آذربایجاناخبارارمنستاناوستیای جنوبیعمومیقره باغقفقاز جنوبیگرجستان

عوامل شکل­ دهنده به سیاست موازنه ­بخش و تداوم وضع موجود روسیه در ارتباط با بحران­ های قفقاز جنوبی

با گذشت بیش از دو و نیم دهه از زمان شکل ­گیری بحران­ های واقع در منطقه قفقاز جنوبی مانند مناقشه قره ­باغ و بحران­ جمهوری­ های آبخازیا و اوستیای جنوبی، شاهد ناکارآمدی سازوکارهای دیپلماتیک اعمال شده توسط اتحادیه مینسک و تحولات میدانی برای حل­ و فصل این مناقشات هستیم. سوال اصلی که مطرح می­شود، این است چه عواملی مقوم و سازنده سیاست امنیتی روسیه مبنی بر تداوم وضع موجود و برهم نخوردن موازنه قدرت شکل­ گرفته بین طرف­ های درگیر در منطقه قفقاز جنوبی هستند؟

 به گزارش مرکز فرهنگی قفقاز،در سطح منطقه با توجه به اینکه مهم­ترین هدف راهبردی روسیه در منطقه قفقاز جنوبی احیای موقعیت هژمونیک دوران اتحاد جماهیر شوروی و تداوم منزلت استیلاجویانه خود است، استفاده ابزاری از بحران­ های منطقه مانند مناقشه قره ­باغ، بحران آبخازیا و اوستیای جنوبی، مهم­ترین ابزار دست­یابی به این هدف راهبردی به شمار می­ آید. در واقع، چهار عامل مهم در تداوم وضع موجود و برهم نزدن معادلات سیاسی و امنیتی منطقه در نگرش روسیه نقش دارند. نخستین عامل، کنترل رفتار خارجی بازیگران منطقه و جلوگیری از به ثمر نشستن گرایش­ های غرب­گرایانه آنها با اتکا به این بحران­هاست. برای مثال ارمنستان و جمهوری آذربایجان، به خاطر این مسئله، در حوزه رفتار خارجی از آزادی عمل کامل برخوردار نیستند و در گرایش­ های غرب­گرایانه و در تلاش برای عضویت در ساختارهای یورو-آتلانتیکی ملاحظه­ های سیاسی و امنیتی روسیه را در نظر می­ گیرند. در مورد گرجستان نیز تلاش­ های غرب­گرانه این کشور، علاوه بر عوامل تعدیل­ کننده ناشی از فشار گروه ­های اپوزیسیون داخلی و کلیسای ارتدوکس، با بهانه ­جویی ­های طرف­ های غربی رو به­ رو می­ شود.

دوم، تداوم وضع موجود و تعارض­ های ناشی از آن بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان از یک­ سو و گرجستان و جمهوری خودمختار آبخازیا و اوستیای جنوبی از شکل­ گیری هرگونه ترتیبات امنیتی و اقتصادی منطقه ­ای مغایر با منافع روسیه جلوگیری به عمل می ­آورد. برای مثال تاکنون تمام پیشنهادهای دولت­ های منطقه ­ای مانند گرجستان، ترکیه و ایران مبنی بر شکل ­دهی به سازمان­ های منطقه­ ای به­ دلیل تداوم این مناقشه ­ها بین دولت­ های منطقه ­ای به ثمر ننشسته است.

سوم، از بُعد مزیت اقتصادی برای روسیه حائز اهمیت است. در واقع، در کنار مراودات تجاری و موضوع فروش انرژی، فروش تسلیحات نظامی یکی از کانال­ های درآمدزای روسیه برای تأمین تولید ناخالص داخلی مورد نیاز این کشور به شمار می­ رود. روسیه در این ارتباط با اعمال سیاست موزانه در بین طرف­ های درگیر و فروش تسلیحات نظامی به آنها، از یک سو، به حمایت از صنایع نظامی داخلی می­ پردازد و از سوی دیگر زمینه­ ساز تداوم وضع موجود می­ شود. برای مثال جمهوری آذربایجان از سال ۲۰۱۱ به بعد، بیش از ۵ میلیارد دلار سلاح و تجهیزات نظامی از روسیه خریده و ارمنستان نیز با برخورداری از مزیت­ های ناشی از عضویت در پیمان امنیت دسته­ جمعی مانند سوبسید به خرید سلاح از روسیه مبادرت ورزیده است. در جمهوری­ های آبخازیا و اوستیای جنوبی نیز نیروهای سیستم اطلاعات فدرال (اف- اس- بی) به­ طور مستقیم حضور دارند و با انعقاد موافقتنامه امنیتی، مسئولیت کنترل مرزها و تصمیم­ گیری در حوزه سیاست­ های خارجی این جمهوری­ ها را برعهده گرفته­ اند تا ابزاری برای کنترل رفتارهای خارجی گرجستان و تلاش این کشور برای عضویت در سازمان ناتو باشند. اعمال این نوع سیاست تاکنون نتیجه داده و بسیارهای از اولویت­ های غرب­گرایانه گرجستان در تلاش برای عضویت در اتحادیه اروپا و ناتو به نتیجه نرسیده است، به­ گونه ­ای که اعضای ناتو حل موضوع عضویت این کشور در این سازمان را به حل مسئله آبخازیا و اوستیای جنوبی مشروط کرده ­اند.

موضوع مهم دیگری که به ­عنوان محرک و مقوم جهت­ گیری سیاست خارجی روسیه مبنی بر تدام وضع موجود نقش ایفا می­کند، حضور فیزیکی روسیه در منطقه با اتکا به تداوم بحران­ های این جمهوری ها است. برای مثال ارمنستان در راستای رقم زدن معادلات میدانی و سیاسی قره ­باغ به نفع خود و مقابله با تهدیدهای نشأت گرفته از جمهوری آذربایجان، علاوه بر عضویت در سازمان پیمان امنیت دسته ­جمعی و انعقاد پیمان­های نظامی با روسیه، دو پایگاه نظامی را در خاک خود در اختیار این کشور قرار داده است. علاوه بر این، در این ارتباط می­توان به حضور پایگاه ­های نظامی این کشور در جمهوری­ آبخازیا و اوستیای جنوبی اشاره کرد. به­ طور طبیعی حل شدن این مناقشه­ ها، مشروعیت حضور فیزیکی و برقراری پایگاه ­های نظامی روسیه را در قفقاز جنوبی را زیرسوال می­برد. برای همین چشم انداز روشنی را برای حل این مناقشه­ ها نمی­ توان در نظر گرفت مگر اینکه در بسترهای دیگری مانند عضویت جمهوری آذربایجان در اتحادیه اقتصادی اوراسیا یا سازمان پیمان امنیت دسته­ جمعی، امکان حضور و اتصال سرزمینی روسیه به این منطقه مهیا شود.

نویسنده: دکتر قاسم اصولی اودلو، کارشناس موسسه تدبیر اقتصاد و تحلیل­گر مسایل اوراسیا

منبع: ایراس

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا