آذربایجاناخباراردبیلایران

یک برنامه تلویزیونی در جمهوری آذربایجان مطرح کرد؛ چالدران جنگ بی اهمیتی بود!!!

شبکه تلويزيون اينترنتي «آپا تي وي» ( شبکه تلويزيوني خبرگزاري آپا ) در جمهوری آذربایجان ، توليد و پخش برنامه جديدي را براي بازگويي و تحليل تحريف آميز تاريخ آغاز کرد که در نخستين قسمت از اين برنامه با عنوان سسلي تاريخ، ( «تاريخ گویا)، ضمن تحريف تاريخ جنگ چالدران ميان دولت ایران عصر صفوي و امپراطوري عثماني، تاکيد شد:« اين جنگ چه ربطي به ايران داشته است؟!»

به گزارش مرکز فرهنگی قفقاز به نقل از رسانه های آذری،  کرم محمدلي، کارشناس تاريخ و مجري اين برنامه، در نخستين قسمت از برنامه «سسلي تاريخ»  با متهم کردن مورخان ايران به تحريف تاريخ، جنگ چالدران را در تاريخ صفويه بي اهميت دانست و گفت: « تاريخ اين جنگ در زمان حکومت کمونيستي شوروي به منطور ايجاد اختلاف ميان باکو و ترکيه، مورد مبالغه قرار گرفته است. در زمينه مبالغه گويي درباره جنگ چالدران، تاريخ نگاري ايران نيز «خدمات» بزرگي دارد».

کارشناس-مجري اين برنامه گفت : « تاريخ نگاري ايران تاکيد مي کند که در جنگ چالدران ، دولت ايران پايه گذاري شد. اما، اين جنگ چه ربطي به ايران دارد؟ اين جنگ، يک درگيري بي اهميت ميان دو سلسله ترک بوده است.»

در اين برنامه تلويزيوني که به اصطلاح به رد « ده افسانه ساختگي»  درباره جنگ چالدران اختصاص دارد، مجري اين برنامه تلاش کرد  شيعه بودن صفويه را  بي اهميت جلوه دهد.

کارشناس-مجري اين برنامه در نتيجه گيري و جمع بندي برنامه گفت : « هدف از اغراق در خصوص ماهيت جنگ چالدران، سرد کردن مناسبات ميان جمهوري آذربايجان و ترکيه است  و اين، يک دروغ ايدئولوژيک است.

اما یک جواب و یک توضیح ….

صفویان در پی فعالیت و سازمان‌دهی فرهنگی در طول دو سده بر اساس تعالیم صوفیانه و شیعی توانستند با حمایت قزلباش‌هاحکومت صفوی را در ایران پایه‌گذاری کنند و در پی فشارهای عقیدتی عثمانی بر علویان، صفویان با گردآوری و پناه دادن به آن‌ها به ویژه به نیروهای “ینی‌چری” نیروی نظامی توانمندی تشکیل دادند. قدرت گرفتن یک دولت مستقل شیعی مذهب و متعصب در ایران امپراطوری عثمانی را که قصد حمله نهایی جهت تصرف اروپا را داشت از سوی شرق نگران ساخت و لشکرکشی به سمت ایران را موجب شد که این جنگ در دشت چالدران روی داد.

شاه اسماعیل نیز به خوبی از این امر آگاه بود و در نامه‌ای به سلطان عثمانی این مطلب را که بسیاری از مردمان ساکن سرزمین‌های عثمانی پیرو او هستند، به رخ وی کشیده بود. بی‌شک دوام حکومت سنی مذهب عثمانی بدون محدود یا نابود کردن این روند با مشکل مواجه می‌شد. به گفته برخی مورخان اگر در جنگ چالدران شاه اسماعیل به پیروزی می‌رسید به قدرتی فراتر از تیمور دست می‌یافت و بی‌شک گسترش تشیع صفوی، امپراطوری عثمانی را که تازه در ابتدای کار بود از صفحه روزگار محو می‌کرد.

در هر حال بررسی خلاصه روند جنگ چالدران نشان می دهد که این نبرد، نه یک درگیری ساده بین دو طایفه ترک، بلکه یک جنگ تمام عیار بین ایران صفوی با عثمانی ها بود بطوری که برخی نقل کرده اند حتی زنان ایرانی نیز که به اهمیت جنگ پی برده بودند و از طرفی نیز تعداد بالای سربازان دشمن را می شنیدندف لباس مردان را پوشیدند و به میدان جنگ چالدران شتافتند و جالب اینکه بعد از شهادت ایشان، سلطان سلیم عثمانی نیز به پاس خوی مردانگی و پایداری آنها دستور داد تا جنازه های این بانوان با احترام نظامی تشییع و تدفین شوند.

در هر حال طرح موضوع “چالدران و نقش ایران در آن” از نظر نگارنده به اصطلاح اظهر من الشمس است اما چرا آذربایجان سعی دارد تا به تحریف تاریخ منطقه ادامه دهد؟

تا امروز دولت باکو سیاست مصادره مطلوب تاریخ را در پیش گرفته بود و امروز نیز سعی دارد تا با پاک کردن نام ایران از برخی مسلمات تاریخی در منطقه، در ادامه نیز همین عناوین را به نام خود ثبت کند.

به عنوان مثال بعد از شبهه افکنی تلوزیون دولتی آپا، آکادمی ملی علوم جمهوری آذربایجان اعلام کرد: “برای نخستین بار، نمایشگاه “شاه اسماعیل اول؛ حاکم و فرمانده” را برگزار کرده و فعالیت های نظامی و دولتمداری شاه اسماعیل اول، به عنوان یکی از چهره های برجسته تاریخ آذربایجان را در معرض دید خواهد گذاشت.

دست اندازی برخی از علمای تاریخ در آذربایجان تا جایی پیش رفته که به راحتی روزی ادعا می کنند که نادر شاه و آقا محمدخان اصلا به عنوان پادشاهان ایرانی نبوده اند و امروز نیز ادعا می کنند که ایران در جنگ چالدران محلی از اعراب نداشته و این جنگ بین دو طایف ترک! روی داده است .

حال نکته جالب اینکه این به اصطلاح مجری و کارشناس در حالی ادعا می کند “ماهیت جنگ چالدران، سرد کردن مناسبات میان جمهوری آذربایجان و ترکیه است” که در زمان جنگ چالدران اصلا کشوری به نام آذربایجان وجود خارجی نداشته است و اگر  احیانا به تیپ صلح و دوستی فعلی دولتین ایران و آذربایجان برنخورد باید بگوییم که آذربایجان یک کشور کوچک چند دهه ای است ولی مدام تلاش می کند تا پیشینه دولتمداری برای خود کشف کند. تا کنون یک معاهده بین المللی (پیش از ۱۹۹۰) به نام کشور یا پادشاهی آذربایجان، امضا نشده است و همین خود نشان از پنداربافی سبک از تاریخ نویسی دارد.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا