آذربایجاناخبار

آداب و رسوم عید نوروز در جمهوری آذربایجان

جمهوری آذربایجان تنها کشور غیر فارسی زبانی است که دولت آن، عید نوروز را عید ملی شناخته است. مردم این کشور به واسطه اعتقاد شدید به آیین و مراسم نوروز برای با شکوه تر انجام شدن این جشن، همه ساله تدارکات ویژه ای می بینند.
 

به گزارش مرکز فرهنگی قفقاز ، در دوره اتحاد شوروی سابق، نوروز آذربایجانی ها دوره های مختلفی را گذرانده است. در اوایل و بخصوص در دوره استالین آن را به کلی ممنوع کردند؛ در دوره بعد به صورت مشروط آزاد شد تا بالاخره در دهه هشتاد میلادی به کلی آزاد و جشن ملی اعلام شد. اما مردم آن را در گذشته چگونه برگزار می کردند و امروز چگونه برگزار می کنند؟
در دوره شوروی نوروز تنها در محیط خانواده برگزار می شد، ولی این مراسم هیچگاه با شکوه نبود، با این همه در آن زمان به خاطر وضع اقتصادی بهتر، همه مردم توان جشن گرفتن داشتند. در زمان حاضر این عید از طرف دولت پذیرفته شده و یک جشن رسمی است و بدین جهت در محیط عمومی و با موسیقی و رقص زیاد برگزار می شود.

 امروزه نوروز در کشور جمهوری آذربایجان بسیار مفصل و با شکوه برگزار می شود و شباهت و نزدیکی سنت ها و آیین ها و فرهنگ آنان در هفته پیش از نوروز در شهر باکو که با جنب و جوش زیادی انجام  می گیرد به آداب و رسوم ما بسیار نزدیک است . نرده ها و تیرهای چراغ برق را رنگ می کنند، میدان های شهر گلکاری می شوند، همه جا رنگ نو به خود می گیرد و بسیاری از مغازه ها در ویترین های خود یک سینی سبزه می گذارند شور و حال خرید دم عید در باکو و سایر شهرهای آذربایجان تفاوت چندانی با بازارهای ایران در نزدیک نوروز ندارند.

بایرام آیی و آخیر چرشنبه لر

جشن‌های نوروز در آذربایجان تقریبا از یک ماه مانده به نوروز آغاز می‌شود چهار چهارشنبه آخر ماه اسفند به ترتیب سو چرشنبه سی (چهارشنبه آب)، اود چرشنبه سی (چهارشنبه آتش)، توپراق چرشنبه سی (چهارشنبه خاک) و آخیر چرشنبه یا یئل چرشنبه سی (چهارشنبه آخر و یا چهارشنبه باد) نامیده می‌شود. این سنت به رسم یاد آوری 4 عنصر تشکیل دهنده زمین، آب، باد، خاک و آتش نام گذاری شده است. البته جشنهای این روزها در شب سه شنبه قبلی صورت می‌گیرد. در چهارشنبه آخر سال جشنهایی از قبیل پریدن از روی آتش، فال گوش ایستادن و… مخصوصا در شهرهای مرزی و نزدیک ایران انجام می‌گیرد.

امروزه دیگر روال چهارشنبه سوری در باکو با تفاوت های نسبت به سابق برگزار می شود و عمده مراسمات به نورافشانی های “ایچری شهر”،”بایراق میدانی” و چند جای دیگر محدود شده است اما هنوز هم جوانان عادت به روشن کردن آتش دارند و تقریبا در اکثر محلات آتش روشن می کنند.

چهار چهارشنبه ی قبل از نوروز

چهارشنبه های آخر سال به روایتی که شنیده ایم و در منطقه قفقاز و آذربایجان به اینگونه نیز از باور مردم عنوان میشوند که، در اول آتش افروخته می شود و باد آن را به قله کوه ها برده برف ها را آب میکند و این آب به دامنه کوه ها و مراتع جاری شده خاک را جانی دوباره می دهد و از این خاک رویش سبز زندگی آغاز می شود. چهارشنبه سوری نیز در آذربایجان برگزار می شود و به آن چهارشنبه آق شامی می گویند. مردم در آذربایجان به جای آخرین چهارشنبه سال، آنچنان که در ایران مرسوم است، چهار چهارشنبه باقی مانده از سال را به عنوان نماد آب، باد، خاک و آتش جشن می گیرند. «پروفسور نبی اف» که مطالعات زیادی درباره نوروز کرده، معتقد است که مراسم این چهارشنبه ها از روزگاران پیش باقی مانده و جنبه ای فلسفی دارد. او در این باره می گوید: «این عید ملی به آفرینش انسان مربوط است. درک انسان از هستی با چهار عنصر آب، باد، خاک و آتش پیوند می خورد. از یک ماه مانده به عید نوروز در چهارشنبه های آخر سال جشن ها و مراسم مختلفی برگزار می شد که تا به امروز باقی مانده و به ما هم رسیده است.»
با وجود این امروزه از بین این چهار چهارشنبه تنها چهارشنبه آق شامی است که با شکوه زیاد برگزار می شود. در شام این روز در کوچه های باکو بخصوص در محله ایچری شهر بوته های بزرگ آتش افروخته می شود و پسرها و دخترها از روی آن می پرند. این مراسم با آنکه در دوره هایی از حکومت شوروی ممنوع بوده، ولی تا امروز به خوبی حفظ شده است. باور به آتش به عنوان عنصری پاک کننده و برای دور کردن شر، از گذشته در فرهنگ های مختلف وجود داشته است. در ایران باستان نیز آتش عنصری مقدس بوده و ستایش می شده است.

پاپاق آتماق و قولاخ فالی

در بعضی مراسم این عید، علائم زرتشتی خود را نشان می دهد. افروختن آتش و پریدن از روی آن و روشن کردن شمع از جمله آئین های زرتشتی است که به ما رسیده است. بدین سبب زرتشتیان تصور می کنند که این جشن تنها از آنِ آنان است. بعد از آتش بازی بعضی بچه های آذری “پاپاق آتماق” می کنند که شبیه مراسم فالگوش در ایران است.

در مراسم «پاپاق آتماق» یا کلاه گردانی اکثراً پسرها شرکت دارند. آنها درِ خانه همسایه را می زنند و صاحب خانه در کلاه آنها چیزهای خوردنی مانند شکر بوره، باقلوا، فندق، سیب و شکلات می گذارد. بعضی دختران نیز در این شب فال گوش می ایستند که به زبان آذری “قولاخ فالی” می گویند. آنها مخفیانه به سخنان همسایه گوش می دهند و آن ها را به نیکی تفسیر می کنند.

در سنت فال گوش ایستادن دختران نو رسیده در ته دل فالی گرفته و در شب چهارشنبه سوری بصورت مخفیانه پشت درنیمه باز به انتظار ایستاده و اگر در این هنگام حرف خوب و موافقی بشنوند آرزویشان برآورده شده و اگر حرف نامناسبی می‌شنیدند نیتشان عملی نمی‌گشته است. بنابر این برمبنای آیین عید مردم از بد گویی و سخنان نامناسب دوری می‌جویند. در میان عادات نوروزی مراسمی همچون ارسال خوان سمنو از سوی داماد به خانه نامزدش، انداختن کلاه پوستین به درها، آویزان کردن کیسه و توبره از سوراخ بام و یا پنجره در شب عید و درخواست تحفه عید در این سرزمین موسوم است.

سبزه ، سمنو و شیرینی از ملزومات نوروز در آذربایجان می باشد

در نزدیکی ایستگاه راه آهن باکو که به آن “واغزال” می گویند، سبزه، مهمترین نماد بهاری، به مغازه گل فروشی ها جلوه خاصی می بخشد. گل فروش ها صدها سبزه را با سلیقه چیده و آنها را تزئین کرده و مشتریان زیادی را به سوی خود جلب می کنند. مردم آذربایجان به سبزه «سمنی» می گویند و همچون ایرانیان از چند هفته پیش از عید به تهیه آن می پردازند. اما از چند دهه پیش به این سو، جوان ترها به جای سبز کردن سنتی سمنی در خانه، به خریدن آن بسنده می کنند. شیرینی های رنگارنگ و جنب و جوش کارکنان شیرینی پزی های باکو نیز گویای گسترش فعالیت آنها در این روزهاست. از بین شیرینی های گوناگون، دو نوع آن ویژه نوروزند و عمدتاً در این روزها تهیه می شوند: شکر بوره و باقلوا. باقلوا که انواع آن در کشورهای دیگر نیز یافت می شود یکی از اجزاء مهم سفره نوروزی در باکوست. شکر بوره به قطاب شباهت دارد ولی چند برابر بزرگتر از آن است البته بسیاری از زنان آذری خرید شیرینی از بیرون را پسندیده نمی دانند و معتقدند شیرینی نوروز باید در خانه پخته شود.

از آیین های دیگر نوروزی در جمهوری آذربایجان خانه تکانی است که در روزهای قبل از عید، همچون ایران با کمک همه اعضای خانواده انجام می شود. هر خانه باید در روزهای نوروز برای مهمان های سرزده آماده باشد. در گذشته مردم از سبزه سبز کرده خود سمنو درست می کردند. 

یادی از اموات پیش از فرارسیدن نوروز

بعدازظهر روز آخر اسفند یا بیستم مارس، روز پیش از نوروز، گورستان های باکو مملو از کسانی است که به تعداد رفتگانشان، سینی های سمنو در دست دارند. بر روی بعضی گورها دو یا سه سینی سبزه گذاشته شده که نشانه این است که خانواده های چندی از خویشان آنجا حضور یافته اند. منظره گورستان در این روز حیرت انگیز است، گویی آذری ها مردگان خویش را نیز در جشن نوروز شرکت می دهند.

سفره آخر سال و بخت دختران جوان

در شب پیش از همه افراد خانواده، در خانه یکی از بزرگترها جمع می شوند و شام را با هم می خورند. مهمترین و اصلی ترین خوراک نوروزی در آذربایجان ماهی است که باید حتماً سر سفره باشد. روی سر ماهی حلقه ای قرار می دهند که آن را باید بزرگترین دختر دم بخت خانواده در انگشت خود کند. براساس باورهای مردم، این کار دختر را خوشبخت می کند. سفره نوروزی آذربایجانی ها با سفره نوروزی ایرانی ها تفاوت دارد و در زمان حاضر در آن هفت سین، هفت شین یا هفت میم وجود ندارد اما هر کدام از اجزا آن معنی خاصی دارد.

اگرچه نوروز در سال های اخیر دوباره جشن گرفته می شود ولی در سال های حکومت شوروی، همچنانکه اشاره شد، مردم برای برگزاری مراسم نوروز دچار مشکل می شدند. با وجود این پروفسور “نبی اف” معتقد است که رهبران محلی آن زمان حزب کمونیست در برگزاری این جشن و نگهداری آن در آن سال ها نقش داشته اند. او می گوید: «در سال ۱۹۶۶ حکومت شوروی سابق اجازه برگزاری مراسم نوروز را صادر کرد و این یکی از رویدادهای به یاد ماندنی کشور ماست. همین جا گفتنی است که در آن زمان منشی کمیته مرکزی و مسئول ایدئولوژی حزب کمونیست آذربایجان (عشقعلی قربانف) از این قرار حکومتی استفاده کرد و توانست نوروز را با شکوه تمام بر گزار کند.»

هفت سین در آذربایجان

سفره هفت سین جمهوری آذربایجان از هفت عنصری که نامشان با حرف سین شروع می‌شود، تشکیل شده است. با این تفاوت که اسامی بر اساس نام آنها در ترکی آذربایجانی انتخاب می‌شوند. البته این تفاوت چندان تغییری در سفره ایجاد نمی‌کند چرا که اسامی بیشتر این عناصر فارسی است. ضمن اینکه این سفره در مناطق مختلف آذربایجان بصورت‌های مختلفی تهیه می‌شود. سفره هفت سین در جمهوری آذربایجان معمولاً از عناصر زیر تشکیل شده است:

سوماق: نشانه آفتاب

سکه: نشانی شانس

سمنو: شیرینی، برکت و حاصلخیزی

سبزه: خلوص و خوشبختی

ساری کؤک (زرد چوبه): شیرینی زندگی

سود (شیر): سلامتی و زیبایی

سو (آب): تولد تازه و حیات

ممکن است به جای زردچوبه و شیر از سرکه و ساریمساق (سیر) نیز استفاده گردد. علاوه بر این در سفره آینه‌ای که دور آن رنگ آمیزی شده است قرار می‌دهند.

برگزاری نوروز و تبعیت از تاریخ شمسی

درجمهوری آذربایجان نوروز بر اساس تاریخ شمسی جشن گرفته می‌شود اگر سالی کبیسه باشد روز ۲۲ مارس بعنوان روز عید جشن گرفته می‌شود. در این کشور همانند ایران از ۲۹ اسفند تا ۴ فروردین (۲۰ مارس تا ۲۴ مارس) تعطیل رسمی است اما معمولاً دولت چند روز به این تعطیلات اضافه می‌کند بعنوان مثال در سال ۲۰۱۰ این تعطیلات ۷ روز بود. قابل توجه است که در آغاز سال نو میلادی تنها یک روز در این کشور تعطیل است.

مردم جمهوری آذربایجان بر اساس یک رسم تاریخی با پوشیدن لباسهای نو برای عرض تبریک سال جدید به دیدار بزرگترهای فامیل می روند و این دید و بازدیدهای عیدانه به مدت ۱۰ روز در این کشور ادامه پیدا می کند. بسیاری از خانواده های جمهوری آذربایجان در شب سال نو با پخت غذاهای سنتی، خود را برای برگزاری جشن عید نوروز آماده می کنند و با آغاز نخستین روز بهار، دید و بازدید خانواده ها از یکدیگر آغاز می شود. پیش از آغاز جشن نوروز در جمهوری آذربایجان خانواده هایی که برای پسران خود، دختری را عقد کرده اند هدیه می برنند و متقابلاً خانواده دختر نیز برای تازه دامادها هدایایی را به مناسبت سال نو و عید نوروز می فرستند. 

در جمهوری آذربایجان با وجود آنکه اغلب مراسم‌ عید نوروز آنها با کشورمان یکسان است، اما مراسم روز سیزده بدر به عنوان روز طبیعت در این کشور رایج نیست و بسیاری از مردم کوچه و بازار در این کشور از سیزده بدر اظهار بی اطلاعی می کنند. عید نوروز در زمان شوروی سابق به صورت رسمی از فرهنگ و سنن مردم جمهوری آذربایجان برچیده شده بود، اما پس از استقلال این کشور در سال ‎۱۹۹۱میلادی، جشن نوروز بار دیگر در میان خانواده های این کشور رایج شد. دولت جمهوری آذربایجان پس از استقلال این کشور، عید نوروز را از اعیاد مهم تاریخی و معنوی و فرهنگی دیرینه مردم این کشور اعلام کرده است و در نخستین روز های سال نو در نقاط مختلف شهر باکو آیین های جشن و پایکوبی برگزار می شود.

 
آیین تکم

تکم خوانی و تکم گردانی عمری دراز در خطه آذربایجان دارد و متاسفانه مثل اکثر آیین های اصیل در حال فراموشی است.
وقتی صدای تکم چی ها با زبان شیرین و آهنگین در شهر و روستا می پیچید، به مردم نوید آمدن بهار را می دهد. تکم خوان ها معمولا از کوهستانها می آیند و اشعاری را درباره نوروز، زایشو نو زایش می خوانند و علامت مشخصه آنها نیز همین بز تزیین شده و تکم است.
بز در تاریخ خاورمیانه و در تاریخ ایران زمین در اکثر داستانها آمده و یکی از اساسی ترین مولفه های اسطوره ای و به معنی برکت و زایش است و بر اساس تصاویر به دست آمده از دل غارها، در دوران قبل از شهرنشینی هم اهمیت آن شناسایی شده بود.

یکی از رسم های پیشواز از ایام نوروز در خطه آذربایجان، رسم «تَکم گردانی» است. تکم گردانی یکی از آیین های منطقه ای (حوزه فرهنگی ترک زبانان در استان های آذربایجان شرقی، غربی، اردبیل و…) است که معمولاً ما بین دو چهارشنبه آخر سال و به استناد روایات محلی هم پس از تحویل سال به‌ عنوان آیین‌های پیش‌بهاری انجام می شده است.
«تکم» یا به عبارتی «تکه təkə» در زبان ترکی به معنی بُز نر بالغ است که پیشرو رمه گوسفندان بوده و «م» ضمیر متصل به آن است که در مجموع معنی «تکه من» را می دهد.

بُز در اساطیر ایرانی نمادی از باروری  و حامل نشانه‌های باروری و حیات دوباره است که نوید فرارسیدن بهار را می دهد. تکم گردانی یک آیین تک‌نفره بوده که عروسک‌گردانی به نام” تکم چی ” عروسک چوبی را می‌رقصانده و آرزوی سلامت و خیر و برکت می‌کرده و به اهالی منطقه مژده بهار را می‌داده است، به این صورت که  تکم چی به اتفاق همراه خود (توربا چَکن/ توبره کش) وارد روستا شده و از یک سوی ده، شروع به اجرای مراسم می کرد. روستاییان و بچه ها دنبال آن ها به راه می افتادند و به اتفاق کوچه به کوچه و منزل به منزل روستا را می گشتند.

خوشبختانه این آیین در سال 91 به ثبت ملی رسید و خوشحالیم از اینکه بالاخره با ثبت میراث فرهنگی آن مناطق موظف شدند در تداوم و بقای این آیین تلاش کنند. امیدواریم این سنت دیرینه با توجه به اینکه رقبای زیادی در کشورهای اطراف چون جمهوری آذربایجان دارد، به ثبت جهانی یونسکو نیز برسد.

نغمه های

تکه م تکه م آتلاما
قؤل قیچیوی قاتلاما
قاباخدا بایرام گلیر
گئدیب چؤلی اؤتلاما

تکه م تکه م نه یی وار
کندی وار کمندی وار
هر قاپی دا اؤیناسا
بیر نعلبکی قندی وار 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا