آخرین اخبارآذربایجاناخبارایرانتحليل هاروسیهعمومی

میادین مشترک خزر؛ اسم رمز نزدیکی تهران-باکو/ تحلیل

تفاهم تهران و باکو برای توسعه میادین مشترک را می‌توان در راستای تنش زدایی در روابط دو کشور توصیف کرد که در کنار همکاری ترانزیتی در کریدورهای بین المللی نقش مهمی در تعمیق روابط دو کشور دارد.

پایگاه خبری حقایق قفقاز/ در سفر اخیر جواد اوجی، وزیر نفت ایران، به جمهوری آذربایجان قراردادهای متنوعی و مهمی با همتای آذری امضا شد که نشان دهنده بهبود و تعمیق روابط دوجانبه است و اینکه هر دو طرف سعی دارند با استفاده از منافع اقتصادی برخی از مشکلات سیاسی نیز را برطرف کنند. بطوریکه، وزیر نفت با اشاره به انتقال ۲ میلیارد مترمکعبی گاز ترکمنستان به جمهوری آذربایجان از طریق خاک ایران، از افزایش دو برابری حجم انتقال گاز خبر داد.

یکی دیگر از موارد مهم که در این دیدار مطرح شد، توافق و همکاری در میادین مشترک خزر است که یکی از موضوعات مهم بین دو کشور بوده که ریشه در پرونده چالش برانگیز وضیت حقوقی دریای خزر دارد. وضعیت حقوقی منطقه خزر به دلیل عدم توافق در مورد اینکه آیا خزر به عنوان «دریا» یا «دریاچه» تعریف می‌شود، پیچیده است چون در هر مورد قوانین بین المللی متفاوتی اعمال می‌شود. در حال حاضر تعریف قانونی مشخصی برای دریای خزر وجود ندارد چون کشورهای ساحلی باید به اتفاق آرا در مورد یک تعریف توافق کنند.

چرا انرژی خزر مهم شد؟

در این گفت‌وگو درباره توسعه میدان‌های مشترک انرژی در دریای خزر در قالب کمیته مشترک توافق‌هایی انجام و قرار شد در توسعه میدان‌های نفتی و گازی از ظرفیت پیمانکاران ایران استفاده شود.

دریای خزر یکی از قدیمی‌ترین مناطق نفت‌خیز جهان است و با توجه به تحولات ژئوپلتیکی مانند مناقشه اخیر اوکراین به سرعت به عنوان قطب تولید گاز طبیعی نیز در حال رشد است. این منطقه دارای ذخایر قابل توجه نفت و گاز طبیعی از ذخایر فراساحلی در خود دریای خزر و میادین خشکی در حوضه خزر است. اهمیت منطقه خزر به‌عنوان یک تولیدکننده گاز طبیعی که به‌طور سنتی یک منطقه نفت‌خیز بوده به سرعت در حال افزایش است.

جدا از تولید نفت جمهوری آذربایجان، دریای خزر تا زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تا حد زیادی در این زمینه بی‌بهره بود. با دستیابی چندین کشور تازه استقلال یافته به ذخایر با ارزش هیدروکربن، کشورهای مختلف رویکردهای متفاوتی را برای توسعه منابع انرژی این منطقه اتخاذ کرده‌اند. در عین حال، عدم همکاری منطقه‌ای بین دولت‌ها و گزینه‌های اندک صادراتی برای منابع هیدروکربنی خزر، توسعه منابع نفت و گاز طبیعی خزر را تا سال ۲۰۱۵ کند کرده بود.

ترکیب سرمایه گذاری خارجی و افزایش قیمت انرژی به کشورهای ساحلی این امکان را داد که از انحراف استخراج نفت برای مصارف محلی به تامین بازارهای نفت منطقه‌ای و جهانی تغییر جهت دهند. توانایی کشورها برای صادرات حجم بیشتری از نفت خام و گاز طبیعی خزر به سرعت افزایش تقاضای انرژی داخلی در آن کشورها، سرعت ایجاد زیرساخت‌های صادراتی اضافی به بازارهای جهانی و اینکه آیا پروژه‌های گران قیمت برای توسعه منابع دریای خزر می‌توانند جذب شوند، بستگی دارد.

دریای خزر و مناطق اطراف آن پس از امضای کنسرسیومی از شرکت‌های نفتی بین‌المللی به رهبری BP با آذربایجان برای توسعه ذخایر دریایی این کشور و کشف میدان عظیم آذری-چراغ-گونشلی (ACG) مورد توجه جهانیان قرار گرفت. از آن زمان، میادین خزر شاهد هجوم سرمایه‌گذاری به پروژه‌های بزرگی مانند میدان کاشاگان قزاقستان بوده است.

گردش تهران از جنوب به شمال

ایران به عنوان یک اقتصاد مبتنی بر صادرات نفت که بر توسعه مناطق نفت و گاز در خلیج فارس و دریای عمان تمرکز دارد، متاسفانه در سال‌های اخیر توجه کمتری به منطقه خزر داشته است، از همین روی هنوز کارهای زیادی برای انجام برای اکتشاف، تولید و توسعه پایدار دارد.

در واقع ایران در انجام فعالیت‌های اکتشافی در منطقه خزر دیر وارد شده است. اولین ذخایر هیدروکربنی دریایی در بخش ایران در دریای خزر توسط شرکت نفت خزر (KEPCO) در سال ۱۳۹۰ میدان سردار جنگل در بلوک ۶.۲ در حدود ۲۵۰ کیلومتری خط ساحلی استان مازندران و ۷۵۰ متر زیر سطح آب قرار دارد، کشف شد. بر اساس پیش بینی‌های اولیه وزارت نفت ایران، این میدان دارای کل ذخایر قطعی گاز طبیعی حدود ۵۰ تریلیون فوت مکعب که ده برابر بیشتر از ذخایر میدان گازی شاه دنیز بوده و دارای حدودا ۱۰ میلیارد بشکه نفت است. در سال۱۳۹۱ یک لایه نفتی در میدان سردار جنگل کشف شد که تخمین زده می‌شود ۲ میلیارد بشکه نفت با ضریب بازیافت ۲۵ درصد یا ۵۰۰ میلیون بشکه در آن ذخیره شود. به گفته وزیر وقت نفت ایران، این میدان حاوی نفت خام سبک با محتوای گوگرد صفر (API ۳۹) است.

البته لازم به یادآوری است که تهران در سال ۱۳۸۰ نخستین گام‌ها را برای تضمین تحقق فعالیت‌های اکتشافی در دریای خزر و استان‌های مجاور مازندران، گلستان و گیلان به دنبال مطالعات زمین شناسی و ژئوفیزیک برداشت. با این حال، یک ماه پس از اولین اجلاس سران خزر که در آوریل ۲۰۰۲ در عشق آباد برگزار شد، باکو و تهران رسما اعلام کردند که عملیات اکتشاف در میادین هیدروکربنی مورد مناقشه فراساحلی تا حل مشکل مرزی متوقف خواهد شد. در نتیجه، سکو برای انجام عملیات حفاری در یکی از هشت سازه اولویت‌دار انتخاب شده تحت مطالعه مورد استفاده قرار گرفت. همچنین مراسم رسمی راه اندازی سکوی البرز که پس از آن به امیرکبیر تغییر نام داد در تابستان ۱۳۸۸ برگزار شد.

علیرغم اینکه مقامات ایرانی به شدت اصرار دارند که سردار جنگل تنها میدان نفتی و گازی غیرقابل انکار کشف شده توسط KEPCO در دریای خزر است، اما همچنان این احتمال وجود دارد که این میدان مشمول مالکیت آذربایجان (ادعای مطرح شده باکو) نیز باشد. از همین روی، ایران گزینه توسعه مشترک میادین نفت و گاز خزر را مورد بررسی قرار می‌دهد. به عنوان مثال، حسن روحانی رئیس جمهور پیشین ایران در دیدار با الهام علی‌اف، رئیس جمهور آذربایجان، که در حاشیه اجلاس سران ایران، روسیه و آذربایجان در ۱ نوامبر ۲۰۱۷ در تهران برگزار شد، اظهار داشت که ایران آماده همکاری با آذربایجان در بخش‌های مختلف صنعتی از جمله سوآپ نفت و گاز و فعالیت‌های اکتشافی در منطقه دریای خزر است. علاوه بر این، در ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۷، به دعوت روناگ عبدالله‌یف، رئیس سوکار آذربایجان، هیئتی از KEPCO به ریاست محسن دلاویز، مدیرعامل وقت این شرکت در باکو درباره موضوع اکتشاف و توسعه مشترک میادین نفت و گاز دریای خزر گفتگو کردند. در واقع، طرفین پیش از این و در سال ۲۰۱۶ یادداشت تفاهم همکاری در صنعت نفت و گاز را امضا کردند.

همکاری با جمهوری آذربایجان

ایران هم جمهوری آذربایجان و هم روسیه را به عنوان شرکای انرژی در اکتشاف نفت فراساحلی در حوضه خزر می‌داند. به عنوان مثال، در ۳ اکتبر ۲۰۱۷، شرکت نفت روسیه لوک اویل دو قرارداد اولیه با شرکت NOIC برای مطالعه پتانسیل نفت و گاز دریای خزر امضا کرد. توافق برای بررسی زمین شناسی در دریای خزر همراه با تفاهم نامه امضا شده بین لوک اویل و KEPCO راه را برای دومین تولیدکننده بزرگ نفت روسیه برای تثبیت موقعیت خود در بازار نفت ایران هموار کرد. بنابراین، این اولین بار خواهد بود که ایران و روسیه بر سر پروژه مرتبط با انرژی در دریای خزر با یکدیگر همکاری می‌کنند.

روابط انرژی ایران و جمهوری آذربایجان به دهه ۱۹۹۰ فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی باز می‌گردد. هر دو کشور دارای ذخایر بزرگ نفت و گاز هستند و آذربایجان از انرژی و سیاست خارجی فعالی استفاده کرد تا جایگاه خود را در بازار جهانی انرژی ایجاد کند.

پروژه خط لوله باکو – تفلیس – جیهان اولین گام بزرگ جمهوری آذربایجان در این تلاش بود. هر دو کشور علاقه‌مند به توسعه روابط موفق دوجانبه مبتنی بر انرژی هستند. ایران امیدوار بود از زیرساخت‌های آذربایجان به ویژه خط لوله باکو-تفلیس-جیهان برای صادرات نفت خود استفاده کند. ایران همچنین امیدوار است در آینده به پروژه خط لوله گاز ترانس آناتولی بپیوندد.

میادین مشترک در دریای خزر مبنای بالقوه‌ ای برای همکاری‌های آینده است. در حال حاضر، ایران تنها کشور حوزه دریای خزر است که فعالیت نفت و گاز در آن منطقه ندارد. این تا حدودی به این دلیل است که اکثر میادین نفت و گاز ایران در نیمه جنوبی آن و در دریا در خلیج فارس واقع شده‌اند. از همین روی، در سفر الهام علی اف رئیس جمهور آذربایجان به تهران در آوریل ۲۰۱۸، رهبران دو کشور یادداشت تفاهمی در مورد «توسعه مشترک بلوک های مربوطه دریای خزر» امضا کردند. این به دنبال سفر روحانی رئیس جمهور روحانی به باکو در ماه مارس انجام شد که طی آن هر دو طرف پروتکلی را امضا کردند که در آن توافق شد شرکت ملی نفت ایران و سوکار آذربایجان نفت را بر اساس ۵۰-۵۰ بازیابی کنند.

پاشنه آشیل توسعه میادین خزر

با این حال، ضمن درک اهمیت مذاکرات انرژی بین ایران و سایر کشورهای ساحلی، توجه به این نکته ضروری است که توافق‌نامه‌های اخیراً امضا شده عمدتاً نشان‌دهنده تمایل ایران جدا از آمادگی کامل برای آغاز همکاری‌های انرژی در دریای خزر در آینده نزدیک است. از آنجایی که ظرفیت ایران برای توسعه بیشتر منابع دریای خزر بسیار محدود است، در سال ۲۰۱۵، کپکو چهار پروژه انرژی در حوزه خزر را به سرمایه‌گذاران بالقوه معرفی کرد که شامل بلوک‌های ۲۴، ۲۶ و ۲۹ می‌شد و همچنین سردار جنگل است.

با توجه به اینکه ایران فاقد فناوری‌های مقرون‌ به‌ صرفه حفاری در آب‌های عمیق است، استخراج نفت و گاز از ذخایر خزر در دستور کار قرار دارد، اما در بلندمدت. با این حال بدون شک توسعه میدان‌های سردار جنگل و سردار ملی می‌تواند فصل جدیدی در تولید هیدروکربن در دریای خزر بگشاید.

گفته می‌شود که طرح توسعه میدان نفتی اعماق سردار جنگل بین ۷ تا ۱۰ میلیارد دلار هزینه دارد و ایران برای سرمایه گذاری خارجی برای این پروژه باز است. به همین ترتیب ایران از شرکت‌های خارجی نیز برای سرمایه گذاری در زمینه‌های دیگر دعوت کرده است. ایران آمادگی جذب سرمایه‌گذاری خارجی را دارد و به طور مکرر به شرکت‌های خارجی ضمانت‌هایی مبنی بر امنیت سرمایه‌گذاری‌هایشان داده است – اگرچه سرمایه‌گذاران این ضمانت‌ها را دائماً در قبال تحولات بین‌المللی در سیاست خارجی ایران ارزیابی می‌کنند. پس از امضای توافق هسته‌ای، ایران از شرکت‌های خارجی برای سرمایه‌گذاری در میادین نفتی خود دعوت کرد و شرکت ملی نفت ایران و ORG نروژ تفاهم‌نامه‌ای را برای بررسی امکان‌سنجی و همچنین در سه بلوک اکتشافی در دریای خزر امضا کردند. با این حال، این توافق تاکنون از نظر پیشرفت واقعی نتیجه چندانی نداشته است.

در مجموع تفاهم تهران و باکو برای توسعه میادین مشترک را می‌توان در راستای تنش زدایی در روابط دو کشور توصیف کرد که در کنار همکاری ترانزیتی در راه‌ها و کریدورهای بین المللی نقش مهمی در تعمیق روابط دو کشور دارد. همچنین می‌تواند ایران را وارد پروژه‌های انتقال گاز به اروپا کند که به دلیل اختلاف مسکو و بروکسل بر سر اوکراین، تقاضای آن بشدت افزایش یافته است.

توحید ورستان

منبع: بازار

 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا