نماز به منزل ابوالفضل بنيادوف رفته بود. در همان روز به رياست (امامت) طالع باقرزاده، 10 تا 15 نفر نماز خوانده اند. در آنجا، در کنار حصار چند سلاح خودکار قرار داشت و در دست هاي اشخاصي که من آنها را نمي شناختم نيز نارنجک هاي دستي و چاقو ديدم. آن سلاح ها توسط طرفداران طالع باقرزاده آورده شده بودند و به اشخاصي که در آنجا بودند داده شده بود. من هم از آن سلاح ها، يک عدد چاقوي نيزه اي و يک عدد نارنجک دستي را برداشتم تا از آن براي دفاع از دين در مقابل دولت استفاده کنم. »
خبرگزاري آپا افزوده است : « نصيب بايراموف، دادستان نيز در سخناني در اين دادگاه گفت براي احترام به فواد قهرمانلي و ساير کساني که در اين دادگاه حضور دارند، به هنگام ايراد سخنانش، حرف هاي او را قطع نکردم. اما، متهمان بايد بدانند که لازم است همه به يکديگر احترام بگذارند. رفتارهاي غيراخلاقي و بيان مطالب خارج از موضوع دادگاه، درست نيست. دادستان ها از فواد قهرمانلي پرسيدند آيا اطرافيان طالع باقرزاده را مي شناسي وآيا مطالبي را که در شبکه هاي اجتماعي نوشته اي، به ياد مي آوري و آيا نوشته اي که در مقابل ظلمي که در ناردران شده ، طالع باقرزاده را تنها نگذارند؟ فواد قهرمانلي نيز گفت اطرافيان طالع باقرزاده را نمي شناسم و با آنکه تمامي مطالبي را که در شبکه هاي اجتماعي نوشته ام، به ياد نمي آورم، در مجموع آنها را در خاطر دارم، دفاع از طالع باقرزاده نيز جرم محسوب نمي شود.»
آپا افزوده است : « عباس تقي زاده، يکي ديگر متهمان نيز منکر اعترافاتي شد که در بازجويي ابتدايي کرده است. اما، او در بازجويي ابتدايي اعتراف کرده بود که خود را تا حدودي مقصر مي داند. او نوشته بود: حاج طالع را به عنوان يک روحاني و عالم مي شناسم و به او احترام مي گذارم ، پس از آزادي حاج طالع از زندان، ميهمان يکي از روستاييان نارداران در منزلش بودم، حاج طالع در سخنراني هايش ، طرفدارانش را به اتحاد فراخوانده و گفته است که « حجاب ، ناموس ماست، ما بايد از حجاب حفاظت کنيم، بايد ممنوعيت حجاب لغو شود، مابايد در اين راه مبارزه کنيم و اگر لازم باشد، از جانمان نيز بگذريم، هيچ کس نمي تواند اراده ما را بشکند و حتي به قيمت شهادت در اين راه، بايد مقاومت مسلحانه کنيم و بايد دولت مبتني بر قوانين ديني و شرعي در کشور ما برقرار شود»، من نيز همانند همه افکار حاج طالع را قبول کردم.»
ادامه اين دادگاه در روز 17 آگوست برگزار خواهد شد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا