اگر ابوذر قفقاز در میان ما بود، وضعیت کنونی قرهباغ و کل جمهوری آذربایجان و معلّق نگه داشتن مردم این کشور در فضایی مبهم و آیندهای نامعلوم و حواله دادنشان به احتمالات پنج سال آینده پس از انعقاد توافق ۱۰ نوامبر ۲۰۲۰ را برنمیتابید و فریاد برمیآورد که مردم جمهوری آذربایجان چه گناهی کردهاند که اینگونه باید به خاطر جنگ برای آزادسازی اراضی اشغال شده کشورشان مجازات شوند؟
به گزارش پایگاه خبری حقایق قفقاز، در سال جاری دهمین سالگرد درگذشت ابوذر قفقاز، حاج علی اکرام علیزاده ناردارانی را در حالی با حزن و اندوه سپری خواهیم کرد که منطقه قفقاز تحولات مهمیرا تجربه کرده است و شرایط بسیار پیچیدهتر و خطرناکتری نسبت به قبل از تابستان و پاییز ۲۰۲۰ بر منطقه قرهباغ حاکم شده است.
اگر ابوذر قفقاز در میان ما بود، قطعاً در تبیین این مخاطرات و شرایط و مشکلات مسلمانان جمهوری آذربایجان، ابوذروار با زبان تیز و برندهای که داشت، جهاد کلامیمیکرد.
هیچ تردیدی نیست که ابوذر قفقاز در شرایط فتنه آلود موجود سکوت را در برابر هیچ صاحب قدرتی جایز نمیدانست. خواه این صاحب قدرت، جلد و پوستین قهرمان ملت را پوشیده باشد و خواه با حیله و فریب و شعرخوانی، خود را فرمانده اصلی جنگ ۴۴ روزه قرهباغ جا زده باشد و خواه صهیونیستهایی باشند که خود را صاحبان تسلیحات و مهمات ارتش جمهوری آذربایجان میدانند و اکنون بهایی سنگین همچون گشایش سفارت نزد رژیم اشغالگر قدس را از باکو طلب میکنند.
همچنین برای ابوذر قفقاز این نیز اهمیتی نداشت که حاکمان جدید قرهباغ خود را صلحبان بنامند یا نیروی اشغالگر و طراحان دالانهای پانترکیسم نیز طرحهای حیلهگرانشان را در قالب همکاری برای ایجاد مسیرهای ترانزیت و خطوط آهن و شوسه و خطوط جدید گازی توجیه کنند.
آنچه برای ابوذر قفقاز اهمیت داشت، برقراری حق و عدالت، تعالی اسلام و رفع ظلم و ستم و اشغال و تجاوز از مردم مظلوم جمهوری آذربایجان و تأمین حقوق انسانی و اسلامیتمامیخلقها و اقوام و گروهها بود و این همان اصلی است که در مفهوم “قرهباغ ۱۷ ربیع” در مرتبهای عالی تجلی یافته است؛ “تمامیسرزمینهای آذربایجان باید آزاد شود”، “امنیت ارامنه آن سرزمین باید محفوظ بماند”، “دو طرف به مرزهای بینالمللی کشورها تجاوز نکنند” و ” اگر تروریستها نزدیک مرز ایران بیایند، برخورد قاطع میکنیم”.
قطعاً اگر ابوذر قفقاز در میان ما بود، وضعیت کنونی قرهباغ و کل جمهوری آذربایجان و معلّق نگه داشتن مردم این کشور در فضایی مبهم و آیندهای نامعلوم و حواله دادنشان به احتمالات پنج سال آینده پس از انعقاد توافق ۱۰ نوامبر ۲۰۲۰ را برنمیتابید و فریاد برمیآورد که مردم جمهوری آذربایجان چه گناهی کردهاند که اینگونه باید به خاطر جنگ برای آزادسازی اراضی اشغال شده کشورشان مجازات شوند؟
رژیم صهیونیستی که مبالغ کلان پول و سرمایه نفت و حیثیت و آبروی دولت جمهوری آذربایجان را در ازای تسلیحاتی که به جمهوری آذربایجان منتقل کرده و اغلب نیز در جنگ قرهباغ کارآیی چندانی نداشت و فقط نبرد و پیشروی سربازان و داوطلبان حسینی آذربایجان در بازپسگیری بخشی از اراضی کشورشان را تحتالشعاع قرار داد و پیشرویهای آنان را به حساب صنایع نظامیرژیم صهیونیستی گذاشت، چه حقی دارد که بر گرده این کشور سوار شده است و خیال پایین آمدن نیز ندارد؟
قطعاً ابوذر قفقاز اگر در میان ما بود، این سوال را دائم تکرار میکرد که چرا در اجرای اصول “قرهباغ ۱۷ ربیع” و پیشبرد گفتمان ۱۷ ربیع قرهباغ کوتاهی میشود؟
مگر نه این است که اگر اصول مفهوم “قرهباغ ۱۷ ربیع” بهطور تمام و کمال محقق نشود، حل ریشهای مناقشه قرهباغ امکانناپذیر خواهد بود؟
چرا باید با تعلل و امیدهای واهی دادن به ملت جمهوری آذربایجان، گره قرهباغ را که میشد در تداوم حرکت سریع حسین جویان برای همیشه باز کرد، به منظور تداوم سوءاستفادههای رژیم صهیونیستی و پانترکیسم و روسیه و آمریکا و انگلیس خبیث، برای دهههای آینده نیز حفظ شود؟
مگر حسین جویانی که برای بازپسگیری اراضی کشور خود اقدام کرده بودند، چه جرمیمرتکب شدند که پس از پایان جنگ، به انحاء مختلف مجدداً تحت فشار قرار گرفته و مجازات شدند و تأکید شد که دخترانشان از حق داشتن حجاب در مدارس همچنان محروم خواهند ماند؟
قطعاً ابوذر قفقاز که بنیانگذار حرکت خمینیچیها در قفقاز نیز است، در مصاحبهها و سخنرانیهای جسورانهاش تصریح میکرد که حسین جویان پرورشیافته مکتب خمینی و خامنهای برخلاف پرورشیافتگان پانترکیسم و جریان یوروویژن در جمهوری آذربایجان، نهتنها از جنگ نهراسیدند، بلکه به وسط معرکه جنگ شتافتند تا ضمن اینکه قرهباغ کوهستانی و اطرافش را به کشور بازگردانند، بلکه کل کشور را نیز از چنگال صهیونیسم و پانترکیسم خلاص کنند و اکنون چه شده است که صهیونیسم و پانترکیسم در جمهوری آذربایجان موج جدیدی از طغیان و سرکشی را شروع کردهاند؟
هیچ تردیدی نیست که ابوذر قفقاز راه نجات از این طغیان و سرکشی صهیونیسم و پانترکیسم و تداوم اشغال قرهباغ و سایر مخاطرات گریبانگیر جمهوری آذربایجان را تلاش برای بهرهگیری هرچه سریعتر گفتمان “قرهباغ ۱۷ ربیع” و چیدن میوههای این گفتمان میدانست و البته، او صرفاً به جهاد کلامیهم اکتفا نمیکرد.
زیرا، او کسی بود که حتی پیکر بیجان خود را پس از درگذشتش در روز پنجشنبه ۲۶ اسفند سال ۱۳۸۹ ( ۱۷ مارس ۲۰۱۱) نیز وقف اعتلای اسلام در جمهوری آذربایجان و وصیت کرده بود که در دفنش عجله نشود تا هر آنچه لازم است از پیکر بیجانش نیز برای فریاد کردن اهداف و آمال اسلامیدر جمهوری آذربایجان استفاده شود.
نویسنده: برهان حشمتی