به گزارش پایگاه خبری حقایق قفقاز، باگذشت دو سال از توافق آتشبس نوامبر ۲۰۲۰ ميان جمهوری های ارمنستان و آذربايجان، شرايط در مرزهای دو كشور همچنان ملتهب است و هرازگاهی دو طرف بار ديگر وارد درگيری می شوند. همزمان با اين درگيری ها، دولتهای دو كشور با ميانجی گری روسيه از يكسو و با ميانجی گری اتحاديه اروپا ازسوی ديگر با يكديگر در حال مذاكره هستند. ناييری هوخيكيان، روزنامهنگار و كارشناس مسائل ژئوپليتيك از ارمنستان، معتقد است كه مذاكراتی كه در حال حاضر انجام می شود، راه به جايی نمی برد. به اعتقاد او جنگ ۲۰۲۰ همچنان ادامه دارد و جمهوری آذربايجان و تركيه از مذاكرات صلح به عنوان نمايشی برای پيشبرد اهدافشان عليه ارمنستان استفاده می كنند. هوخيكيان به شدت نسبت به عملكرد دولت كنونی ارمنستان انتقاد دارد و وقتی به او می گويیم كه به عنوان يك روزنامهنگار چه ديدگاهی نسبت به نخستوزيری همكار در ايروان دارد، می گويد كه «يك روزنامهنگار خوب، الزاما يك رهبر سياسی خوب نمی شود.»
در ادامه متن كامل مصاحبه با ناييری هوخيكيان تقدیم می گردد:
-دو سال از توافق آتشبس ۲۰۲۰ می گذرد و به نظر می رسد در طول اين دو سال جمهوری آذربايجان در مناقشه قفقاز جنوبی رويكرد تهاجمی تری را در پيش گرفته است، فكر می كنيد با توجه به شرايط موجود دورنمايی برای صلح در قفقاز جنوبی وجود دارد؟
به نظر من هنوز جنگ پايان نيافته است. نه تنها جنگ ۲۰۲۰ برای ارمنستان و قرهباغ مصيبتبار بود، می توان گفت كه برای كل منطقه مصيبتبار بود، چرا كه كشورهای بيشتری به غير از جمهوری آذربايجان در اين جنگ نقش داشتند كه می خواستند منطقه را با تشنج روبهرو كنند. به عنوان مثال تركيه، بريتانيا و رژیم صهیونیستی در اين مناقشه وارد شدند. می دانيم كه بعد از جنگ در مناطقی مثل زنگيلان و جبرئيل و مخصوصا منطقه ارمنی نشين آدرود، تروريستهايی كه از سوريه به منطقه منتقل شده اند در منطقه مستقر شده اند و نظاميان اسراييلی هم در اين مناطق حضور پيدا كرده اند. با اين تفاصيل می توان گفت كه برای كشور دوست و برادر، ايران، هم اين مسائل مشكلاتی را ايجاد می كند.
در طول اين دو سال ديدارهای زيادی را در روسيه داشتم و با نمايندگان آمريكا در ارمنستان ديدار كردم و بارها گوشزد كردم كه با حضور تروريستها و نظاميان صهیونیست در منطقه، آينده روشنی در انتظار منطقه نيست. دوران صلحی كه از آن صحبت می شود، به هيچ عنوان با واقعيتهای امروز مطابقت ندارد.
درست ۱۰۰ سال پيش يعنی در سال ۱۹۲۱ كمال آتاتورك، بنيانگذار تركيه نوين، مانيفستی را نوشت كه عنوانش مبارزه عليه ارمنستان بود. در آن مانيفست نوشته شده است كه ما بايد به جهانيان ثابت كنيم و به گونهای تظاهر كنيم كه ما خواهان صلح با ارمنستان هستيم. الان ۱۰۰ سال گذشته و هنوز هيچ چيز عوض نشده است. نابودی كامل ارمنستان يكی از اهداف اصلی تمام حكومتهاي تركيه است. ارمنستان در اين منطقه، مزاحمی برای ايدههای پان تورانيسم و فاشيسم است. نه تنها هدف آنها اين است كه از طريق ارمنستان جاده ای به سمت قزاقستان و چين داشته باشند، بلكه دنبال اشغال اراضی ارمنستان و اراضی شمال غرب ايران هستند. به همين خاطر است كه می گويم نه ۱۰۰ سال پيش و نه حالا اهداف آنها تغيير نكرده است و حتی عنوان استراتژی آنها، يعنی «دوران صلح»، تغييری نكرده است. دوران صلح بی معنی است و آنها دنبال كنترل منطقه هستند.
– جمهوری آذربايجان ادعا می كند كه براساس توافق نوامبر ۲۰۲۰ حق دارد كه دالانی با عنوان كريدور زنگزور براي ارتباط ميان سرزمين اصلی جمهوری آذربايجان و جمهوری خودمختار نخجوان ايجاد كند. آيا ارمنستان اجازه خواهد داد كه چنين دالانی ايجاد شود؟
نه، غيرممكن است ارمنستان اجازه ايجاد كريدور زنگزور را بدهد.
ايده دالان زنگزور در ايران هم نگرانی هايی را ايجاد كرده است كه باعث قطع مرزهای ايران و ارمنستان شود. اين مرزها چه اندازه برای ارمنستان مهم است؟
نگرانی كه ايران نسبت به دالان زنگزور دارد بسيار دقيق و منطقی است. اجازه بدهيد كه من ابتدا بگويم ريشه كلمه زنگزور از كجاست. اسم زنگزور يك اسم تاريخی ارمنی است و برخلاف ادعای آذربايجانی ها نام اين منطقه تركی نيست. زمانی كه عثمانی ها به ايران لشكركشی كردند و زمانی كه قصد داشتند از طريق استان سيونيك به ارمنستان بروند، كليساهايی كه در منطقه سيونيك وجود داشت، كليساهای منطقه از طريق ناقوسها به صورت زنجيرهای به يكديگر مسير حركت قوای عثمانی را اطلاع می دادند و از اين طريق نيروهای ارمنی می توانستند برای ايستادگی در مقابل اين هجوم خودشان را ساماندهی كنند. زمانی كه عثمانی ها به اين تاكتيك ارمنی ها پی بردند، گروه تخريبی فرستادند و ناقوس يكی از كليساهای مسير را تخريب كردند و به همين دليل خبر نزديك شدن نيروهای عثمانی، به نيروهای ارمنی منتقل نشد و وقتی كه نيروهای عثمانی به آن منطقه رسيدند، نيروهای ارمنی آماده نبودند و شكست خوردند، به همين خاطر بود كه مردم می گفتند منتظر صدای زنگ نباشيد و اين عبارت زنگزور از دو واژه زنگ و ايزور تشكيل شده است كه يعنی زنگ بيهوده. امروزه تركها قصد دارند كه اين اسم را به نام خودشان جا بزنند.
اگر دالان زنگزور ايجاد شود، نخستين اثرش نابودی حكومت ارمنستان است و دومين اثرش محاصره كامل شمال غرب ايران. در حال حاضر استان سيونيك و مرزی كه ميان ايران و ارمنستان وجود دارد، تنها راه امن ارتباط ايران با شمال و اروپا است و به عنوان راه تنفسی در شمال غربی ايران محسوب می شود. می دانيم كه ايران می تواند از طريق جمهوری آذربايجان هم مسيرهايی به سمت شمال داشته باشد، اما جمهوری آذربايجان هيچگاه يك همسايه قابل اعتماد برای ايران نيست، به همين دليل است كه دوستی ميان ايرانيان و ارمنی ها صدها سال دوام آورده است. به دلايلی كه عرض كردم امكان ايجاد اين كريدور نيست، ايجاد اين كريدور چه برای ايران و چه برای ارمنستان، غيرقابل قبول است. فراموش نكنيم كه هدف اصلی آمريكا، بريتانيا و تركيه اين است كه چنانچه يك روز چنين كريدوری تاسيس شود، نيروهای ناتو بر آن مسلط باشند، نه نيروهای ارمنستان. با توجه به اينكه در آن سوی مرزهای ايران، نقاطی كه در گذشته متعلق به قرهباغ بود، نيروهای اسراييلی مستقر شده اند، وقتی كه دالان زنگزور ايجاد شود و ناتو هم در كنار مرز حاضر می شود و مشكلات زيادی را برای ايران ايجاد خواهد كرد.
– شما اشاره كرديد كه ارمنستان با نيروهای بسياری درگير است، بريتانيا، تركيه، اسراييل، ناتو و حتی آمريكا به گفته شما از آذربايجان حمايت می كنند. در اين شرايط درخواستهای ارمنستان برای كمك نظامی در مقابل تهاجم جمهوری آذربايجان، از سوی روسيه كه پيمان دفاع مشترك دارد و درخواستها از پيمان امنيت جمعی رد شده است. چگونه ارمنستان می تواند بدون اين كمكها در مقابل اين حجم از نيروهای متخاصم دوام بياورد؟
نمی توان گفت كه در ميدان عمل ارمنستان با همه كشورهايی كه نام برديد در پيكار است. اگر در مورد ارمنستان صحبت می كنيم، بايد ببينيم كه منظور مردم ارمنستان و ارتش ارمنستان است يا دولت كنونی؟ ارتش و ملت، اهداف خودشان را دنبال می كنند و برای ارزشهای ملی ارمنستان تلاش می كنند. ما يك اپوزيسيون وسيع در ارمنستان داريم كه اهداف مشتركی با مردم و ارتش دارند و برای تغيير شرايط سياسی تلاش می كنند. البته من شخصا عضو هيچ حزب و دسته ای نيستيم و روايتی بی طرفانه از شرايط می دهم. طرف مقابل دولت كنونی ارمنستان است كه نگاه به غرب دارد. حاكمان كنونی ارمنستان بسيار ساده لوح هستند كه تصور می كنند با اجابت خواستههای آمريكا و بريتانيا، می توانند برای ارمنستان صلح، رفاه و زندگی بهتری به ارمغان بياورند. در حال حاضر فضای سياسی ارمنستان به دو بخش تصميم شده است. دولت كنونی و حزب پيمان شهروندی نيكول پاشينيان، نخستوزير، فكر می كند كه اروپا حامی و برادرش است. اما در طرف مقابل احزاب سنتی ارمنستان، مانند فدراسيون انقلابی ارمنی يا داشناكسوتيون يا حزب جمهوری خواه كه حزب حاكم پيشين ارمنستان بود و غالب احزاب اپوزيسيون مخالف اين رويكرد هستند و همپيمان و برادر خودشان را روسيه، ايران و چين می دانند. همين باعث شده است كه در حال حاضر يك نوع همبستگی رويكرد در ارمنستان وجود ندارد كه باعث مشكل كنونی شده است.
در مورد سازمان پيمان امنيت جمعی و روسيه بايد توضيح بدهم كه بايد روسيه را از سازمان امنيت جمعی جدا كرد. برای ما ثابت شده است كه سازمان پيمان امنيت جمعی به عنوان يك سازمان موجوديت عملی ندارد، چرا كه در اين سازمان كشورهايی حضور دارند كه هم پيمانان تركيه و جمهوری آذربايجان هستند. مثلا قزاقستان و بلاروس كه نه تنها به جمهوری آذربايجان سلاح می دهند، بلكه پيوندهای بسيار نزديك اقتصادی با جمهوری آذربايجان دارند. به همين دليل است كه اين سازمان هيچگاه نمی تواند به اجماع برسد كه در كنار ارمنستان باشد. قزاقستان و بلاروس تمايل به تشنج در منطقه دارند و از اهداف پانتورانيستی حمايت می كنند. به همين خاطر است كه معتقدم حساب سازمان پيمان امنيت جمعی از روسيه جداست. روسيه از لحاظ سياسی و نظامی دوست و هم پيمان ارمنستان است، اما به خاطر جنگ جاری در اوكراين، مشكلات بسياری دارد و به همين خاطر نمی تواند فكر و تمركز و نيروی خود را در قفقاز جنوبی بگذارد.
– برخی تحليلگران معتقدند كه در جنگ سال ۲۰۲۰، روسيه به دليل همين غربگرايی نيكول پاشينيان، ارمنستان را تنبيه كرد و در جنگ تنها گذاشت. اين تحليل را قبول داريد؟
بله. نه تنها روسيه، بلكه ايران هم ارمنستان را تنها گذاشت. يادمان نرفته است كه آقای پاشينيان چند ماه پيش از آغاز جنگ در پارلمان ارمنستان گفته بود كه اگر لازم باشد مرزها را با ايران هم می بنديم. فراموش نكنيم كه مقامهای آمريكايی در ارمنستان بارها اظهارات ضدايرانی كردند و حتی جان بولتون در سفر به ارمنستان به مرزهای ايران آمد و سخنرانی ضد ايرانی انجام داد. سياستهای نابخردانه حزب پاشينيان و بی تجربگی آنها اين مصيبت را برای ارمنستان به بار آورد كه ارمنستان در جنگ تنها ماند.
– ارمنستان مذاكرات متعددی را چه در سوچی با ميانجيگری روسيه و چه در بروكسل با ميانجی گری اتحاديه اروپا انجام می دهد. فكر می كنيد اين مذاكرات به كجا برسد؟
اين هم از سياستهای نابخردانه و بی تجربگی حاكمان كنونی ارمنستان است. تنها راه در حال حاضر اين است كه حكومت ارمنستان تصميم بگيرد غربی است يا شرقی. آنچه پاشينيان اكنون با ارمنستان انجام می دهد مثل اين است كه يك آهو با دو پلنگ در آن واحد به تفاهم برسد، درحالی كه آن دو پلنگ در حال نبرد با هم هستند، آهو تصور می كند كه می تواند از اين گفتوگو منفعت ببرد، غافل از اينكه عاقبت در جنگ اين دو پلنگ، شكار آن دو خواهد شد.
– در سفر اخير نيكول پاشينيان، نخستوزير ارمنستان به تهران صحبت از افزايش سطح مبادلات تجاري ايران و ارمنستان به ۳ ميليارد دلار شد. فكر می كنيد آيا زمينه براي اين افزايش فراهم است؟
من فكر می كنم كه ۳ ميليارد دلار چيزی نيست و زمينه برای خيلی بيشتر از اين فراهم است. ارمنستان علی رغم اينكه كشور كوچكی است نيروی انسانی تحصيلكرده و ماهر، منابع سرشار معدنی و منابع آبی بسيار وسيع دارد و به همين دليل توانايی برقراری روابط گسترده اقتصادی دارد. در مورد ايران هم كه روشن است، همه می دانند كه تمامی عناصر جدول مندليوف در خاك ايران پيدا می شود. لازم نيست چيزی درباره ايران بگويم، چرا كه همه می دانند كه چه پتانسيل و ثروتی در ايران نهفته است. نه تنها در مسائل تجاری، مهمتر از آن بايد مسئله ترانزيت بين دو كشور را به نتيجه برسانيم و به نظرم ساده می شود به ۳ ميليارد دلار مبادله تجاری رسيد.
– به ترانزيت اشاره كرديد و پيش از آن هم گفتيد كه ارمنستان می تواند محل تنفس ايران در مرزهای شمالی باشد. اما مشكلی كه وجود دارد اين است كه راهها و جادههای ارمنستان در داخل اين كشور بسيار نامناسب هستند. آيا فكر می كنيد اين مشكلات ازسوی ارمنستان قابل حل است؟
در حال حاضر در ارمنستان كار زيادی برای تكميل بزرگراه جنوب شمال انجام می شود و بسيار سريع در حال كار روی آن هستند. نه تنها برای تكميل اين پروژه دولت ارمنستان سرمايهگذاری كرده است، بلكه ارمنی های خارج از كشور هم برای آن سرمايهگذاری كرده اند. ارمنی های داخل و خارج كشور به خوبی می دانند كه اين جاده چقدر می تواند برای بهبود وضعيت اقتصادی و امنيتی ارمنستان مفيد باشد. به زودی اين مشكل حل خواهد شد.
اما يك بحث ديگر اين است كه خطری هم در اين ميان وجود دارد. مشكل اين است كه شركتهای بزرگ راهسازی تركيه هم قصد دارند در اين پروژه وارد شوند. براساس همان بحث «دوران صلح» تلاش می كنند در راهسازی منطقه مشاركت كنند تا بعدا هم در كنترل اين راهها مشاركت داشته باشند. استراتژيكترين بخش اين جاده، قطعه بين شهرهای سيسيان و كاجاران به طول 60 کیلومتر است. يك شركت تركيه ای در مناقصه اين قطعه جاده شركت كرده است كه تصور می كنم برنده شود. فكر نكنم تصادفی باشد كه اين شركت همان شركتی است كه اكنون در جمهوری آذربايجان پيمانكار جاده گوريس به سمت شوشا به عنوان دالان اتصال ارمنستان به قرهباغ است. صاحب شركت شخصی به نام كالين است كه از دوستان نزديك رجب طيب اردوغان، رييس جمهور تركيه است كه اردوغان در اين شركت سهم دارد. كارشناسان سياسی ارمنستان اين نگرانی را دارند كه با بهرهگيری از استراتژی «دوران صلح»، نيروهای امنيتی تركيه تحت عنوان پيمانكار ساخت و ساز به منطقه بيايند و شرايط منطقه را رصد كنند.
– فرموديد كه ارمنی ها و ايرانی ها صدها سال سابقه دوستی دارند، در حال حاضر مردم و دولت ارمنستان چه انتظاری از تهران دارند؟
ما متوجه هستيم كه ارمنستان تنها همسايه ايران نيست. بسيار خوب می دانيم كه در جمهوری آذربايجان تعداد زيادی مسلمان شيعه وجود دارد، به همين دليل می فهميم كه ضرورتی ندارد ايران با جمهوری آذربايجان دشمنی كند و تمام نگاهش به سمت ارمنستان باشد، اين يك مفهوم پذيرفته برای ارمنستان است، ولی مردم ارمنستان، تحليلگران و روشنفكران ارمنستان اين انتظار را دارند كه ايران از نظر امنيتی در كنار ارمنستان باشد. چون ارمنستان با كشورهای مختلفی درگير است كه پاكستان، تركيه، بريتانيا، رژیم صهیونیستی و جمهوری آذربايجان، جزو همين كشورها هستند و از طرف ديگر مردم ارمنستان هم در حال مبارزه با دولت خودشان هستند و دايم تلاش می كنند كه به دولت كنونی بفهمانند كه منافع ارمنستان در نگاه به غرب نيست. مردم و فعالان سياسی سعی دارند به دولت بفهمانند كه دولت ارمنستان بايد يك برنامه مستقل بر پايه منافع ملی خودش داشته باشد. به دليل همين مناقشه داخلی و آن مناقشه با كشورهای مختلف، ارمنستان بسيار تضعيف شده است. به خاطر سياستهای نادرست حزب حاكم نيكول پاشينيان، ارتش ارمنستان كه تا قبل از جنگ يكی از ارتشهای قدرتمند منطقه بود، به شدت ضعيف شده است. الان تلاش می شود كه دوباره ارتش تقويت شود و ما در اين مسير به كمك ايران نياز داريم. ايران ارتش بسيار قوی دارد و تسليحات نظامی بسيار قدرتمندی دارد. تمام كارشناسان ارمنستان و مردم زمانی كه ايران قوای خود را به مرزهای ارمنستان و جمهوری آذربايجان نزديك كرد، ابراز خرسندی كردند كه باعث شد جلوي تهاجم جمهوری آذربايجان به استان سيونيك گرفته شود. مردم ارمنستان و خصوصا مردم قرهباغ، هر موقع هر زمان از لحاظ امنيتی اظهارنظری از سوی طرف ايرانی می شنوند، از صميم قلب خوشحال می شوند. در برابر وقتی سفير ايران در جمهوری آذربايجان به مناسبت آزادسازی قرهباغ به ملت و دولت آذربايجان تبريك می گويد، مردم ارمنستان ناراحت می شوند. از لحاظ تاريخی، قرهباغ هيچگاه بخشی از خاك جمهوری آذربايجان نبود و اين اراضی است كه لنين در دوران اتحاد جماهير شوروی به تصميم شخصی به جمهوری آذربايجان اهدا كرده است.
با همه اين تفاصيل روابط ايران و ارمنستان در حالت طبيعی استراتژيك و دوستانه است. درخواستم اين است كه ايران از لحاظ اقتصادی در كنار ارمنستان باشد و بيشتر كمك كند. من سرمايهداران ايرانی را دعوت می كنم كه در ارمنستان و قرهباغ سرمايهگذاری كنند. باور غلطی وجود دارد كه استان سيونيك و قرهباغ ناامن است، اما اكنون نيروهای روس و ارمنی بر منطقه قرهباغ نظارت دارند و هرگونه سرمايهگذاری تحت نظارت آنها انجام می شود. از آنجا كه ايران سالهاست با تحريم روبهرو است، فكر می كنم كه سرمايهگذاری در ارمنستان و قرهباغ می تواند يك دريچه جديد به روی اقتصاد ايران باشد. اين يك منفعت دو طرفه است كه ايران می تواند تحريمها را دور بزند و ارمنستان و قرهباغ هم سود اقتصادی ببرند. هيچ نگرانی هم نبايد از سرمايهگذاری در قرهباغ و استان سيونيك داشت.
از همه مهمتر ارمنستان نياز به تجهيزات نظامی ايران دارد. اثبات شده است كه عملكرد پهپادهای ايرانی بسيار بهتر از پهپادهای بيرقدار تركيه است. ارمنستان هم از لحاظ توليد سلاح توانمندی هايی دارد و حتی می توان توليدات مشترك تجهيزات نظامی در خاك ارمنستان انجام داد كه می تواند عامل بازدارنده ای در مقابل دشمنان مشترك ايران و ارمنستان باشد.
– فرموديد كه دليل شكست دولت پاشينيان، رويكرد غربگرای آن است. اما پاشينيان بعد از يكسری اعتراضات مردمی روی كار آمد. چه عاملی باعث دامن زدن به آن اعتراضات و بركناری دولت پيشين شد و چه عاملی باعث به شكست كشيده شدن دولت برآمده از اعتراضات شد؟
سالهای درازی بود كه يك اليگارشی در ارمنستان حاكم بود. بعد از فروپاشی اتحاد جماهير شوروی، حاكمان ارمنستان اقتصاد سرمايهداری را انتخاب كردند و اين باعث شد كه ثروتمندان، ثروتمندتر و فقرا، فقيرتر شوند. زمانی كه حزب جمهوری خواه از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۸ روی كار بود، دولت و پارلمان يكسره دراختيار يك حزب بود. در اين دوران، جای پای اليگارشی محكمتر شد و طبقه متوسط روز به روز فقيرتر شد و وضعيت نابسامان اقتصادی ايجاد شد كه اعتماد مردم به حكومت را به تدريج كاهش داد. در همان دوران بود كه پای بسياری از سرمايهگذاران آمريكايی به ارمنستان باز شد و ان.جی.اوهای آمريكايی به ارمنستان راه پيدا كردند. بنياد سوروس هم در همين دوران به ارمنستان آمد. در طول دو دهه ای كه حكومت پيشين بر سر كار بود، بنياد سوروس سالانه دهها ميليون دلار عليه آرمانگرايی ملی ارمنی ها و عليه دولت تبليغ می كرد. از يك طرف برنامههای اقتصادی دولت برای مردم بد بود و از طرف ديگر دولت، تمام فكر و ذكرش را بر مسئله امنيت گذاشته بود، حفاظت از قرهباغ و مرزها، ارتش قوی، تجهيزات نظامی و روابط خوب با همسايگان، اولويتهای دولت پيشين بود. طبيعتا در اين دوران وضعيت اقتصادی و اجتماعی كشور ناديده گرفته شد. ان.جی.اوهای آمريكايی خصوصا بنياد سوروس، توانستند از اين وضعيت استفاده كنند تا مردم را عليه دولت تحريك كنند كه نتيجه اش در سال ۲۰۱۸ با انقلابی كه رخ داد، نمايان شد. اما اين همه مردم ارمنستان نبودند كه كنار پاشينيان بودند، در تمام طول دوران آن انقلاب فقط ۱۵۰ هزار نفر مشاركت كردند درحالی كه ارمنستان ۳ ميليون جمعيت دارد. سال ۲۰۱۸ از ميان ۲ ميليون و نيم واجدان شرايط انتخابات فقط ۴۹درصد نفر در انتخابات شركت كردند كه پاشينيان را انتخاب كردند. اما اكثريت مردم ارمنستان در كنار پاشينيان نبودند. از ميان ۱۰ ميليون ارمنی كه در خارج از ارمنستان زندگی می كنند، آنها هم در كنار پاشينيان نيستند. شايد بيش از ۹۰درصد از دياسپورای ارمنی در ايران، لبنان، سوريه، روسيه، فرانسه و آمريكا، حامی پاشينيان نيستند. در انتخابات زودهنگام ۲۰۲۱ بار ديگر پاشينيان با شعارهای پوپوليستی انتخاب شد. در انتخابات ۲۰۲۱ بار ديگر ۴۸درصد در انتخابات شركت كردند كه فقط ۵۳ درصد به حزب پاشينيان رای دادند كه اگر حساب كنيم، فقط ۲۲درصد از جمعيت واجد شرايط رای دادن به حزب پاشينيان رای داده اند. تمام نظرسنجی ها هم نشان می دهد كه محبوبيت پاشينيان بسيار پايين آمده است، چرا كه نه از لحاظ اقتصادی ارمنستان را نجات داده است و نه از لحاظ امنيتی كاری پيش برده است. مردم بار دوم فريب خوردند چون كه پاشينيان گفته بود كه مرزها را امن می كنم، اما بعد از انتخابات ديديم كه آذربايجان وارد سيونيك شد، وارد شهرهای قاپان، گوريس، وارتنيس و جرموك شد. بعد از اين بود كه برای مردم كاملا روشن شد كه فريب خورده اند و واقعا احساس امنيت نمی كردند. تمام نظرسنجی ها نشان می دهد كه محبوبيت پاشينيان كمتر از ۷ درصد است. اما با همه اين تفاصيل ما می فهميم كه هر چند پاشينيان روی كار است اما همه ما بايد برای كشورمان فعاليت كنيم.
من از مردم و حكومت ايران يك خواهش دارم. مردم و حكومت ايران، توجه نكنند كه چه حكومت و دولتی سر كار است و نگاه به غرب دارد. ايران بايد مردم ارمنستان را از دولتش جدا بداند. ايران مثل سابق برای ملت ارمنستان كشور دوست و برادر است و ما هميشه با خوشرويی از آنها استقبال می كنيم.