آخرین اخبارآذربایجاناخبارایرانتحليل هاعمومی

ترورهای هدفمند، ابزار سیاست ملی آمریکا/ تحلیل

شهادت ژنرال سلیمانی تجلی بارز تروریسم دولتی است، اقدامی که نه صرفاً تحت حمایت، بلکه با مباشرت یک دولت صورت پذیرفت

پایگاه خبری حقایق قفقاز/ واژه ترور از ریشه لاتینی Terrere به معنای ترس و ترساندن است. این واژه برای نخستین بار سال ۱۷۹۶ در «فرهنگستان علوم فرانسه» ظاهر شد و تروریسم را چنین معنا کرد: «نظام یا رژیم وحشت». واژه نامه فرانسوی «Robert» دو تعریف برای تروریسم ارایه می دهد:
۱-اعمال مستمر خشونت در راستای یک هدف سیاسی.
۲-رفتار و کردار حاکی از عدم تحمل و مدارا و ایجاد ارعاب.
فرهنگ اصطلاحات سیاسی دالوز (Dalloz) تروریسم را اقدام سیاسی خشونت آمیز افراد یا اقلیت های سازمان یافته علیه اشخاص، دارایی ها و نهادهایی می داند که برای نیل به اهدافی نظیر، کسب استقلال از یک دولت، سرنگونی رژیم حاکم و مبارزه علیه برخی جنبه های سیاسی یک دولت، صورت می گیرد. فرهنگ اصطلاحات نظامی ستاد مشترک ارتش و وزارت دفاع امریکا نیز تروریسم را اینگونه تعریف می کند: «کاربرد منظم خشونت غیرقانونی، به منظور ایجاد ترس، یا سرکوب، یا ارعاب حکومت ها و یا جوامع، در تعقیب اهدافی که عموما سیاسی، مذهبی و یا ایدیولوژیکی هستند.»
اگرچه رویکردهای متفاوت و حتی برخوردهای دوگانه با مسئله تروریسم در جهان امروز، تابعی از شرایط سیاسی داخلی و بین المللی گشته است ولی آثار مخرب و منفی آن بر هیچ کس پوشیده نیست، تعدادی از کشورهای جهان از جمله امریکا بسته به مصالح، منافع و شرایطی، حامی، مخالف و یا قربانی تروریسم بوده اند. نهادهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا پس از جنگ دوم جهانی و در بحبوحه جنگ سرد، به ترور شخصیت های مهم سیاسی و نظامی کشورهای مخالف رو آوردند تا شاید بتوانند با ترور رهبران جریان های سیاسی مخالف، کفه ترازوی موازنه قوا را به نفع خود سنگین کنند؛ اقدامی که همچنان در دستور کار دولت امریکا قرار دارد.
شدت گرفتن ترورهای سازمان سیا در دهه ۱۹۶۰و ۱۹۷۰باعث شد تا کنگره برای مهار این سازمان اقدام کند. روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی به افشاگری بی سابقه علیه اقدامات غیرقانونی سازمان سیا شامل بمب گذاری، کودتا، شکنجه و ترور رهبران سیاسی در جهان پرداخت. انتشار این گزارش مخالفت با اقدامات «سیا» را افزایش داد و باعث شد تا در سال ۱۹۷۵ کمیته ویژه ای موسوم به «کمیته کلیسا» در مجلس سنا به بررسی فعالیت های نهادهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا بپردازد. تحقیقات در مورد ترور رهبران خارجی باعث شد تا در نهایت «جرالد فورد» (رییس جمهور وقت آمریکا) استفاده از ترور را به عنوان ابزاری در خدمت سیاست خارجی این کشور ممنوع اعلام کند. وی دستورالعمل اجرایی صادر کرد که می گوید هیچ کارمند دولت آمریکا نباید «درگیر و یا شریک یک ترور سیاسی» باشد.«ریگان» حتی این ممنوعیت را گسترش داد و انواع ترور، غیرقانونی شدند. این ممنوعیت اما آنچنان دوام نیاورد و از آن سال به بعد، آمریکا بارها از ابزار ترور برای حذف رهبران سیاسی و چهره های اثرگذار در کشورهای مخالف خود استفاده کرد.
آخرین نمونه آن، ترور هدفمند سردار سليماني در سوم ژانويه 2020 نمونه اي بارز و برجسته از يكجانبه گرايی آمريكاست. اين اقدام كه به دستور مستقيم رئيس جمهور آمريكا و با برنامه ريزی قبلی تحت لواي مبارزه با تروريسم صورت گرفته است، از مناظر مختلف قابل بررسی است. ايالات متحده كه سالهاست تلاش می كند قرائت خود از تروريسم را به جامعه جهانی تحميل كند و اين كشور را سردمدار مبارزه با تروريسم جلوه دهد، قواعد حقوق بين الملل را يكجانبه و به نحوی كه منافع آمريكا بر منافع جامعه جهانی رجحان داشته باشد، تفسير و اجرا نموده است.
قاعده عدم توسل به زور مورد قبول و تأكيد نظام حقوقی بين المللی است. در حقوق بين الملل معاصر مبنای اين اصل، حفظ صلح و امنيت بين المللی است. اين مفهوم به طور مطلق به جنگ، تهاجم، تجاوز، فعالیت مسلحانه، بكار برده شده و هر نوع استفاده از زور كه منتهی به نقض حاكميت و تماميت ارضی و استقلال سياسی يك دولت می شود را ممنوع اعلام كرده است.
اعمال مستقيم قدرت به جای اجرای حقوق پيامدی جز سركشی و قدرت نمايی ندارد و اگر جانشين قانون شود، جامعه بين المللی را به قهقرا برده و ثمره تلاش سال های طولانی را به نابودی خواهد كشاند. اينكه ايالات متحده خود را مسئول نظم جهان بداند و از نقض حقوق بشر در يك كشور گرفته تا وجود پايگاه های تروريستی و يا دموكراتيك نبودن آنها، همه را دغدغه خود بداند و از سوی دیگر در مقام نظم دهنده جهان دست به قتل و ترور شخصيت های برجسته سياسی و نظامی ديگر دولت ها بزند، موجب می شود حقوق بين الملل به كنار رانده شود و قدرت بر مناسبات بين المللي حاكم گردد.
مهمترين راهبرد در جهت پيكار با اين چالش فراروی حقوق بين الملل مدرن را می توان تقويت منطقه گرايی در عين تاكيد بر جهانشمولی حقوق بين الملل، پاسداشت فرايند جهانی شدن و چند جانبه گرايی معرفی نمود.
رویداد تلخ شهادت فرمانده برجسته نظامی جمهوری اسلامی ایران سردار شهید قاسم سلیمانی به دستور مستقیم”دونالد ترامپ” (رئیس جمهور وقت آمریکا) در خاک عراق نمایی آشکار از روندی است که ایالات متحده آمریکا بی محابا در قبال حقوق بین‌الملل و جامعه جهانی در پیش گرفته است. شهادت ژنرال سلیمانی تجلی بارز تروریسم دولتی است، اقدامی که نه صرفاً تحت حمایت، بلکه با مباشرت یک دولت صورت پذیرفت. جمهوری اسلامی ایران و سایر دولت ها باید به این نکته مهم توجه نمایند که عدم واکنش مؤثر در قبال ترور ژنرال “سلیمانی” که خود سال ها در خط مقدم مبارزه با تروریسم در عراق و سوریه ایستاده بود، می‌تواند در آینده تبعات خطرناکی برای نظامیان هرکشوری در پی داشته باشد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا