مقالات

واکاوی روابط ایران و روسیه در سطوح منطقه ای و بین المللی : فرصت ها، چالش ها و ساز و کارهای بسط روابط

مقدمه

دستور سیاست خارجی پوتین که در 6 می 2012 صادر شد، نشان می دهد تغییر بنیادینی در سیاست خارجی و دفاعی روسیه در مقایسه با یک دهه گذشته اتفاق نیافتاده است. به طور کلی، از زمان به قدرت رسیدن پوتین در سال 2000 میلادی، سطح مخالفت با غرب از تضاد و مخالفت آشکار به بی اعتمادی صریح تغییر یافته و با برخی از مولفه های همکاری جویانه تعدیل شده است. دوره سوم ریاست جمهوری پوتین منعکس کننده این تغییرات است.

تاکنون پوتین کوشیده است خود را از سیاست های ایالات متحده دور نگه دارد و در عین حال روابط نزدیکتری را با کشورهایی برقرار کند که منتقد یک جانبه گرایی آمریکا هستند. در این راستا، پوتین با انتقاد از سیاستهای توسعه طلبانه آمریکا، یک جبهه جدید با حضور بازیگرانی نظیر ایران، چین، هند، برزیل و آفریقای جنوبی با هدف ایجاد یک وزنه تعادل در عرصه روابط بین الملل تشکیل داده است و این فرصتهای بی بدیل را برای گسترش روابط ایران و روسیه فراهم کرده است .

در رابطه با اهمیت ایران در نگاه روسیه می توان به این مسئله اشاره کرد پوتین در مقاله هفتم خود در رابطه با سیاست خارجی تأکید می کند که تمام تحریم های موجود علیه ایران از جمله تحریم های یکجانبه در مقابل قرار گرفتن تمام فعالیت هسته ای ایران تحت کنترل مطمئن و همه جانبه آژانس بین المللی انرژی اتمی لغو شود. با توجه به دستور کار سیاست خارجی روسیه در سال 2012 فرصت های و چالش های متعددی در سطوح مختلف روابط یعنی دوجانبه، منطقه ای و بین المللی برای همکاری دو کشور مهیا می شود.

فارغ از روابط دو جانبه که ایران برای گسترش روابط با روسیه باید اقتصاد خود را براساس نرم ها و موازین سازمان تجارت جهانی تطبیق دهد و برای عضویت در این نهاد بین المللی کوشش کند، تحولات منطقه ای در آسیای مرکزی و قفقاز و خاورمیانه، که به افزایش اهمیت حضور و کنشگری ایران منجر شده است روسیه را ملزم کرده است که برای تأمین منافع خود حداقل در کوتاه مدت یا میان مدت به بهبود و تعمیق روابط با ایران مبادرت ورزد و این فرصت خوبی برای ایران فراهم می کند تا در راستای تأمین منافع خود به همکاری گسترده تر با این کشور مبادرت ورزد.

سوال اصلی که در این پژوهش مطرح می شود این است چه چالش ها و فرصت هایی در سطوح  روابط منطقه ای و بین الملل بین دو کشور تا سال 2018 محتمل الوقوع است و چه مکانیسم های عملی در جهت تبدیل چالش ها به فرصت ها و نیز تعمیق و گسترش روابط دو کشور وجود دارد؟ محور های مطالعه برای پاسخگویی به این سوال عبارتند از:

الف)چالش ها و فرصت های همکاری در سطح منطقه ای در حوزه های مختلف جغرافیایی (آسیای مرکزی، قفقاز، خاورمیانه، دریای خزر)،

ب)چالش ها و فرصت های همکاری در سطح بین المللی،

ج) راهکارهای عملی برای تعمیق و گسترش روابط.

در این پژوهش سعی می شود به روش توصیفی و تبیینی و با محور قرار دادن این حوزه های مطالعه به سوال اصلی پاسخ داده شود.

ادبیات پژوهش

اکثر تحلیلگران بطور حداقلی به جای تأکید بر همکاری استراتژیکی بر فهم متقابل همکاری پراگماتیکی میان ایران و روسیه تأکید دارند برای مثال ارس و ازبای (aras-ozbay) اتحاد استراتژیک را نوعی از روابط امنیتی گسترده می دانند که دربرگیرنده سایر ابعاد همکاری برای دستیابی به اهداف مشترک در رابطه با کمک های نظامی، صنایع دفاعی، مانورهای نظامی مشترک، اشتراکات علمی، بکارگیری نیروهای نظامی در کشورهای متحد و آموزش های نظامی است که روابط ایران و روسیه از این مقوله خارج است .

به نظر مارک کاتز، روسیه و ایران در بسیاری از منافع و اهداف در سال های اولیه رئیس جمهوری پوتین مشترک بوده اند و ماهیت همکاریشان به همکاری استراتژیکی تغییر پیدا کرده است و در اواسط رئیس جمهوری پوتین روسیه و ایران عدم توافق خود را در رابطه با موضوعات مختلف از قبیل مسئله دریای خزر نشان داده اند.و روابطشان فقط بعد پراگماتیگی خود را به جای اهداف بلندمدت استراتژیکی نشان داده است.

بورنز و هیومن صدری نیز ماهیت روابط دو کشور را تاکتیکی تعریف کرده اند که یک همکاری کوتاه مدت بر پایه منافع متقابل کوتاه مدت است که اغلب در پی دستیابی به اهدافی است که در خدمت هدف سیاست خارجی دولت است. جلالی نیز تأکید می کند که تهران و مسکو به دلیل نگرش های ژئواستراتژیکی مشابه و با وجود تعارض منافع در بعضی مناطق در تعدادی از موضوعات با هم همکاری می کنند و معتقد است این دو کشور روابط استراتژیکی با هم دارند علاوه بر منافع دوجانبه در رابطه با کمرنگ کردن هژمونی آمریکا، فروش تسلیحات نظامی و صادرات تکنولوژیکی روسیه به ایران، منافع اقتصادی زیادی را برای روسیه فراهم می کند که به راحتی نمی تواند رابطه با ایران را رها کند.

الکسی مالاشنکو (Alexi Malashenko) نیز ادعا می کند که روابط دو کشور بیشتر ماهیت اقتصادی دارد و به دلایلی امکان همکاری استراتژیک میان دو کشور وجود ندارد و یکی از دلایل اصلی این است که ایران روسیه را به عنوان بخشی از جهان غرب، اروپا و مسیحیت به حساب می آورد. در این پژوهش به جای روابط استراتژیک بر ماهیت روابط عملگرایانه دوکشور تأکید می شود و با نگاه آینده پژوهانه به روابط دو کشور این مسئله مورد نظر است که علی رغم عدم تغییرات اساسی در سیاست های کلی روسیه در سال 2012در قیاس با روسیه 2000 دوره ی پوتین، به دلیل تغییرات محیطی، زمینه برای بسط روابط دو کشور تا 2018 مهیا است.

روابط منطقه ای               

ایران و روسیه به تدریج در مناطق آسیای مرکزی و قفقاز، خزر به درک مشترکی از منافع متقابل رسیدند که مبنای برای همکاری آنها در سطح مناطق است خطر گسترش نفوذ قدرت های غربی و متحدان آنها (ترکیه، اسرائیل، عربستان و پاکستان)، سرایت بحران های موجود در منطقه به درون مرزهای دو کشور و بستر ایجاد شده بر اساس قرارداد 1989 در گسترش همکاری ها بسیار موثر هستند.

موقعیت ایران به عنوان کشوری که هم در منطقه مهم خاورمیانه و هم در مناطق آسیای مرکزی، خزر و قفقاز از قدرت بازیگری برخوردار است، موجب شده است که ایران و روسیه به طور همزمان در مناطق مختلفی منافع متقابل یا متضاد خود را پیگیری کنند.

در حالی که ایران در شرایط فعلی رویکرد اقتصادی را نسبت آسیای مرکزی اتخاذ کرده از طرف دیگر رویکرد سیاسی و امنیتی را نسبت به قفقاز برای ایجاد موازنه میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان دنبال می کند اعمال چنین سیاست نامنسجمی در راستای دستیابی به ترتیبات و سازکارهای منطقه ای و فرامنطقه ای محکوم به شکست است، یکی از عوامل شکست طرح شکل گیری سازمان کشورهای ساحلی همین مسئله است.

در سطوح منطقه ایی دو کشور می توانند در موارد ایجابی همکاری های ثمربخشی داشته باشند هم در آسیای مرکزی و هم در خزر و قفقاز دو کشور قابلیت و ظرفیت آن را دارند که نهادهایی موثر برای حل و فصل مسائل و توسعه، امنیت و همکاری ایجاد کنند. این نهادها می توانند در توسعه منطقه ای و همگرایی های اقتصادی، فرهنگی، فرهنگی و سیاسی گام هایی بردارند.

در نگاه تهران و مسکو حرکت های تندرو اعم از قومی از قومی، مذهبی و …در مناطق مشترک میان دو کشور منافع آنهارا به خظر می اندازد از این رو در بسیاری از زمینه ها به همدیگر نه به عنوان رقیب بلکه همچون همکار نگریسته و تلاش هایی را به منظور حل و فصل مسائل به عمل آورده اند. در ادامه به فرصت های همکاری در مناطق مختلف اشاره می شود:

الف) آسیای مرکزی

برای روابط ایران-روسیه، منافع طولانی مدت منطبق بر هم در حل و فصل اختلافات منطقه ای و میان قومیتی و جلوگیری از تهدیدات امنیتی منطقه ای آینده وجود دارد هر دو کشور منافع متقابلشان را در تأمین امنیت و ثبات در منطقه استراتژیکی آسیای مرکزی و قفقاز اعلام کرده اند. ارزیابی عمومی وضعیت کشورهای آسیای مرکزی معرف شرایط زیر است:

1-سیاست در این کشورها حول و حوش شخصیت ها، طایفه ها و قبایل است تا اینکه تحت تأثیر اندیشه و فلسفه سیاسی روشنی باشد،

2-عموم این کشورها دچار بحران هویت هستند،

3-آزادی های فکری، اجتماعی و مطبوعاتی محدوداست و روش مملکتداری اقتدارگرایانه است، کمونیست های سابق مدیریت این جوامع را در اختیار دارند و از دموکراسی و انتخابات تنها برای تحکیم موقعیت شخصی و گروهی خود استفاده می کنند،

4- دین به عنوان یک مجموعه فکری در این کشورها حکم هویت ثانوی را دارد و رهبران اعتقادی به تفکر دینی ندارند، بی ثباتی سیاسی و کمبود تجربه مدت ها این جوامع را تحت الشعاع قرار خواهد داد چرا که فرایند کشور-ملت سازی در دوران ابتدایی قرار دارد،

5-ضعف جدی درونی این کشورها و تلاش آمریکا برای روسی زدایی، حوزه تصمیم گیری این کشورها را صحنه رقابت روسیه و آمریکا در یک سطح و دیگر قدرت ها مثل ترکیه، ایران، عربستان و اسرائیل در سطح دیگر کرده و باعث آسیب پذیری آنها شده است.

از حوزه های همکاری روسیه و ایران در آسیای مرکزی، مسئله امنیت و ثبات این منطقه است. بر همین اساس هرگونه تنش و ناامنی در این منطقه برای روسیه و ایران که دارای محیط امنیتی مشترک هستند، تهدیدزاست. روابط روسیه با جمهوری های خارج نزدیک اصولاً تأثیرات فوری بر سیاست داخلی روسیه و میزان شفافیت، توانایی و قدرت نفوذ آن در تنظیم رابطه با خارج دارد.

ایران و روسیه نسبت به برخورد دوگانه غرب در زمینه حقوق بشر و دموکراسی معترضند و در بیانیه های متعدد به وجود استاندارد دوگانه در غرب برای مواجه با این موضوع اشاره کرده اند و از آن انتقاد می کنند همین دیدگاه مشترک در مورد استاندارد دوگانه در زمینه حقوق بشر باعث شده است که از مواضع یکدیگر حمایت کنند.

در دکترین سیاست خارجی روسیه تشکیل کمربندی از همجواری مسالمت آمیز پیرامون مرزهای این کشور و تلاش برای نابودی زمینه های تنش و درگیری و پیشگیری از پیدایش مشکلات در مناطق نزدیک به روسیه به عنوان یکی از اهداف اصلی سیاست خارجی روسیه تعریف شده است. ایران تنها کشوری است که با این سه حوزه مرز مشترک دارد و این ویژگی جغرافیایی باعث شده تا نقش ممتازی در سیاست خارجی روسیه پیدا کند.

آسیای مرکزی دارای ظرفیت نزاع در زمینه های آب، مرز، قومیت و افراط گرایی چه در داخل و چه در بین پنج جمهوری تاجیکستان، ازبکستان، قزاقستان، قرقیزستان و ترکمنستان است، که مخصوصاً در دره فرغانه متمرکز شده است. عوامل خارجی که برای امنیت ملی سنتی به عنوان تهدید محسوب می گردند عبارتند از: افراط گرایی سیاسی و اسلامی، اقدامات تروریستی، گسترش تسلیحات و مواد مخدر، تضاد بر سر آب و مرز و عوامل بی ثباتی که از منطقه، مخصوصاً از افغانستان سرایت می کنند. قومیت، بزهکاری اجتماعی، فقر و ارتش و نهادهای قانونی ضعیف و دولت هایی که به واسطه فساد و ناکارآمدی به ضعف گرائیده اند نیز از عوامل تهدید داخلی هستند.

زمینه دیگر رقابت یا همکاری روسیه و ایران در آسیای مرکزی مسئله انتقال انرژی این منطقه است. امروزه استراتژی تأمین یا فروش انرژی، ژئوپلیتیک آسیای مرکزی را با توجه به اهداف محلی، منطقه ای و جهاتی به این سو و آن سو می کشاند. تمایل این جمهوری ها به غرب از یک سو و وابستگی امنیتی به روسیه از سوی دیگر بر شک و تردید آنان می افزاید. همکاری ایران و روسیه ظاهر قضیه تعاملات این دو کشور بوده ولی در واقع روسیه به ایران به عنوان یک رقیب بالقوه نگریسته و از ورود و حضور ایران در فعالیت های مرتبط با صدور و ترانزیت انرژی در منطقه جلوگیری می کند.

یکی دیگر از مسائل مشترک برای همکاری روسیه و ایران در آسیای مرکزی، مسئله ترانزیت مواد مخدر است. در زمان حکومت طالبان سطح همکاری روسیه و ایران بیشتر بود. در حال حاضر افغانستان از میانمار و لائوس در تولید مواد مخدر جلو افتاده است. حدود دو سوم کل معتادان جهان از تولید غیرقانونی افغانستان که 90 درصد تولید جهانی را داراست، استفاده می کنند.  و حدود 80 درصد اقتصاد افغانستان به تریاک وابسته است.

راه شمالی ترانزیت مواد مخدر ترکمنستان، تاجیکستان و ازبکستان است که حدود 95 درصد مواد از تاجیکستان عبور می کند و راه مرکزی ترانزیت ایران است. اگر مرزبان های روسی تاجیکستان را ترک کنند اوضاع وخیم تر خواهد شد. راه دیگر پاکستان است که مواد مخدر از طریق بندر کراچی به جنوب آسیا و حوزه خلیج فارس ترانزیت می شود. بنابراین یکی از حوزه های بالقوه همکاری روسیه باایران می تواند بر محور چگونگی مبارزه با ترانزیت مواد مخدر افغانستان شکل بگیرد.

ب) منطقه قفقاز 

از زمان فروپاشی اتحاد شوروی دریای خزر و قفقاز به دلیل منابع غنی نفت و گاز و موقعیت استراتژیکی و ژئوپلتیکی، مورد توجه بین المللی واقع شده است. این منطقه پس از حمله روسیه به گرجستان و به رسمیت شناختن یک جانبه استقلال آبخازیا و اوستیای جنوبی، موقعیت استراتژیکی جدیدی به خود گرفته است. این حمله نشان داد روسیه توانایی به انزوا کشیدن کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز و منابع خزر و نیز تقویت انحصار انرژی اش بر اروپا را دارد. و این مسئله عامل اصلی تغییر در سیاست انرژی و نیز تغییر در ژئوپلیتیکی است که بر پایه این سیاست انرژی و انحصار انرژی روسیه بنیان گذاشته شده است.

در منطقه خاورمیانه سه عامل باعث شده تا فرصت جدیدی در این حوزه برای همکاری منطقه ای ایران و روسیه فراهم شود. عامل اول تقویت جایگاه و نقش ایران در تحولات این منطقه به دلیل روی کار آمدن دولتی شیعه و طرفدار ایران در عراق و نیز پیروزی نیروی حماس در فلسطین، عامل دوم فعالتر شدن روسیه در روند تحولات خاورمیانه و خلیج فارس است که حمایت از حماس علی رغم فشار غرب نمونه آن است، عامل سوم بحران سوریه است.

این جنگ ریسک پذیر بودن مسیر انتقال انرژی در قفقاز جنوبی و نیاز به تضمین گسترده تر امنیت برای منطقه که برای اروپا و امنیت انرژی جهانی ضروری است را نشان داد با تغییر ژئوپلتیکی منطقه قفقاز بعد از سال 2008 و احساس خطر کشورهای این مناطق و گرایش به سوی سیاست های واگرایانه و در نتیجه نفوذ کشورهای غربی که به تقابل بیشتر روسیه و غرب در این مناطق می انجامد زمینه را برای بسط روابط ایران و روسیه فراهم می کند.

قفقاز به دلایلی از جمله حلقه وصل قاره اروپا و آسیا، پل ارتباطی شمال-جنوب و شرق-غرب، محل تلاقی تمدن های کهن، همسایگی جهان اسلام و مسیحیت، مسیر ترانزیتی نفت و گاز به اروپا، از اهمیت استراتژیک برخوردار است.  قفقاز موزاییکی از اقوام مختلف است که هشت جمهوری خودمختار در شمال آن و سه جمهور مستقل و چهار جمهوری خود مختار در جنوب آن قرار دارد و مجاورت با دریای سیاه (با توجه به وضع اکراین و مسائل مربوط به گسترش ناتو و دیگر نهادهای غربی) آن را برای روسیه برجستگی ویژه ای بخشیده است. سیاست های منطقه ای روسیه، در قبال قفقاز به نظر می رسد عمدتاً تابع ملاحضات امنیتی و استراتژیک است. برای ایران نیز مجاورت قفقاز ناامن و درگیر در مسائل قومی و هویتی بحران ساز، نگرانی هایی را به دنبال دارد.

ایران و روسیه نسبت به بحران های قومی منطقه از جمله بحران قره باغ حساسیت داشته و آن را برای امنیت ملی و نفوذ منطقه ای خود خطرناک دانسته اند، اما در ارتباط با این موضوع سیاست های جداگانه ای را دنبال کرده اند. روسیه به دلیل ارتباط ویژه با جمهوری ارمنستان و وابستگی این کشورها در عرصه های مختلف، ابزارهای متعددی برای نفوذ و فشار در این منطقه دارد. علاوه بر این روسیه ارتباطات گسترده ای با اقوام داخل کشورهای منطقه مانند آبخازها، اوستیایی ها و آجارها داشته و از آنها در برابر حکومت مرکزی حمایت می کند.

منافع دیگر ایران و روسیه در منطقه قفقاز مخالفت با حضور قدرت های خارجی و روابط کشورهای گرجستان و آذربایجان با ناتو است علی رغم این منافع مشترک دو کشور نتوانسته اند همکاری خاصی در این حوزه ها داشته باشند.

در مورد مسئله روابط آذربایجان-ایران، سایه دخالت روسیه غیرقابل انکار است. دولتمردان روسیه هموراه از کارت ملی گرایی در روابط با ایران استفاده می کنند کنترل ایران توسط مشکل آذربایجان مسئله تازه ای در سیاست خارجی روسیه نیست، دولتمردان شوروی هم همانند تزارها از مسئله آذربایجان در سیاست خارجی در برابر ایران استفاده می کردند. مشکل ادغام و وحدت دو آذربایجان هموراه به عنوان اهرمی برای فشار به دولت ایران توسط روسیه باقی ماننده است.

در خصوص چچن و تأثیر آن بر همکاری مسکو-تهران، رفتار ایران یکی از نقاط روشن سیاست خارجی ایران در قبال روسیه است. موضع اصولی ایران در هنگام ریاست سازمان کنفرانس اسلامی در مورد چچن برای دولتمردان روس احساس امنیت از جانب ایران و سایر کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی را به همراه داشت.

مواضع دو کشور ایران و روسیه نسبت به صلح خاورمیانه متفاوت بوده است. در حالی که ایران روند سازش را ناعادلانه می دانند روس ها روابط گرمی با اسرائیل دارند. اسرائیل پس از ترکیه دومین شریک تجاری عمده روسیه در خاورمیانه است علاوه بر آن نزدیک به 1 میلیون روسی در اسرائیل سکونت دارند و این عامل مهمی برای روابط فرهنگی روسیه و اسرائیل است روابط دیپلماتیک نزدیک و همکاری فنی-نظامی دو کشور نیز در وضع مساعدی است.

بعد از 11 سپتامبر هم مطرح شدن بحران قفقاز شمالی به عنوان مسئله داخلی روسیه دست دیگر کشورها را از دخالت در امور روسیه در قفقاز شمال کوتاه کرد. نکته ای که در رابطه با مسئله چچن مطرح است این است که ایران نیز همانند ترکیه می تواند از مسئله چچن به عنوان اهرم فشاری علیه روسیه در راستای پیشبرد منافع ملی خود استفاده کند.

ج) دریای خزر     

مسائل دریای خزر از پیچیدگی بیشتری برخوردار است و اگرچه دو کشور در ابعاد سلبی مانند عدم حضور و فعالیت کشورهای غیرساحلی، جلوگیری از عبور خطوط انتقال انرژی از طریق ترکیه، ایجاد یک رژیم حقوقی جدید برای دریای خزر توافق دارند، اما در ابعاد ایجابی چنین نیست و مسائل غیرقابل حلی میان آنها وجو دارد.

از نگاه ایران، موافقتنامه دوجانبه روسیه و قزاقستان و پس از آن موافقتنامه روسیه و آذربایجان در مورد تقسیم دریای خزر، خلاف روح تفاهمات موجود میان دو کشور بوده است این موافقتنامه ها ایران را برای رسیدن به توافق با کشورهای همجوار تحت فشار قرار می دهد.

اقدام روسیه در تقسیم دریاچه و تعیین مرزهای ساحلی خود با قزاقستان و آذربایجان به خوبی نشان داد این کشور در مسیر تأمین اهداف خود از کنار گذاشتن توافق های پیشین ابایی ندارد. روسیه نشان داد بر اساس دگرگونی در محیط واقعی دریای خزر، نفوذ آمریکا و شرکت های چند ملیتی از یک سو و نیاز شدید کشورهای منطقه به درآمدهای ارزی از سوی دیگر، راهی جز تغییر روش در قبال مسائل حقوقی این دریاچه در پیش روی ندارد.

این امر با اعتراض ایران نسبت به عدم پایبندی این کشورها به توافق های پیشین تا قبل از حصول توافق جدید مواجه شد که عملاً پاسخی دربرنداشت. در این رابطه روسیه به همکاری با طرح باکو-تفلیس-جیحان مبادرت ورزیده است. و ویکتور کالیوژنی نماینده ویژه رئیس جمهوری روسیه در امور دریای خزر سیاست ایران (بهره برداری مشاع یا تقسیم دریا به بخش های مساوی) را غیرعملی خوانده است.

در مورد خطوط انتقال انرژی نیز دو کشور با وجود توافق بر سر جلوگیری از ایجاد خطوط انتقال شرقی-غربی، اما هیچ توافقی برای بهره گیری از فرصت های جغرافیایی یکدیگر به عمل نیاورده اند تا جایی که روس ها بیشتر به انحصار خطوط انتقال انرژی برای رسیدن به موقعیت ابرقدرت انرژی از نگاه پوتین اندیشیده اند و ایران را به عنوان گزینه رقیب در این حوزه تلقی کرده اند.

 

د) خاورمیانه

عواملی در تقویت همکاریهای ایران و روسیه در منطقه خاورمیانه نقش دارند یکی به توان بالای کنشگری ایران در کشورهای عراق، افغانستان، سوریه، لبنان و فلسطین مربوط است و عامل دیگر مربوط به انقلاب های عربی و روی کار آمدن حکومت های متمایل به غرب که در تعارض با منافع روسیه و ایران است و زمینه را برای همکاری بیشتر این دو کشور برای جلوگیری از سناریوهای همانند فراهم می کند.

عواملی در تقویت همکاریهای ایران و روسیه در منطقه خاورمیانه نقش دارند یکی به توان بالای کنشگری ایران در کشورهای عراق، افغانستان، سوریه، لبنان و فلسطین مربوط است و عامل دیگر مربوط به انقلاب های عربی و روی کار آمدن حکومت های متمایل به غرب که در تعارض با منافع روسیه و ایران است و زمینه را برای همکاری بیشتر این دو کشور برای جلوگیری از سناریوهای همانند فراهم می کند.

در سند تدبیر سیاست خارجی روسیه خاورمیانه در اولویت پنجم منطقه ای سیاست خارجی مسکو قرار دارد. از دوران پوتین نگاه به منطقه خاورمیانه و احیای ارتباط با متحدین سابق جان گرفته و روابط با دیگر کشورها نیز از سر گرفته شده است. اولویت های سیاست خارجی این کشور در منطقه، رابطه با کشورهای ایران، ترکیه، عراق و کشورهای جنوبی خلیج فارس بوده است. همچنین برای روسیه روابط با کشورهای سوریه، مصر، اردن، لبنان، فلسطین و اسرائیل اهمیت دارد.

روابط روسیه و ترکیه میان همکاری، رقابت و رویارویی در نوسان بوده است. روابط با آنکارا از دو جهت برای روسیه حائزاهمیت است: آنکارا یک خریدار مهم گاز طبیعی و تجهیزات نظامی از مسکو و طرف تجاری مهم برای این کشور است و میزان مبادلات دو کشور 10 میلیارد در سال است و از سوی دیگر ترکیه یک رقیب عمده در منطقه قفقاز و خزر است. نظام امنیتی قفقاز، مساله انتقال انرژی، اختلاف بر سر تردد کشتی های روسی از تنگه بسفر و حمایت ترکیه از مبارزان چچن از موضوعات بحث برانگیز در روابط دو کشور است.

مواضع دو کشور ایران و روسیه نسبت به صلح خاورمیانه متفاوت بوده است. در حالی که ایران روند سازش را ناعادلانه می دانند روس ها روابط گرمی با اسرائیل دارند. اسرائیل پس از ترکیه دومین شریک تجاری عمده روسیه در خاورمیانه است علاوه بر آن نزدیک به 1 میلیون روسی در اسرائیل سکونت دارند و این عامل مهمی برای روابط فرهنگی روسیه و اسرائیل است روابط دیپلماتیک نزدیک و همکاری فنی-نظامی دو کشور نیز در وضع مساعدی است.

با این حال موضع روسیه نسبت به خاورمیانه در دوره پوتین به نوعی موازنه برگشته است. و  به دولت سوریه تسلیحات فروخته و با دولت خودگردان ارتباط دارد و حتی پس از پیروزی حماس در انتخابات سران آن را به مسکو دعوت کرد و این به رغم مخالفت های آمریکا و اسرائیل بود مسکو معتقد است که باید به انتخاب مردم فلسطین احترام گذاشت. اما روابط رسمی با حماس را به شناسایی اسرائیل مشروط کرده است.

در کل در منطقه خاورمیانه نیز سه عامل باعث شده تا فرصت جدیدی در این حوزه برای همکاری منطقه ای ایران و روسیه فراهم شود. عامل اول تقویت جایگاه و نقش ایران در تحولات این منطقه به دلیل روی کار آمدن دولتی شیعه و طرفدار ایران در عراق و نیز پیروزی نیروی حماس در فلسطین، عامل دوم فعالتر شدن روسیه در روند تحولات خاورمیانه و خلیج فارس است که حمایت از حماس علی رغم فشار غرب نمونه آن است، عامل سوم بحران سوریه است.

منطقه خاورمیانه و به ویژه بحران سوریه که تبدیل به بحران بین المللی شده است نمایانگر منافع مشترک دو کشور است و مشترکات فراوان میان سیاست ایران و روسیه در ارتباط با تحولات سوریه را می توان در موارد ذیل خلاصه کرد :

1-از دیدگاه ایران، ‌سوریه خط مقدم جبهه توسعه طلبی اسراییل است و اگر دولتی غربی در سوریه بر سرکار آید به نفع ایران و جبهه مقاومت نخواهد بود،‌ جمهوری اسلامی‌ایران از دولتی حمایت می‌کند که متحد مقاومت است. از نگاه روسیه این وجه موضوع که نباید در سوریه با مداخله غرب حکومتی طرفدار آمریکا در دمشق به قدرت برسد با نگاه ایران نزدیک است . اما در باره وجه ضد اسرائیلی بودن آن و حمایت از مقاومت، مسکو دیدگاه متفاوتی دارد.

2- هم ایران و هم روسیه ازانجام اصلاحات در ساختار نظام سیاسی کنونی سوریه به منظور ایفای نقش گسترده تر مردم سوریه برای تعیین سرنوشتشان حمایت می‌کنند و معتقدند از طریق مسالمت آمیز می‌توان به راهکاری برای همکاری بین دولت و مخالفان دست یافت.

3- روسیه و ایران با مداخلات سایر کشورها در زمینه مسلح کردن مخالفان اسد به شدت مخالف هستند و این اقدام را زمینه‌ساز منطقه‌ای شدن بحران در خاورمیانه می‌دانند .

روابط روسیه با جمهوری های خارج نزدیک اصولاً تأثیرات فوری بر سیاست داخلی روسیه و میزان شفافیت، توانایی و قدرت نفوذ آن در تنظیم رابطه با خارج دارد. در دکترین سیاست خارجی روسیه تشکیل کمربندی از همجواری مسالمت آمیز پیرامون مرزهای این کشور و تلاش برای نابودی زمینه های تنش و درگیری و پیشگیری از پیدایش مشکلات در مناطق نزدیک به روسیه به عنوان یکی از اهداف اصلی سیاست خارجی روسیه تعریف شده است.

4- روسیه و ایران از طرح کوفی عنان حمایت کردند اما در همین حال درباره عملکرد نیروهای ناظر صلح و گرایش‌های نفوذی بین آنها نگران هستند.

5- روسیه و ایران با به قدرت رسیدن گروه‌های اسلامی تندرو وهابی که با عربستان ارتباط نزدیک دارند مخالف هستند. روسیه و ایران با مداخله نظامی در سوریه تحت هر پوشش و عنوانی مخالف هستند و با هراقدام مداخله جویانه‌ای که مردم سوریه را از حق تعیین سرنوشت خود محروم سازد، مخالف هستند. ایران و روسیه سطح بحران در سوریه را نه یک بحران داخلی محدود بلکه به طور بالقوه یک بحران منطقه ای و بین المللی می‌بینند که تنها در سایه همکاری همه‌جانبه قابل حل و فصل خواهد بود.

فرصت های همکاری در روابط بین الملل

در روابط میان ایران و روسیه طی چند قرن گذشته عنصر بین المللی به گونه ای پیوسته برجسته بوده است عواملی از قبیل جغرافیای استراتژیک، تمایلات استراتژیک ایران و روسیه و پیوند ژئوپلتیک روابط ایران و روسیه با مناسبات قدرت های جهانی علت اهمیت عنصر بین المللی در روابط دو کشور است. جایگاه جغرافیایی ایران و ویژگی های گوناگون جغرافیایی این کشور، به همراه شرایط و مقتضیات محیط های پیرامونی ایران از جمله آسیای مرکزی و قفقاز، ترکیب جغرافیایی روابط دوجانبه را ماهیتی بین المللی بخشیده است. تسلط استراتژیک بر ایران و محیط های پیرامونی، موضوعی بین المللی و رقم زننده رقابت های فشرده جهانی است.

روسیه بطور پیوسته از قرن هیجدهم به بعد خواستار نقش بین المللی بوده و توانسته است این نقش را کمابیش بازی کند. اگرچه درجه و شدت نقش بین المللی روسیه متغیر و تابعی از سامان قدرت آن بوده اما تمایل استراتژیک به ایفای نقش بین المللی در سیاست خارجی روسیه همواره پایدار مانده است. در نتیجه ایفای چنین نقشی با در نظر گرفتن جغرافیای ایران و نزدیکی جغرافیای روسیه با آن، مستلزم توجه به ایران به عنوان موضوعی بین المللی برای طراحان و مجریان سیاست خارجی روسیه بوده است.

از سوی دیگر تمایل استراتژیک ایران در دوران مورد نظر متمرکز بر حفظ استقلال و تمامیت ارضی و ایفای نقش منظقه ای بوده و با عنایت به جایگاه جغرافیایی و توجه جهانی به این عنصر، ایران در موقعیتی پرچالش قرار گرفته است. این چالش ها به ایران موقعیتی بین المللی بخشیده و موضوع مناسبات با ایران را به موضوعی جهانی تبدیل کرده است.

روابط ایران و روسیه پیوسته عنصر سومی در مناسبات بین المللی به همراه داشته است و این عنصر سوم در قرن هیجده، نوزده و اوایل قرن بیستم، انگلیس است. در سال های جنگ جهانی اول و دوم، عنصر سوم آلمان و متحدان آن بود. از پایان جنگ دوم تا پایان جنگ سرد، و حتی تا حال حاضر که بیش از بیست سال از فروپاشی نظام دوقطبی می گذرد، عنصر سوم آمریکاست. چگونگی روابط روسیه با عنصر سوم یعنی آمریکا سایه سنگینی بر مناسبات دوجانبه دارد و از این رو، مناسبات دوجانبه در پرتو ماهیت عملکرد عنصر سوم متغیر ولی حضور عنصر سوم پایدار، قابل تحلیل است. در رابطه با زمینه های همکاری نیز به مواردی اشاره می شود:

1- دو کشور ایران و روسیه با نظام بین المللی تک قطبی، هژمونی و یکجانبه گرایی آمریکا مخالفت جدی دارند. جلوگیری از فشارهای آمریکا برای منزوی ساختن ایران و روسیه، دستیابی به قدرت مانور بیشتر در سطح بین المللی با همکاری های دولت های مستقل یا ناراضی از وضع موجود و جلوگیری از گسترش ناتو از مهمترین موضوعات مشترک در حوزه سیاست خارجی ایران و روسیه است.

2- ایران و روسیه نسبت به برخورد دوگانه غرب در زمینه حقوق بشر و دموکراسی معترضند و در بیانیه های متعدد به وجود استاندارد دوگانه در غرب برای مواجه با این موضوع اشاره کرده اند و از آن انتقاد می کنند همین دیدگاه مشترک در مورد استاندارد دوگانه در زمینه حقوق بشر باعث شده است که از مواضع یکدیگر حمایت کنند. از سال 1996به بعد روسیه همواره به قطعنامه هایی که علیه حقوق بشر در ایران مطرح شده رای منفی داده است و ایران نیز از مواضع روسیه حمایت کرده است.

3- هر دو کشور مخالف تضعیف سازمان ملل در حل و فصل بحران های جهانی هستند و این مسئله زمینه را برای همکاری دو کشور مهیا می کند. هر دو کشور همکاری نزدیکی در سازمان ملل با همدیگر دارند و در خصوص موضوعات مهم بین المللی رایزنی مستمر و نزدیکی بین آنها وجود دارد.

موانع و چالش های روابط دو کشور در سطوح منطقه ای و بین المللی.

در سطح منطقه ای 

1-همکاری دو کشور در سطح منطقه ای بیشتر دایر بر عدم مزاحمت بر هم دیگر بوده و کمتر به مسائل پویا، سازنده و آینده نگرانه تعلق گرفته است. نمونه عینی آن را در فقدان تشکیلات و سازوکاری برای حل و فصل مسائل منطقه ای خزر، آسیای مرکزی و قفقاز می توان دید،

2-روسیه با اعمال سیاست اوراسیاگرایی و در راستای تثبیت هژمونی سنتی، کمتر مایل بوده که ساختارهایی شکل بگیرد کشوری دیگری چون ایران در آن نقش داشته باشد و منطقه را حیاط خلوت و حوزه ی انحصاری منافع خود دانسته و انتظار دارد که ایران نیز این وضعیت را محترم بشمرد این در حالی است که در مناطق مذکور کشورهای ترکیه، چین، آمریکا و اروپا و کشورهای عرب بطور جدی فعال هستند.

در رابطه با اهمیت ایران در نگاه روسیه می توان به این مسئله اشاره کرد پوتین در مقاله هفتم خود در رابطه با سیاست خارجی تأکید می کند که تمام تحریم های موجود علیه ایران از جمله تحریم های یکجانبه در مقابل قرار گرفتن تمام فعالیت هسته ای ایران تحت کنترل مطمئن و همه جانبه آژانس بین المللی انرژی اتمی لغو شود. با توجه به دستور کار سیاست خارجی روسیه در سال 2012 فرصت های و چالش های متعددی در سطوح مختلف روابط یعنی دوجانبه، منطقه ای و بین المللی برای همکاری دو کشور مهیا می شود.

3-در رابطه با دریای خزر نیز روس ها در توافقات آشکار و پنهان خود با کشورهای ساحلی دریای خزر، چندان خواسته های ایران را در نظر نگرفته اند. از نظر مسکو، خط فاصل بین ایران و کشورهای همسایه همان خط آستار-حسینقلی است که در زمان شوروی بطور یک جانبه و بر اساس توافق داخلی میان جمهوری های اتحاد شوروی ترسیم شده است.عملکرد روس ها در طی 20 سال گذشته نیز چیزی غیر از این نبوده است و کمتر حاضر به اظهارنظر، بیانیه و یا توافقی بوده اند که فراتر از این خط را برای ایران در نظر بگیرد.

4-دو کشور نسبت به عبور خطوط انتقال انرژی از مبدأ دریای خزر به سمت بازارهای مصرف نگاه متفاوتی دارند. مسکو به شکل های مختلف کوشیده است تا کشورهای منطقه را وادار به انتخاب مسیر شمالی کند و جمهوری اسلامی ایران نیز بطور طبیعی، مسیر جنوبی را به عنوان نزدیکترین و کم هزینه ترین مسیر انتقال انرژی مطرح می کند. در حال حاضر بیشتر انرژی منطقه از طریق مسیر شمالی و سپس مسیر باکو-تفلیس-جیحان انتقال می یابد..

در سطح بین الملل        

1-روسیه اولویت های مهمتری نظیر سی ای اس، اروپا، آمریکا و شرق دارد و ایران در درون اولویت پنجم (خاورمیانه) مطرح است. روس ها انتظار دارند هر جا که اشاره کنند، ایران باید مخالفت های ضدسیستمی خود را خاتمه دهد تا آنها بر سر دو راهی های دشوار انتخاب یک طرف قرار نگیرند. در واقع آنها ایران را یک کشور جهان سومی می پندارند که برای ایجاد برخی دردسرها برای آمریکا در سیاست بین المللی موجود اهمیت دارد اما این وضعیت نباید برای روسیه هزینه ایی ایجاد کند،

2-سیستم بین المللی، اتحاد استراتژیک ایران و روسیه را بر نمی تابد. در دوران جنگ سرد توجه به چنین اتحادی تبادل سیستم را به هم ریخت. احتمالاً در حال حاضر نیز چنین اتحادی توسط قدرت های بین المللی قابل تصور و تحمل نیست. مرز دوستی ایران و روسیه تا هر کجا رود از نظر بازیگران بین المللی نمی تواند وارد مرحله ائتلاف و اتحاد استراتژیک شود. به نظر می رسد روس ها با وقوف از مرزهای نانوشته روابط از درجه تحمل سیستم بین الملل آگاهی دارند و ایران با عنایت به شرایط بین المللی، پیوسته روابط دوستانه ایی با همسایه شمالی خود داشته است،

3-متشنج بودن مناسبات ایران با غرب: سیاست خارجی روسیه در حال حاضر مبتنی بر دو اصل مهم واقعگرایی و عملگرایی است. بر اساس همین دو اصل، روس ها به دنبال رفع تنش در مناسبات خود با غرب هستند از این رو نمی خواهند با گسترش بیش از حد نیاز مناسبات خود با ایران، منافع خود را در غرب به خطر بیندازند.

4-یکی از اساسی ترین چالش ها در رابطه با روسیه در عرصه نظام بین الملل، نبود حالت موازنه برای ایران در رابطه با این کشور است. بخاطر این رابطه یکطرفه و نبود اهرم فشار بر روی روس ها، دست این کشور برای درهم شکستن توافقات و پیشبرد منافع خود بدون ملاحظه ایران و کارت بازی قرار دادن ایران باز است.

پیشنهادها برای تسهیل و گسترش روابط در سطح منطقه ای

1- توسعه همکاری در رابطه با مسیرهای انتقال انرژی: علی رغم سیاست اوراسیاگرایی و حفظ استیلای سنتی روسیه در مناطق و مطرح بودن ایران به عنوان رقیب برای این کشور، امکان همکاری میان روسیه و ایران در رابطه با مسیرهای انتقال انرژی وجود دارد سیاست روسیه در راستای دستیابی به مکان های بیشتر در آسیا از قبیل هند و پاکستان و بهره وری از نزدیکی و مجاورت ایران با این کشورها، امکان این همکاری را میسر می سازد.

2-شکستن تحریم ها: در صورت برداشتن تحریم ها از ایران، این کشور به مهمترین بازیگر منطقه ای و محتملترین مسیر برای روابط اقتصادی خواهد بود (با توجه به این که همه کشورهای عضو سازمان ملل براساس منشور ملل متحدد موظف به رعایت و اعمال قطعنامه های شورای امنیت هستند وجود تحریم ها نقش اساسی را در انزوای ایران و عدم تعامل سازنده با روسیه و سایر کشورهای منطقه ایفامی کند)

3-با توجه به اینکه دستیابی ایران به موقعیت مهم در منطقه برخلاف منافع طولانی مدت دولتهایی خاصی از قبیل روسیه و آمریکاست در نتیجه ایران باید قدم به قدم بدون ایجاد هراس در میان شرکا و رقیبان، روابط خود را با روسیه ادامه دهد با توجه به اینکه در شرایط حاضر بین المللی و انزوای ایران تنها کانون کسب تکنولوژی و فناوری و دستیابی به تسلیحات مدرن از طریق روسیه میسر است و نقش مهمی را این کشور در آینده توسعه ایران ایفا می کند.

البته باید این نکته را هم در نظر گرفت در شرایط فعلی با توجه به افزایش کنشگری و تأثیری گذاری ایران در میانجیگری و حل و فصل مناقشه های خاورمیانه، آسیای مرکزی و قفقاز، روسیه هم حداقل در کوتاه مدت یا میان مدت به همکاری استراتژیکی ایران نیازمند است و این فرصتی برای ایران در راستای تعمیق روابط است،

4-سیاست فعلی ایران برای دستیابی به ترتیبات و سازوکارهای منطقه ای و ایفای نقش در آن مناسب نیست لازمه این کار اتخاذ سیاست واحد و تعریف منافع در بلندمدت، جلب اعتماد و پاسخگویی به مطالبات اصلی بازیگران منطقه ای است. در حالی که ایران در شرایط فعلی رویکرد اقتصادی را نسبت آسیای مرکزی اتخاذ کرده از طرف دیگر رویکرد سیاسی و امنیتی را نسبت به قفقاز برای ایجاد موازنه میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان دنبال می کند اعمال چنین سیاست نامنسجمی در راستای دستیابی به ترتیبات و سازکارهای منطقه ای و فرامنطقه ای محکوم به شکست است، یکی از عوامل شکست طرح شکل گیری سازمان کشورهای ساحلی همین مسئله است. در این رابطه بهترین راه حل اعمال دیپلماسی اقتصادی و فرهنگی به جای دیپلماسی سیاسی و امنیتی در راستای نیل به ترتیبات منطقه ای است.

در سطح نظام بین الملل

1-باید با دید واقع بینانه و کنکاش و شناخت درست منافع روسیه و ایجاد تعامل میان فضای گفتمان و فضای زیست به تعامل با این کشور مبادرت ورزیم دستیابی به اتحاد استراتژیک با روسیه امکان پذیر نیست لازمه دستیابی به اتحاد استراتژیک داشتن منافع مشترک و تعریف واحد از منافع ملی در طولانی مدت میان بازیگران است و ما با اتکا به منافع نسبی مشترک با روسیه نمی توانیم زمینه ساز تحقق اتحاد استراژیک باشیم زیرا امکان تصادم منافع نسبی و ایجاد تعارض بین بازیگران در سیاست بین الملل زیاد است.

2-مدیریت روابط ایران و روسیه فراتر از از رابطه دوجانبه تهران و مسکو رفته و یک موضوع بین المللی است و باید با دقت در ساختار سیستم بین المللی اداره شود. هرگونه تقلیل گرایی در مدیریت روابط دو کشور مخصوصاً تنزل تحلیلی آن به آمار و ارقام تجاری، تأمین کننده منافع همه جانبه ایران نیست. یعنی در رابطه خودمون با این کشور باید ساختار قدرت نظام بین الملل و همچنین رابطه و جایگاه روسیه با دیگر قدرت های نظام بین الملل را در نظر گرفت.

3-خلا مهمی که در سی سال پیروزی انقلاب اسلامی ایران در رابطه با روسیه با نوسان کم و زیاد در دوره های زمانی مختلف ولی بطور مستمر و پایدار احساس می شود عدم موازنه و نبود اهرم فشار در رابطه با این کشور است ما می توانیم این خلا را بطور نسبی حداقل با بهبود روابط با کشورهای مهم اروپایی پر کنیم همچنین می توانیم از اهرم هایی از قبیل مسئله چچن، آبخازیا و اوستیای جنوبی و یا حقوق بشر در راستای نیل به اهدافمون علیه این کشور استفاده کنیم همچنانکه این کشور از مسائلی مانند بحث آذربایجان واحد علیه ما استفاده می کند. کشوری مثل ترکیه با استفاده از اهرم فشارهایی مانند موازنه قوا، مسئله چچن، عبور و مرور نفتکش ها از تنگه های بسفر و داردانل و حقوق بشر علیه روسیه، توانسته است روابطش را با این کشور مدیریت کند و علی رغم این اختلافات میزان روابط بازرگانیش با روسیه حدود 10 میلیارد دلار و 5 برابر کشور ایران است.

نتیجه

دستور کار سیاست خارجی روسیه در سال 2012 در قیاس با دستورکار سیاست خارجی این کشور در سال 2000 تغییر چندانی نکرده است اما نکته مهم تغییر شرایط محیطی منطقه ای و جایگاه روسیه است. روسیه فعلی که پس از سال ها چانه زنی مستمر عضویت سازمان تجارت جهانی را بدست آورده و از سال 2013 به ریاست گروه جی هشت نایل شده، نسبت به روسیه 2000 تغییر پیدا کرده است. شرایط منطقه ایی نیز با تحولات خاورمیانه و سرنگونی حکومت های اقتدارگرا، و افزایش کنشگری بازیگران فرامنطقه ای در منطقه استراتژیکی آسیای مرکزی و قفقاز و نیز تشدید سیاست های واگرایانه کشورهای این مناطق در پی مناقشه روسیه و گرجستان در سال 2008، تغییر پیدا کرده است.

فارغ از روابط دو جانبه که ایران برای گسترش روابط با روسیه باید اقتصاد خود را براساس نرم ها و موازین سازمان تجارت جهانی تطبیق دهد و برای عضویت در این نهاد بین المللی کوشش کند، تحولات منطقه ای در آسیای مرکزی و قفقاز و خاورمیانه، که به افزایش اهمیت حضور و کنشگری ایران منجر شده است روسیه را ملزم کرده است که برای تأمین منافع خود حداقل در کوتاه مدت یا میان مدت به بهبود و تعمیق روابط با ایران مبادرت ورزد و این فرصت خوبی برای ایران فراهم می کند تا در راستای تأمین منافع خود به همکاری گسترده تر با این کشور مبادرت ورزد.

ابقای پوتین در مسند ریاست جمهوری  هم که در قیاس با مدمدوف بدبینی و سیاست های تقابلی اش نسبت به غرب بیشتر است تا سال 2018 فرصت خوبی برای همکاری دو کشور مهیا می کند زیرا در حالت افزایش تنش در میان روابط روسیه و غرب، نقش دولت به جای گروههای اقتصادی در دستگاه تصمیم گیری سیاست خارجی روسیه افزایش پیدا می کند و این مسئله به اهمیت بیشتر و برجسته شدن رابطه با ایران در دستگاه دیپلماسی خارجی روسیه می انجامد.

منابع

1-بهشتی پور، حسن، مقایسه تطبیقی سیاست ایران و روسیه در قبال سوریه، دسترسی در 1991 در سایت: http://www.mardomsalari.com/template1

2-تضمینی، غنچه (1991)، روابط ایران و روسیه، مرکز بین المللی مطالعات صلح، http://peace-ipsc.org

3-سریع القلم، محمود (1379)، سیاست خرجی جمهوری اسلامی ایران: بازبینی نظری و پارادایم ائتلاف، تهران، مرکز تحقیقات استراتژیک.

4-سنایی، مهدی(1387)، روابط ایران و روسیه: مشکلات و دورنمای پیش رو، در کتاب روابط ایران و روسیه به کوشش مهدی سنایی و جهانگیر کرمی، ایراس، صحفه 15.

5-حدادی، راحله(1387)، همکاری های منطقه ای در روابط ایران و روسیه، ، در کتاب روابط ایران و روسیه به کوشش مهدی سنایی و جهانگیر کرمی، ایراس، صحفه 323.

6-کاظم پور، سید محمد کاظم(1387)، عنصر بین المللی در روابط ایران و روسیه، در کتاب روابط ایران و روسیه به کوشش مهدی سنایی و جهانگیر کرمی، ایراس، صحفه 175.

7-کرمی، جهانگیر(1388)، روابط جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی.

8-کرمی، جهانگیر(1387)، روابط نظامی ایران و روسیه، در کتاب روابط ایران و روسیه به کوشش مهدی سنایی و جهانگیر کرمی، ایراس، صحفه 240.

9-کولایی، الهه (1387)، روابط ایران و روسیه تداوم یا تغییر، در کتاب روابط ایران و روسیه به کوشش مهدی سنایی و جهانگیر کرمی، ایراس، صحفه 219.

10-کیانی، داوود(1387)، آسیب شناسی روابط ایران و روسیه، در کتاب روابط ایران و روسیه به کوشش مهدی سنایی و جهانگیر کرمی، ایراس، صحفه 362.

11-مامدوا، نینا(1385)، “مناسبات اقتصادی ایران و روسیه”، فصلنامه ایراس، شماره اول، ص 130.

12-نعمتی، علی باقر(1387)، جایگاه جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی روسیه، ، در کتاب روابط ایران و روسیه به کوشش مهدی سنایی و جهانگیر کرمی، ایراس، صحفه 304.

قاسم اصولی دانشجوی دکتری روابط بین الملل دانشگاه تربیت مدرس

منبع: فارس

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا