آذربایجاناخبارمقالات

سیاست خارجی جمهوری آذربایجان: چالش‌های ایجاد موازنه میان غرب و روسیه

جمهوری آذربایجان بیست و پنجمین سالگرد اعادۀ استقلال خود از اتحاد جماهیر شوروی را در اکتبر سال ۲۰۱۶ میلادی جشن گرفت. با نگاه به گذشتۀ کشوری نوبنیاد، با ملتی باستانی، می‌توان شاهد چندین ویژگی متمایز‌کننده بود؛ به‌ویژه با توجه به تداوم راهبرد سیاست خارجی واحدی که در اغلب سال‌های دوران استقلال جمهوری آذربایجان حاکم بوده است.
مقدمه
جمهوری آذربایجان بیست و پنجمین سالگرد اعادۀ استقلال خود از اتحاد جماهیر شوروی را در اکتبر سال ۲۰۱۶ میلادی جشن گرفت. با نگاه به گذشتۀ کشوری نوبنیاد، با ملتی باستانی، می‌توان شاهد چندین ویژگی متمایز‌کننده بود؛ به‌ویژه با توجه به تداوم راهبرد سیاست خارجی واحدی که در اغلب سال‌های دوران استقلال جمهوری آذربایجان حاکم بوده است. جمهوری آذربایجان روابط متعادل، عمل‌گرایانه، چندجانبه و همکاری دوستانه‌ای با تقریباً تمام کشورهای همسایه در دورۀ مذکور داشته است، اما طی این مدت دربارۀ همسایگانش با چالش‌های بسیار جدی نیز مواجه بوده است. کشور آذربایجان بلافاصله بعد از رسیدن به استقلال با یک تجاوز خارجی و یک جنگ خونین بین دولتی مواجه شد؛ در همان زمان تلاش می‌کرد خود را از فاجعۀ اقتصادی ناشی از فروپاشی شوروی نیز نجات دهد.

اما مبانی، موضوعات و چهارچوب‌های کلیدی روابط منطقه‌ای جمهوری آذربایجان کدام‌اند و این اصول، موضوعات و چهارچوب‌ها چگونه از تحولات جهانی اخیر تأثیر پذیرفته‌اند؟ جمهوری آذربایجان با فهم این نکته که منافع اقتصادی محتمل و تهدیدات امنیتی بالقوه از محیط منطقه‌ای اطرافش ناشی می‌شوند، همواره به برقراری روابط با همسایگانش اهمیت بسیاری داده است. علاوه‌براین، جمهوری آذربایجان با قراردادن عملگرایی مطلوبیت‌محور، به‌عنوان مفهوم کلیدی سیاست خارجی‌اش، تلاش کرده تا ورای محدودیت‌ها و تقابل‌های سیستمی قرار بگیرد، و روابط همکاری چندجانبۀ دوستانه‌ای با تمام کشورهای منطقه برقرار سازد. باکو در کنار اهمیت به روابط همکاری دوجانبه، اهمیت خاصی برای چهارچوب‌های همکاری سه‌جانبه قائل است، نظیر همکاری‌های سه‌جانبۀ آذربایجان‌ترکیه‌گرجستان، آذربایجان‌ترکیه‌ترکمنستان، آذربایجان‌ترکیه‌ایران، و آذربایجان‌ایران‌روسیه.

این نوشتار سیاست خارجی جمهوری آذربایجان برحسب روابط آن با کشورهای منطقه را بررسی می‌کند، آن هم در دوره‌ای از تاریخ که در آن جهان شاهد مهم‌ترین تقابل میان غرب و روسیه، از دوران پایان جنگ سرد تا کنون، است. به‌منظور پرهیز از ارائۀ برداشتی توصیفی از روابط دوجانبۀ جمهوری آذربایجان و همسایگانش، این نوشتار روی مختصات بنیادین روابط با همسایگان جمهوری آذربایجان متمرکز شده است و می‌کوشد پارادایم‌های کلیدی و مبانی راهبردی سیاست منطقه‌ای جمهوری آذربایجان را بررسی کند. و در پایان نیز از حیث ترتیب و نه از حیث اهمیت، تأثیر تحولات جهانی اخیر را بر روابط منطقه‌ای جمهوری آذربایجان.

پاراداریم‌های کلیدی سیاست خارجی جمهوری آذربایجان از چشم‌انداز روابط منطقه‌ای 
جمهوری آذربایجان کشوری منطبق با ارزش‌های غربی است که درعین‌حال پیرو اسلام است و با ارزش‌های سنتی نیز پیوند دارد. ضمن آنکه برخوردار از هویتی است که قویاً متأثر از ریشۀ ترکی کشور و تاریخ مشترک با روسیه و ایران است. تاریخ و هویت، به‌ویژه آنجا که هویت قویاً از تاریخ تأثیر پذیرفته است، به‌طور سنتی نقش مهمی در شکل‌دهی به سیاست خارجی جمهوری آذربایجان ایفا کرده است، از جمله در روابط این جمهوری با کشورهای همسایه.

در وهلۀ اول و پیش از هر چیز دیگری، جمهوری آذربایجان پیروی خود را از ارزش‌های دموکراتیک و غربی برگرفته از دکترین‌های حقوق بشر اعلام کرد و با افتخار خود را به‌عنوان جانشین خلف جمهوری دموکراتیک آذربایجان سال۱۹۱۸ میلادی معرفی کرد که نخستین دموکراسی پارلمانی در شرق مسلمان به شمار می‌آید. باکو عضو چندین برنامۀ همکاری اروپایی است که شورای اروپا و سازمان  امنیت و همکاری اروپا از مهم‌ترین موارد آن به شمار می‌روند. باکو همچنین با دیگر ساختارهای امنیتی فراملی اروپایی یا ساختارهای امنیتی فراآتلانتیک، نظیر اتحادیۀ اروپا و سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) نیز همکاری می‌کند. باوجوداین، باکو صراحتاً اعلام کرده است که کشور آذربایجان قصد عضویت رسمی در این سازمان‌ها را ندارد. اتحادیۀ اروپا کلیدی‌ترین شریک تجاری جمهوری آذربایجان است که مقصد اصلی کالاهای صادراتی عمدۀ این کشور، یعنی نفت و گاز، به شمار می‌رود. در این راستا، جمهوری آذربایجان پروژه‌های انتقال انرژی و حمل و نقل دریایی مهمی را به سمت اروپا شکل داده است.

به‌موازات روابط با اروپا، محیط منطقه‌ای جمهوری آذربایجان در فضای پساشوروی قرار دارد و این کشور عضو جامعۀ کشورهای مستقل مشترک‌المنافع (سی.آی.اس) نیز هست. تجربۀ بخشی از یک کشور مشترک بودن طی دویست سال اخیر (به‌عنوان بخشی از روسیۀ تزاری و نیز اتحاد جماهیر شوروی) موجب شده است پیوستگی‌های تمدنی و فرهنگی خاصی بین جمهوری آذربایجان و کشورهای حوزۀ سی. آی. اس پدید آید.

جمهوری آذربایجان همچنین یکی از پنج کشور ترک‌زبان عضو کشورهای مستقل مشترک‌المنافع است (چهار کشور دیگر در آسیای مرکزی قرار دارند). ریشۀ ترک‌تباری نیز نقش بسیار مهمی در تکوین هویت جمهوری آذربایجان ایفا کرده است، از جمله سیاست خارجی آن. جمهوری آذربایجان همراه با دیگر همسایگان ترک، چندین برنامۀ همکاری شکل داده است که مجمع پارلمانی کشورهای ترکزبان، تورکسوی و مهم‌تر از همه شورای همکاری کشورهای ترک‌زبان که اعضای آن شامل جمهوری آذربایجان، ترکیه، قزاقستان و قرقیزستان است از جمله مهم‌ترین موارد آن به شمار می‌رود.
جمهوری آذربایجان کشوری دموکراتیک و ترک‌زبان از شوروی سابق است؛ درعین‌حال کشوری با اکثریت مسلمان است. سنت‌های قوی جدایی دین از دولت و سنت سکولاریسم دولتی در جمهوری آذربایجان، قدمتی طولانی دارد، اما اسلام همواره یکی از عناصر کلیدی در تعریف و شکل‌دهی به هویت ملی جمهوری آذربایجان بوده است. این کشور عضو فعال سازمان همکاری اسلامی است و با بسیاری از کشورهای مهم مسلمان نظیر ایران، پاکستان، عربستان سعودی و… همکاری دارد.

بنابراین وقتی روابط خارجی جمهوری آذربایجان را مدنظر قرار می‌دهیم، همۀ عوامل یادشده باید در نظر گرفته شوند. این ویژگی‌ها و مختصات تکمیلی هویت ملی و هویت سیاست خارجی جمهوری آذربایجان به این کشور اجازه می‌دهد به صورت فعالانه‌ای در برنامه‌های همکاری مختلف که بیشتر آن‌ها برنامه‌های همکاری با کشورهای منطقه است، مشارکت داشته باشد. این ویژگی‌ها همچنین سبب شده است تا راهبرد عمل‌گرایی مطلوبیت‌محور (پراگماتیسم) در سیاست خارجی جمهوری آذربایجان و روابط خارجی چندجانبۀ آن کاملاً تناسب داشته باشد.

مبانی راهنما و موضوعات کلیدی سیاست منطقه‌ای جمهوری آذربایجان
صحنۀ پیچیدۀ ژئوپولیتیکی قفقاز جنوبی به‌صورت فوق‌العاده‌ای سیاست خارجی جمهوری آذربایجان را متأثر کرده است. کشور آذربایجان در روابط خارجی خود از خط مشی سیاست خارجی عمل‌گرایانه‌ای پیروی می‌کند و از ایدئولوژیکی‌کردن عرصۀ سیاست خارجی پرهیز کرده است و سیاست خارجی چندجانبه‌ای را دنبال می‌کند.  در همان حال می‌کوشد خود را از تقابلات و تعارضات قدرت‌های بزرگ و قدرت‌های منطقه‌ای نیز دور نگه دارد.

جمهوری آذربایجان به‌عنوان قدرتی کوچک در منطقه‌ای دشوار قرار گرفته است، یعنی جایی که در آن منافع ژئوپولیتیکی و ژئواقتصادی روسیه، ترکیه، ایران و همچنین تا اندازه‌ای، ایالات متحدۀ امریکا و اتحادیۀ اروپا در تضاد و تقابل با یکدیگر قرار دارند؛ به همین سبب در ارتباط با همسایگانش همواره از سیاست خارجی عملگرایانه پیروی می‌کند. در برخی از مقاطع، رهیافت عملگرایانۀ جمهوری آذربایجان به‌دلیل انفعال ناشی از محدودیت وسعت کشور و موقعیت ژئوپلیتیکی و واقع‌گرایی سیاسی مورد کژفهمی قرار گرفته است. مثلاً، برخی کارشناسان معتقدند که آذربایجانی‌ها از فقدان و کمبود گزینه‌های انتخابی‌شان آگاه‌اند و این امر آن‌ها ر ا وادار به عمل‌گرایی می‌کند. باوجوداین، می‌توان طور دیگری به این موضوع نگریست؛ بدین‌صورت که این امر نه فقدان گزینه‌های انتخابی پیش روی سیاست خارجی جمهوری آذربایجان، بلکه حاصل توجه دقیق به منافع ملی است که در مرکز گفتمان عملگرای سیاست خارجی جمهوری آذربایجان قرار دارد.

گرجستان و ارمنستان برحسب جهت‌گیری ژئوپولیتیکی‌شان انتخاب روشن و مشخصی کرده‌اند. مثلاً، گرجستان با کوشش در جهت عضویت در اتحادیۀ اروپا و ناتو همگرایی یوروآتلانتیک مشخصی را دنبال می‌کند، و ارمنستان نیز با پیوستن به سازمان پیمان امنیت جمعی به رهبری روسیه و اخیراً اتحادیۀ اقتصادی اوراسیا جهت‌گیری مشخصی دارد. اما جمهوری آذربایجان برخلاف همسایگان خود، یک سیاست خارجی متوازن چندجانبه را دنبال کرده است. همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، جمهوری آذربایجان از همکاری نزدیک با روسیه و کشورهای مستقل مشترک‌المنافع بهره‌مند است، درحالی که همزمان در انواع برنامه‌های اروپایی و فراآتلانتیک نیز عضویت دارد، و نقشی حیاتی در امنیت انرژی اتحادیۀ اروپا ایفا می‌کند. باوجوداین، نزدیک‌ترین متحد راهبردی جمهوری آذربایجان، کشور ترکیه است و در این راستا باکو در حال توسعۀ شایان توجه روابط دوستانه و همکاری با دیگر کشورهای ترک‌زبان آسیای مرکزی است. علاوه‌براین، جمهوری آذربایجان توجه ویژه‌ای به گسترش روابط با جهان اسلام، از جمله کشور مهم و همسایۀ تاریخی خود، یعنی ایران، نیز دارد. چندان جای تعجب نیست که جمهوری آذربایجان در راستای توسعۀ سیاست خارجی متوازن چندجانبه و عملگرایانه، چهارمین کشور از مجموعه کشورهای عضو شوروی سابق باشد که پس از ازبکستان، ترکمنستان و بلاروس در ۲۵ می سال ۲۰۱۱ میلادی به عضویت کامل جنبش عدم تعهد درآمد؛ بنابراین جمهوری آذربایجان با بازگذاشتن گزینه‌هایش در هنگام مواجهه با بحران‌ها و با داشتن حسن همجواری و همسایگی استوار، هرگز خود را محدود و مقید به پیگیری یک خط مشی سیاست خارجی خاص نکرده است؛ در این راستا، تلاش می‌کند تا آنجا که ممکن است در راستای افزایش فرصت‌ها جهت همکاری سودمند متقابل روابط مثبت و سازنده با بسیاری کشورها گام بردارد.

یکی از مهم‌ترین اصول راهنما و هدایت‌کنندۀ سیاست خارجی جمهوری آذربایجان، برنامه‌ریزی در جهت ارائۀ تصویری از آذربایجان، به‌عنوان یک شریک مسئول و پاسخگو، در تمام زمینه‌های روابط بین‌المللی است. برای جمهوری آذربایجان، به‌عنوان کشوری که در راستای برخورداری از یک سیاست خارجی متوازن کوشش می‌کند، این نکته بسیار حائز اهمیت که بتواند جایگاه باثبات و پایداری در موضوعات منطقه‌ای و جهانی کسب کند و آن را حفظ کند. اصل مرتبط با این موضوع این است که جمهوری آذربایجان در روابط خارجی خود بتواند یک شریک پاسخگو باشد. در واقع برای رسیدن به یک سیاست خارجی متوازن و مؤثر، جمهوری آذربایجان نیازمند آن است که به‌عنوان یک بازیگر باثبات و قابل پیش‌بینی عمل کند. احترام‌گذاشتن به حاکمیت ملی و وحدت سرزمینی تمام کشورها و مداخله‌نکردن در امور داخلی آن‌ها از مختصات مهم واکنش باکو به سایر کشورها در این زمینه است.

همچنین چندین موضوع پوشش‌دهنده وجود دارد که نقش کلیدی در اولویت‌ها و  ترجیحات سیاست خارجی جمهوری آذربایجان ایفا می‌کنند و باید به‌منظور فهم مراحل سیاست خارجی منطقه‌ای این کشور آن‌ها را مورد توجه قرار داد. حل مناقشه ناگرونوقره‌باغ بین جمهوری آذربایجان و ‌جمهوری ارمنستان همواره موضوع کلیدی سیاست خارجی و امنیتی آذربایجان بوده است. علی‌رغم بیش از دو دهه تلاش‌های میانجی‌گرایانه‌ای که تحت هدایت و حمایت گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا صورت پذیرفته است، تاکنون هیچ‌گونه راه‌حل سیاسی برای حل این مناقشه پیدا نشده و ارمنستان از اجرای چهار قطعنامۀ مصوب شورای امنیت سازمان ملل (۸۲۲، ۸۵۳، ۸۷۴ و۸۸۴) سر باز زده است؛ قطعنامه‌هایی که خواهان تخلیۀ بی‌قید و شرط سربازان ارمنی از سرزمین‌های اشغالی جمهوری آذربایجان است؛ بنابراین اعادۀ وحدت سرزمینی جمهوری آذربایجان در رأس اولویت‌های سیاست خارجی این کشور قرار دارد. در حال حاضر مناقشۀ قره‌باغ به‌عنوان مانعی بر سر راه توسعۀ کل منطقۀ قفقاز جنوبی عمل می‌کند، و در حال تحلیل‌بردن و آسیب‌زدن به صلح و امنیت منطقه است.

به موازات آن و ورای مناقشه با ارمنستان بر سر حاکمیت سرزمینی جمهوری آذربایجان در منطقۀ ناگورنوقره‌باغ، آیندۀ جمهوری آذربایجان به‌صورت جدی به توانایی‌اش در شکل‌دهی به روابط سازنده و کارامد با سه همسایۀ بزرگ، یعنی روسیه، ایران و ترکیه، بستگی دارد. در اینجا روابط با هر یک از این سه کشور به‌عنوان منشورهایی عمل می‌کنند که در شکل‌دهی به کشور و سیاست خارجی جمهوری آذربایجان نقش داشته است.

موضوع دیگر، سیاست انرژی و تضمین تداوم صادرات منابع انرژی جمهوری آذربایجان به بازار جهانی است. با توجه به این نکته، استقرار مسیرهای صادراتی مطمئن و خطوط لولۀ انتقال منابع انرژی همواره یک هدف راهبردی برای جمهوری آذربایجان بوده است. این موضوع همچنین برنامۀ (پلتفرمی) است که از طریق آن باکو می‌تواند همکاری و همگرایی منطقه‌ای را ارتقا بخشد. جمهوری آذربایجان علاوه بر صدور منابع هیدروکربنی، به قاعدۀ کلی حفظ و نگهداری کریدوری مطمئن بین اروپا و آسیا برای جریان آزاد انتقال محموله‌های تجاری، فناوری، ارتباطات و مردم متعهد است. اطمینان از بازبودن مسیر هر دو سمت این کریدور در اورآسیا به منزلۀ چراغ راهنمای حیاتی در تدوین راهبرد سیاست خارجی جمهوری آذربایجان است.

جایگاه اصولی جمهوری آذربایجان در روابط خارجی‌اش و تعهد این کشور به حقوق بین‌الملل ادا شده است. جمهوری آذربایجان، نخستین کشور در منطقۀ قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی و همچنین دومین کشور در بین مجموعۀ کشورهای مستقل مشترک‌المنافع (سی. آی. اس) است که به‌عنوان عضو غیردائم شورای امنیت سازمان ملل انتخاب شده است. جمهوری آذربایجان موفق شد کرسی غیردائم) شورای امنیت سازمان ملل را در اوایل ژانویۀ سال۲۰۱۲ میلادی به دست آورد و مدیریت دوره‌ای شورای امنیت را نیز در می ۲۰۱۲ میلادی بر عهده گیرد. الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان، در جریان سخنرانی خود در شورای امنیت در ۴ می۲۰۱۲ میلادی به‌طور خاص بر این نکته تأکید کرد که «این یک مسئولیت بزرگ است و ما آمادۀ قبول این مسئولیت هستیم. جمهوری آذربایجان از ایده‌هایی چون عدالت، حقوق بین‌الملل و همکاری صلح‌آمیز بین تمامی کشورها حمایت خواهد کرد».

سه‌جانبه‌گرایی در روابط منطقه‌ای جمهوری آذربایجان
جمهوری آذربایجان می‌خواهد روابط منطقه‌ای خود را به شیوه‌ای تنظیم کند که در چهارچوب آن، رابطۀ دوستانه و همکاری با یک کشور تأثیر مخربی بر روابط جمهوری آذربایجان با کشور دیگر نداشته باشد. فشار بر روی برخی همسایگان جمهوری آذربایجان برای پیوستن به طرح‌های همگرایی سیاسی و اقتصادی فراملی نظیر اتحادیۀ اروپا و اتحادیۀ اقتصادی اوراسیا وجود دارد؛ باکو به منظور اجتناب از محدودیت‌ها و موانع سیستمی ناشی از چنین برنامه‌های فراملی، همکاری دوجانبه و سه‌جانبه با همسایگان منطقه‌ای خود را ترجیح می‌دهد. مجموعه‌ای از همکاری‌های سه‌جانبه که در منطقۀ قفقازخزر در سال‌های اخیر انجام شده است، به بازتولید ژئوپولیتیکی و آزادسازی ظرفیت‌های اقتصادی در منطقه‌ای منجر شده است که مشتاق خروج از سایه‌های دوران جنگ سرد و رهایی از تنش‌های حاشیه‌ای جدید است. جمهوری آذربایجان و ترکیه در حال همکاری با گرجستان، ایران و ترکمنستان از طریق هدف‌گذاری بر روی پروژه‌های چندجانبه برای تقویت توسعۀ انرژی، اقتصاد، امنیت منطقه‌ای و نیز بهبود روابط دیپلماتیک بین کشورهای اوراسیایی هستند. همچنین جمهوری آذربایجان همراه با ایران و روسیه در چهارچوب همکاری سه‌جانبه در تلاش برای توسعۀ پروژه‌های مختلف دارای منافع متقابل، به‌ویژه تحقق کریدور ترابری و حمل و نقل شمال‌جنوب، است. تمامی این چهارچوب‌های همکاری سه‌جانبه به تقویت و عمیق‌ترشدن پیوندهای کشورهای حوزۀ دریای خزر و  قفقاز جنوبی، ارتقای همکاری‌های انرژی اروپااوراسیا از طریق کشورهای همین مناطق، و متوازن‌کردن فشارهای خارجی بر روی منطقه کمک می‌کنند. همچنین این روابط به جمهوری آذربایجان اجازه می‌دهد بدون آن‌که کاملاً تحت نفوذ قدرت‌های جهانی یا منطقه‌ای قرار گیرد، بتواند تعدادی از اهداف ژئوپلیتیکی خود را عملی سازد؛ امری که در صورت درپیش‌گرفتن رویکرد دیگری، امکان تحقق آن قابل تصور نبود، به‌دلیل فقدان توانایی و قابلیت کشور یا وجود فشارهای سیاسی خارجی.

ترکیه در هر سه مورد همکاری‌های سه‌جانبۀ جمهوری آذربایجان نقشی حیاتی ایفا می‌کند. پیوندهای جمهوری آذربایجان با ترکیه موجب تقویت جایگاه جمهوری آذربایجان در مذاکرات انتقال انرژی منطقه و طرح‌های ترانزیتی شده است. به‌طور خاص، به موازات مشارکت ترکیه در همکاری‌های سه‌جانبۀ مذکور، جمهوری آذربایجان موارد متعددی از همکاری‌ها را برای عرضه به گرجستان، ایران و ترکمنستان در اختیار دارد. همکاری سه‌جانبۀ آذربایجان‌گرجستان‌ترکیه در چهارچوب همکاری‌های سه‌جانبه‌ای که کشورهای مذکور داشته‌اند، بیش از هر زمانی توسعه یافته است. رؤسای جمهور و وزرای دفاع و  امورخارجۀ این سه کشور برای گسترش این همکاری‌های سه‌جانبه، مذاکرات و گفت‌وگوهای متعددی را برگزار کرده‌اند. نیازهای متقابل و منافع مشترک در بخش‌های انرژی، امنیت، حمل و نقل و تجارت، و همچنین تحولات منطقه‌ای و جهانی، مهم‌ترین عناصر تعیین‌کنندۀ این روابط سه‌جانبه هستند. گرجستان، آذربایجان و ترکیه در شکل‌دهی و طراحی سیاست‌ها و پروژه‌ها در بخش‌های یادشده، در این راستا گام برمی‌دارند که یکدیگر را به‌عنوان شرکای مقدم و ارجح یکدیگر مدنظر قرار دهند. دلیل این امر نیز اساساً به پیوستگی‌های جغرافیایی و سیاسی موجود بین این سه کشور بر می‌گردد.
از سویی دیگر، انرژی و حمل و نقل به‌منزلۀ ستون فقرات اصلی همکاری میان ترکیه‌، آذربایجان و ترکمنستان است. چهارچوب سه‌جانبه‌گرایی برای تأمین مزیت‌ها و منافع این سه کشور ترسیم شده است و در‌عین‌حال، این صورتبندی همکاری سه‌جانبه برای تأمین امنیت انرژی اروپا و جهان نیز حائز اهمیت است. به موازات ملاقات سه‌جانبۀ وزرای خارجۀ سه کشور ترکیه، جمهوری آذربایجان و ترکمنستان، رؤسای جمهور این کشورها نیز در زمان اجلاس‌های رؤسای کشورهای ترک‌زبان، نشست‌های سه‌جانبه‌ای را برگزار می‌کنند. در بیانیه‌هایی که به‌عنوان بیانیه‌های پایانی این نشست‌ها منتشر شده است، بر اهمیت توسعۀ همکاری‌ها در تمام حوزه‌های برخوردار از منافع مشترک و تقویت همکاری در چهارچوب سازمان‌های بین‌المللی تأکید شده است.

جمهوری آذربایجان، ترکیه و ایران نیز مثلث همکاری سه‌جانبۀ به‌مراتب پیچیده‌تری در حوزۀ دریای خزر را نشان می‌دهند. منافع تهران در این همکاری شامل دست‌یابی به تجارت و فرصت‌های سرمایه‌گذاری با همسایگانش، تقویت امنیت ایران، و شکستن انزوای بین‌المللی‌اش است. وزیران خارجۀ ایران، جمهوری آذربایجان و ترکیه در آوریل ۲۰۱۱ میلادی در ایران، در مارس ۲۰۱۲ میلادی در جمهوری آذربایجان و در سال ۲۰۱۴ میلادی در ترکیه ملاقات‌هایی با یکدیگر داشتند. همکاری‌های اقتصادی فزاینده، محور اعلامی ملاقات‌های سه‌جانبۀ وزیران خارجۀ سه کشور بود. در جریان اجلاس سه کشور در سال ۲۰۱۱ میلادی، دربارۀ شکلی از تعهد اقتصادی سه‌جانبه برای بررسی و آزمون ابزارهای امضای یک موافقتنامۀ تجاری ترجیحی، تسهیل امور گمرکی، نوسازی نقاط مرزی و استقرار شرکت‌های اقتصادی مشترک توافق شد. در نشست مشترک سال ۲۰۱۲  میلادی در نخجوان جمهوری آذربایجان نیز وزیران خارجۀ سه کشور بیانیۀ مشترکی را منتشر کردند که مقرر می‌داشت «طرفین باید با یکدیگر به تلاششان برای تقویت بیشتر پیوندهای اقتصادی و تجاری فی مابین و همچنین ارتقای سطح رفاه و رونق کشورهای مطبوعشان ادامه دهند».  در نشست سال ۲۰۱۴ میلادی سه کشور در شهر وان ترکیه نیز بر ارتقا و گسترش روابط اقتصادی تأکید شد. جاه‌طلبانه‌ترین هدف این نشست‌های سه‌جانبه، استقرار یک بازار مشترک سه‌جانبه است که می‌تواند به‌عنوان مبنایی برای شکل‌گیری یک بازار مشترک در سطح وسیع‌تر منطقه عمل کند. ارتقای امنیت انرژی متقابل نیز می‌تواند یکی از وجوه دیگر این مکانیسم سه‌جانبه باشد. تسهیل حمل و نقل و ترابری کالا در میان سه کشور نیز برای گسترش روابط و تعمیق پیوندهای اقتصادی سه‌جانبه حیاتی است.

جدیدترین همکاری منطقه‌ای سه‌جانبه که اخیراً آغاز به کار کرده و باکو اهمیت فوق‌العاده‌ای برای آن قائل است، چهارچوب مکانیسم سه‌جانبۀ ایران‌روسیه‌آذربایجان است. این چهارچوب همکاری که در سال ۲۰۱۶ میلادی شکل گرفت، نخست با نشست وزیران خارجۀ سه کشور در ۷ آوریل ۲۰۱۶ میلادی در باکو آغاز و سپس با نشست رؤسای جمهور سه کشور در ۸ آگوست ۲۰۱۶ میلادی دنبال شد. محور مباحث نشست رؤسای جمهور سه کشور غالباً به طرح‌های همگرایی اقتصادی منطقه‌ای اختصاص داشته است؛ به‌ویژه کریدور مبادلاتی و حمل و نقل شمال‌جنوب، و طرح پیشنهادی یک راه آبی‌دریایی که هند را از طریق ایران، قفقاز جنوبی و روسیه به اروپا پیوند می‌دهد. باوجوداین، همکاری میان سه کشور تنها شامل موضوعات اقتصادی و مبادلات ترانزیتی نبوده است؛ بلکه سه کشور دربارۀ موضوعات دیگری چون امنیت منطقه‌ای نظیر سوریه و راه‌حل تعارضات ارمنستان و جمهوری آذربایجان بر سر مسئلۀ ناگورنوقره‌باغ  نیز بحث و گفت‌وگو کردند.

روابط منطقه‌ای جمهوری آذربایجان در پرتو تحولات جهانی اخیر
با نگاهی به تأثیرات ضمنی تحولات جهانی اخیر بر روی روابط جمهوری آذربایجان با کشورهای منطقه، می‌بینیم که این کشور همواره کوشیده است روابط خود را با همسایگان بلافصل تقویت کند و از تأثیر منفی فرایندهای جهانی بر روی این روابط جلوگیری کند. برخی تحولات جهانی خاص قطعاَ بر روی جمهوری آذربایجان و همسایگانش، و همچنین سیاست خارجی و ادراکات امنیتی این کشور تأثیر گذاشته است. طی سال‌های اخیر، در این زمینه مهم‌ترین تحولات جهانی، بحران‌های پیش‌آمده در روابط غرب و روسیه و نیز اعمال و برداشته‌شدن تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران بوده است.

هنگامی که جمهوری آذربایجان با رقابت غرب و روسیه بر سر محیط پیرامونی شوروی سابق مواجه شد، در موقعیتی منحصر‌به‌فرد قرار گرفت. از یک سو، جمهوری آذربایجان در اردوگاه کشورهایی نظیر اوکراین، مولداوی و گرجستان نیست که آشکارا می‌کوشند خود را بیشتر به غرب نزدیک‌تر سازند و از سویی دیگر در مجموعه کشورهایی مانند ارمنستان و بلاروس نیز قرار ندارد که درحال تقویت مداوم پیوندهای خود با روسیه هستند. در عوض، جمهوری آذربایجان ترجیح می‌دهد با اجتناب از درآمیختن با طرح‌های همگرایی مدنظر دو اردوگاه مذکور، در خارج از هر دو اردوگاه غرب و روسیه بایستد. جمهوری آذربایجان می‌کوشد تا آنجا که ممکن است خود را از تقابل‌های این دو اردوگاه دور بدارد و به همکاری‌های سودمند متقابل با هردو  اردوگاه روسیه و غرب ادامه دهد، چرا که هر دو طرف شرکای باارزشی برای جمهوری آذربایجان محسوب می‌شوند.

جمهوری آذربایجان از حفظ یکپارچگی اوکراین حمایت نکرد؛ در همین راستا بود که در رأی‌گیری سازمان ملل متحد در مارس۲۰۱۴ میلادی، الحاق کریمه به روسیه را به رسمیت نشناخت و بر بی‌اعتباری همه‌پرسی ۱۶ مارس ۲۰۱۴ میلادی برای استقلال کریمه و الحاق آن به روسیه تأکید کرد. با چنین عملکردی، باکو یک بار دیگر پایبندی خود به مبانی حقوق بین‌الملل نظیر حفظ وحدت سرزمینی و نپذیرفتن مداخله در امور داخلی دیگر کشورها را به اثبات رساند. در میان کشورهای عضو جامعۀ کشورهای مستقل مشترک‌المنافع (سی.آی.اس)، مولداوی تنها کشور دیگری بود که مانند جمهوری آذربایجان رأی مثبت به قطعنامۀ پیشنهادی داد. باوجوداین، جمهوری آذربایجان حاضر نشد به نفع تحریم‌های غرب علیه همسایۀ شمالی خود (روسیه) رأی دهد که برای جمهوری آذربایجان یک شریک راهبردی مهم، عرضه‌کنندۀ اصلی تسلیحات و همچنین یکی از بازیگران و حامیان مهم فرایند صلح آذربایجان‌ارمنستان بر سر بحران ناگورنوقره‌باغ است. در همین راستا، جمهوری آذربایجان از امضای موافقتنامۀ همبستگی با اتحادیۀ اروپا اجتناب ورزید، اقدامی که از سوی همسایگان منطقه‌ای جمهوری آذربایجان، یعنی اوکراین و گرجستان، صورت گرفته بود. به موازات آن باکو از پیوستن به اتحادیۀ اقتصادی اوراسیا به رهبری روسیه نیز امتناع کرد؛ برخلاف برخی از همسایگان جمهوری آذربایجان مانند ارمنستان که با وجود مذاکرات طولانی برای پیوستن به اتحادیۀ اروپا، در یک چرخش کامل ناگهان در ژانویۀ ۲۰۱۵ میلادی تبدیل به عضو کامل اتحادیۀ اقتصادی اوراسیا شد.

بعد از الحاق کریمه به روسیه و شروع جنگ در شرق اوکراین اتحادیۀ اروپا جست‌وجوی خود برای یافتن مسیرهای جایگزین واردات گاز را افزایش داد، چرا که بحران درگیری با روسیه موجب احیای نگرانی و هراس در میان کشورهای عضو اتحادیۀ اروپا دربارۀ وابستگی‌شان به واردات گاز طبیعی روسیه شد؛ همچنین دربارۀ میزان قابل‌اتکابودن اوکراین به‌عنوان یک کشور ترانزیتی برای واردات گاز اروپا. این امر موجب شد فرصتی استثنایی برای جمهوری آذربایجان ایجاد شود تا از نقش خود به‌عنوان یک عرضه‌کنندۀ جایگزین انرژی بهرۀ لازم را ببرد، به جای روسیه، در رأس مسیر کریدور جنوبی انرژی. علی‌رغم خشم و ناراحتی روسیه، جمهوری آذربایجان به همکاری خود با اروپا در این زمینه ادامه داد. جمهوری آذربایجان با همراهی ترکیه احداث خط لولۀ گاز ترانس آناتولی (تاناپ) جهت انتقال گاز از میدان گازی شاهدنیز۲ در دریای خزر به سمت اروپا را در سال ۲۰۱۵ میلادی آغاز کرد. همچنین در سال بعد، کار ساخت خط لولۀ ترانس آدریاتیک  (تاپ) جهت ارسال گاز جمهوری آذربایجان به مصرف‌کنندگان اروپایی نیز شروع شد که در مجموع، به افزایش نقش باکو در تأمین امنیت انرژی اروپا منجر شد، همچنین ورودش به بازارهایی که پیش از این تحت سلطۀ روسیه بود.

همانند تقابل‌های روسیه‌غرب، در طول بحران روسیه با ترکیه (سقوط هواپیمای جنگی روسیه) و متعاقب آن اعمال تحریم‌های ترانزیتی روسیه علیه ترکیه، و همچنین در طول ممنوعیت حمل و نقل روسیه به اوکراین، جمهوری آذربایجان کوشید با تمام طرفین این درگیری‌ها تعامل و همکاری داشته باشد و تلاش کرد تا تأثیرات منفی این تقابل‌ها را بر روابط جمهوری آذربایجان با همسایگانش به حداقل برساند. تعارضات روسیه با اوکراین و ترکیه سبب شد تا این کشور مرزهای خود را بر روی ورود و ترانزیت کالاهای ترکیه‌ای و اوکراینی ببندد؛ این امر سبب شد تا این دو کشور مجبور شوند ترانزیت صادراتشان را از طریق چین و آسیای مرکزی انجام دهند. روسیه بعد از سقوط هواپیمای جنگی‌اش در ۲۴ نوامبر ۲۰۱۵ میلادی توسط نیروهای ترک، تحریم‌هایی را علیه آنکارا اعمال کرد، از جمله ممنوعیت ترانزیت کالا؛ باکو دروازه‌های ترانزیتی جمهوری آذربایجان را به روی ترکیه گشود. از این طریق به کاهش و تسهیل بار ترافیک کامیون‌های ترکیه کمک کرد و پروتکلی را در زمینۀ حمل و نقل (ترانزیت) بین‌المللی با ترکیه امضا کرد. در ابتدای سال۲۰۱۶ میلادی ورود و ترابری ترانزیتی کالاهای اوکراینی از مرزهای روسیه توسط مسکو ممنوع شده بود. در این زمان جمهوری آذربایجان قلمرو سرزمینی خود را به‌عنوان بهترین جایگزین مناسب برای صادرات و ترانزیت کالاهای اوکراین به این کشور عرضه و پیشنهاد کرد؛ همانند مورد ترکیه که به آن اشاره شد.

جمهوری آذربایجان مواضع مشابهی را دربارۀ دیگر فرایندهای مهم جهانی نظیر اعمال و برداشته‌شدن تحریم‌های ایران نشان داده است. باکو از هیچ‌گونه حرکت و کنش بین‌المللی علیه همسایه‌اش حمایت نکرده است، و همواره کوشیده خود را از این تقابل دور نگه دارد؛ علی‌رغم برخی روابط دوجانبۀ ایران و جمهوری آذربایجان؛ دو کشوری که دشواری‌های خاص را در دوره‌های متفاوت از تاریخ اخیرشان، به‌ویژه در آغاز دهۀ ۲۰۱۰ میلادی، تجربه کرده‌اند. در این راستا، پیشنهاد حل اختلافات ایران و طرفین را بر اساس چهارچوب حقوق بین‌الملل مطرح کرد؛ جمهوری آذربایجان روابط مثبتی با دولت جرج دبلیو بوش (۲۰۰۱-۲۰۰۹) و حمایت امریکا را به‌عنوان شریک کلیدی در استقرار انرژی و راه‌اندازی کریدورهای حمل و نقل به سمت غرب داشت؛ جمهوری آذربایجان در اوج تقابل ایران‌امریکا، به کرات و پیوسته اعلام کرد که باکو اجازه نمی‌دهد هیچ کشور خارجی از فضای سرزمینی یا فضای هوایی جمهوری آذربایجان برای انجام هرگونه اقدام نظامی علیه همسایگان استفاده کند و هرگز اجازۀ برقراری هرگونه پایگاه نظامی خارجی در قلمرو سرزمین آذربایجان را نخواهد داد. علاوه‌بر‌این، همان‌گونه که بارها الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان، تأکید کرده بود، باکو همواره مخالف تحریم‌های ضدایرانی بوده است و موضع خود را در این زمینه در عرصۀ بین‌المللی بیان داشته است.

بنابراین جای تعجب نیست که علی‌رغم تحریم‌های اعمالی علیه تهران، روابط ایران و جمهوری آذربایجان از سال ۲۰۱۳ میلادی در حال بهبود و تقویت بوده است. الهام علی‌اف در آوریل سال۲۰۱۴ میلادی از تهران دیدار کرد که مجدداً در نوامبر همان سال این دیدار تکرار شد و حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایران، نیز دیداری متقابل از آذربایجان داشت. هر دو دیدار رؤسای جمهور دو کشور همانند موارد پیشین در شرایط پیچیدۀ تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران صورت گرفته بود؛ شرایطی که به امکان همکاری اقتصادی با تهران آسیب زده بود.

برداشته‌شدن تحریم‌های بین‌المللی ایران و ورود مجدد تهران به عرصۀ بین‌الملل، تأثیر مثبتی بر روی روابط منطقه‌ای جمهوری آذربایجان داشت و موجب تسریع روابط دوجانبۀ تهران‌آذربایجان شد. به این سبب که باکو می‌دید که بحران هسته‌ای از طریق صلح‌آمیز و با مذاکرات حل و فصل شده است؛ بحرانی که در صورت تبدیل‌شدن به خشونت می‌توانست تأثیرات مخربی برای جمهوری آذربایجان به دنبال داشته باشد. همچنین باکو از برداشته‌شدن تحریم‌های بین‌المللی ایران خرسند بود؛ به‌عنوان همسایۀ مستقیم و یکی از شرکای کلیدی اقتصادی و تجاری طبیعی جمهوری آذربایجان.

روابط ایران و جمهوری آذربایجان بعد از توافق ایران با گروه ۱+۵ که موجب ارائۀ راه‌حلی برای بحران هسته‌ای طولانی‌مدت این کشور شد، به‌سرعت در حال توسعه است. دیدار رئیس‌جمهور الهام علی اف از ایران در ۲۳ فوریۀ سال ۲۰۱۶ میلادی منجر به امضای ۱۱ موافقتنامۀ جدید دوجانبه در زمینۀ همکاری در زمینه‌های گوناگون شد که شامل بهره‌برداری مشترک از منابع دریای خزر، افزایش تجارت با شرکت ملی نفت جمهوری آذربایجان (سوکار) و معاملات نفتی پایاپای (معاملات سواپ نفتی)، استقرار کریدور برقی جدید، ساخت و بهره‌برداری مشترک از نیروگاه برق خودآفرین بر روی رودخانۀ ارس، همکاری در زمینۀ منابع انرژی جایگزین و موضوعات مرتبط دیگر می‌شود.

سال ۲۰۱۶ میلادی همچنین سال آغاز به کار همکاری‌های سه‌جانبۀ ایران، روسیه و آذربایجان بود و همچنین و سرعت‌بخشیدن به فعالیت تکمیل کریدور مراسلاتی شمال‌جنوب جهت وصل خلیج فارس و هند به اروپای شرقی و منطقۀ بالتیک. همان‌گونه که در بخش‌های پیشین ذکر شد، جواد ظریف، وزیر امور خارجه و حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایران، به‌منظور شرکت در نشست‌های سه‌جانبۀ روسیه و ایران و آذربایجان از باکو دیدن کردند.

نتیجه‌گیری
جمهوری آذربایجان کشوری با اکثریت مسلمان و ترک‌زبان با تاریخی پساشوروی است که اکنون در نقشۀ سیاسی اروپا قرار دارد. به‌دلیل این هویت سیاسی تکمیلی، جمهوری آذربایجان می‌تواند در بسیاری از برنامه‌های همکاری حضور یابد که بیشتر آن‌ها مشتمل بر همکاری با کشورهای همسایۀ جمهوری آذربایجان است. در طول ۲۵ سالی که از استقلال جمهوری آذربایجان می‌گذرد، این کشور همواره به همکاری با همسایگان منطقه‌ای خود بیشترین اهمیت را داده است. برخی اصول و مبانی سیاست خارجی جمهوری آذربایجان نقش تعیین‌کننده‌ای در سیاست خارجی منطقه‌ای جمهوری آذربایجان ایفا کرده است، نظیر پراگماتیسم (عملگرایی مطلوبیت‌محور)، چندجانبه‌گرایی، حمایت از صلح و ثبات منطقه‌ای، قابل‌پیش‌بینی و قابل‌اتکابودن (به‌عنوان شریکی برای دیگر کشورها)، حمایت و تقویت مقررات و اصول حقوق بین‌الملل در حل تعارضات و  مداخله‌نکردن در امور داخلی دیگران. علاوه‌بر‌این، جمهوری آذربایجان همواره کوشیده است خود را به دور از تقابل‌های جهانی نگه دارد که که ممکن است نتایج منفی در روابط منطقه‌ای باکو پدید آورد و راه را برای نفوذ خارجی در منطقه هموار سازد.

فشار جاری بر روی همسایگان منطقه‌ای جمهوری آذربایجان در قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی برای پیوستن به سازمان‌های همگرایی فراملی نظیر اتحادیۀ اروپا و اتحادیۀ اقتصادی اوراسیا در حال افزایش است که البته هردوی این سازمان‌ها موجب تحمیل محدودیت‌های گوناگون بر روی روابط این کشورها با دیگر کشورهای منطقه می‌شود؛ بااین‌حال جمهوری آذربایجان ترجیح می‌دهد به جای این‌گونه همکاری‌های چندجانبۀ فراملی‌گرایی از چهارچوب‌های همکاری دوجانبه و سه‌جانبه پیروی کند. جمهوری آذربایجان تاکنون چهارچوب‌های همکاری (سه‌جانبه) آذربایجان‌ترکیه‌گرجستان، آذربایجان‌ترکیه‌ترکمنستان، آذربایجان‌ترکیه‌ایران و آذربایجان‌ایران‌روسیه را شکل داده است. این چهارچوب‌های همکاری، جمهوری آذربایجان و همسایگانش را قادر می‌سازد بر منازعات فائق آیند و همکاری سیاسی، اقتصادی و تجاری را افزایش دهند، و طرح‌های زیربنایی فراملی مهم جهانی را محقق سازند که هرکدام به‌تنهایی ممکن نیست قادر به انجام آن باشند.

چندین فرایند مهم جهانی در حال جریان وجود دارند که تأثیرات مثبت و منفی خاصی بر روی منطقه ما دارند. مهم‌ترین این موارد تقابل مابین روسیه‌غرب و حل بحران هسته‌ای ایران است. تقابل روسیه‌غرب که قطعاَ حادثه و تحول منفی جهانی است، چالش‌های خاصی را برای جمهوری آذربایجان  و هدایت سیاست خارجی آن بر پایۀ مبانی یادشده به دنبال دارد. باوجوداین، جمهوری آذربایجان با موفقیت، با مدیریت متوازن سیاست خارجی، خود را از این تقابل دور نگه داشته، و به همکاری با هر دو طرف روسیه و غرب ادامه داده است. ضمن این در مواقعی که به‌دلیل تقابل یادشده روابط تجاری بین منطقه‌ای دچار انسداد شد، جمهوری آذربایجان توانست خود را به‌عنوان یک مسیر ترانزیتی جایگزین معرفی کند. در زمینۀ تحریم‌های هسته‌ای ایران، نیز باکو هرگز به هیچ‌گونه اقدام بین‌المللی علیه همسایۀ منطقه‌ای خود ملحق نشد و تلاش کرد تنش‌های دوجانبه با تهران را حتی در دوران تحریم‌ها حل و فصل کند و کاهش دهد، با وجود فشارهای خارجی که علیه جمهوری آذربایجان وجود داشت. این کشور از رفع تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران استقبال کرد؛ به‌دلیل افزایش خطر امکان یک جنگ جدید در همسایگی خود و البته وجود فرصت‌های فزاینده برای افزایش همکاری‌های سیاسی و اقتصادی.

نویسنده: آزاد غریب‌اف، پژوهشگر ارشد در مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری آذربایجان، سردبیر مجلۀ دانشگاهی قفقاز بین‌المللی در آنکارا و باکو و عضو هیئت علمی دانشکدۀ علوم سیاسی و روابط بین‌الملل در دانشگاه خزر در باکو جمهوری آذربایجان

این مقاله، پیش تر در مجموعه مقالات «ایران و جمهوری های قفقاز جنوبی» به اهتمام و ویراستاری علمی ولی کوزه گر کالجی در پاییز ۱۳۹۶ منتشر شده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا