آذربایجاناخبارایرانمقالات

روابط فرهنگی عاملی مهم در گسترش روابط اقتصادی؛ ایران و آذربایجان

زمینه‌های اشتراک فرهنگی و مذهبی ایران و آذربایجان که در زمان‌های‌ گذشته صورت گرفته است و باعث تقویت‌ همکاری فرهنگی بین تهران و باکو شده است می‌تواند همکاری دو کشور در زمینه اقتصاد را هم توسعه دهد.

براساس نظریه نوکارکردگرایی که از طرف ارنست هاس نظریه‌پرداز روابط بین‌الملل مطرح شده است، یک نوع تسری در روابط و همکاری میان کشورها وجود دارد. به این معنی که اگر دو کشور در یکی از زمینه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ارتباط و همکاری داشته باشند این همکاری به سایر حوزه‌ها نیز سرایت می‌کند و بالعکس آن هم نیز دیده شده است که اگر روابط دو کشور در یک زمینه قطع شود همکاری در زمینه‌های دیگر نیز کمرنگ می‌شود. براین اساس می‌توان این موضوع را در نظر گرفت که اشتراکات فرهنگی که در میان دو کشور همسایه ایران و آذربایجان وجود دارد و ناشی از تاریخ گذشته مشترک می‌باشد، پس از استقلال این کشور از اتحاد شوروی می‌تواند زمینه‌های متعدد همکاری‌های فرهنگی را برای آنها بوجود آورد و با توجه به تمامی عوامل واگرایی که در میان آنها وجود دارد می‌تواند از بعد فرهنگی فراتر رفته و همکاری‌های اقتصادی را به دنبال خود داشته باشد. در این میان استفاده از عوامل مشترک فرهنگی مانند دین مشترک،‌ قوم و زبان مشترک آذری با مردمان شمال غرب ایران، هنر مشترک و سایر موارد می‌تواند همکاری‌های دو کشور را گسترش دهد. در این پژوهش به بیان این مسئله پرداخته شده است که علی رغم وجود عوامل واگرا، همکاری‌ و روابط فرهنگی چه تأثیری می‌تواند بر گسترش همکاری‌های اقتصادی تهران و باکو داشته باشد؟

۱- عناصر مشترک ارتباط فرهنگی بین ایران و آذربایجان

استقلال آذربایجان پس از کودتای اوت ۱۹۹۱، این اندیشه را در اذهان به بار نشانده بود که به دلیل اشتراکات فرهنگی بسیاری که بین ایران و آذربایجان همانند سایر کشورهای شمالی ایران وجود دارد می‌توانند روابط گسترده‌ای را آغاز کنند. اما برخلاف آنچه که تصور می‌شد زمینه‌های واگرایی میان دو کشور نسبت به همگرایی آنها بیشتر خود را نشان داد. در ادامه مطالب به برخی اشتراکات فرهنگی ایران و آذربایجان که می‌تواند به گسترش این همکاری و حتی همکاری‌های دیگر منجر شود، پرداخته شده است.

۱-۱٫ مذهب: براساس نموداری که در زیر آمده است مطابق سایت Global Religious Future بیش از ۹۶ درصد از مردم آذربایجان مسلمان بوده[۱] که بیشتر آنها مسلمانان شیعه هستند و این باعث عمق اشتراک فرهنگی با ایران شده است. اما آنچه که از نظر دینی آذربایجان را از ایران متمایز می‌کند و باعث کاهش ارتباط میان دو کشور شده است این نکته می‌باشد که در بند اول ماده ۱۸ قانون اساسی باکو، جدایی دین از سیاست بیان شده است و مردم در انتخاب دین و اجرای مذهب آزاد گذاشته شده‌اند. مراسم مذهبی با شرایط خاص و در حداقل زمان ممکن برگزار می‌شود در مقابل برنامه‌هایی مانند یورویژن(مسابقه بین‌المللی موسیقی همجنس بازان) در سال ۲۰۱۲ برگزار شد که از سوی مراجع ایرانی نسبت به آن اعتراض شد[۲]. در عمل در آذربایجان توجه خاصی به اماکن دینی و مذهبی صورت می‌گیرد از نمونه‌های آن احداث مساجد جدید و یا بازسازی مساجد و زیارتگاه‌ها می‌باشد. همچنین با گرایشات افراطی وهابی که علیه دین در کشور صورت می‌گیرد برخورد شده و اقدامات لازم علیه آنها انجام می‌شود[۳].

۱-۲٫ هنر: هنر که ابعاد مختلف موسیقی، تئاتر، رسانه‌ها، ادبیات و موارد دیگر را در بر می‌گیرد عاملی بسیار تأثیرگذار در روابط دو کشور می‌تواند باشد. برای مثال در آذربایجان به برگزاری روزهای سینمای ایران می‌پردازند که در آن فیلم‌های برجسته و منتخب ایرانی به نمایش گذاشته می‌شود[۴]. ایران در زمینه رسانه‌ای به حمایت از انتشار روزنامه «صدای اسلام» در این کشور پرداخته و همچنین شبکه تلویزیونی «سحر» به زبان آذری مورد توجه مردم آذربایجان بوده و شبکه «سحر۲» نیز به زبان روسی راه‌اندازی شده است[۵] یکی از اشتراکات فرهنگی مردم دو کشور هنر و تئاتر می‌باشد در این راستا هنرمندان ایرانی و آذربایجان به همکاری‌های بسیاری با یکدیگر پرداختند و از قوی‌ترین دلایل آن می‌تواند اشتراکات قومی و زبانی باشد. برای نمونه می‌توان به همکاری هنرمندان باکو و تبریز در تئاتری به نام «بختور» اشاره کرد که به کارگردانی و تهیه کنندگی از طرف ایران و ایفای نقش هنرمندان آذری بوده است و در نوروز ۱۳۹۶ به نمایش در آمده است[۶]. همچنین موسیقی‌های ایرانی در این کشور جایگاه خود را دارد.

۱-۳٫ آداب و رسوم: از دیگر اشتراکات فرهنگی آنها برگزاری اعیاد و مراسم مختلف از جمله عید باستانی نوروز است که در آذربایجان با آداب و مراسم خاصی برگزار می‌شود. همچنین برگزاری مراسم چهارشنبه آخر سال، پهن کردن سفره هفت‌سین و کاشت سبزه و پخت سمنو بین دو کشور مشترک است.

۱-۴٫ قومیت و زبان ترکی: ایران جامعه چند قومیتی ‌است که بزرگ‌ترین گروه قومی و نژادی آن آذری‌ها هستند که حدود یک سوم از جمعیت ایران را در برمی‌گیرند و به عقیده جمهوری آذربایجان سه استان شمال غربی ایران، آذربایجان جنوبی محسوب می‌شوند[۷]. زبان ترکی و قومیت آذری وجه اشتراک دیگری میان آذربایجان و اقوام شمال غرب ایران هستند. این ویژگی می‌تواند عاملی قوی برای همکاری های بیشتر شود اما با به راه انداختن جنبش پان‌ترکیسم در میان ترک زبان‌ها و ایجاد اتحاد با آذری‌های شمال ایران این فرصت را به عامل تهدید کننده تبدیل کرده‌اند[۸]. این جنبش‌ها از سوی ۵ مرکز به ضرر ایران حمایت می‌شود که عبارتند از: ترکیه، رژیم صهیونیستی، باکو، جمهوری‌خواهان آمریکا و شوونیست‌های آذری شمال غرب ایران[۹].

۲- اهمیت گسترش روابط اقتصادی ایران و آذربایجان

ایران برای آنکه بتواند جزئی از اقتصادهای بزرگ جهانی باشد باید توسعه اقتصادی خود را از منطقه و فرامنطقه شروع کرده و سپس در مقیاس جهانی گسترش دهد. بنابراین ایران باید در ارتباط با آذربایجان تلاش کند تا بتواند به نظری مشترک در مورد بهره‌برداری از دریای خزر برسند به این دلیل که مهم‌ترین زمینه‌های درآمدی اقتصاد ایران استخراج از منابع نفتی و گازی دریای خزر و منابع غذایی آن مانند خاویار می‌باشد که به دلیل اختلاف با آذربایجان بر سر تعیین رژیم حقوقی دریای خزر با مشکلات عدیده‌ای روبرو هستیم[۱۰]. برای مثال در صورتیکه ایران می‌تواند از این منابع نفتی به طور مستقیم بهره‌برداری کند اما باکو طی قراردادی بهره‌برداری از آنها را به شرکت‌های خارجی بریتیش پترولیوم و استات اویل داده بود[۱۱] و خود ادعای مالکیت منابع انرژی ایران در خزر را داشت. افزایش روابط اقتصادی با آذربایجان باعث کاهش دخالت کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در روابط آنها می‌شود و از تمایل این کشورها برای کمرنگ کردن حضور و رابطه ایران با این کشور کاسته می‌شود. به تبع گسترش فعالیت‌های اقتصادی بین دو کشور می‌تواند به همکاری‌های حوزه سیاسی کشیده شده و فرصت همکاری برای مقابله با تروریسم، قاچاق مواد مخدر، اسلحه و حتی تعیین رژیم حقوقی دریای خزر بینجامد[۱۲].

۳- نمونه‌های تاریخی روابط اقتصادی تهران و باکو

ایران با آذربایجان پس از استقلال وارد مبادلات اقتصادی شده است، که طبق آمار اتاق بازرگانی صنایع، معادن و کشاورزی تهران در سال ۱۳۹۵ ایران به ارزش دلاری ۰۳۲/۵۷۳/۳۵۸ دلار  و به ارزش وزنی ۱۹۴/۹۸۸/۰۴۸/۱ کیلوگرم صادرات خود را به آذربایجان انجام داده است و در مقابل آمار واردات آذربایجان به ایران به ارزش دلاری ۲۱۲/۷۶۹/۴۶ دلار و به ارزش وزنی ۴۸۵/۵۲۹/۱۵۰ کیلوگرم می‌‌باشد[۱۳]. براساس آمار تراز تجاری ایران با آذربایجان همیشه مثبت و به نفع ایران بوده که نشان دهنده بازار مناسب باکو برای تهران می‌باشد. به دلیل برخی تعارضات سیاسی و فرهنگی با آذربایجان، دو کشور روابط اقتصادی زیادی نداشتند اما در سال‌های اخیر این روابط توسعه یافته است. از نمونه‌های همکاری‌اقتصادی تهران و باکو به شرح زیر است:

همایش تجاری مشترک ایران و آذربایجان که در اسفند ۹۵ برگزار شد. در این همایش روسای ایرانی و آذری کمیسیون مشترک همکاری‌های اقتصادی و تعدادی از مدیران استان ارومیه، تجار و بازرگانان حضور داشتند و تفاهمنامه همکاری اتاق بازرگانی ارومیه و کنفدراسیون صاحب‌کاران آذربایجان به امضا رسید[۱۴].

دیدار وزیر اقتصاد جمهوری آذربایجان با استاندار آذربایجان غربی و اشاره به ساخت کارخانه داروسازی مشترک در شهرک صنعتی پیراللهی باکو و ساخت کارخانه مشترک خودروسازی در کوی صنعتی نفتچالا در جنوب باکو که از پروژه‌‌های مهم اقتصادی مشترک دو کشور در سال‌های اخیر می‌باشد[۱۵].

۴- ظرفیت‌های اقتصادی ایران در آذربایجان

با توجه به وجود زیربناهای فرهنگی و آموزشی و میراث تاریخی در آذربایجان زمینه‌های برقراری روابط اقتصادی توسعه می‌یابد. در این شرایط می‌توان جایگاه ترانزیتی ایران را بهترین ظرفیت اقتصادی در نظر گرفت تا از طریق آن آذربایجان به آبهای آزاد متصل شود[۱۶]. خط لوله‌های متعددی که می‌توانست از مسیر ترانزیتی ایران عبور کند و سریع‌ترین، امن‌ترین و کم‌هزینه‌ترین باشد با خطوط دیگری مانند «باکو- تفلیس- جیهان» و «باکو- تفلیس- ارزروم» و «ناباکو» جایگزین شده است[۱۷]. علاوه بر این با استفاده از خطوط انتقال نفت و گاز کشورهای خزر در ایران، ایران می‌تواند به سوآپ نفت و گاز آذربایجان بپردازد[۱۸]. آذربایجان با توجه به هم‌مرز بودن با ایران و نداشتن هزینه‌های زیاد برای حمل‌و نقل کالا بازار مناسبی برای صادرات کالاهای جدید با ارزش افزوده، مرغوب و با کیفیت مانند داروها و تجهیزات پزشکی، کالاهای مسی و آلمینیومی بجای مواد خام آنها می‌باشد[۱۹] و ایران در برنامه‌های اقتصادی خود باید از تجارت آزاد استفاده کند و تعرفه‌ها و مالیات گمرکی را کاهش دهد که این موضوع یکی از اهداف سازمان همکاری‌های اقتصادی اکو را هم شامل می‌شود. در نشست بهمن‌ماه ۹۵ وزیر اقتصاد آذربایجان از ظرفیت‌های کشاورزی ایران در این جمهوری برای کشت ذرت، آفتابگردان، خرما، کشمش و چغندر سخن گفت که از طریق کشت و تولید این محصولات می‌توان به صادرات آنها نیز به کشورهای خارجی پرداخت. راه‌اندازی خط آهن قزوین- رشت- بندرانزلی- آستارا- آستارای آذربایجان می‌تواند یکی از ظرفیت‌های مهم اقتصادی برای حمل‌ونقل کالا و مسافران آذربایجان به ایران باشد. با توجه به مذهب اسلام در آذربایجان، ایران می‌تواند از این ظرفیت فرهنگی استفاده کرده و با فراهم کردن زمینه‌ها و امکانات زیارتی و رفاهی بر صنعت توریسم خود بیفزاید. برگزاری نمایشگاه‌ها و هفته‌های فرهنگی ایران در شهرهای بزرگ آذربایجان که براساس آن با شناساندن مناطق گردشگری و تاریخی ایران به مردم آذربایجان می‌توانند به صنعت توریسم کمک کنند و با معرفی هنر و صنایع دستی ایران به آذری ها زمینه و بازار فروش آنها در آنجا را فراهم سازند[۲۰]. هنر و رسانه از دیگر ظرفیت‌های فرهنگی ایران در آذربایجان است که می‌تواند به ظرفیت اقتصادی تبدیل شود. موضوعات مشترک بسیاری که بین این دو کشور وجود دارد مثل موسقی، چهره‌های هنری و ادبی می‌تواند باعث همکاری‌های رسانه‌ای و ساخت فیلم‌ها و برنامه‌های مشترک شود و علاوه بر دو کشور در سطح جهانی معرفی گردد[۲۱].

۵- نتیجه‌گیری

ایران باید با افزایش سطح روابط فرهنگی خود با آذربایجان در فرصت‌های پیش رو همکاری اقتصادی خود را گسترش دهد. به عبارتی از دیپلماسی فرهنگی به دیپلماسی اقتصادی برسد. همکاری با آذربایجان در ثبت میراث مشترکی که داریم مانند آثار مکتوب شاعران، نویسندگان بزرگ، تضمین این نکته که ایران در برقراری روابط فرهنگی با آذربایجان به دنبال تسری ایدئولوژی‌های اسلامی خود به آنجا نیست تا دولت باکو ترس اسلام سیاسی را از خود دور کرده و به همکاری بیشتر دینی با ایران بپردازد و تدریس مسائل دینی در مدارس افزایش یابد. با توجه به نظریه‌ی نوکارکردگرایی در روابط بین‌الملل، همکاری ‌در زمینه‌های مختلف به زمینه‌های مهم‌تر سرایت می‌کند بنابراین فعالیت‌های ایران در زمینه استفاده از ظرفیت‌های  فرهنگی به همکاری‌های اقتصادی و بعد از آن سیاسی منجر می‌شود که می‌تواند بسیاری از مشکلات و مسائلی که در ارتباط با آذربایجان داشته است را رفع کند.

منابع:

[۱] – Nn “View Country Profiles” Global Religious Futures, Accessible at: www.globalreligiousfutures.org/countries/

[۲]– رسول افضلی، سید محمد سیدی اصل و ابوالقاسم محمودی، «تبیین روابط ایران و جمهوری آذربایجان با رویکرد سازه‌انگاری»، فصلنامه اوراسیای مرکزی،‌ پاییز و زمستان ۱۳۹۳، دوره ۷، شماره۲، ص ۲۵۰-۲۴۹٫

[۳] – سالار نامدار وندایی، «آذربایجان در سال ۹۵؛ رویدادها و روندها»، اندیشکده راهبردی تبیین، ۱۳۹۵، قابل بازیابی در پیوند زیر www.tabyincenter.ir/18269/

[۴] – ترکمان، ابراهیم (۱۳۹۵)، «علاقه‌مندی ایران به تعمیق روابط فرهنگی با جمهوری آذربایجان»، ۲۶/ اردیبهشت، کد مطلب ۱۲۳۷، قابل بازیابی در پیوند زیر: www.iras.ir/fa/doc/news/1237/

[۵] – هادی، اعظمی، سید هادی زرقامی و محسن سلطانی، « سطحبندی متغیرهای فرهنگی- توریستی مؤثر برافزایش وابستگی ژئوپلیتیکی جمهوری خودمختار نخجوان به ایران»، فصلنامه پژوهش‌های راهبردی سیاست، بهار ۱۳۹۴،  سال چهارم، شماره ۱۶ ، ص ۷۷٫

[۶] – بی‌نا، «تولید تئاتر مشترک بین ایران و جمهوری آذربایجان/ اشتراک فرهنگی- تاریخی عامل تعمیق روابط دو ملت است»، پایگاه خبری- تحلیلی شمال غرب کشور، ۱۶/ اسفند/۱۳۹۵، قابل بازیابی در پیوند زیرwww.nasrnews.ir/News/tabid/243/ArticlelD/66782/

[۷] -Brenda, Shaffer, “The Formation of Azerbaijani Collective Identity in Iran”, Nationalities Papers, 19 Aug 2010, Vol. 28,  No. 3,  p449.

[۸] – رسول افضلی، مصطفی رشیدی و افشین متقی، «تحلیل ساختار ژئوپلیتیکی حاکم بر روابط دوجانبه‌ی ایران و جمهوری آذربایجان از سال ۱۹۹۱ تا ۲۰۱۰میلادی با رویکرد جغرافیای برساخت‌گرایی»، وهش‌های جغرافیای انسانی، تابستان ۱۳۹۱، شماره ۸۰، ص ۱۰٫

[۹] – هادی، اعظمی، سید هادی زرقامی و محسن سلطانی، « سطحبندی متغیرهای فرهنگی- توریستی مؤثر برافزایش وابستگی ژئوپلیتیکی جمهوری خودمختار نخجوان به ایران»، فصلنامه پژوهش‌های راهبردی سیاست، بهار ۱۳۹۴،  سال چهارم، شماره ۱۶ ، ص ۷۴٫

[۱۰] – رحمان سعادت و ناهید، محسنی، «بررسی همگرایی اقتصادی میان ایران و کشورهای حوزه خزر(بررسی مدل جاذبه)»، فصلنامه پژوهش‌های بازرگانی، زمستان ۱۳۹۳، شماره ۷۳، صص ۳۳-۳۲٫

[۱۱] – هادی، اعظمی، سید هادی زرقامی و محسن سلطانی، « سطحبندی متغیرهای فرهنگی- توریستی مؤثر برافزایش وابستگی ژئوپلیتیکی جمهوری خودمختار نخجوان به ایران»، فصلنامه پژوهش‌های راهبردی سیاست، بهار ۱۳۹۴،  سال چهارم، شماره ۱۶، ص۷۲٫

[۱۲] – محمدرضا بشارتی، «بررسی علل همگرایی و واگرایی بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان»، نشریه علمی، فرهنگی، اجتماعی مرکز بزرگ اسلامی غرب کشور- تبیان، دی/ ۱۳۹۱، قالب بازیابی در پیوند زیر www.nashriehtebyan.ir

[۱۳]– بی‌نا، «آمار واردات و صادرات»، اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران، ۱۳۹۵، قابل بازیابی در پیوند زیر www.tccim.ir/ImpExpStats_TarrifCustomCountry.aspx?slcImpExp=Export&sIccountry=&sYear=1395&mode=doit

[۱۴] – بی‌نا، «همایش تجاری مشترک ایران و جمهوری آذربایجان برگزار شد»، خبرگزاری تسنیم، ۰۶/اسفند/۱۳۹۵، شناسه خبر ۱۳۳۷۶۲۱، قابل بازیابی در پیوند زیر www.tasnimnews.com/fa/news/1395/12/06/1337621/

[۱۵] – ابوالفضل بابایی، «چشم‌انداز همکاری اقتصادی ایران و جمهوری آذربایجان بررسی شد»، خبرگزاری جمهوری اسلامی‌ ایران، ۰۶/بهمن/۱۳۹۵، کد خبر ۸۲۴۰۲۱۸۴، قابل بازیابی در پیوند زیر www.irna.ir/fa/news/82402184

[۱۶] – ابراهیم، رحیم‌پور، « اهمیت اجلاس سه جانبه سران ایران، روسیه و جمهوری آذربایجان در باکو »، نشست علمی اعضای شورای علمی ایراس، ۱۱/مرداد/۱۳۹۵، ص ۳٫

[۱۷] – هادی، اعظمی، سید هادی زرقامی و محسن سلطانی، « سطحبندی متغیرهای فرهنگی- توریستی مؤثر برافزایش وابستگی ژئوپلیتیکی جمهوری خودمختار نخجوان به ایران»، فصلنامه پژوهش‌های راهبردی سیاست، بهار ۱۳۹۴،  سال چهارم، شماره ۱۶ ، ص ۷۲٫

[۱۸] – مجید، عباسی اشلقی و مرتضی، دامن پاک جامی، «جمهوری اسلامی ایران و سازمان همکاری‌های اقتصادی اکو بیست سال پس گسترش این سازمان»، زمستان ۱۳۹۲، شماره ۸۴، ص ۷۶٫

[۱۹] – حسین، بامیری،‌ »تحلیل بازار کشور آذربایجان برای ورود کالاخای ایرانی»، سازمان توسعه تجارت ایران، اردیبهشت ۱۳۹۳، ص ۱۶٫

[۲۰] – اصغر فارسی، «بازی‌های همبستگی اسلامی فرصت خوبی برای معرفی فرهنگ دیرینه ایرانی است»، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران- باکو، ۲۰/ اردیبهشت/۱۳۹۶، شماره ۶۷۷۵۱۳، قابل بازیابی در پیوند زیر www.baku.icro.ir/index.aspx?fkeyid=&siteid=224&pageid=32223&newsview=677513

[۲۱] – بی‌نا، «همکاری ایران و آذربایجان در زمینه ساخت فیلم»، بانی فیلم، ۳۰/ خرداد/ ۱۳۹۵، قابل بازیابی در پیوند زیر www.banifilm.ir

پایگاه تبیین

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا