آذربایجاناخبارتحليل ها

هدایت بحران های خاورمیانه به جمهوری آذربایجان؟

جمهوری آذربایجان جز معدود کشورهای است که از اجرای عملیات”شاخه زیتون” ترکیه در شمال سوریه حمایت کرد. اما باکو تصمیم گرفت که اعلام حمایت از عملیات نظامی را در سطح سخنگوی وزارت خارجه انجام دهد و آنرا نیز به شیوه ای خاص بیان کرد”باکو نگرانی واقعی آنکارا را در ارتباط با تهدیدهای امنیتی تروریست ها کاملا درک میکند.

به گزارش مرکز فرهنگی قفقاز، جمهوری آذربایجان جز معدود کشورهای است که از اجرای عملیات”شاخه زیتون” ترکیه در شمال سوریه حمایت کرد. اما باکو تصمیم گرفت که اعلام حمایت از عملیات نظامی را در سطح سخنگوی وزارت خارجه انجام دهد و آنرا نیز به شیوه ای خاص بیان کرد”باکو نگرانی واقعی آنکارا را در ارتباط با تهدیدهای امنیتی تروریست ها کاملا درک میکند. آذربایجان به عنوان کشوری که از تروریسم رنج برده است، قاطعانه تروریسم بین المللی را در همه اشکال و پدیده های خود محکوم میکند و از تلاش های جامعه بین الملل در راستای مبارزه با آن شر حمایت میکند. ترکیه اعلام کرده است که هدف عملیات شاخه زیتون تامین امنیت مرزها، از بین بردن تهدیدات تروریستی و دفاع از شهروندان ساکن در منطقه میباشد. ما برای کشور برادر ترکیه و ملت آن آرزو میکنیم تا هیچ گاه در معرض حملات تروریستی قرار نگیرند”.

این بیانیه وزارت خارجه آذربایجان تفاوت خاصی با بیانه دیگر کشورهای همپیمان ترکیه بویژه آمریکا نداشت، همگی حق ترکیه را برای دفاع از حملات تروریستی به رسمیت شناختند. تنها تفاوت آنجاست که وزارت خارجه آذربایجان هیچ اشاره ای به کردهای منطقه نکرده است، با بررسی این مطالب نمی شود گفت که آذربایجان – که مدتهاست وارد سیاست های خاورمیانه شده است- درک درستی از اوضاع و پیچیدگی های درگیریهای منطقهندارد. این کشور به خوبی درک میکند که انگیزه ترکیه از ورود به سوریه و اجرای عملیات نظامی کاملا موضوع دیگری است.

روزنامه آذربایجانی کاسپی مینویسد: ایجاد منطقه حائل 30 کیلومتری در مرز سوریه و ترکیه با تکیه بر کردهای سوریه از دو حزب PYD و  YPGتوسط آمریکا، خط قرمز ترکیه است. ترکیه معتقد است این دو حزب فرزندخوانده گروه تروریستی حزب کارگر کردستان است و از این رو هر گروهی که در ارتباط با این حزب است محکوم به حمله های ارتش ترکیه میباشد. علاوه بر این ترکیه احساس خطر میکند که اگر در قسمت های شمالی سوریه منطقه ای خودمختار کردی تشکیل شود، میتواند در آینده مدعی استقلال شود، از این رو ترکیه تلاش میکند تا با اجرای این عملیات یک مشکل سیاسی حساس را در آینده مرزهای خود را حل کند. از این رو بود که اردوغان اعلام کرد، به حق حاکمیت و اتحاد سیاسی سوریه احترام میگذارد و پس از رسیدن به اهداف در چهارچوب عملیات نظامی نیرویهای ترکیه از منطقه خارج میشوند.

باید اذعان داشت که در حال حاضر نشانه های دیگری از جنبه های مختلف این عملیات بر ملا شده است و آنطور که از رفتار مسکو، تهران و واشینگتن بر می آید، آنکارا عملیات خود را در منطقه عفرین با این دو بازیگر مهم منطقه ای از قبل هماهنگ کرده است. اما دمشق از آغاز عملیات ترکیه، آنرا اقدام متجاوزگرایانه علیه حق حاکمیت سوریه خواند.

بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که این رفتارهای ترکیه، با بسیاری از اصولی که آذربایجان در مجامع بین المللی از آنها حمایت میکند، تناقض دارد. در عین حال بسیاری از رسانه های باکو ضمن حمایت از آنکارا نوشتند که این تجربه ترکیه در مقابله با گروه های تروریستی منطقه میتواند برای آذربایجان در اقدام علیه گروه های تروریستی مفید واقع شود. زمانی خواهد رسید که عملیات آزاد سازی سرزمین های اشغال شده آذربایجان باید آغاز شود و در آن وقت تجربه مبارزه علیه گروهک های مسلح میتواند کارساز واقع شود.

در دیگر رسانه های آذری نوشته شده است که منطقه قره باغ که به صورت غیرقانونی نیرویهای مسلح ارمنی  در آن حضور دارند، مملو از گروه های تروریستی شده است و باید پاک سازی شوند. یک ژنرال بلند پایه آذربایجانی به نام یاشمار آیدامیروف، اعلام کرد: مبارزه در قرع باغ در هرلحظه میتواند آغاز شود، جنگ بسیار سریع و با ضربه های بسیار دقیق و قوی اجرا خواهد شد. آذربایجان به تجربه ترکیه در زمینه پاک سازی اراضی از گروهک های مسلح تروریستی احتیاج دارد.

نظامیان آذربایجان بر این باورند که باکو در جنگ آزاد سازی قره باغ باید به گونه ای رفتار کند تا از حمایت خاموش مسکو نیز برخوردار شود، دقیقا همان کاری که آنکارا برای اجرای عملیات نظامی شاخه زیتون در شمال سوریه انجام داد.

توفیق ذوالفقاروف، وزیر خارجه پیشین آذربایجان بر این باور است که: اولا مقامات ارمنستان در تلاشند تا آذربایجان را با اقدامات مختلف در اراضی اشغالی، از جمله ساخت و ساز ساختمان ها و طرح مساله به رسمیت شناختن جمهوری ناگورنی قره باغ آذربایجان را تحریک کند. ثانیا ارمنی ها تلاش میکنند تا به هر طریقی پای روسیه را به رویدادهای احتمالی نظامی در منطقه مورد مناقشه بکشانند. ثالثا، پس از اتمام دوره کنونی مذاکرات، روسیه مجبور میشود تا بخشی از مشکلات مربوط به قره باغ را با جدیت حل و فصل کند، این روند در دست وزارت خارجه روسیه است که وزیر آن سرگی لاوروف نیز مواضعی در طرفداری از ارمنستان دارد. این وضعیت به اندازه کافی مساله قره باغ را پیچیده کرده، چراکه روسیه هر کاری هم در راستای منافع ارمنستان انجام دهد، باکو حاضر نیست تا بیش از حد ممکن کوتاه بیاید.

باید اذعان داشت که عملیات نظامی شاخه زیتون در ستادهای نظامی بسیاری از کشورها مورد بحث و بررسی و تحلیل قرار میگیرد. هم اکنون از مناطق شامل این عملیات خبرهای به گوش میرسد که نشان میدهد، حمله به عفرین برای آنکارا آنچنان هم ساده نبود است که در ابتدا فکر میکردند.

همه طرفها در درگیری سوریه میدانند که واشینگتن قصد ندارد سوریه را رها کند. آمریکا به حمایت از کردهای سوریه و تشدید اختلافات میان گروهک های ترویستی ادامه میدهد. از اتفاقاتی که رخ میدهد میتوان این نکته را متوجه شد که آمریکایی ها علاقمندند تا ترکیه در باتلاق سوریه به اندازه ای فرو رود که بتوانند از اهرم های فشار بیشتری برای گرفتن امتیاز از ترکیه استفاده کنند. در نتیجه اجرای هر طرح در این منطقه، جنگ و مناقشاتمسلحانه برای مدت طولانی ادامه خواهند داشت که باعث تضعیف مواضع ترکیه میشود و از این رو اگر جنگی در منطقه قره باغ رخ دهد، امکانات ترکیه برای حمایت و کمک به آذربایجان بسیار کمتر خواهد بود.

اگر مقامات باکو به این نتیجه برسند که با زدن جرقه آتش در قره باغ میتوانند مشکل را حل کنند، باید گفت جنگ آینده قره باغ نیز به زنجیره جنگ های خاورمیانه ای متصل خواهد شد که برای حل و فصل آن به شرایط ژئوپولیتک کاملا متفاوتی نیاز است. درگیری در منطقه قره باغ دیگر به تنهایی مشکل دو کشور ترک زبان آذربایجان و ترکیه نخواهد بود، کشورهای بسیاری از جمله ایران مجبور میشوند واکنش مناسب نشان دهند.

رکس تیلرسون وزیر خارجه آمریکا اخیرا به صراحت اعلام کرد که قصد خروج از سوریه را ندارد، و علت این تصمیم آمریکایی ها تنها مبارزه با گروهک های تروریستی نیست، بلکه آنها مهار ایران و اجبار بشار اسد برای خروج از دمشق را جز اهداف اصلی حضور خود در منطقه میدانند. آمریکایی ها با این رفتار خود سیاست های دیگر بازیگران منطقه ای از جمله روسیه، ایران و ترکیه را مجبور به تغییر میکنند.

برخی از کارشناسان بر این باورند که احتمال ایجاد بحران همه علیه همه دور از انتظار نیست، چراکه در حال حاضر اختلافات میان آنکارا و دمشق بالا گرفته و میان تهران و آنکارا نیز هوا اصلا آفتابی نیست. در صورت ادامه وضعیت اختلافات و بحرانی تر شدن آنها، مسکو از ائتلاف با آنکارا و تهران به علت زیاده خواهی ژئوپولیتیک دو بازیگر خارومیانه ای خارج میشود. در این صورت هر رویداد در منطقه میتواند همانند بمب عمل کند و مساله دعواهای ارضی از جمله قره باغ شدیدتر میشوند و در آن اوضاع هر اقدامی میتواند با واکنش تند چندین بازیگر روبه رو شود. این دقیقا همان موضوعی است که باکو را مجبور میکند تا با ایروان به دنبال توافق و حل مساله قره باغ باشد. باکو باید به این نتیجه برسد که تنها راه حل منطقی این مساله، گفتگو و توافق است و نه ایجاد درگیری.

نویسنده: استانیسلاف تاراسف، سردبیر بخش شرق تارنمای تحلیلی رگنوم

منبع: تارنمای تحلیلی رگنوم

مترجم: محسن روستا

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا