«بسم الله الرحمن الرحیم»
الحَمدُلله الَّذی خَلَق السمواتِ و الارض و جَعَل الظُلماتِ و النور ثُمّ الَّذینَ کَفَروا بِرَبّهم یَعدِلون وَ الصَّلوه وَ السَّلام عَلی الهادی البَشیر، السّراجِ المُنیر، سَیدنا سَید الانبیاء وَ المُرسَلین، ابالقاسِم محمّد و علی آله الطَیبینَ الطاهِرین وَ لا سیَّما بَقیه الله فی الاَرَضین
خودم و همه عزیزان را به تقوای الهی دعوت می کنم.بزرگترین مزیت ، عظمت و فایده ی تقوا این است كه، انسان را از فزع اکبر که از عقبات و حالات وحشتناک آخرت است نجات می دهد،« ثُمَّ يُنَجِّي اللَّهُ الَّذينَ اتَّقَوْا بِمَفازَتِهِمْ لا يَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ » (زمر-آیه61) ذره ای حزن و نگرانی از آینده در اهل تقوا پیدا نمیشود . خداوند متعال نداهای با عظمتی در روز قیامت دارد،اگر قیامت را بخواهیم تصور كرده و بركت تقوا را بدانيم، باید به تصویر آخرت در قرآن توجه کنیم. نداهای خداوند متعال تماماً حکمت است. وای برکسی که به دنیا بیاید و لی این صحبت های خداوند متعال را نشنود.در عروسی قرآن را تبرکاً در کنار مهریه قرار دهند ولی از حقیقت قرآن و کلام خدا چیزی متوجه نشوند .
خدای متعال ندا خواهد داد«هَذَا یَوْمُ الْفَصْلِ »(مرسلات-آیه38) ؛ قیامت نامهای مختلفی دارد، یکی از این نامها “یوم الفصل” است،یعنی روز قيامت روز جدایی است.
آري! بعضي انسانها در حالی به محشر وارد می شوند که صورتشان تغییر کرده و به شكل حيوانات در آمده است، این ها باید جدا بشوند؛«وَامْتَازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ» (یس-آیه59) ، «هَذَا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ » (صافات-آیه21)يعني این همان روزی است که شما تکذیب کردید، کار شما در خانه ، اداره و يا بازار نشان دهنده ی این نبوده است که شما به ابدیت اعتقاد داشته اید . «احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا كَانُوا يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ » (صافات-آیه22) خداوند امر خواهد کرد آن کسانی را که در دنیا ظلم کرده اند خودشان و اهلشان را و هر چیزی را که آنها پرستش کرده اند، جمع کنید. « فَاهْدُوهُمْ إِلَى صِرَاطِ الْجَحِيمِ »(صافات-آیه23) و سبس آنها را به شاهراه جهنم هدایت بکنید.
راه که شاهراه نباشد،کوره راه می باشد ، احتمال گم شدن انسان و خروج از راه است، ليكن در بزرگراهها انسان گم نمی شود. به این نوع راه ، صراط گفته می شود ؛ سَرَط یعنی بَلعَ، یعنی بلعیدن، مثل اینکه آدم را می بلعد و نمی گذارد راه را گم کند.
خداوند می فرماید: كساني را كه در اين دنيا ظلم كرده اند، به شاهراه جهنم هدایت کنید، چرا؟ چون در این دنیا همان کار را کرده اند و مردم را به شاهراهِ جهنم هدایت نموده اند.
اين چه عملي است كه بعضي ها باتكثير (سي دي هاي)حرام و فروش آن در بازار،لقمه هاي حرام را به خانه مي برند.آيا با اين صحنه های مستهجن می خواهید نسل تربیت کنید؟شما جماعت را به صراط جحیم می کشانید، ملکوت این کار در آخرت می شود صراط جحیم. « وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْئُولُونَ » (صافات-آیه24) خداوند می فرماید: اینها را نگه دارید، ما از اینها سوال داریم.
سالروز ولادت مبارک پیامبر(ص) را از روی حساب با هفته ی وحدت قرین کرده اند، باید هم اینطور باشد، چون پیامبرِ ما مرکز ثقل وحدت است و می توان همه ی امت را در سایه ی آن جمع کرد.
این موضوع از چند جهت قابل بررسی است، یکی این که؛ همه امت، پیامبر(ص) را قبول می کنند. دوم این که خداوند متعال بارها در قرآن فرموده اند که؛ اگر اختلافی داشتید بروید آن را نزد پیامبر مطرح کنیدو پیامبر(ص) بین شما حَکَم باشد، خداوند به خودش قسم خورده که ای پیامبر قسم به خدای تو « فَلا وَ رَبِّکَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَکِّمُوکَ فيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا في‏ أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْليماً » (نساء-آیه65) آنها ایمان ندارند مگراینکه اختلافاتشان را به محضر تو بیاورند و بعد از این که توحکم کردی در حکم تو و در حکمیّتت ذره ای تردیدو اعتراض نداشته باشند.
الآن نیز وظیفه داریم اختلافهایمان را محضر پیامبر عرضه داشته و هر حکمی فرمودند، همه ی فرقه هایی که وجود دارد در برابر آن تسلیم باشند. از طرف دیگر سیره ی پیامبر ما، تکلیف همه را روشن کرده است.پیامبر(ص) سیره دارد، در تمام موضوعات اختلافی، پیامبر به ما معیارهایی داده است، که هر یک از آنها از چنان جامعیتی برخوردار هستند، که می تواند برای ما الگوهای خوبی باشند. خدای متعال در مورد پیامبر می فرماید: « قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَکُمْ » (توبه-61) یعنی؛ گوش می کند و حرف را می شنود. زیبایی کار یک حاکم این است که حرف همه ولو مخالف را بشنود. وقتی به سیره پیامبر نگاه می کنیم ،می بینیم حضرت مامور قیصر را برادر خطاب کرده و دوبار به وی فرموده : «يا أخا تنوخ» ،دیگر تکلیف برای ما مشخص می شود، بعد از رحلت پیامبر(ص) سراغ مامور قیصر رفتند و از او در خصوص جزئیات ملاقات وی با نبی اکرم پرسیدند ، وی گفت: دو بار پیامبرِ شما، من را با عنوان برادر خطاب کرد.
عزیزان باید دقت کنند که پیامبر به نصرانی و مسیحی می گوید برادر؛ این مطالب باید بیشتر از این تبیین شود. با دقت در این مطالب ،به یک اصل مهم می رسیم و آن اینکه پیامبرمان آمده است تا یک خانواده واحد جهانی تشکیل دهد، یک عائله در کل دنیا تشکیل بدهد.
از طرف دیگر پیامبر(ص)در خیلی موارد به وحدت توصیه و بدان تأکید نموده اند، حضرت در حجة الوداع نگرانی خودشان را مطرح کرده اند: «لاترجعوا بعدى كفاراً يضرب بعضكم رقاب بعض»( صحيح بخارى -كتاب ديات- ص 62) فرمود: بعد از مرگ من یکدیگر را تکفیر نکنید و گردن هم را نزنید، ببینید چه حرف زیبایی بیان کرده اند.در سیره پیامبر(ص) نمی توان موردی را پیدا کرد که ایشان کسی را تکفیر کرده باشند، پیامبر(ص) انتظار دارند ، همه ما یکپارچه شویم، همانطور که می فرمایند: « المؤمنون إخوة تتکافي دماؤهم و هم يدعلي من سواهم» (كافي، ج 4 ، ص 224) یعنی مومنان با هم برادرند، اینطور نیست که خون یکی کم ارزش بوده و خون دیگری محترم تر باشد. امت من باید در برابر دشمنانشان متحد بوده و ید واحد باشند. حضرت فرمود: «لا تختلفوا» اختلاف نکنید«لا تختلفوا فإن من كان قبلكم اختلفوا فهلكوا » (صحیح بخاری-کتاب الخصومات) تمدن های گذشته سقوط کردند، به این علت که اختلاف پیدا نمودند.
حضرت می فرمایند:« مَن فارق الجماعة شبرًا فقد خلع رِبْقَةَ الإسلام من عنقه » (سنن ابی داوود) هر کس به اندازه یک وجب از جماعت جدا شود مانند این است که از اسلامیت خارج شده است. از رسول خدا پرسیدن یا رسول الله جماعت چیست؟حضرت پاسخ دادند: «جماعت یعنی حق ولو اهل حق کم باشند »، جماعت یعنی حق و هرجایی حق وجود دارد. تعصب نداشته باش،نگو که من حاضرم علیه شیعه با شیطان، پیمان ببندم- یکی از مفتی های وهابی این راگفته است-. حضرت جمله ای فرموده اند که باید بر سر در سازمان ملل نصب شود؛«الخلق کله عیال الله»(مستدرک الوسائل، ج12، ح 14383.)
انسان هایی که می بینید، همگی عایله خداوند می باشند، با این نگاه به انسان ها باید نگریست. آنها را تحقیر نکرده،کوچک نشمارید، نکُشید و آنها را شکنجه نکنید؛؛ «إِنَّ اللَّهَ يُعَذِّبُ الَّذِينَ يُعَذِّبُونَ النَّاسَ فِي الدُّنْيَا» (صحیح مسلم) کسانی که انسان ها را در این دنیا شکنجه می کنند خداوند آنها را شکنجه خواهد کرد.
الخلق کله عیاله یعنی خانواده واحد جهانی؛پیامبر چند اصل دارد که یکی از آنها همین اصل می باشد. حضرت مبعوث شده تا یک عائله ی بزرگ ایجاد کند و بزرگ آن خانواده نیز خود خداوند باشد.همانطور که در خانه، پدر، بعضی از بچه ها را بیشتر از بقیه دوست دارد،خداوند هم در این خانواده بزرگ کسی را بیشتر دوست دارد که بیشتر به درد مردم بخورد ؛ همانطور که در ادامه فرموده اند: «و أحبهم إليه أنفعهم لعياله» (بحار الانوار, مجلسی, ج93/80)
خلق همه نونهال باغ خدایند هیچ نَه بِشکن از این نهال و نَه بَرکَن
این انسان ها همه درختان خدایند این درختان را نباید از ریشه کند و نباید آنها را شکست.
اولین بار در جهان کسی که ایده ی خانواده واحد جهانی را مطرح کرده است پیامبر (ص)است.
مرد منافقی به نام شاس بن قیس که در دلش نسبت به پیامبر کینه داشت، یک پسر یهودی را برانگیخت، تا برود بین قبایل اوس و خزرج که از جاهلیت با هم اختلاف داشتند آتش اختلافات گذشته را دوباره شعله ور سازد ، او رفت و جماعت جاهل را به جان هم انداخت، خبر به پیامبر (ص) رسید که اوس و خزرج سلاح در دست گرفته و آماده جنگ هستند. پیامبر(ص)به همراه مهاجرین و انصار به محل نزاع و درگیری رفته و فرمودند:”يا معشر المسلمين ، الله الله ابدعوى الجاهلية و انا بين اظهركم بعد ان هداكم الله تعالى الى الاسلام و اكرمكم به وقطع عنكم امر الجاهلية و استنقذكم به من الكفر و الف بينكم ترجعون الى ما كنتم عليه كفارا” (اسد الغابة ، ج 1، ص 148.)گویی این خطاب، الآن برای ما و برای کسانیست که این امت را تکه تکه کرده اند، “يا معشر المسلمين ، الله الله ابدعوى الجاهلية و انا بين اظهركم” از خدا بترسیددر حالی که من هنوز زنده بوده و در بین شمایم می خواهید، نزاع و خونریزی را شروع کنید”بعد ان هداكم الله تعالى الى الاسلام” بعد از اینکه خداوند شما را به اسلام دعوت کرده است.
لذا در اسلام جنگ، اختلاف و نزاع نداریم. در اسلام جنگ فقط برای رفع موانع تبلیغ است اگر مانع تبلیغ نباشد جنگ منتفی می شود ،بطوریکه اگر اهل مکه اجازه می دادند تا پیامبر(ص) سخنانش را بدون مزاحمت بگوید پیامبر(ص) با مشرکان مکه جنگ نمی کردند،چرا؟ چون پیامبر(ص) می دانست تاثیر کلامشان از تیزی شمشیر برّنده تر و نافذتر است، این عیب است برای پیامبر که تاثیر کلام را رها کرده و به تیزی شمشیر متوسل گردد.
پیامبر به آنها گفت: و”اكرمكم به” خدا با اسلام به شما کرامت داده است، “وقطع عنكم امر الجاهلية”و شما را با اسلام از جاهلیت و کفر نجات داد “و استنقذكم به من الكفر” و شما دوباره به کفر -نزاع یعنی کفر- بر میگردید،”و الف بينكم ترجعون الى ما كنتم عليه كفارا ” خدای متعال در قلوب شما الفت ایجاد کرده است و شما دوباره به کفر بر می گردید. صحبت پیامبر چنان اثر کرد که سلاح را بر زمین گذاشته و یکدیگر را در آغوش کشیدند. آنها بسیار گریسته و با مودّت به خانه هایشان بازگشتند.
عزیزان ! بالاتر از همه این ها، خداوند خود به وحدت دعوت کرده و اختلاف را برابر با شرک می داند. «وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ، مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ»(روم-آیه31و32) خداوند می فرماید: از مشرکان نباشید، آنهایی که دین را فرقه فرقه کردند و هرکس هم به فرقه خودش دلخوش است. خداوند در قرآن تاکید می کند؛ من می خواهم شما امت واحده باشید،آیا با اختلاف ایده ی امت واحده شکل می گیرد؟ «إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً» (انبیاء-آیه92) این دومین دعوت به وحدت.
در سومین دعوت خداوند متعال به پیامبر می فرماید:ای پیامبر!آیا با اهل کتاب نقطه اشتراک ندارید ؟آنها را دعوت کن و بر نقطه ی اشتراک تکیه و تأکید کن. «قُل يا أَهلَ الكِتابِ تَعالَوا إِلىٰ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَينَنا وَبَينَكُم أَلّا نَعبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلا نُشرِكَ بِهِ شَيئًا وَلا يَتَّخِذَ بَعضُنا بَعضًا أَربابًا مِن دونِ اللَّهِ ۚ فَإِن تَوَلَّوا فَقولُوا اشهَدوا بِأَنّا مُسلِمونَ» (آل عمران-64) – اینجانب به یکی از وهابی ها گفتم: پیامبر(ص) با یهود و نصاری کلمه سواء می تواند پیدا کند ولی تو با من که می گویم” اشهدان لااله الاالله و اشهد ان محمد الرسول الل ه ” کلمه مشترک نمی توانی پیدا کنی؟! آیه ی زندگی مسالمت آمیز در قرآن همین آیه ی 64 سوره آل عمران است که گفته شد.
چهارم اینکه؛ خداوند در بین اهل شهادتین عقد اخوت را نوشته است. نشانه ای از این بزرگ تر وجود ندارد که برادری ما را خود خداوند امضا کرده است،آنجا که می فرماید:«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ» (حجرات-آیه10)
پنجم ؛ مطالبی هست که خداوند متعال آن را به همه پیامبران گفته است ؛از جمله آن مطالب دعوت به اقامه دین و عدم اختلاف به نام دین است در آیه 13 سوره شوری خداوند به این موضوع اشاره کرده و می فرمایند:«شرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصي بِهِ نُوحاً وَ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْك وَ مَا وَصيْنَا بِهِ إِبْرَهِيمَ وَ مُوسي وَ عِيسي أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبرَ عَلي الْمُشرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يجْتَبي إِلَيْهِ مَن يَشاءُ وَ يهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيب».یعنی بعضی حرف ها آنقدر مهم است که خداوند به همه پیامبران باید سفارش کند.یکی از مواردی که به همه ی پیامبران سفارش کرده است این است « أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ » من این دین را فرستادم، و لیکن با آن مردم را بیچاره و تکه تکه نکنیدو با دین، خون مردم را نریزید و با نام دین با یکدیگر دعوا نکنید.در این مورد از ما سوال خواهد شد کسانی که اینکار را می کنند باید در دادگاه حق جواب بدهند.
ششم اینکه خداوند متعال می فرماید: با دین تألیف قلوب نمایید،دین را فرستاده ام که قلب ها رانسبت به هم مهربان نماید یعنی این دین مایه ی الفت است نه فرقت.« وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا » (آل عمران-103) دین بین شما الفت ایجاد نمود ،به پیامبر می فرماید: اگر ثروت دنیا را خرج می کردی نمی توانستی این کار را بکنی.اما در دین قدرتی هست که اگر به دست نااهلان نیافتد و درست عرضه شود اینگونه الفت ایجاد می کند.
هفتم اینکه خداوند می فرماید :اگر اختلاف داشته باشید بلای عظیمی بر شما نازل می شود« وَلا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُوْلَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ »(آل عمران-آیه105) هشتم اینکه خداوند می فرماید: اگر اختلاف کنید شوکتتان از بین خواهد رفت« وَلا تَنازَعوا فَتَفشَلوا وَتَذهَبَ ريحُكُم»(انفال-آیه46)، نهم اینکه خداوند می فرماید: فلسفه ی بعثت و ارسال رسل برای رفع اختلافات است، یعنی اینکه اگر در یک جامعه ای اختلافی پیدا شد،باید به بزرگ آن که در حقیقت پیامبران می باشد رجوع کرد چنانچه خداوند متعال می فرماید: « وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلَّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ »(نحل-آیه64)
دهم اینکه ؛خداوند از اختلاف نهی کرده است و در قرآن فرموده است که خودم روز قیامت به اختلاف ها رسیدگی و حکم خواهم کرد ،یعنی شما شمشیر به دست نگیریدو آن را بر گردن مردم نگذارید« إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُسَيْطِرٍ »(غاشیه-آیات21و22) مسیطر یعنی شمشیر را برگردن او گذاشته اید، خداوند می فرماید: در قیامت خودم، درخصوص اختلافات حکم می کنم. مشرکان می گفتند که مسلمانان مجرم هستند و باید آنها را در هر جایی که دیدیم بکشیم،خداوند فرمود به مشرکان بگو« قُل لّا تُسْأَلُونَ عَمَّا أَجْرَمْنَا »(سبأ-آیه25) اگر مجرمیم جرم من را از تو بازخواست نخواهند کرد« وَلا نُسْأَلُ عَمَّا تَعْمَلُونَ » (سبأ-آیه25) وکار تو را هم که از من بازخواست نخواهند کرد.« قُلْ يَجْمَعُ بَيْنَنَا رَبُّنَا »(سبأ-آیه26) خداوند یک روز همه ما را در یک مکان جمع خواهد کرد« ثُمَّ يَفْتَحُ بَيْنَنَا بِالْحَقِّ »(سبأ-آیه26) و خودش به حق بین ما حکم خواهد نمود «وَهُوَ الْفَتَّاحُ الْعَلِيمُ »(سبأ-آیه26) پیامبران به کسانی که حرفهای آنها را نمی پذیرفتند و به محاجّه و جدال با آنها برمی خواستند که طبعا نتیجه ای جز کینه و کدورت نداشت ، می گفتند : ((قُلْ أَ تُحَاجُّونَنَا في اللَّهِ وَ هُوَ رَبُّنَا وَ رَبُّكمْ وَ لَنَا أَعْمَلُنَا وَ لَكُمْ أَعْمَلُكُمْ )) (بقره 139 ( در جمله لنا اعمالنا و لکم اعمالکم خوب دقت کنید به پیامبر ما فرمود: ((اسْتَقِمْ كَما اُمِرْتَ وَ لا تَتَّبِعْ اَهْوائَهُمْ وَ قُلْ آمَنْتُ بِما اَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتابٍ وَ اُمِرْتَ لِأَعْدِلَ بَیْنَكُمْ اللَّهُ رَبُّنا وَ رَبُّكُمْ لَنا اَعْمالُنا وَ لَكُمْ اَعْمالُكُمْ لا حُجَّةَ بَیْنَنا وَ بَیْنَكُمْ اَللَّهُ یَجْمَعُ بَیْنَنا وَ اِلَیْهِ الْمَصِیرُ .))(شوری 15 ( باز در این آیه تاکید می کنم که لنا اعمالنا و لکم اعمالکم و تاکید می کند خود خداوند در قیامت در اختلافات حَکَم خواهد بود.
یازدهم اینکه به پیامبر گرامی اسلام می فرماید نه فقط متذکر و مبلغ هستی بلکه هرگونه اکراه و اجبار و خشونت به تو واگذار نشده است و اگر قرار بر اکراه بود خودم اکراه می کردم.
عزیزان اگر اختلاف باشد مصالح کلان امت در حاشیه می ماند، دشمن مجال یافته، جنایت کرده و ضربه می زند و امت را به جان هم می اندازد و جان و توان و انرژی امت را می گیرد.
مساله اصلی این است که مشخص شود، چه افرادی بین امت تا این اندازه اختلاف انداخته است.دقت کنید در حالی که تنها دوطایفه با هم اختلاف داشتند خداوند در قرآن می فرماید: «وَکُنتُمْ عَلَیَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ»(آل عمران-آیه103) در لبه جهنم بودید، خداوندی که به دوطایفه به خاطر اختلافشان می گوید در لبه ی جهنم قرار داشتید به اینهمه اختلاف در امت چه می گوید؟این را دیگر با جهنم نمی توان تعبیر نمود.
حال عامل این اختلافات عظیم کیست؟بلی! آن طائفه ایست که همه را تکفیر کرده و به غیر از خودشان هیچ کسی را قبول نمی کنند و آن طائفه وهابیت می باشد. که ابزاری در دست دشمنان قسم خورده اسلام گردیده اند. خداوند می فرماید« اشدا على الكفار رحما بينهم »(فتح-آیه29) در بین خودتان رحیم باشید و در برابر دشمن شدت عمل بخرج بدهید.وهابی ها می گویند: در بین رحمابینهم شیعیان قرار ندارند بطوریکه این هفته فتوا داده اند که شیعیان باید جزیه بدهند؛ یعنی به نظر آنها شیعه از اسلام خارج است.
ما شیعیان، پیرو مولایی هستیم که در جهت وحدت مسلمین از حق مسلم خود گذشتند. ما هیچ وقت به اختلافات دامن نمی زنیم، حضرت علی (ع)می فرماید” وایم الله لولا مخافة الفرقة بین المسلمین وان یعود الکفر ویبور الدّین لکنّا علی غیر ما کنّا لهم علیه”( بحارالانوار، ج 32، ص 61)به خدا سوگند، اگر بیم وقوع تفرقه میان مسلمانان و بازگشت کفر و تباهی دین نبود، رفتار من با آنان طور دیگری می شد، من می دانستم که اوضاع را چطور تغییر دهم.بلی!حضرت به هیچ وجه راضی نشدند با اختلاف افکنی به مقاصد خود که مقصد مبارکی هم بود ،برسد. این نکته را هم عرض کنم که وهابی ها هیچوقت نمی توانند به خط وحدت بیایند چون خداوند برای وحدت راهی را مطرح کرده که وهابی ها نمی تواند از عهده آن بربیایند خداوند فرموده: راه وحدت کفر به طاغوت است((فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ)) پس عمل به آیه ((واعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا)) جز با کفر به طواغیت زمان ممکن نیست و این مساله ای است که وهابیت بر خلاف آن است و با کل امت در این مورد اختلاف دارد و اصلا آنها را خود طواغیت درست کرده اند تا منویات آنها را اجرا کنند اگر باور ندارید به عملکرد آل سعود و فتاوای علمای درباری آنها توجه کنید.

 ———————————————————————————————————————————-

خطبه ی دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

خودم و همه عزیزان را به تقوای الهی دعوت می کنم. «إنّ تَقوَى اللّه عِتقٌ مِن كُلِّ مَلَكَة ونَجاةٌ مِن كُلِّ هَلَكَةٍٍ»(نهج البلاغة، خطبه 230) حضرت علی (ع)فرموده است: اگر کسی بخواهد از هر نوع بردگی و از هر هلاکتی نجات بیابد راهش تقوا است.
امروز سالروز آغاز غیبت آقا و مولایمان حضرت صاحب العصر و الزمان (عج) می باشد، همه از اعماق وجودمان ندا می کنیم “أین جامع الکلمه علی التقوی”(دعای ندبه) کجاست آن که همه امور را بر محور تقوی جمع می کند و آن زمان برروی زمین انسان غیر متقی نخواهد بود.به در گاه خداوند متعال ناله می کنیم و اعلان اضطرار می کنیم که خداوند متعال در فرج آقایمان تعجیل عنایت بفرماید و برای ما نسبت به حضرت قلبی سوزان ، معرفتی عالی و محرمیت عنایت نماید.
عزیزان نام این روزهایی که در آن واقع شده ایم را باید ایام الله گذاشت.خداوند بعضی روز ها را ایام الله نامگذاری فرموده است که روز های خاصی می باشند؛به آن روز هایی که اسماء و صفات خداوند به صورت خاص ظهور می یابد ایام الله گفته می شود.همانطور که به 22بهمن ایام الله می گوییم، مگر می شود تمام دنیا تا بن دندان مسلح در برابر یک سیدی(امام خمینی) قرار بگیرد که از دنیا،تنها یک عبا دارد و یک قبا؛ اما همین سید ملت را از دهان این گرگ های گرسنه بیرون بکشد، آیا چیزی حادثه ای با اسباب ظاهری قابل توجیه است ؟این نشان دهنده ی توحید است یعنی خداوند به طور ویژه قدرت نمایی می کند
خداوند متعال این روزها قهّاریت خودش را نشان می دهد.چند ماه قبل از این شاه عربستان گفت: سر مار در ایران است ،ما باید سر این مار را بشکنیم؛کار خدا را ببینید، الان همه متوجه شدند که سر مار خود عربستان است. دنیا متوجه شده است ؛هر نا امنی که در منطقه دیده می شود همگی به دست عربستان اتفاق افتاده است. از نگاه دیپلماسی عمومی،عربستان تمام افکار عمومی را در منطقه و جهان از دست داد. چه کسی این را باور می کرد!
قضا و قدر پنج انگشت دارد و هنگامی که اتفاق بیافتد دو انگشت را بر روی چشم و دو انگشت را هم در گوش انسان قرار می دهد،آنگاه نه گوش می شنود و نه چشم می بیند و یک انگشت را هم می گذارد در دهان انسان و می گوید: صدایت در نیاید.
شاگرد شیخ صفی الدین اسحاق اردبیلی ،شاه قاسم انوار که اهل سراب است، می گوید:
قضا شخصی است پنج انگشت دارد چوخواهد از کسی کامی برآرد
دو بر چشمش نهد دیگر دو برگوش یکی بر لب نهد یعنی که خاموش
اشتباه از این بزرگ تر نمی شود که شاهزاده جنایتکار عربستان، بندر بن سلطان به روسیه رفت و به آن ابر قدرت گفت که از معادلات سوریه پایتان را بیرون بکشیدو اگر اینکار را نکنید اوضاعتان را به هم خواهم ریخت. الآن در ولگوگراد روسیه بمب منفجر کردند، روسیه هم در مقابل علاوه بر اینکه نام آنها را در لیست گرو های تروریستی قرار داده است،تهدید کرده که از عربستان چنان انتقامی بگیرد که نقشه ی خاورمیانه تغییر کند. در دنیا اقدام دیپلماتیک به این خامی قابل تصور نیست! الان اشتباهات عربستان را در این خطبه خواهم شمرد. فکر نکنید این ها اتفاقات ساده ای است، خون مظلومان بر روی زمین نخواهد ماند ، این سنت الهی است. آلما مظلومون آهینی آلار آهسته آهسته!
فقرا حقینه هر کیم توخانا توخانار سینه سی الله اخونا!
هر جایی که ترور ،خون ریزی و انفجار دیدید آنجا ردپای عربستان به چشم می خورد. به درستی پیامبرمان حق مطلب را ادا فرموده اند با این بیانی که داشته اند که از نجد شاخ شیطان بیرون خواهد زد،اسم وهابیت را گذاشتند قرن شیطان،شاخ شیطان.
دقت کنید؛ جنایاتی که القاعده در سوریه انجام می دهد کمر عربستان را شکست،چون عربستان از آنها حمایت می کند.آنها در سوریه یک مفتی دارند که نامش عرعور است،می گوید چنان حسرتی می کشم تااین مهدی که شیعیان می گویند بیاید و من با او بجنگم. او در ادامه می گوید: ما لشکر سفیانی هستیم و فرمانده ما یزید بن معاویه بن ابی سفیان است.
این طور نیست که اهل سنت همه وهابی باشند حُبِّ اهل بیت در قلب اهل سنت هم وجود دارد. بارها اهل سنت به بنده گفته اند که دائما نگویید؛ امام علی و امام رضا فقط امام شیعیان است، ما اهل سنت ناراحت می شویم، اینها ، آقای ما اهل سنت هم هستند.اخیراً یکی ازاهالی اهل سنت به بنده می گفت: امام علی (ع) ، امام حسین(ع)و حضرت ابالفضل (ع) را از ما گرفته ایدو حال فقط پیامبر(ص) برای ما باقی مانده است.می گفت: این ها همه الگوهای ما هستند.
یک اشتباه بزرگ استراتژیک که عربستان انجام داد، این است که گروه داعش را به جان استان الانبار عراق انداخت.با این کار می خواستند آنجا را تجزیه کرده و فلوجه را به عنوان پایتخت اعلام کنند،- این داعش همان القاعده است، از القاعده همه تنفر دارند به همین خاطر نامش را عوض کرده اند و داعش نامیده اند-بدین ترتیب همه القاعده های عراق در آنجا جمع شده و در تیر رس قرار گرفتند. این کار خدا بود چرا که دولت نوری مالکی به هیچ وجه نمی توانست، همه اینها را یک جا جمع کند. اعلام موجودیت داعش در الانبار باعث شد یک اجماع ملی در عراق ایجاد و تمام فرقه های سیاسی و احزاب همگی حول نوری مالکی جمع گردیدند ،بطوریکه اهل سنت هم در کنار نوری مالکی قرار گرفتند. بدین ترتیب تمام هزینه هایی که عربستان برای اختلاف شیعه و سنی خرج کرده بود فنا شد، برای این کار حتی اخبار را به گونه ای تنظیم می کنند که اهل سنت را علیه شیعه تحریک کنند . 200میلیارد دلار عربستان در سوریه و عراق برای به هم زدن رابطه ی شیعه و سنی پول خرج کرده است. این اشتباهشان در الانبار الآن باعث شده که شیعه و سنی در یک صف ،در برابر القاعده قرار گیرند و همه اینها عنایت خاص خداوند متعال است .
اینها با این اشتباه بزرگی که انجام دادند،باعث شدند که دشمنان غدّار نوری مالکی از ترس افکار عمومی مجبور شوند در کنار نوری مالکی قرار بگیرند، عجیب این بود که آمریکا از نوری مالکی حمایت کرد و گفت: القاعده ای ها را بکش و این یک میخی بود که بر تابوت عربستان وارد کردند، انگلیس هم اعلام کرد که هرکس که به سوریه رفته است دیگر به او پاسپورت نمی دهیم.اروپا و آمریکا تصمیم گرفته اند که هرچه نیروی رادیکال در سوریه وجود دارد همه را از بین ببرند، این که اینها به جان هم افتاده اند توطئه ی آنهاست.
ما سوال داریم؛ آمریکا! شما که تا یک هفته قبل هیچگونه آماری از القاعده به نوری مالکی نمی دادی چطور شد که ناگهان 180درجه تغییر موضع داده ای؟
این که می گویید؛ نیرو های رادیکال را از آنجا خارج می کنم اینها حکم های ثانوی است که بعدا اتخاذ شده است.
اینها همه متوجه شده اند که داعش از بین رفتنی است،سفر اخیر هیات آمریکایی به عربستان نیز به همین منظور بوده که به آنها هشدار بدهند که دیگر داعش را رها کنندچرا که از بین رفتنی هستند. سوال دیگر ما از آمریکا اینست ؛ شما که تصمیم داشتید با حمله به سوریه، القاعده و داعش را بر سر کار بیاورید پس چطورشما در سال 2001 میلادی حکومتی اینچنینی را در افغانستان -حکومت طالبان-ساقط کردی،حال چرا دوباره می خواهی آنها را بر سرکار بیاوری؟ اگر خوب بود چرا سرنگون کردی؟ اگر خوب نیست چرا در سوریه بر سر کار میاوری؟ این رگبار تناقض همه نشانه شوکت انقلاب اسلامی است.
عربستان طوری مستاصل گردیده است که حمایت ترکیه را نیز از دست داد – اردوغان فکر می کرد که اگر مصر و عربستان رادر دستش بگیرد می تواند رهبری عالم اسلام را به دست بگیرد ولی بعداً متوجه شد که او را بازی داده اند- این هفته جناب داوود اوغلی آب پاکی را روی دست عربستان ریخت و گفت ما از نوری مالکی علیه داعش حمایت می کنیم. تناقض در بین این ها بیداد می کند .ترکیه از یک طرف از داعش حمایت می کرد ولی الآن علیه آنها موضع میگیرد!
عربستان پاکستان را هم از دست داد . اصلا برای ما قابل تصور نبود که در پاکستان شورای شیعه و سنی تشکیل بشود و با هم اعلام بکنند که این شورا را تشکیل داده ایم تا جلوی دخالت آمریکا و عربستان در پاکستان را بگیریم.اینها نتیجه اشتباهاتی است که سعودی ها انجام د اده اند.
آل سعود در یمن نیز جایگاهشان را از دست داده اند.آنهابه دیکتاتور یمن پناه داده ،بخشی از خاک یمن را تصرف و به جنگ الحوثی ها آمدند. لیکن شکست خوردند، الحوثی ها هم کاری کردند که در قلب مردم نفوذ کنند ، در حال حاضر سه استان در دست حوثی هاست. حوثی ها اعلام کرده اند که ما خاک یمن را از عربستان پس خواهیم گرفت. از آرزو های قدیمی یمنی هاست که کسی پیش قدم نبود و خاک آنها را از سعودی بگیرد.این ها همه عربستان را خانه خراب کرده است.
عربستان در مصر بیشتر متضرر شد،آنها از کودتاگران حمایت و علیه اخوان المسلمین موضع گرفت ،عجیب اینکه به جریان سلفی مصر گفتند که آنها هم باید از کودتا گران و سیسی حمایت کنند ،الآن در مصر همه عربستان را لعن می کنند.
در لبنان نیز مشخص شد که عربستان و بندر بن سلطان در انفجارسفارت ایران دست داشته است ،پسر بندر نیز در این قضیه دستگیر گردید. فوت مشکوک الماجد قلب لبنانی ها را نسبت به عربستان از کینه پر کرده است،اینکه “الماجد” را چه کسی کشته است ؟ چرا نگذاشتند صحبت کند؟.در پشت پرده ی همه این اتفاقات عربستان نقش ایفا می کند. فاش شدن پشت پرده ی انفجار در سفارت ایران نشان داد که تمام انفجارات و ترور ها در لبنان کار سعودی هاست.
این قضایا باعث شده که موقعیت کشور مان در دنیا بالا برود، طوریکه دائماً شاهد آن هستیم که هیئت های پارلمانی به ایران می آیند . فکر نمی کردیم که از کانادا- کشوری که هرچه در زمینه ی حقوق بشر علیه ما قطعنامه صادر شده است پیشنویس آنرا آن کشور نوشته است- هیئت پارلمانی به ایران بیاید و اعلام کنند که می خواهند در ایران حضور داشته و همکاری نمایند،در موقعیت ممتاز ایران همین بس که اعلام کردند ؛ کنفرانس ژنو2 بدون ایران به نتیجه نمی رسدو این خیلی مهم است . وزیر خارجه آلمان بالصراحه اعلام کرد که کنفرانس ژنو بدون ایران بی نتیجه است.
آمریکا و اروپا به این نتیجه رسیده اند که ایران هم در داخل از انسجام کافی برخوردار است وهم در سطح بین المللی نفوذ بالایی دارد،آیا تا حال فکر کردید که آمریکا چرا از حمله به سوریه منحرف شد در حالیکه تا چند قدمی جنگ آمده بودند؟ علت آن این بود که ،ماهواره های جاسوسی و جاسوسان آنها نشان دادند که هم ایران وهم حزب الله انگشت بر روی ماشه و پای موشک هایشان تمام اهداف آمریکا و اسرائیل را نشانه رفته اند ،لذا دست به دامان روسیه شدند که آنها طرحی بدهند تا آمریکا آبرومندانه از این بحران خارج شود.این نتیجه ی خون مقدس شهداست.
عزیزان کلام آخرم اینکه دنیا در یک خلاء عظیم اعتقادی به سر می برد،کدام اسلام پاسخگوی این خلاء می تواند باشد،آیا اسلامی که عربستان می گوید؟ و یا اسلامی که الأزهر می گوید؛الازهری که هم از مبارک وهم از سیسی جنایتکار حمایت دو آتشه می کند؟ آیا اسلامی که مرکز رابطه العالم الاسلامی می گوید؟ اسلام طالبان، اسلام لائیک؛ همه اینها در این عرصه مردود شده اند. نه تنها در عالم اسلام که در دنیا خلاء اعتقادی غوغا می کند،بطوریکه این هفته پاپ اعلام کرد که: جهنم دروغ است ، جهنم با رحمت خداوند همخوانی ندارد ، خداوند در آخرت حکم نمی کند، خداوند متعال در آخرت هیچ محکوم قضایی ندارد هر جور آدمی هستید مورد قبولیدحتی همجنسبازان و… و از همه اینها دعوت کرد که به کلیسا بیایند، می دانید چرا ؟پاپ این مطالب را می گوید، چون دیگر حرفشان خریدار ندارد،مشتری ندارد و حرفهای فوق برای جمع کردن مشتری است ، یکشنبه هایشان و مراسم کلیسای در حکم خواندن فاتحه بر سر جنازه است. در چنین خلایی آنچه می ماند اسلام ناب محمدی یا اسلامی است که اهل بیت پیامبر آن را ترسیم کرده اند و چنین اسلامی را ایران اسلامی نمایندگی می کند،فکر اهل بیت در دنیا می تواند گره گشا باشد. خداوند ما را در انجام وظیفه مان موفق گرداند تا بتوانیم زیباییهایِ اندیشه ی اهل بیت را، به دنیا نشان بدهیم.