آخرین اخبارآذربایجاناخبارارمنستانایرانتحليل هاروسیهعمومیقره باغقفقاز جنوبی

احتمال ظهور تغییرات جدید در اوراسیا و قفقاز/ تحلیل

تحلیلگران اندیشکده کارنگی آمریکا: باکو با سوء استفاده از شرایط جنگ روسیه و اوکراین، یک پیشنهاد پنج ماده‌ ای جدید برای صلح جامع ارائه کرده است.

پایگاه خبری حقایق قفقاز/ اندیشکده آمریکایی «کارنگی» در تحلیلی به قلم «الکسیا فولتز» و «پل استرونسکی» به بررسی تغییرات احتمالی در اوراسیا در پی جنگ اوکراین و احتمال افزایش تنش بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان پرداخته است. بر اساس این گزارش، علیرغم تلاش‌های دیپلماتیکی که پس از جنگ دوم قره‌باغ برای برقراری صلح انجام شد، جنگ اوکراین باعث شده تا توجه روسیه و اتحادیه اروپا به مناقشه ارمنستان و جمهوری آذربایجان کم شود. از طرف دیگر، باکو تلاش می‌کند با سوء استفاده از شرایط به وجود آمده، خواسته‌های جدید خود را به ارمنستان تحمیل کند.

متن کامل گزارش مذکور بدین شرح است:

در حالی که چشمان جهان به اوکراین دوخته شده، بن‌بست بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان به سرعت در حال تغییر است و روسیه و ایالات متحده نمی‌دانند چطور باید به آن واکنش نشان دهند. آتش بس که با میانجیگری روسیه در سال 2020 به جنگ دوم قره باغ پایان داد، ثبات کامل و امنیت را برای منطقه به ارمغان نیاورد و حتی قبل از جنگ اوکراین، صلحبانان مسکو برای انجام وظایف خود با مشکل مواجه بودند. به نظر می‌رسد روند صلح جدیدی بین باکو و ایروان با حضور یک واسطه جدید -اتحادیه اروپا- به طور فزاینده‌ای در حال ظهور باشد. تغییرات دو ماه اخیر نشان می‌دهد که چگونه جنگ روسیه علیه اوکراین چشم انداز اوراسیا را متزلزل کرده است.

ریشه درگیری بین ارمنستان و آذربایجان به اواخر دوره شوروی بازمی‌گردد که ساکنان منطقه خودمختار قره باغ کوهستانی –که از نظر قومی ارمنی بودند- از مسکو درخواست کردند تا این منطقه را از جمهوری سوسیالیستی آذربایجان جدا کند و آن را به جمهوری سوسیالیستی ارمنستان متصل کند. این حرکت منجر به افزایش احساسات ناسیونالیستی در هر دو طرف و درگیری طولانی و خونین شد.

پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، آذربایجان مستقل از یک طرف و ارامنه قره باغ و ارمنستان مستقل از طرف دیگر وارد جنگ شدند که منجر به آوارگی گسترده و پاکسازی قومی شد. دو طرف در سال 1994 توافقنامه آتش بس را امضا کردند که به موجب آن کنترل عملی منطقه قره‌باغ به طرف ارمنی واگذار و مناطق اطراف آن که تحت کنترل آذربایجان باقی ماند. تلاش برای مذاکره به منظور توافق صلح پایدار توسط ایالات متحده، روسیه و فرانسه تحت نظارت گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا ناموفق بود. درگیری‌های بزرگی در سال‌های 2016 و 2020 به وقوع پیوست. در جنگ دوم، نیروهای آذربایجان پس از چهل و پنج روز جنگ بیشتر مناطقی را که دو دهه پیش از دست داده بودند را بازپس‌گرفتند و  فقط یک منطقه قره‌باغ در اختیار ارمنی‌ها باقی ماند. سپس روسیه نیروهای حافظ صلح را در قره‌باغ مستقر کرد تا آتش‌بسی را که میانجیگری کرده بود تضمین، امنیت دو گروه قومی را تامین و اختلافات ایجاد شده بین جوامع را حل کند.

یکی از نتایج مثبت جنگ 2020 این بود که برخی موانع آشتی و نزدیکی در منطقه را از بین برد. به عنوان مثال، ترکیه مرز زمینی خود با ارمنستان را به دلیل اشغال خاک آذربایجان توسط این کشور بسته بود و بیشتر خطوط حمل و نقل بین این سه کشور در دهه 1990 بسته شد. اما دیپلماسی شک گرفته پس از جنگ 2020 امکان احیای دوباره آن را باز کرده است. اواخر سال گذشته، باکو و ایروان برای تشکیل یک کمیسیون تعیین حدود توافق، یک خط تلفن مستقیم بین وزرای دفاع خود ایجاد و یک بار دیگر مستقیما با یکدیگر گفتگو کردند که همگی نشانه‌های کوچکی از پیشرفت بود.

با این حال، این پیشرفت با تنش همراه بوده است. به نظر می‌رسد آذربایجان به نوعی از الگوی ارعاب استفاده می‌کند که مسکو در آستانه تهاجم 24 فوریه علیه کی‌یف به کار برد؛ یعنی افزایش نظامی در امتداد مرزهای دو کشور، دیپلماسی اجبار، و تلاش‌های نظامی گاه به گاه برای فشار بیشتر به قلمرو تحت کنترل ارامنه. نقض آتش بس در حال حاضر نه تنها در قره‌باغ و اطراف آن، بلکه گاهی اوقات در سراسر مرزهای بین آذربایجان و ارمنستان رخ می‌دهد. بدترین تهاجم در ماه نوامبر رخ داد و حداقل شش ارمنی و هفت آذربایجانی کشته شدند و خطر درگیری مستقیم بین دولت را به همراه داشت.

جمهوری آذربایجان در ماه گذشته فشار بر جمعیت ارمنی قره‌باغ را تشدید و دو بار گاز مراکز پر جمعیت آن را قطع کرد. نیروهای این کشور هواپیماهای بدون سرنشین بایراکتار ترکیه را مستقر کرده و علنا از غیرنظامیان ارمنی خواسته‌اند تا منطقه را ترک کنند و به طور موقت کنترل یک روستای کوچک ارمنی را به دست گرفته‌اند که باعث فرار ساکنان آن شده است. این رویدادها حس تهدید را در میان ارمنستانی‌ها تشدید، شکاف‌های امنیتی در آتش‌بس ۲۰۲۰ را آشکار  و ترس از جنگ مجدد و پاکسازی قومی را تشدید می‌کند.

بسیاری از ارمنستانی‌ها این تهاجمات را تلاش باکو برای گسترش دادن قلمرو خود و اهرم فشار برای وادار کردن ایروان به پذیرش صلح با شرایطی نه چندان مطلوب می‌دانند. ممکن است این روند جواب دهد. اتحادیه اروپا و روسیه از دیپلماسی برای کاهش تنش حمایت کرده‌اند، اما حمله روسیه به اوکراین اکنون این تلاش‌ها را برای مدیریت مشترک درگیری‌ها پیچیده‌تر کرده است. باکو همچنین از این فرصت استفاده کرده و یک پیشنهاد پنج ماده‌ای برای صلح جامع ارائه کرده است. این طرح شامل به رسمیت شناختن متقابل حاکمیت و تمامیت ارضی هر کشور، چشم پوشی متقابل از هرگونه ادعای ارضی آینده، تحدید حدود و تعیین مرزها، برقراری روابط دیپلماتیک و باز کردن خطوط حمل و نقل منطقه‌ای است. در این پیشنهاد یک تقاضای دیرینه ارمنستان وجود ندارد: توافق و مکانیسمی برای تعیین وضعیت آینده قره باغ کوهستانی و جمعیت ارمنی آن.

مسکو از نظر تئوریک بیشترین نفوذ را نسبت به سایر قدرت‌های خارجی برای پیشبرد صلح [در این منطقه] دارد. با این حال، مردم ارمنستان و آذربایجان ناراحتی خود را از وحشیگری روسیه در اوکراین نشان داده و از مردم اوکراین حمایت می‌کنند؛ هر چند که نظرسنجی‌ها در منطقه اغلب قابل اعتماد نیستند. از نظر دیپلماتیک، هر دو کشور در تلاش هستند تا مانع ایجاد فضای ژئوپلیتیکی پیچیده‌تر شوند. آذربایجان مجبور شد خیلی سریع از قرارداد شراکت و «اتحاد» جدیدی که درست قبل از جنگ با روسیه امضا کرده بود، فاصله بگیرد. این کشور همچنین تصمیم گرفت در هر سه قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد  که اقدامات روسیه در اوکراین را محکوم می‌کنند، رأی ندهد و عملا نمایه سیاست خارجی پایینی داشته باشد. ارمنستان با وجود وابستگی اقتصادی و اتحاد دیرینه با روسیه، سعی کرده تا حد امکان بی‌طرف بماند: از دو قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در محکومیت روسیه خودداری کرد و در مورد سوم رای نداد. با این وجود، نیکول پاشینیان -نخست وزیر ارمنستان- در سفر اخیر به روسیه بر علاقه ایروان به تقویت اتحاد خود با مسکو تاکید کرد؛ بیانیه‌ای که در غرب مورد توجه قرار گرفت.

روسیه از سال 2020 از نقش خود به عنوان یک واسطه در منطقه برای فخرفروشی به ایالات متحده استفاده کرده است؛ زیرا ایالات متحده فاقد ابزار و تمایل برای درگیر شدن در این منطقه است. این امر به مسکو اهرمی در قفقاز جنوبی می‌دهد. با این حال، هیچ کس در منطقه از جمله ترکیه، واقعا به روسیه اعتماد ندارد. حتی قبل از جنگ اوکراین، مناقشه قره باغ یک میدان دیپلماتیک و امنیتی پر از مین بود که فقط مسکو می‌توانست به سختی از آن عبور کند. اکنون با توجه به گزارش‌هایی مبنی بر اینکه مسکو دیگر یک گروه کامل از نیروهای حافظ صلح در آنجا مستقر نکرده، به نظر می‌رسد روسیه نیز قادر نیست (یا نمی‌خواهد) صلح را اجرا کند و گروه مینسک قربانی جنگ در اوکراین است.

اما سایر کشورها به تلاش خود ادامه می‌دهند و دو کشور ممکن است همچنان به سمت پیشرفت حرکت کنند. ارمنستان مایل است مرزهای خود را برای کاهش وابستگی خود به روسیه باز کند و پاشینیان تمایل آشکاری برای تعامل با آذربایجان و ترکیه در این زمینه نشان داده است. او موافقت اولیه خود را با پیشنهاد باکو -حتی پذیرفتن تمامیت ارضی آذربایجان با اضافه شدن قره باغ کوهستانی به آن- اعلام کرده و گویا توپ را به زمین باکو بازگردانده تا جزئیات از جمله حقوق ارامنه در داخل آذربایجان را مشخص کند. به نظر می‌رسد «چارلز میشل» -رئیس شورای اروپا- رهبری مذاکرات را بر عهده دارد. رهبران دو کشور در 6 آوریل در بروکسل ملاقات و توافق کردند که «به سرعت به سمت» برقراری مجدد ارتباطات حمل و نقل و یک توافق صلح پایدار حرکت کنند. در 25 آوریل، وزرای خارجه ارمنستان و آذربایجان با ایجاد مکانیزمی برای ایجاد کمیسیون تعیین حدود مرزها موافقت کردند.

با این حال، روسیه نفوذ گسترده‌ ای در منطقه دارد و به‌راحتی می‌تواند نقش خرابکار را ایفا کند؛ به‌ ویژه اگر توافقی با میانجی‌گری اتحادیه اروپا در حال شکل‌گیری باشد. ماریا زاخارووا -سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه- در 21 آوریل، غرب را به «فلج کردن» گروه مینسک متهم و اتحادیه اروپا را به ایجاد خلل در روند صلح محکوم کرد. عناصر تندرو در ارمنستان یا آذربایجان نیز می‌توانند مانع به نتیجه رسیدن مذاکرات شوند. اختلافات داخلی بر سر سازش، توافقنامه حل و فصل مناقشه را که با مذاکره ایالات متحده در سال 2001 انجام شد، از مسیر خارج کرد. ابراز تمایل اخیر پاشینیان برای تعامل با باکو، انتقاد شدید اپوزیسیون سیاسی، اعضای سابق دولت او و مقامات بالفعل در قره باغ را برانگیخت. برای اولین بار از اواخر دوره شوروی، ارامنه در قره باغ می‌ترسند که ایروان دیگر پشتیبان آنها نباشد و این تصوری است که به نظر می‌رسد مخالفان از آن استفاده می‌کنند. توافق صلحی که سازش را الزامی می‌کند، خطرات جدی را متوجه رهبران هر دو کشور -به‌ویژه پاشینیان- می‌کند که اکنون در موضع ضعف قرار دارد. با این حال، بی‌ثباتی در شمال اوکراین در حال تغییر در قفقاز جنوبی و اوراسیا است و باکو و ایروان را مجبور می‌کند از طریق قالب‌ها و مذاکره‌کنندگان جدید با یکدیگر گفتگو کنند. این هم یک ریسک و هم یک فرصت بالقوه است.

منبع: ایسکا

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا